توضیح ضروری: تمام سفرهای اینجانب با هزینه و انگیزه شخصی بوده و هیچ نهاد دولتی یا غیر دولتی متکفل این سفرها نبوده است.
@LiveLebanon
روز آخر حضورم در بیروت است و عصر باید فرودگاه باشم برای پرواز به نجف.
دیروز اکثر دوستان ایرانی با پرواز بغداد برگشتهاند ایران و من و چند نفر دیگری هم برای امروز و فردا بلیط داریم.
صبح با محمدرضا یحیی، جوان سوری الاصل مقیم لبنان قرار گذاشتیم که با موتور بیاید دنبالم برای رفتن به چند جا که چون تاخیر دارد، با یک تیم ایرانی همراه میشوم تا روضة الشهیدین.
چند نفر از مخاطبان کانال طی چند روز اخیر طلب زیارت نیابتی از مزار شهید جهاد مغنیه را داشتهاند؛ از جمله پدر یک دختر خانم مدرسهای که به قول آن دختر، جهاد رفیق شهیدش است.
حجتالاسلام حمید قدیری روی صندلی، کنار قبر شهیدان عماد و جهاد نشسته و دارد جلوی دوربین روایتگری میکند.
چند دقیقهای صبر میکنم تا صحبتش تمام شود و پس از سلام و علیک با وی و دوستان طلبه همراهش، اولین اقدام، ارسال پیام ضبطی یا برقراری تماس تصویری با مخاطبان ناشناسی است که مشتاق زیارت شهید جهاد مغنیه بودهاند.
محمدرضا هم خود را به آنجا رسانده و از این پس همراه است برای بردن من به مقاصدی در ضاحیه، از جمله ابتدا چند مغازه و سپس مزار سیدحسن نصرالله.
وقت اذان است و پس از مزار، به اتفاق او برای نماز ظهر به مُجمع امام خمینی میرویم و دقایقی را به صحبت میگذرانیم.
از دلبستگی شدیدش به یک دختر لبنانی میگوید که چون احتمال میدهم در آرزوی وصالش ناکام بماند، آیه ۲۱۶ سوره بقره را به او یادآور میشوم: عَسَی أنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم.
بعد میپرسم اگر سرانجام احتمالی این ازدواج احتمالی، طلاق یا فرزند معلول باشد، باز خواهان آن است؟ که پاسخ منفی میدهد.
در نهایت نیز جملهای را به او میگویم که ظاهرا خیلی به دلش مینشیند و درخواست میکند برایش مکتوب و ارسال هم بکنم: همه زوجهایی که امروز از هم جدا شدهاند، زمانی عاشق و معشوق بودند.
همان گروه ایرانیای که با آنان به روضة الشهیدین رفته بودم به مجمع آمدهاند و از این جهت با محمدرضا وداع میکنم و چند دلاری میخواهم به او بدهم که قبول نمیکند و بعد از اصرار و بیان این جمله که مزد زحمت تو نیست و فقط هزینه بنزین موتورت هست، آن را میپذیرد.
مجدد به مزار میروم برای زیارت آخر و دل کندن از چند روز همجواری.
همراه با گروه ایرانی و در مسیر اسکان، متوجه میشوم از قضا همپرواز تا نجف هستیم.
پس از ساعتی بستن چمدان و صرف ناهار، همگی با دو ماشین به فرودگاه میرویم.
در فاصله زمانی دریافت کارت پرواز تا اعلام مراجعه به گیت پرواز، کنار جوانی نشسته و از او رمز وایفای فرودگاه را میپرسم.
رمز را وارد میکند که متوجه میشوم من را به اینترنت خود متصل نموده است.
تا خود نجف همراه و همصحبت میشویم.
محمدعلی که از اعضای حزبالله و دارای همسری ایرانی است، در میانه گفتگو مطلبی را بر زبان جاری میکند که به او تذکر میدهم حفاظت گفتار و اطلاعات را رعایت کند و حتی در فرض قابل اعتماد بودن فرد هم مطلقا چیزی درز ندهد.
اذان مغرب مینشینیم نجف و با محمدعلی و دیگر دوستان ایرانی وداع کرده، نزد میزبان ایرانی خود میروم تا اینگونه به برکت زیارت مزار منور سیدحسن نصرالله و شهدای حزبالله راهی حرم مطهر اهل بیت(ع) شوم در نجف، کربلا، کاظمین و سامرا.
احمد قدیری
۱۴۰۴/۷/۸
@LiveLebanon
شهیدان عماد و جهاد مغنیه در کنار شهید مصطفی بدرالدین
@LiveLebanon