🌷 #گزارش #یادداشت 🌷
🏷عنوان: «ظلمی که به خود و #انقلاب میکنیم»
🔑 به مناسبت وفات آیتالله #هاشمی_شاهرودی
🖌علی ابراهیمپور
📇تعداد واژگان: 905
🗓تاریخ نگارش: 97.10.11
🗒تاریخ انتشار: 97.10.15
🔻مطالعه متن کامل:
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/450 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/451 [بخش دوم]
🔻مطالعه در خبرگزاری #رسا :
📱 http://www.rasanews.ir/002U7n
💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/592459
🌐 @aliebrahimpour_ir
انتشار #یادداشت
در #خبرگزاری_رسا
🏷عنوان: «ظلمی که به خود و #انقلاب میکنیم»
🔑 به مناسبت وفات آیتالله #هاشمی_شاهرودی
🖌علی ابراهیمپور
📇تعداد واژگان: 905
🗓تاریخ نگارش: 97.10.11
🗒تاریخ انتشار: 97.10.15
🔻مطالعه متن کامل:
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/450 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/451 [بخش دوم]
🔻مطالعه در خبرگزاری #رسا :
📱 http://www.rasanews.ir/002U7n
💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/592459
🌐 @aliebrahimpour_ir
هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸 #یادداشت | ظلمی که به خود و انقلاب میکنیم
🔹آیتاللّه #هاشمی_شاهرودی از جنبههای مختلف شخصیت شاخصی بود که نهتنها آنچنان که حق بود، معرفی نگردید، بلکه رحلتش، زمینهای برای انتقامگیریهای سیاسی و علمی کهنهکینهها شد؛ برخی مجلات و نشریات، مطالب ناجوانمردانهای نوشتند و برخی افراد مدعی فضیلت، گاهی بدون پیام و اشاره، از کنار آن گذشتند.
🔹اگر فقه و اصولِ اصیل حوزوی میکوشد با مدرنیته و مسائل اساسی جامعهی مدرن درگیر شود و پاسخی سالم برای آن بیاید و در مرحله عمل اجرا کند، نمونهی عینی آن بدون شک در شخصیت مرحوم هاشمی شاهرودی نمایان و متبلور است؛ از اینرو چنین شخصیتی بیش از همه ظرفیت شاخصسازی و معرفی، خصوصا به طلاب جوان، را داراست.
🔹مرحوم آیتاللّه هاشمی شاهرودی، امتداد و امتزاج اندیشههای علمی و عملی دو رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران و عراق، یعنی امام خمینی و شهید صدر بود. با «معرفی» صحیح این شخصیت میتوان و باید از ظرفیتهای او استفاده کرد و تفکر انقلابی و انقلاب اسلامی را یک گام در نظر و عمل جلوتر برد
📝 علی ابراهیمپور
ادامه در لینک زیر👇👇👇
🌐 yon.ir/6B4RF
🆔 @rasanews_agency
🔖نفرتپراکنی با بازیهای رسانهای تحت پوشش شفافیت
📌یادداشتی دربارهی #بودجه_حوزه
🖌 علی ابراهیم پور - 1397.10.18
🍀 یکیدوسال اخیر، ماکیاولیستهای رسانهای با استفاده ابزاری از شعار #شفافیت، این شعار را بهانه میکنند تا کاملا مغرضانه، اذهان عمومی را نسبت به #حوزه و #روحانیت مشوش کرده، در این زمینه نفرت ایجاد کنند. قالب عمومی روش این جریان، یکیاز بدترین انواع مغالطات رسانهای است: «نمایش کاریکاتوری واقعیت». ناگفته پیداست که اطلاعاتی که تحت عنوان شفافیت ولی به صورت گزینش و مدیریت شده به اذهان تزریق میشود، عملا #ضدشفافیت است. متاسفانه ضعف رسانهای حوزههای علمیه نیز به تاثیرگذاری این تشویشگریها بیشازپیش میافزاید.
🍀 به عنوان مقدمه باید گفت، اصل فلسفه هزینهی دولت برای آموزش عالی و تربیت نیروی متخصص به صورت #رایگان میتوان تامل کرد. آیا واقعا دولت وظیفه دارد از سرمایهی کشور را برای تربیت نیروی متخصص مصرف کند؟ فرض اولیهی ما و دولت آن است که بله. تربیت نیرو برای کشور، جزو مهمترین محلهای هزینه است و بهنوعی خود سرمایهگذاری است. با این پیشفرض مقایسهی اندک میان #بودجه حوزه با سازمانهای مشابه، میتواند اندکی به شفافیت واقعی کمک کند. به عبارتی، با این مبنا که دولت برای #تربیت_متخصص سرانهای را در نظر میگیرد، میتوان وضعیت بودجه حوزه را سنجید.
🍀 بودجه #شورای_عالی، مربوط به #کل حوزههای علمیه سراسر کشور است و امور اداری و برنامههای حوزهها (بیش از 500 مدرسه علمیه) را سامان میدهد که در مقایسه با بودجه دانشگاه تهران، کمتر از #یک_سوم است. و این غیر از بودجه 13,000,000 میلیونی وزارت علوم، 638,000 میلیونی سازمان امور دانشجویی و 6,452,000 میلیونی صندوق رفاه دانشجویان سال97 است. در واقع سرانه بودجه تخصیصی به هر طلبه، #یک_هفتم یک دانشجو است. در حالی که عموما در مرحلهی عمل، حدود 50 الی 60درصد این بودجه تخصیص داده میشود.
🍀 انصاف و عدالت حکم میکند که هر ایرانی از تحصیل رایگان برای دستیابی به تخصص برخوردار شود. در مقابل نیازهایی جامعه به نیروهای مبلغ، محقق و اندیشمند دینی و مذهبی بالاست؛ از سادهترین کارها تا تحقیقهای پیچیده و تخصصی، همگی تنها توسط متخصصان این عرصه انجام میشود. تربیت امامان جماعت، امام جمعه، مشاوران مذهبی، پاسخگویی به سوالات شرعی و اعتقادی، تالیف و تدوین کتب دینی، تربیت سخنرانان مذهبی، تربیت محققین، مدرسین و نویسندگان در عرصه های مختلف فقه، اصول، کلام، اخلاق، تفسیر و فلسفه، تربیت نیروهای اجرایی تخصصی نظیر قاضیان همگی وظایفی است که حوزههای علمیه به طور مستقیم برای آنها تلاش میکند.
🍀 اساسا قراردادن عنوان بودجه مرکز مدیریت حوزه، که ذاتا هزینهای « #علمی #آموزشی» است و همچنین عنوان مرکز خدمات حوزه که نیمی از بودجه آن بهعنوان حقبیمه به دولت بازمیگردد و بیشاز 80درصد خرجهایش « #معیشتی و #رفاهی» است، تحت ردیف بودجه « #فرهنگی» شیطنتی برای برانگیختن حساسیتهاست. درحالی که هنگامی که هرکدام از این عناوین در کنار سایر همردههای واقعی خود قرار میگیرند، با نسبت بسیار بالایی، سرانهی کمتری را به خود اختصاص میدهند.
🍀 بهنظر میرسد شرایط رسانهای ایجاد شده نه فقط برای حوزه، بلکه برای تمامی سازمانها، بنیادها و نهادهای کشوری موقعیتی مناسب است تا قبل از هرچیز و هرکس، بتوانند خود را به اذهان عمومی جامعه اثبات کنند. نهفقط حوزه، بلکه بودجههای نهچندان کم برای سازمانهای نهچندان بزرگ مثل مرقد امام و موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، بنیاد سعدی، پژوهشکدهها و سمینارهای ریز و درشت نیز بایستی بتوانند لزوم و #کارآمدی خود را برای بدنه #مردم به اثبات برسانند. بدون شک، پاسخگویی شفاف و درنظرگرفتن مطالبهی عمومی، میتواند هر نهاد و سازمانی را به سمت کارآمدی و بهرهوری بالاتر سوق دهد.//
📰 انتشار #یادداشت ، در #خبرگزاری #رسا 👇
🖇 http://www.rasanews.ir/fa/news/592840
🖇 http://www.rasanews.ir/002UDw
🖇 https://t.me/RasaNewsAgency/21736 [خبر در کانال]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🔖نفرتپراکنی با بازیهای رسانهای تحت پوشش شفافیت
📌یادداشتی دربارهی #بودجه_حوزه
🖌 علی ابراهیم پور - 1397.10.18
📮 https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/460
انتشار #یادداشت ، در #خبرگزاری #رسا 👇
🖇 http://www.rasanews.ir/002UDw
🖇 https://t.me/RasaNewsAgency/21736 [خبر در کانال]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🔖 «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
📌[نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو سریال سیما]
🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18
(قسمت اول)
👸 در طول هفته، شبها از چند دقیقه مانده به 8شب، دو سریال پشتسرهم مهمان خانههای بینندگان شبکه سوم سیما بود (و هست). اولی سریالی کرهای به نام «اوکنیو» و دومی سریالی ایرانی به نام «بانوی عمارت». این همزمانی در پخش، ناخودآگاه ذهن بیننده را به مقایسهی میان این دو سریال، بر میانگیزاند؛ مقایسهای که به لحاظ فرهنگی، نکات قابل توجهی دارد.
👸 #اوک_نیو و #بانوی_عمارت، هر دو سریالی در #ژانر تاریخیاند. طبق تعریف اصطلاحی، فیلم #تاریخی به سریال یا سینمایی گفته میشود که یا موضوع تاریخی مبتنی بر حقیقت را روایت میکند و یا اینکه داستانی دارد با پیشینهی تاریخی اما مبتنی بر تخیل و ذهنیات. براین اساس موضوع میتواند حول محور یک شخص حقیقی یا یک منطقهی خاص و یا یک واقعه ثبت شدهی تاریخی شکل بگیرد. اما دستمایهی تاریخی این دو اثر یکسان نیست.
👸 اوکنیو اساساً #افسانه است؛ اما بانویعمارت کبادهی روایتگری از تاریخ معاصر را میکشد. این تفاوت، ارزیابی متفاوتی از این دو اثر را نتیجه داده و توقع مخاطب را نسبت به آنها تغییر میدهد. کرهایها با هنر سریالسازی، میکوشند برای خود تاریخ بسازند و ابایی هم ندارند که از ابتدا بر «ساختگیبودن» این تاریخ تصریح کنند؛ لذا «از اول حساب را تصفیه میکنند و میگویند «افسانه» است». این تاریخ، هرچند برساختهی ذهن نویسنده و کارگردان است، اما تأثیر غیرقابلانکاری در هویتسازی و فرهنگسازی برای خود آنها و دیگران دارد. «یک تاریخ برای گذشتهی خودشان درست میکنند، که وقتی یک جوان کُرهای به این فداکاریها و به این شجاعتها و به این کارهای عجیب غریبِ سینمایی نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند».[1] علاوه بر مصرف داخلی، کاربرد خارجی نیز دارد و در ذهن مخاطبان غیرکرهای، تصویری –هرچند کاملاً ساختگی- از هویت غنی و پرسابقه از #فرهنگ ملت کره، مینگارد: بروکراسی قوی، مبارزه، عدالتطلبی، اقتصاد پویا و... .
👸 اما بانوی عمارت به هیچ عنوان خود را افسانه ندانسته و نمیداند؛ بلکه کاملاً مدعی بیان برخی از رویدادهای تاریخی زمان قاجار است. حق نیز این است که فرهنگ اصیل و واقعی ایرانی، برای حکمتآموزی و فرهنگسازی، نیازی به خلق افسانههای موهوم ندارد. اما متاسفانه بانویعمارت هرچند مدعی است برخی رویدادهای تاریخی در زمان قاجار را در خود بازسازی کرده است، اما شدیداً از این جهت عقیم است و سریال فقط از تاریخ، عنوان تاریخیبودن را یدک میکشد. این ضعف را میتوان –و باید- در تم پوسیده و صنعت فرهنگی سریال جستوجو کرد.
👸 اوکنیو و بانوی عمارت، علاوه بر آنکه در #تاریخی بودن مشترکاند، محوریت هر دو، یک #شخص حقیقی است و اشتراک سوم اینکه هر دو این شخصیتها، #زن هستند. اوکنیو دختری است که از کودکی با #سختی بزرگ میشود؛ در زندان کارگری میکند؛ برای موفقیت و رسیدن به اهدافش، از جان و دل تلاش و مبارزه میکند؛ میکوشد؛ برنامهریزی میکند؛ گاهی شکست میخورد و تبعید میشود ولی از پای نمینشیند. در کنار تمام مشکلات شخصی، دلسوزیهای انسانی و دغدغههای اجتماعی فراوانی با درونمایهی عدالت و انصاف و مروت دارد و در کنار تمام اینها، عاشق هم میشود.
(ادامه)
[1] بیانات مقاممعظمرهبری در دیدار عوامل فیلم سینمایی شیار143، 26/3/1393
📇 انتشار در:
پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O
سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411
خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🔖 «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
📌[نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو سریال سیما]
🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18
(قسمت دوم)
(...ادامه)
👸اما بانویعمارت، تم اصلی نخنما و تکراری #ازدواج و عشقوعاشقی را بازتولید میکند. هنوز چندروزی از اتمام سریال «بازی نقابها» در شبکهدو نگذشته بود که بانویعمارت در شبکه سه متولد شد! بازی نقابها هم داستان دو جوان است که هرکدام عاشق فردی دیگر هستند و چالش داستانی آنجا شکل میگیرد که باید عشقشان را فراموش و زیر یک سقف زندگی کنند. بانویعمارت نیز دقیقاً همان تم را دارد؛ اما به مراتب شدیدتر و غلیظتر. فخرالزمان دختر شخص شناخته شدهای است که پدر خود را از دست داده، و پسرِ دوستِ پدرش خواستگار اوست که فخرالزمان مایل به این ازدواج نیست. از طرفی برادر وی اصرار به این ازدواج دارد، اما دل این دختر پیش خواستگار دیگری گیر است که شاهزاده قجری نیز هست که قبلاً ازدواج نموده و صاحب فرزند نیز شده است. هرچند برادرش مخالف است، ولی این ازدواج رخ میدهد و اینجاست که روابط چندگانه عشق و عاشقی و شکوشبهههای روابط میان افراد شکل میگیرد. فیلم تا پایان سریال، هر رابطه و شک را به عنوان یک گره ایجاد میکند و با حل آن، فراز و فرودهای فیلم ساخته میشود. اوک نیو، فراز و فرودهای داستانی را در کنشوواکنشهای عدالتطلبانه و مبارزه تعریف میکند و بانوی عمارت، در روابط خالهزنکی. و این میشود فرق اوکنیوی آنها و بانوی عمارت ما!
👸 واقعیت آن است که سریالهای کرهای، از طراحی صحنه، کارگردانی و پرداختهای بسیار نازلی برخوردارند؛ گاهی روابط و کنشهای متقابل بینفردی و دیالوگهای افراد به شدت #سطحی و حتی گاهی #احمقانه بهذهن میرسند و عموماً نمایشی سیاه و سفید از عناصر خیر و شر را به صورت دو بعدی به تصویر میکشد؛ اما با این حال، حتی همین کنشهای متقابل احمقانه، چون در بافت و ساختاری پر چالش و افتوخیر قرار میگیرند، مخاطب را با خود همراه میکنند.
👸 «در دفاع از فرهنگ، هویت و جامعهی ایرانی-اسلامی، باید #هنر میداندار باشد و در میان هنر نیز، جایگاه فیلم و سریال بسیار برجسته است.» #سریال تراز #صداوسیما، هم در جذب مخاطب قوی است و هم با تمی مناسب، محتوای مطلوب را ارائه میدهد. سخن در نفی و بیتوجهی به روابط عشق و عاشقی در سریال نیست؛ کلام در رد مرجعیت و محوریت این تم است که ذاتاً عاری از محتواست. در سریال تراز، باید از #سبک_زندگی ایرانی اسلامی، انگیزههای ایمانی ملت و مظاهر آن، از #ایستادگی، #مبارزه و #مقاومت و روحیهی خستگیناپذیر ملت سخن گفته شود. «پرداخت درست و هنرمندانهی این موضوعات بسی جذّاب و پُرمخاطب است، هم در داخل کشور و هم در دیگر کشورها و ملّتها».[2] این امری شدنی است و « #در_چشم_باد » نمونهای از آن است. چنانکه بانوی عمارت ما در رقابت با اوکنیوی آنها، کممایه است، اساساً اوکنیو خود را قابل رقابت با بیژن ایرانی (نقش اصلی سریال در چشم باد) ما نمیبیند! اگر بخواهیم؛ میشود. باید بخواهیم، تا بشود! //پایان//
[2] بیانات مقاممعظمرهبری در دیدار جمعی از تهیهکنندگان سیما، 24/8/1397
📇 انتشار در:
پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O
سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411
خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 #گزارش #یادداشت / #نقد 🌷
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
🏷عنوان: «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
🔑 نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو #سریال #صداوسیما
🖌علی ابراهیمپور
📇تعداد واژگان: 951
🗓تاریخ نگارش: 97.10.18
🗒تاریخ انتشار: 97.10.23
🔻مطالعه متن کامل:
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🔻مطالعه در خبرگزاری #رسا :
📱 http://www.rasanews.ir/002UII
💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110
🔻مطالعه در #سوره_سینما :
📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411
📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 #گزارش #یادداشت / #نقد 🌷
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
🏷عنوان: «اوکنیو آنها و بانویعمارت ما!»
🔑 نقد و مقایسهای تطبیقی میان دو #سریال #صداوسیما
🖌علی ابراهیمپور
📇تعداد واژگان: 951
🗓تاریخ نگارش: 97.10.18
🗒تاریخ انتشار: 97.10.23
🔻مطالعه متن کامل:
1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول]
2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم]
🔻مطالعه در خبرگزاری #رسا :
📱 http://www.rasanews.ir/002UII
💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110
🔻مطالعه در #سوره_سینما :
📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411
📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/
🌐 @aliebrahimpour_ir
متن جلسه استیضاح مهاجرانی سال 78.doc
1.23M
#دانلود #ورد
متن جلسه #استیضاح عطاءالله #مهاجرانی
وزیر ارشاد دولت خاتمی - سال78
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌نقدی بر یادداشت «سیاستزدگی در مسئله حجاب»
🔖ضرورت تفکیک مسئله «حجاب اجباری» از «حجاب قانونی»
🖌 علیابراهیمپور - 98.2.15
🍀 دوست صاحبقلمام -جناب آقای بانیانی- در یادداشت اخیر خود در متنی -که بیش از هر چیز، رنگ و بوی یادداشتهای دلسوزانه جناب حجتالاسلام زائری را میدهد و احتمالا از عوارض مطالعه «گاف فرهنگی» باشد- به مسئله «سیاستزدگی در مسئله #حجاب» پرداختهاند. [https://t.me/shathyat/372]
🍀 دربارهی یادداشت ایشان،ملاحظاتی به ذهنم میرسد:
1.تا تقریر درستی از مسئله صورت نگیرد، نمیتوان حکم مناسبی دربارهی آن داد. به نظر بنده ایشان تقریر کاملی از اصل مسئله ندارند: #اولا بنده با جنبه نمادین پیداکردن چادر موافقم؛ اما موافق نیستم که اصل حجاب به عنوان نماد هواداری نظام تثبیت شده است. این مغالطه در بند اول فرمایش ایشان سبب سستی استدلالشان شده است. #ثانیا آیا حاکمیت به حجاب، رنگ سیاسی پاشیده است که توصیه میشود رنگ سیاسی نپاشیم؟ پوشش، قانونی از قوانین کشوری است، چنانکه ممنوعیت رشوه و ردشدن از چراغ قرمز، قانون است. چه کسی آن را سیاسی کرده است؟ حاکمیت؟! #ثالثا منظور ایشان از مراکز تصمیمساز کجاست؟ قوه مقننه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا جای دیگر؟ و منظور ایشان از حل مشکل چیست؟ تغییر قانون حد پوشش یا حذف آن؟
🍀 2.مهمتر از همه این نکات، من خطای اساسی را در خط اول این یادداشت میدانم: « #حجاب_اجباری». کل یادداشت ایشان حول این مفهوم میچرخد و ازاینرو آن را به قهقرا برده است. مفهوم حجاب اجباری، اساسا مفهومی نادرست و استفاده از آن، بازی در زمین رقیب است. مفهوم درست مسئله « #حجاب_قانونی» است نه « #حجاب_اجباری». به نظر بنده، همین نقطه شروع، منشاء اختلاف اساسی و حلناپذیری مسئله شده است. این دو مفهوم را بایستی به کمک اصل همنشینی معنا کرد.
🍀 حجاب اجباری در مقابل حجاب اختیاری است. اما حجاب قانونی در مقابل حجاب غیرقانونی. به حکم فطرت، آدمی میل به #اختیار دارد و از هرگونه #اجبار بیزار است؛ بنابراین با استفاده از اصطلاح حجاب اجباری، پیشاپیش مخالف فطرت و وجدان بودن مسئله را پذیرفتهایم! در حالی که پوشش، یکی از عناصر فرهنگی اجتماعی هر جامعه است و هر جامعه دارای فرهنگ، به حکم آنکه #فرهنگ دارد، چارچوبهایی برای پوشش افراد معین میکند که بهصورت نانوشته در جامعه جریان پیدا میکند. همچنین هرجامعهای برای پاسداری و حراست از فرهنگ خویش، اصول مهم فرهنگی خود را به صورت قانون در میآورد تا بتواند از بینظمیهای احتمالی و اختلال در نظام اجتماعی جلوگیری کند. بنابراین اصل «پوشش و حجاب قانونی» اصلی وجدانی است؛ هرچند هر فرهنگ پویا، دربارهی حدود آن بستر گفتوگو را فراهم میکند. چنانکه بسیاری از کشورها حد و مرزهای مشخصی برای پوشش شهروندان معین کرده و میکنند. (مثلا قانون میکنند که کسی نباید حجاب داشته باشد!)
🍀 به نظر میرسد این مواجه با مسائل فرهنگی، در نهایت به نوعی وادادگی فرهنگی میانجامد که رقیب شما برای تحمیل فرهنگ خود، با استفاده از ابزارهای رسانهای دست روی هر مسئله فرهنگی گذاشت، تحت قالب زیبا و فریبندهی گفتوگو، از موضع خود عقب نشینی کنیم.
🍀 اما، بله! دو نکته مهم در مسئله حجاب قانونی در جامعه امروز ما وجود دارد: اولا قانونهای برآمده از فرهنگ، باید #فرهنگ_پشتیبان خود را حفظ کنند؛ مگرنه از درون تهی میشوند. جامعهای که یک روز پوشش موی سر خانم را مساوق حیای زن تعریف میکرد، امروز بهراحتی بین حیا و پوشش مو، تفکیک قائل میشود. بنابراین فرهنگ پشتیبان تغییر کرده. لذا مطالعه این فرهنگ جدید برای پاسداری از فرهنگ اصیل، ضروری است. (همچنین مطالعه این فرهنگ، به معنای تایید آن نیست. چراکه فرهنگ را قابل مهندسی میدانیم. چنانکه رقیب شما بدون آنکه اعلام کند، فرهنگ شما را به سمت مورد علاقه خویش هدایت میکند، شما نیز بایستی طبق مصلحت مطابق با واقع، بکوشی فرهنگ را به سمتی که میخواهی مهندسی کنی.)
🍀 ثانیا مخالفت با قانون پوشش، در ایران جنبهای نمادین پیدا کرده است. در واقع مخالفت با این قانون، مخالفت با حجاب نیست؛ واکنش خلاقانهای است بدین معنا که «من میاندیشم و من تصمیم میگیرم». بنابراین نباید سادهاندیشانه تصور کنیم هر کسی که از مخالفت با این قانون دم میزند، رهیافتی سیاسی دارد! باید مطالعه کنیم و ببینیم آیا بستر مناسبی برای ابراز وجود و ابراز استقلال عمل به نسل جدید خود دادهایم؟ یا ببینیم آیا کاری کردهایم که باعث شود نسل جوان همچون فرزندی که از پدر خود دلخور است، بهانهای پیدا میکند تا لج کند؟ این مطالعات فرهنگی برای حل مسئله حجاب قانونی، ضرورتی اجتنابناپذیر دارد؛ در حالی که تقریر مسئله بهعنوان مسئلهای سیاسی، خود پاشیدن رنگ سیاسی به مسئله است.
🌐 @aliebrahimpour_ir
بسماللهالرحمنالرحیم
🌺نوشتن باید جزئی از زیست ما باشد. روزگاری بود که #نویسندگی به مثابه #ابراز بود؛ کسی مینوشت که میدانست. برای همین هم معمولا علما موقعی دست به قلم میشدند و توصیه به نوشتن میکردند که به حدی از پختگی علمی میرسیدند. امروز نویسندگی بهمثابه #تفکر است. قلم ابزاری برای فکر است. پس #می_نویسم_پس_هستم .
🌺مشغولیتهای زندگی و ایجاد نقطه (بلکه نقاط) عطف در آن، باعث شد مدتی این مثنوی تعطیل شود. گمشدهای که هرچه زودتر باید احیا شود. #یک راهکار آن، تمامکردن هرچه سریعتر پروندههای عقب افتاده است که به امیدخدا انشاءالله این ماه مبارک رمضان را به آن اختصاص داده ام. راهکار #دوم، احیای هرچه سریعتر اینجا و پیج اینستاگرام است.
🌺دربارهی #اینستاگرام، من هنوز با چالش نظری مواجهم. در واقع کانال تلگرامی را جایی برای آرشیو مطالب اینستاگرام تاسیس کردم؛ اما به مرور خودش اصالی شد و شد هووی اینستا. این نمودی از چالش نظری است. اینستا نوعی #رسانه است که هرچه بیشتر خود را در اعماق زندگی شخصی ما فرو میکند و میخواهد هرچه بیشتر اطلاعات ریز شخصی ما را ببلعد. و من چرا باید با او همراهی کنم؟ از هر مکانی عکس بگیرم؛ از هر خوراکی؛ از هر لحظه لذتبخشی؛ از هر خبری؟! خب این چالش هنوز با من همراه است. گاهی عامدا عکسی میگیرم یا متنی مینویسم، ولی منتشر نمیکنم. مثلا تقریبا خبری از نقدهای سینمایی من در پیج اینستا نیست! در هر صورت ذهنم با این چالش همراه است. شاید بعدا بیشتر در این باره گفتم و نوشتم.
🌺 در طول یکسال اخیر، بیشتر یادداشتهای من در همکاری با خبرگزاری #رسا بودهاند؛ چنانکه مشهود است. سعی میکنم وقایع و نوشتههای #سال97 را در اینجا و #اینستا جمعبندی کنم. همینطور لازم است که یادداشتهای قدیمی که در اینستا نیامدهاند را هم قرار بدهم.
🌺 الیه توکلت و الیه انیب
🌐 @aliebrahimpour_ir
جلسه #تجلیل_از_طلاب_ممتاز_سطوح_عالی
22 اسفند 97
حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام:
@hemamkazem
. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #تنگه_ابوقریب »
✳️عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای»
✳️بررسی مقایسهای تنگهابوقریب بهرامتوکلی و Hacksaw Ridge ملگیبسون
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_اول از دو)
💠 «تنگه ابوقریب» با نامزدی در 11رشته و کسب 6 سیمرغ همچون بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، پرافتخارترین فیلم سیوششمین جشنواره فیلم فجر، یکیاز سهفیلم سازمان اوج در این دوره از جشنواره، دومین تجربهی سعید ملکان در تهیهکنندگی فیلم ژانر دفاع مقدس و اولین تجربه بهرامتوکلی در کارگردانی این ژانر است.
💠 «تنگه ابوقریب» بنابر گفتهی توکلی، برداشتی آزاد و دراماتیزهشدهای است از داستان واقعی فداکاری، جانفشانی و ایثار بچههای لبتشنه گردان عمار لشکر ۲۷ محمدرسولالله در 21تیرماه1367؛ یعنی دقیقا یکهفتهمانده به تصویب قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. در خلاصهداستانی که از سوی تیم سازندهی فیلم منتشر شده است، میخوانیم: «در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر میکند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جادههای کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگهای که نام و خاطرهاش در میانهی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده... تنگهای که محل مقاومت افراد گردان عمار بود...»
💠 اساسا فیلم سینمایی، چیزی غیر از مستند است. سینما یعنی روایت و روایت یعنی داستان و تنگه ابوقریب -برخلاف چیزی که پیش از این از توکلی توقع داشتیم- فاقد داستان است. بنابراین مقدمه ندارد؛ چالش ندارد؛ نقطه اوج ندارد؛ پایانبندی ندارد. صرفا یک نمایش خشکوخالی است. نمایشی که البته به برکت جلوههای ویژهی میدانی گاهی صحنههای زیبا و احساس برانگیزی خلق میکند. اما چون خشک و بیچالش است، بدون روح است و درام واقعی شکل نمیگیرد. فیلم میکوشد درام را در همان خلق صحنههای احساسبرانگیز تامین کند. سکانس مقدمه فیلم، البته ما را آماده میکند برای نمایش یک داستان؛ چهارشخصیت دور یک میز مشغول خوردن آبهویج با داشتن هدفی خاص و مشخص (پول قرضدادن به حسن) نشستهاند. این مقدمه ما را آماده میکند که داستانی را با این 4شخصیت ادامه دهیم و پول قرضدادن به حسن به عنوان یک کد، تاثیری در نقطه اوج و فرود داستان داشته باشد و در ادامه دیکُد شود. اما این توقعی کور است. هنگامی که میبینیم فیلم از نیمه گذشته، دیگر ناامید میشویم و بیخیال آن مقدمهی دهدقیقهای طولانی.
💠 تنگهابوقریب، شباهتهای عجیبی دارد به فیلم «ستیغ ارهای (Hacksaw Ridge)» اثر ملگیبسون که نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی اسکار نیز بود. این شباهت به قدری است که میتوانیم با تقریب خوبی مطمئن شویم یکی از فیلمهایی که زیر دست توکلی بوده و از روی آنها برای تنگهابوقریب قلم زده، حتما ستیغارهای است. مجیدِ تنگهابوقریب (با بازی زیبای جواد عزتی) که دکتر گروهان است با درصد بالایی، همان «دزموند داس» امدادگرِ ستیغارهای است. خیلی از روحیات او را هم دارد. هر دو مهربان و دلسوزند. دزموند، روحیهای فردی داشت و بنابه وظیفهی ملی به جنگ آمده بود. مجید هم درجایجای دیالوگهایش توجه به فردیت خودش را بروز میدهد. نمونهاش آنجا که وقتی علی کوچولو (با بازی مهدی قربانی) -که برای اولین بار میخواهد خط مقدم را تجربه کند- انبوهی از رزمندگان را میبیند، میپرسد چرا اینها نماندهاند خط و دارند بر میگردند؟ جوابی که از مجید میشنود این است که «کلاه خودت را بچسب باد نبرد.» این شباهت حتی در رفتار و دیالوگها هم هست. دزموند بارها تاکید میکرد حتی یک زخمی هم روی زمین نماند و سعی میکند همه را برگرداند. این دیالوگ را در میانهی میدان از هم مجید میشنویم. او هم میکوشد حتی یک زخمی هم از قلم نیفتد.
💠 غیر از شباهت شخصیت، شباهت در صحنهها نیز دیده میشود. سکانس حرکت گردان عمار، که پشت کامیون نشستهاند و به سمت خط میرود و در این حال صحنههای دلخراش مجروحین را میبینند که از کنار جاده به عقب بر میگردند، رونوشتی از سکانس مشابهاش در ستیغارهای است. با این تفاوت که تکلیف بسیاری از این صحنهها در تنگهابوقریب با کلیّت ساختار فیلم روشن نیست. یکربع-بیست دقیقهای که بچهها پشت کامیون نشستهاند، جاده بسته شده، پایین میآیند و به مردم کمک میکنند، چه نقشی در تنگه ابوقریب دارد؟! هیچ! دقایقی فیلمپُرکن اند که البته خودش میتوانست یک فیلم کوتاه جذاب باشد.
(ادامه...)
🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #نقدفیلم #رزومه #یادداشت ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #تنگه_ابوقریب »
✳️عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای»
✳️بررسی مقایسهای تنگهابوقریب بهرامتوکلی و Hacksaw Ridge ملگیبسون
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_دوم از دو)
💠اما مهمترین نکتهای که این تقلید را ناقص و ناکارآمد کرده، محور فیلم است. ستیغارهای چنانکه از عنوانش مشخص میشود، حماسهای را که در منطقهای خاص (یک کوه) توسط شخصیتی مشخص رخ داده، روایت میکند. اما محور داستانِبالقوهای که تنگهابوقریب میخواسته داشته باشد، مشخص نیست. فیلم شخصیت محور است یا رویدادمحور یا مکان محور؟ قرار بوده در کنار یک (یاچند) شخصیت، واقعهای تاریخی بازآفرینی و نمایش داده شود یا با محوریت خودِ آن واقعه، شخصیتها را هضم کنیم یا در واقع مکان است که محور رویدادها و شخصیتهاست؟ تنگه ابوقریب شدیدا افت و خیز دارد. گاهی با شخصیتها همراه است و گاهی واقعهمحور و گاهی روی مکان مانور میدهد. ازاینرو نفسِ روایتِ فاقد داستان فیلم هم، تکهتکه شده است.
💠همچون ستیغارهای، تنگهابوقریب نیز نام یک مکان را یدک میکشد. اصل ماجرا، تنگهی ابوقریب است. اما مخاطب به هیچ عنوان با مکان ارتباط نمیگیرد. برخلاف ستیغ که کاملا مکان و موقعیت جغرافیایی، ورودی و خروجی و اجزایش برای مخاطب روشن است. تنگهابوقریب در معرفی مکان عقیم است. اشکال اساسی نیز در طراحی ناکارآمد و اشتباه صحنه جنگ است. چرخش و عقبوجلوشدن دوربین، فهم مکانی را از ما میگیرد. البته مشکل اساسی از دوربین نیست، از خود کارگردان است. کارگردان خودش مکان را فهم نکرده و برای همین نتوانسته منتقل کند. نیروها چرا در میانه میدان اینقدر دور خودشان میچرخند؟ این تنگه کجاست؟ همین کانال دو متری تنگه است؟ کل محدودهای که بچهها عقبوجلو میروند، مساحت کوچکی دارد که ورودی و خروجی آن معلوم نیست. لوکیشنی که برای تنگه انتخاب کردهاند، باز و خلوت است. هرچند سعی کردهاند با موانع دستی در آن چالش ایجاد کنند، اما باز هم لخت و خالی است. هرچند مخاطب میتواند از روی مرام و معرفت و حُسن نیت، تنگه را در دلش بازسازی کند، اما روی پرده، تنگهای در کار نیست. دشت وسیع و بیسروتهی است و یک کانال.
💠متاسفانه طراحیهای جنگ نیز بهغایتخود ضعیفاند. حسن (با بازی مقبول و برنده سیمرغ امیر جدیدی) از فاصلهی صدمتری و دویستمتری، آرپیجی را میگذارد روی دوشش و پشتسرهم تانک شکار میکند. آرپیجیزدن واقعا مثل پرتابکردن سنگ نیست که اینقدر راحت نمایشش میدهد. جنگی تصویرش نمایش داده شد، هم تنبهتن بود و هم نبود! اگر این ضعف طراحی جنگ را بگذارید کنار تصویر ناقص از مکان، یعنی با نقاشیای مواجه هستیم که نه پسزمینهی مشخصی دارد و نه کنش شخصیتهایش مشخصاند.
💠با این وجود، تنگهابوقریب توانسته همچون ستیغارهای تصاویری دقیق از صحنهی دردناک و پرتنش جنگ ترسیم کند. به برکت چهرهپردازی ملکان، جلوههای ویژه و طراحیهای توکلی، تصاویر خلقشده در تنگه ابوقریب نیز، زیبا و فوقالعادهاند. ترکشی که به گردن رزمنده در حال حرکت میخورد و خون فواره میزند بیرون. دستوپای قطع شدهای که گوشهای افتاده و مجید برمیدارد و میگذارد روی جنازه صاحبش. دستی که از بازو قطع شده و مجید با چفیه میبنددش؛ انبوه جنازههایی که منظم کنار هم قرار میدهند و چشم هم ناظر رهگذری را به خود جلب میکند و... همه و همه تصاویری ناب و بینظیرند که کمتر مشابهی در تاریخ سینمای دفاع مقدس دارند. هرچند که در کنار اینها تصاویر نازلی هم باشد؛ مثل خونی که بلافاصله بعد از ترکشخوردن مجید و شهادتش از سرش جاری میشود، از شربت آلبالوی سنایچ هم رقیقتر است.
💠تنگهابوقریب دومین محصول دفاعمقدسی سعید ملکان، بعد از «ویلاییها» و اولین تجربه توکلی در این ژانر است. هرچند ضعفهای محتوایی و متنی فراوانی دارد، اما با تصویرسازیهای زیبا، جلوههای ویژه مناسب و بازیهای مقبول بازیگرانش، روح دوبارهای در سینمای دفاع مقدس دمیده و پلهی رشدی برای آن محسوب میشود. تنگهابوقریب نشان داد در کنار آنکه میشود از الگوهای موفق جهانی برای ارتقای سینمای دفاع مقدس بهره برد، تقلید ناقص در این زمینه اثری کاریکاتوری تولید خواهد کرد.
//پایان//
🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 - آفتابیزد
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #نقدفیلم #رزومه #یادداشت ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
مقایسه تنگه ابوقریب و ستیغ اره ای - 1بهمن97 - آفتاب یزد - صفحه8.pdf
303.5K
🎬 #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب »
✳️عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای»
🔺 #روزنامه #آفتاب_یزد
🗒انتشار: شماره5376، دوشنبه، 1بهمن97 - ص8
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
🎬 #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب » ✳️عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای» 🔺 #روزن
🎬 #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب »
✳️عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای»
🔺 #روزنامه #آفتاب_یزد
🗒انتشار: شماره5376، دوشنبه، 1بهمن97 - ص8
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 « #گزارش #یادداشت / #نقد » 🌷
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
✅موضوع: #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب »، اثر سینمایی بهرام توکلی. - شماره2
🏷 عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای» (بررسی مقایسهای تنگهابوقریب بهرامتوکلی و Hacksaw Ridge ملگیبسون)
🖌 علی ابراهیم پور
🗓تاریخ نگارش: 97/6/10
📇تعداد واژگان: 1250
🗒تاریخ انتشار: 97/11/1
📎توضیح: منتشر شده در #روزنامه #آفتاب_یزد
📸https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/482
💠مطالعهی نسخه #کامل و #نهایی :
1️⃣https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/480 [بخش اول]
2️⃣https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/481 [بخش دوم]
💠 لینکهای مربوط به انتشار:
🔗 http://aftabeyazd.ir/index.php?year=1397&month=11&day=01&category=8&
🔗 http://aftabeyazd.ir/127997-%C2%AB%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%88%E2%80%8C%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%A8%C2%BB-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B5-%C2%AB%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%BA%E2%80%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C%C2%BB.html
🔗http://aftabeyazd.ir/?newsid=127997
🔗http://aftabeyazd.ir/archive/1397/11/01/8.pdf
🔹پ.ن: دربارهی تنگه ابوقریب، سه نقد نوشتم. نقد کامل و مفصل در شماره اخیر نشریه #نقد_سینما منتشر شده است.
نقد شماره1 که در رسا منتشر شد را در اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/448
🌐 @aliebrahimpour_ir
📣 تازهترین شماره «نقدسینما» منتشر شد - 25اسفند97
🔺شماره ۱۳و۱۴ #نقدسینما در یک جلد و در ۳۳۶ صفحه، منتشر شد. این شماره با طراحی و قطع جدید در کتابفروشیها و مراکز فرهنگی در دسترس مخاطبان خواهد بود.
🔺با گفتارها و نوشتارهایی از: پرویز جاهد، بهمن فرمانآرا، پوران درخشنده، احسان عبدیپور، متیو برنارد، آندره لافونتین، سوزان کینگ، مارک دیگریفیث، کتی بنجامین و...
@MovieReviewMag
عقل یشمی خالخال پشمی
📣 تازهترین شماره «نقدسینما» منتشر شد - 25اسفند97 🔺شماره ۱۳و۱۴ #نقدسینما در یک جلد و در ۳۳۶ صفحه،
📌 #گزارش #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب » (شماره 3 - نسخه کامل)
🔻 #دانلود :
📥 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/489
🔶عنوان: در اوج و حضیض «تنگهابوقریب»
🔸زیرعنوان: شاهکارهای کارگردانی، تقلیدها و ضعفهای متنی در نقد فیلم تنگهابوقریب
🏷 تیتر چاپ شده: «دزموند داس» در گردان عمار
🖌 علی ابراهیم پور
🗓تاریخ نگارش: 28/مرداد/97
🗒تاریخ انتشار: اسفند97
📇تعداد واژگان: 2370
📖 انتشار در نشریه #سینمایی #نقدسینما - شماره 13و14 - اسفند97
📮خرید نشریه:
🔗 https://b2n.ir/28827
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
📌 #گزارش #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب » (شماره 3 - نسخه کامل) 🔻 #دانلود : 📥 eitaa.com/aliebrahimpour
در اوج و حضیض «تنگهابوقریب» - علی ابراهیم پور.pdf
553K
📌 #گزارش : #دانلود #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب » (شماره 3 - نسخه کامل)
🔶عنوان: در اوج و حضیض «تنگهابوقریب»
🔸زیرعنوان: شاهکارهای کارگردانی، تقلیدها و ضعفهای متنی در نقد فیلم تنگهابوقریب
🏷 تیتر چاپ شده: «دزموند داس» در گردان عمار
🖌 علی ابراهیم پور
🗓تاریخ نگارش: 28/مرداد/97
🗒تاریخ انتشار: اسفند97
📇تعداد واژگان: 2370
📖 انتشار در نشریه #سینمایی #نقدسینما - شماره 13و14 - اسفند97
📮خرید نشریه:
🔗 https://b2n.ir/28827
🌐 @aliebrahimpour_ir