صالحی - ارتباط کاربران
استغنای دین در هدایت مرحوم آقای حکیمی –بهحق- معتقد بود، اسلام در هدایت و تفهیم پیام خود، وابسته ب
بسم الله
🔸مطلب استاد حجتالاسلام احمد فربهی دقیقه👌
🔻 به تعبیری دیگر، نظیر همان نزاع این آقایان تفکیکی برعلیه روش تفسیری قرآن به قرآن علامه طباطبایی است.
استاد حجتالاسلام محمدحسن وکیلی در کتاب خوبش در جواب به اشکال تفکیکیها علیه روش تفسیری علامه پرداخته (کتاب روش تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی)،
eitaa.com/salehi786/812
https://mhva.ir/product/روش-تفسیر-قرآن-به-قرآن/
و در مقاله خود با عنوان «علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن»، در فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث «سفینه» شماره ۵۸
eitaa.com/salehi786/814
safinahmagazine.ir/article-1-128-fa.html
آقای وکیلی استشهاد میکنن به بیانات علامه، که قرآن (دین) در مقام تفهیم و دلالت بر معنی و مرادش مستقل است و نیاز به غیر ندارد، اما ما در مقام فهم نیاز به طریق فهم داریم، که از جمله آن روش تفسیری اهل بیت ع (روش قران به قرآن) در طریق فهم است، و نیز «دقت و تدبر عقلی» طریق فهم است، و... . و اساسا چون خود کتاب با تدبر فهمیدنیست، در مقام تحدّی برآمده و به چیزی تحدی نموده که خودش بذاته قدرت تفهیمش را دارد، و اگر خودش قابل فهم نبود اینگونه خطاب تحدی در قرآن معنا نداشت.
در مورد جزئیات احکام فقهی هم اساسا قرآن در مقام بیان آن نبوده و تخصصا از مراد آیات خارج است، نه اینکه این موارد تخصیص و استثنا شده باشد. و خود قرآن ضمن بیان کلیات احکام، تفاصیل جزئیات آنها را به تبیین از سوی پیامبر و اهل بیت ع ارجاع داده.
اما تفکیکیها میگن که قرآن بدون محتوای احادیث فهمیدنی نیست! (نیاز به شخص معصوم ع را خلط کردن با روایات ظنی منقول از معصومین، و دلالت قرآن را بدون روایات گنگ و مبهم میدانند).
"از این دیدگاه قران کتابی گنگ، مرده و بی اثر میباشد، که در عصر غیبت نسبت به همه و در عصر حضور نسبت به غائبان از امام معصوم ع هیچ دردی را از کسی دوا نمیکند، و بشر نمیتواند با مراجعه به آن، شفای خود را بیابد، زیرا عبارات و الفاظ قرآن تنها با معصومین ع سخن میگوید و ما را راهی برای درک آن نیست! و برای ما تنها فایده اش روخوانی آن برای بهره از نورانیتش است، و تعقل و تدبر در آیات قرآن و تلاش برای کشف دقایق و ظرایف آن امری لغو بیهوده است (ص۷۵).
آقای وکیلی ذیل عنوان «بهره ما از فهم قرآن» (ص٧۵ الی ۸٣) مینویسند:
قرآن کریم در دلالت بر معانی و مقاصد خود تامّ است، ولی این مسأله لزوماً بدان معنا نیست که ما نیز میتوانیم به تنهایی تمام مقاصد آن را ادراک کنیم و بفهمیم. برای فهم مقاصد قرآن به امور بسیاری احتیاج است که برخی از آنها در فهمیدن کامل هر متنی ضروری است و برخی از خصائص قرآن میباشد؛ اموری از قبیل: تسلّط بر ادبیات عرب (صرف و نحو، لغت و...) فرهنگ و تاریخ عرب، قواعد عمومی فهم متن، مهارت فهم متن و بررسی دقائق آن، شناخت زبان خاصّ قرآن، رشد عقلی و توان ادراک حقائق مجرّده و معارف عالیه. دو عامل آخر، از خصائص قرآن کریم است. مراد از شناخت زبان قرآن، آشنایی با اسلوب بیانی قرآن است که یکی از جنبههای آن، روش تفسیر قرآن به قرآن و استقلال قرآن در دلالت است که ما به برکت اهل بیت (علیهم السلام) با این زبان آشنا شدهایم.
خداوند متعال بر اساس حکمت خود در قرآن چنان سخن گفته که هر کس به فراخور استعداد و سطح فهم خود، از قرآن بهره ببرد. زبان قرآن از دید علاّمه طباطبائی به سبک «سخن در سخن» است که حقائق عالی آن در لابلای معارف سادهتر پنهان شده و هر کس در سطح خود، درجهای از آن را ادراک میکند؛ لذا هیچ کس از این مائده دست خالی بر نمیخیزد، بر خلاف کتب حکما و عرفا یا برخی کتب ادیان پیشین.
🔻برای مطالعه بیشتر، فایل کتاب و مقاله #استاد_وکیلی را در ادامه میفرستم 👇
روش تفسیر قرآن به قرآن - استاد وکیلی .pdf
2.37M
کتاب «روش تفسیر قرآن به قرآن»
#PDF
- استاد حجتالاسلام محمدحسن وکیلی
https://mhva.ir/product/روش-تفسیر-قرآن-به-قرآن/
علامه طباطبایی و روش تفسیر قرآن به قرآن - محمدحسن وکیلی .docx
476K
مقاله «علامه طباطبایی و روش تفسیر قرآن به قرآن» #Word
- حجتالاسلام محمدحسن وکیلی
http://safinahmagazine.ir/article-1-128-fa.html
علامه طباطبایی و روش تفسیر قرآن به قرآن - محمدحسن وکیلی .pdf
996.5K
مقاله «علامه طباطبایی و روش تفسیر قرآن به قرآن» #PDF
- حجتالاسلام محمدحسن وکیلی
http://safinahmagazine.ir/article-1-128-fa.html
بسم الله
*برای تقویت حافظه*
🔸[عارف بالله سید هاشم حداد] براى زيادى قواى حافظه فرمودند:
🔻با (گلاب و) زعفران در کف كاسه (یا بشقاب) بنويسند:
*«سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ»*
(سوره یس، آیه ۵٨)
و (در آن آب بریزند که نوشته در آن حل شود و) چند صبح ناشتا آب آن را بخورند.
🔸
🔻نیز فرمودند: «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» را هر روز با (گلاب و) زعفران در كاسهاى (یا کف بشقابی) بنويسيد و (بعد حل کردن آن در آب) به تمام اهل خانه بدون استثناء بدهيد بخورند.
(یکبار که انجام دهند، هر بار به همان آب قبلی، مقداری آب دیگر اضافه کنند همان خاصیت را خواهد داشت. ضمنا در نوشتن آن، باید حرف «س» را با دندانه هایش بنویسند، نه بصورت خط صاف. و نقطه های «قـ» و «ـیـ» را هم جدا جدا قرار دهند، نه بصورت یک خط برای دونقطه. فقط نوشتن حروف کافیه و نیاز به گذاشتن اعراب و حرکات نیست. برای قلم جهت نوشتن با گلاب و زعفران، میتوان از قلم خطاطی یا قلم موی نقاشی با سر ریز و تمیز، استفاده کرد. و بر روی کف خود ظرف بشقاب یا کاسه نوشت -نه کاغذ-، تا بعدش با ریختن آب در ظرف، نوشته های زعفرانی در آب حل شوند.)
🔸
🔻و هم ایشان در مورد همین آیه «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» و دستور نوشیدن آن میفرمودند:
"در قرآن يك آيه هست كه شانزده حرف است و در آن اسم اعظم است، و آن آيه دو حرفش منقوط به بالا (قولا / من) و دو حرفش منقوط به پايين (رب / رحیم) است، و هركس كه آن را بخواند، يا بنويسد با (گلاب و) زعفران و بخورد، خواص عجيبى دارد و اسرار بر او منكشف گردد. [در] سوره يس [که] قلب قرآن است."
🌐 (مطلع انوار، ج٢ ص١۵٧ و١۵٩، بند ٢ و١١ و١٢ از دستورات مرحوم سیدهاشم حدّاد به مرحوم علاّمه طهرانى، پس از مراجعت از حج بيت الله الحرام)
🔸
🔻همچنین آیتالله سیدعبدالکریم کشمیری (متوفای ١٣٧٨ ه.ش) میفرمایند: اسم اعظم از اسماءاللّه «يا حىّ يا قيّوم»، و از آیات قرآن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» و «سلام قولاً من رّب رّحيم» و «چهار آيه آخر سوره حشر» است.
🌐 (روح و ریحان : شرح حال عالم ربانی و عارف صمدانی آیتالله سید عبدالکریم کشمیری، سید علی اکبر صداقت، صفحه ١۰٧ و ١٠٨)
🔸
🔰 نکات تکمیلی در مورد این آیه شریفه👇
🌐 eitaa.com/salehi786/816 ایتا
🌐 t.me/SalehiBooks/1491 تلگرام
#اذکار
🔸
@Salehi786
بسم الله
#حدیث
⚡️ *اسم «سلام»*
⚡️ *آیه «سلام قولا من رب رحیم»*
#علم_حروف
▫️١
🔸در ادامه دستورالعمل نوشیدن آیه «سلام قولا من رب رحیم»
🌐 eitaa.com/salehi786/815 ایتا
🌐 t.me/SalehiBooks/1490 تلگرام
🔰 *نکاتی در مورد آیه ۵۸ مبارکه یس* :
🔻قلب قرآن «سوره یاسین» است.
قلب سوره یس، آیه ۵۸ آن، «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيم» است.
قلب این آیه، اسم مبارکه «سلام» است.
قلب این اسم، در زُبُر آن، حرف «س» است، که اشاره به ذات انسان کامل نهایی (محمدیین علیهم السلام) است.
🔻هر حرفى كه در تلفظش، ابجد زُبُر آن (حرف اول) و ابجد بيّنه آن (حروف دوم به بعد) با هم مساوى باشند، آن حرف را «حرف كامل» نامند؛ حرف «س» كه از حروف نورانى است و زُبُر ملفوظى آنكه «س» است 60 است، و بيّنه آنكه «ين» است نیز 60 است، لذا «س» را حرف «انسان كامل» گفته اند («س» در آیه اول سوره «یس»).
(علامه حسنزاده آملی، کتاب «انسان و قرآن»، ص١٧٠)
🔻در ابتدای سوره یس، با خطاب «یا *سین*»، ذات پیامبر خاتم محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) مورد خطاب قرار گرفته است، لذا در روایات شریفه یکی از پنج نام پیامبر (ص) در قرآن، «یس» معرفی شده است.
🔻امين الاسلام طبرسى، در مجمع البيان، در تفسير يس (یا سین) نقل میکند:
⚡روى عن الكلبى انه قال هى بلغة طىّ «يا انسان». و قيل معناه «يا انسان» عن ابن عباس و اكثر المفسّرين.
⚡ روى محمد بن مسلم عن ابى جعفر (امام باقر عليه السلام) قال: ان لرسول اللّه اثنى عشر اسما خمسة فى القرآن محمد و احمد و عبد اللّه و *يس* و ن (نون).
⚡️«برای رسول الله (ص) 12 اسم است که از آنها پنج اسم در قرآن آمده:
محمد (الفتح29، احزاب40، آل عمران144، محمد2)،
احمد (الصف6، که نام مذکور در انجیل عیسی ع هم هست)،
عبدالله (الجن19)،
یس [یاسین] (یس1)،
ن [نون] (قلم1).
🔻حافظ رجب برسى، در کتاب مشارق الانوار (ص211) آورده است كه: قال امير المؤمنين (عليه السلام) : «انا باطنُ السّین و انا سِرُّ السّين»، من باطن «سین» هستم (باطن و جان پیامبر خاتم ص)، و من سرّ (پنهان) در «سین» هستم.
🔻ابجد «یاسین» = ابجد «سلام» = 131
🔻ابجد «السلام» = ابجد «آل یاسین» = ابجد «انسان» = 162
🔻هنگام لقاء خداوند رحمان در بهشت، «تحیت» برای ورود به لقاءالله اسم «سلام» است، یعنی با حقیقت مقام ولایت محمّدی تحت اسم «سلام»، باب ورود به لقاء الهی برای بهشتیان باز شده است:
⚡️ *«تحيَّتُهم يوم يَلقَونَهُ سلام»* (احزاب۴۴)
⚡️ *«تَحِيَّتُهُم فيها سَلامٌ»* (یونس١٠، ابراهیم٢٣)
🔻 ابجد «سلامٌ قَولاً من رَبّ رحيم» = ابجد «تحیت» = 818
🔻تاثیر باطن حرف «س» در «یاسین» و در اسم «سلام»، از حقیقت «مقام ولایت محمّدی» است، که اولین وصی، مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تابلودار و پرچمدار ولایت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) است (باطنُ السّین)، و آخرین وصی، مولا امام محمد مهدی (عجل الله فرجه الشریف) ظهور تامّ و نهایی این ولایت کبری در جهان هستی میشوند (ظهورُ السّین).
🔻ابجد «السین» = ابجد «محمد مهدی» = ابجد «قایم» (قائم) = 151
🔻شیوه ای از ختم سوره یس، که مرحوم امام خمینی (ره) انجام میدادند، در ابتدای آن آیه «يس و القرآن الحکيم» را یک نفس هفت مرتبه میخواندند، و وقتی به آیه «سَلامٌ قَولاً من رَبٍّ رحيم» میرسیدند آن را هفتاد مرتبه تلاوت مینمودند، و سپس سوره را به اتمام میرساندند. (البته برخی آیات دیگر، شامل آیات ٢٠ الی ٢۴ انتهای سوره حشر و آیه ٢و٣ سوره طلاق را هم به ترتیب خاصی بعد از سوره یس بصورت ذکر داشتند، و نیز دعای سیفی صغیر، که تفصیل آن در اینجا👇آمده است).
🌐 eitaa.com/salehi786/819 ایتا
🌐 t.me/SalehiBooks/1096 تلگرام
(کتاب «مفاتیح السماء، سیره حضرت امام خمینی، در دعا و ذکر و زیارت»، ص۶۴ الی ۶٧)
🔻در شیوه ای دیگر از ختم یس به نقل جناب سیدهاشم حدّاد (ره) و آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری (ره)، اینطور است که آیه «يس و القرآن الحکيم» را ٣٣٣ بار بصورت ذکر بخوانند، سپس سوره را ادامه داده، و آیه «سَلامٌ قَولاً من رَبٍّ رحيم» را ١٠٠٠ بار بصورت ذکر بگویند، و سپس سوره را تمام نمایند.
(روح و ریحان، ص١۵٣)
🔻در هردوی این دو ختم، توجه خاصشان به باطن حرف «سین» (در یس) و اسم «سلام» در آیه ۵۸ سوره میباشد، که سرّ باطن ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است.
🔻همچنین علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) میفرمایند:
⚡"در قرآن تدوینى، یس قلب قرآن است کما ورد فى الحدیث؛ و قلب یس «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ» است، پس «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ» وسط «یس» است، یعنى «قلب قلب قرآن» است، فتبصّر."
⚡"در یک جلسه براى قضاى جمیع حاجات ۴٣٢ مرتبه *«سَلامٌ قولاً مِن رَبِّ رَحیم بِحَقِّ سِرِّ امیرالمومنین ع»* بگوید مجرّب است.
(هزار و یک کلمه، کلمه٣۴٣، ج٣ ص۴٢٢ / رساله رموز کنوز ص۴۶؛ تعداد ذکر شده به ابجد «عالمُ السِّر = ۴٣٢» است)
👇👇👇
▫️٢
🔻از آیت الله سید عبدالکریم کشمیری از اسم اعظم پرسيده شد، فرمودند:
از اسماءالله «يا حىّ يا قيّوم»،
و از قرآن «بسم الله الرّحمن الرّحيم» و «سلامٌ قولاً من رّب رّحيم» و «چهار آيه آخر سوره حشر» (شامل اسم «سلام») است.
(روح و ریحان، ص١٠٧و١٠٨)
🔻این «سلام» در آیه «سلام قولا من رب رحيم» (مرتبه اعلای آن) از جانب خود خداى سبحان (بی واسطه به مؤمنان) میباشد، و این غیر از آن مرتبهی سلامى است که بواسطه ملائکه به بهشتیان مىگویند «والملائکة یَدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار» (الرعد، ٢٣و٢۴).
(المیزان فی تفسیر القرآن، ج١٧ ص١٠٢)
🔻پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود آیا خبر دهم شما را به بهترین اخلاق اهل دنیا و آخرت؟ گفتند: بفرمایید یا رسول الله. فرمود: «إِفشَاءُ السَّلَام فی العَالَم» انتشار و نشر سلام در عالم هستی.
(بحارالانوار، ج۷۳ ص۱۲)
🔻یکی از نامهای بهشت در قرآن «دار السلام» است، که مؤمنان به درون خانهی «سلام» وارد میشوند، و متنعم از نور ولایت در باطن اسم «سلام» هستند، و در بهشت دائماً ذکر «سلام» را برای همدیگر دارند، همانطور که در دنیا هم در ابتدای ملاقات با هم با هدیه اسم «سلام» به همدیگر (سلامٌ علیکم)، نور ولایت الهی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را برای هم تمنا میکنند:
⚡«لَهُم دارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِم وَهُوَ وَلِيُّهُم بِما كانوا يَعمَلون» (انعام، ١٢٧)
⚡«وَاللَّهُ يَدعو إِلىٰ دارِ السَّلامِ وَيَهدي مَن يَشاءُ إِلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ» (یونس، ٢۵)
⚡ «لا يَسمَعونَ فيها لَغوًا وَلا تَأثيمًا، إِلّا قيلًا سَلامًا سَلامًا (الواقعه، ٢۵و٢۶)
⚡وَإِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤمِنونَ بِآياتِنا فَقُل سَلامٌ عَلَيكُم كَتَبَ رَبُّكُم عَلىٰ نَفسِهِ الرَّحمَةَ... (انعام، ۵۴)
🔻ادراک درجات «بهشت الهی» یا «دارُ السلام» همان دریافت مراتب نورانیت اسم «سلام» است، که در ادامه به حدیث شریفی در ارتباط با این معنا اشاره میشود.
👇👇👇
▫️٣
🔸 در تفسیر ذیل سوره قدر که حقیقت شب قدر را نیل به مراتب اسم *سلام* معرفی میفرماید:
💫« *لَيْلَةُ الْقَدْرِ* خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (٣) *تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها* بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (٤) *سَلامٌ هِيَ* حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)»
🔻 ذیل سوره در حدیث بیان آن میفرماید که ملائکه الهی برای رساندن *مراتب اسم سلام الهی* به جان مؤمنان نازل میشوند، که این *سیر در اسم سلام*، در پنج موعد برای رسیدن به لقاءالله است که خدای سبحان *حضرت سلام* است👇👇👇
🔸 أَنَّ جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَهْبِطُ فِي هَذِهِ اَللَّيْلَةِ إِلَى اَلْأَرْضِ فِي سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ مِيكَائِيلَ فِي سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ *يَأْتُونَ بِلِوَاءِ اَلْحَمْدِ* وَ لَهُ أَرْبَعُ زَوَايَا وَاحِدَةٌ بِالْمَشْرِقِ وَ وَاحِدَةٌ بِالْمَغْرِبِ وَ وَاحِدَةٌ تَحْتَ اَلْعَرْشِ وَ وَاحِدَةٌ تَحْتَ اَلْأَرْضِ اَلسَّابِعَةِ وَ عَلَى اَللِّوَاءِ مَكْتُوبٌ *أُمَّةٌ مُذْنِبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ*،
💫وَ مَا مِنْ بَيْتٍ إِلاَّ وَ يَأْتِيهِ جَبْرَئِيلُ مَعَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ يُسَلِّمُونَ عَلَيْهِمْ وَ إِلاَّ *فَيُبْلِغُهُمُ اَلسَّلاَمَ فِي خَمْسَةِ مَوَاطِنَ* :
🌟١. اَلْأَوَّلُ يَوْمَ اَلْمَوْتِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى : «اَلَّذِينَ تَتَوَفّٰاهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلاٰمٌ عَلَيْكُم» (النحل ٣٢)
🌟٢. وَ اَلثَّانِي فِي بَابِ اَلْجَنَّةِ «وَ قٰالَ لَهُمْ خَزَنَتُهٰا سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ » (الزمر ٧٣)
🌟٣. وَ اَلثَّالِثُ فِي اَلْجَنَّةِ فِي قَوْلِهِ «وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بٰابٍ سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ» (رعد ٢٣)
🌟۴. وَ اَلرَّابِعُ فِي اَلْغُرُفَاتِ «سَلاٰمٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» (یس ۵۸)
🌟۵. وَ اَلْخَامِسُ عِنْدَ اَللَّهِ تَعَالَى «تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاٰمٌ» (احزاب ۴۴).
🔻روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن - تفسیر ابوالفتوح رازی ج۵ ص۵۶٢ / مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد۷ , صفحه۴۵۹
🔸
🔴 *ترجمه حدیث* :
🔸همانا جبرئیل نازل می شود در شب قدر به سوی زمین به همراه هفتاد هزار ملک، همچنین میکائیل نازل میشود به همراه هفتاد هزار ملک، و با خود می آورند لواء حمد الهی (پرچم اختصاصی ولایت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی -صلی الله علیه و آله- و حقیقت ملکوتی سوره اختصاصی ایشان در سوره حمد) را بسوی اهل زمین.
🔻و برای آن پرچم و لواء حمد، چهار گوشه است گوشهای از آن به سوی مشرق است، و گوشهای به سمت مغرب، و گوشهای تحت عرش الهی است، و گوشهای در زمین هفتم (یعنی تمام نظام عالم خلق تحت پوشش رحمت الهی در آن لواء حمد است) و بر آن لواء حمد مکتوب است: «امة مذنبه و رب غفور» امتی گناهکار و خدایی بخشایشگر.
🔻هیچ خانه ای نیست الا اینکه جبرئیل به همراه ملائکه بر اهل آن خانه نازل می شوند در شب قدر و سلام الهی را به آنها می رسانند.
همچنین هیچ خانه اهل ایمان در احیاء شب قدر نیست الا اینکه برای اهل آن خانه مراتب سلام الهی در پنج موطن به آنها ابلاغ خواهد شد و آن ها را سیر خواهد داد :
🌟 اول، در روز مرگ و انتقالشان به دارالسلام آخرت، که خداوند متعال میفرماید:
" آنهایی که ملائکه بصورتی طیب و پاک توفی شان میکنند به آن ارواح پاک می گویند *سلام الهی* بر شما." (النحل ٣٢)
🌟و دوم، در جلوی درب بهشت: "نگهبانان بهشت به آنها می گویند *سلام الهی* بر شما." (الزمر ٧٣)
🌟و سوم، در داخل بهشت است که خداوند در قرآن می فرماید: "و فرشتگان داخل می شوند بر آنها از هر درب بهشت، و به ایشان می گویند *سلام الهی* بر شما ". (الرعد ٢٣)
(چنانچه در آیات ٢۵و٢۶ سوره واقعه هم پیرامون بهشت السابقون السابقون میفرماید: لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً إِلاّ قِيلاً *سَلاماً سَلاماً*).
🌟چهارم در غرفه ها و منازل بهشتی که می فرماید: " *سلام* قولی است از رب رحیم (برای شما) " (یس ۵٨)
🌟و پنجم در هنگام لقاء خدای سبحان، میفرماید: " تحیت آنها در آن روزی که خدا را ملاقات میکنند *سلام الهی* است" (احزاب ۴۴).
🌐 hadith.inoor.ir/fa/hadith/205212/translate?
(پایان نکات)
🔸
@Salehi786
ختم توحیدی سوره یس و حشر از امام خمینی .pdf
8.65M
🔸 ختم توحیدی سوره یس و آیات پایانی سوره حشر و آیاتی از سوره طلاق، از ختوم مورد علاقه امام خمینی (قدّس سرّه)👆
🔻نقل از کتاب «مفاتیح السماء، سیره حضرت امام خمینی، در دعا و ذکر و زیارت»
💫انجام این ختم در یک یا چند اربعین، آثار توحیدی عالی دارد، و برای عموم سالکین خوب و مؤثر خواهد بود.
⚠️اصلاحیه (در ویرایش جدید کتاب) : ذکر «هو الله الذی لا اله الا هو» را هم باید 100 بار بگوید (نه ده بار)
#اذکار
🔸 @Salehy @Salehi786
بسم الله
#حدیث
🔸 *۶۶ جایگاه قدم ملائکه و اسماء و صفات و لغات زبان مربوط به هر کدام*
🔻 قَالَ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) : کُنْتُ ذَاتَ لَیْلَةٍ تَحْتَ سَقِیفَةٍ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ *إِنِّی لَأُحْصِی سِتّاً وَ سِتِّینَ وَطْأَةً مِنَ الْمَلَائِکَةِ* کُلُّ وَطْأَةٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَعْرِفُهُمْ بِلُغَاتِهِمْ وَ صِفَاتِهِمْ وَ أَسْمَائِهِمْ وَ وَطْئِهِمْ.
🔻 مولا علی (علیه السلام) فرمودند: روزی همراه رسول الله (صلی الله علیه و آله) در زیر یک سقف سایبان نشسته بودیم در حالی که من شصت و شش جای پای فرشتگان را میشمردم. همه جایگاه قدم فرشتگانی بودند که من با زبانشان و صفات و اسم و جایگاه قدمشان آنها را میشناسم.
🌐 [بحارالانوار ج۲۶ ص۸۶، و ج۴١ ص١٩٧]
https://hadith.inoor.ir/hadith/235104
🔸
@Salehi786
بسم الله
⚡ *مقام ولایت یا نبوت تعریف یا نبوت مقامی (انبائی/ برای عموم)*
⚡ *الحاق به مقام محمود معصومین (علیهم السلام)*
▫️١
✅ در زیارت عاشورا، در تمنای ملحق شدن خودمان به «مقام محمود معصومین ع (نزد خداوند)» میخوانیم: *«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ»* ، «و از خدا ميخواهم كه مرا برساند به آن مقام محمود كه براي شما نزد خداست».
🔸 اگر رسیدن به *مقام محمود* (در مقام نورانیت انسان کامل اولیاء محمدیّین) محال بود، به ما خطاب نمیفرمودند *«تعالوا»* (بالا بیایید)
🔻 رسیدن با تبعیت محض و فنا در برابر حقیقت اطلاقی نور محمدیه است، که طبق قاعده قرآنی *«مَن تبعنی فإنه منّی»* هرکسی از من تبعیت کند پس او از من است (فإنه مِنّی) (ابراهیم٣۶)، به مانند اصحابی مثل سلمان که با اطاعت محض *«منّا اهل البیت»* شدند.
⚡چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد او فرمودند: *سَلْمَانُ مِمَّنْ يُطِيعُ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ أَمِيرَاَلْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) فَيُطِيعُهُ كُلُّ شَيْءٍ وَ لاَ يَضُرُّهُ شَيْءٌ*
سلمان از کسانیست که اطاعت خدا و رسول خدا و امیرمؤمنین (ع) را میکند، پس همه اشیاء نیز از او اطاعت میکنند و هیچ چیزی به او ضرر نمیرساند (وبرای همین کرامات یافته).
(مستدرک الوسائل ج ۱۲، ص ۲۱۶)
⚡و امام باقر (علیه السلام) نقل میکنند که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در مورد سلمان به ابوذر فرمودند: *«يَا بَا ذَر، إِنَّ سَلْمَانَ بَابُ اَللَّهِ فِي اَلْأَرْضِ مَنْ عَرَفَهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ كَافِراً وَ إِنَّ سَلْمَانَ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْت»*، ای ابوذر! به درستی که سلمان باب خدا در زمین است. هر کس او را بشناسد مؤمن و هر کس او را انکار کند کافر است. به درستی که سلمان از ما اهل بیت است.
(بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۳۷۳)
🔸
🔻در ادامه نقلهایی از علامه حسن زاده آملی (حفطه الله) :
⚡استاد ما علامه طباطبایى فرمودند: *ما اگر قابل فهم حقایق قرآن، و ادراک مقامات انسانهاى کامل نمىبودیم به ما خطاب نمىفرمودند که «تعالوا»*
(هزار و یک کلمه، ج3، ص: 48)
⚡ *اى عزیز، اوحدى از اوتاد معارف، در هر عصرى به زیارت جمال دلاراى حقیقت قرآن توفیق تشرّف مىیابند، بشتاب تا در زمره آنان درآیى.*
*خداوند سبحان در چند جاى قرآن کریم آدمیان را به خطاب «تَعالَوْا» دعوت فرموده است*، عرب «تعال» را در جایى به کار مىبرد که آمر در اوج بوده باشد و مخاطب در حضیض، مثلا آمر در بالاى کوه است و مخاطب در دامنه آن و بدو مىگوید:
*«تعال» ؛ یعنى بالا بیا*. فتدبّر.
در بند یازدهم «دفتر دل» ثبت است که:
«تعالوا» را شنو از حق تعالى
ترا دعوت نموده سوى بالا
چه بودى مر تعالى را تو لایق
*تَعالَوْا* آمدت از قول صادق
چه مىخواهى در این لاى و لجنها
چرا دورى ز گلها و چمنها
(هزار و یک کلمه، ج5، ص: 303)
🔸
⚡ در ادبیات فصیح عرب، اگر کسى مثلا در دامنه کوه است و بخواهد دیگرى را امر کند که به قلّه کوه بالا برود به او مىگوید: «اطلع» ؛ یعنى بالا برو.
در شهر مدینه بودم. دیدم شاگرد شوفر در گرداگرد ماشین پىدرپى به مسافرین داد مىزد: اطلع. اطلع؛ یعنى بالا بروید، سوار شوید. و اگر آنکس در قلّه کوه است و دیگرى در دامنه کوه و بخواهد او را امر کند که به قلّه کوه بیا به او مىگوید: «تعال» ؛ یعنى بالا بیا، که مشتق از «علو» است، و آن را به حسب مذکّر و مؤنّث بودن مخاطب، و افراد و تثنیه و جمع آن صیغههاى گوناگون است.
⚡ *حق (سبحانه) به زبان سفیر کبیرش خاتم انبیاء و آل او به ما فرمود: بالا بیایید؛ اگر ما قابل و لایق نبودیم که نداى آنان را لبّیک بگوییم، حاشا که ما را به گزاف دعوت کنند، و حاشا که دهان عصمت به سخریّه باز شود.* و لکن این مطلب شریف نه بدان معنى است که کسى هوس کند مثلا به مقام ختمى نائل شود؛ زیرا که مقام ختمیت از اسماى مستأثره آن جناب است و به مثل از صفایاى ملوک است. باید به چنین اهل هوس گفت: لا تتعب نفسک؛ خویشتن را در این هوس رنج مده، و مقدّس عاقل باش، و ره چنان رو که رهروان رفتند. مقام ختمى خواستن تجاوز در دعا و طلب است و خداى سبحان فرمود: وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (سوره بقره، آیه 191).
*مطلب عمده در این امر توجّه به (تفاوت میان) «نبوّت تشریعى» و «نبوّت انبائى» است که نخستین (نبوت تشریعی) به حضرت رسول اللّه ختم شده است، و دومى (نبوت انبائی یا مقامی) وقف عام است*، به تفصیلى که در کتاب انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه تقریر و تحریر کردهایم.
(هزار و یک کلمه، ج6، ص: 45)
🔸
👇👇👇
▫️٢
⚡اى عزیز بسیارى از احوال و اقوال حضرت رسول الله (صلّى الله علیه و على آله) منبعث از *«نبوّت انبائى»* است، نه نبوّت تشریعى، قوله سبحانه:
*«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»* (احزاب٢٢)، فافهم و تدبّر. (که جنبه نبوت انبائی و مقامی ایشان برای رسیدن دیگر انسانها بعنوان اسوه و الگو قرار گرفته است).
⚡در این امر أهمّ- اعنى در تمایز «نبوّت تشریعى» از «نبوت انبائى»، به فرموده حضرت وصىّ امام امیرالمؤمنین على (علیه السلام) در آخر خطبه قاصعه نهج البلاغه توجّه بفرمائید:
*«أرى نور الوحى و الرسالة، و أشمّ ریح النبوة، و لقد سمعت رنّة الشیطان حین نزول الوحى علیه -صلّى اللّه علیه و آله- فقلتُ یا رسول اللّه ما هذه الرّنّة؟ فقال: هذا الشیطان قد أیس من عبادته، إنک تسمع ما أسمع و ترى ما أرى إلّا أنّک لست بنبیّ و لکنّک وزیر و إنّک لعلى خیر ...»*
غرض این که جناب رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله) به حضرت وصی امام امیرالمؤمنین على (علیه السلام) فرمود: *«انک تسمع ما أسمع و ترى ما أرى إلّا أنک لست بنبیّ» پس انسانى که نبىّ تشریعى نیست مىتواند آنچه را که نبىّ تشریعى مىشنود بشنود، و آنچه را که مىبیند ببیند، پس از تو حرکت از خدا برکت*.
و بما فرمودهاند: *«تعالوا»* یعنى بسوى ما بالا بیایید، و اگر ما قابل براى چنان تعالى و ترقّی نبودیم ما را چنین دعوت نمىفرمودند، فافهم، *و اقرأ و ارق* (بخوان و بالا برو).
در باب اوّل کتاب ما به نام «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه» به تفصیل در این موضوع خطیر و عظیم بحث نمودهایم، خواننده گرامى را بدان کتاب قیّم و قویم ارجاع مىدهیم.
(در ادامه خلاصه ای از آن باب اول مذکور را ارائه میکنیم) 👇
(هزار و یک کلمه، ج5، ص: 415 و 416)
🔸
✅ گزیدهای از باب اول کتاب «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه» (ص۶۳_۶۶) :
⚡ *در اصطلاح اهل ولایت نبوت غیر تشریعى گاهى به «نبوت عامه» (انبائی)، و گاهى به «نبوت مقامى»، و گاهى به «نبوت تعریف» در مقابل نبوت تشریع، تعبیر مىگردد*.
در نبوت عامه، إنباء و اخبار معارف و حقایق الهیه است، یعنى ولىّ الهی در مقام فناى فى الله بر حقائق و معارف الهیه اطلاع مىیابد و چون از آن گلشن راز باز آمد، از آن حقائق إنباء یعنى اخبار مىکند و اطلاع مىدهد.
چون این معنى براى اولیاءالله است و اختصاص به نبى و رسول تشریعى ندارد در لسان اهل ولایت به نبوت عامه و دیگر اسماى یاد شده تعبیر مىگردد.
⚡ *نبوت مقامى را که در حقیقت نیل به ولایت است، از این اشارت دریاب که مظاهر اتم ولایت مطلقه و وسائط فیوضات الهیه انسانها را بسوى خود که در قله شامخ معرفت قرار گرفتهاند، دعوت کردهاند و «تعالوا، تعالوا» گفتهاند، یعنى بالا بیائید.*
⚡ خداوند سبحان در قصص قرآن در قصه موسى کلیم فرماید:
*«وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى، آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِین»* (قصص 14).
از این کریمه و نظائر آن در قرآن، نبوت تشریعى از نبوت مقامى تمیز داده مىشود، چه مفاد *«و کذلک نجزى المحسنین»* در سیاق آیه این است که انسان واصل و نازل به منزل احسان به مشرب موسوى یعنى به *«نبوت مقامى»* در اصطلاح اهل توحید نائل مىگردد هرچند وى را منصب موسوى که فضل نبوت تشریعى است حاصل نمىشود، و آن بزرگى که گفته است:
*«از عبادت نى توان الله شد / مىتوان موسى کلیم الله شد»*
همین معنى را اراده کرده است. و *«منزل احسان»، «مقام مشاهده و کشف و عیان» است* و آن را مراتب است:
آغاز آن این که *«أنّ اللّه کتب الاحسان على کلّ شىء»*، و پس از آن این که *«الاحسان أن تعبد اللّه کأنّک تراه»* که تعلیم و خطاب به اهل حجاب است، و انجام آن به رفع «کأن» (در «کأنک تراه»)، یعنى (برسی به مقام أنّ و رویت تام، که) *«لم أعبد ربا لم أره»*، زیرا که *«والله فى قبلة المصلّى»*، خوشا آنان که دائم در نمازند.
🔸
@Salehy @Salehi786