هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
🌷 شعر «سوز عشق حسین» - کربلای معلی - حرم مطهر حسینی، قتلگاه مقدس سیدالشهدا (علیه السلام) - سحر جمعه
بسم الله
#روح ٣١ | شعر *«سوز عشق حسین»*
سحر جمعه، کربلای معلی (۹ مهر ١۴٠٠)
حرم مطهر حسینی، قتلگاه مقدس سیدالشهدا
🌷 *حال سوز قلب، در توجه به حقیقتِ #عشق_الهی در «السَّلامُ عَلَى...التَّامِّينَ فِي مَحَبَّةِ الله، وَ الْمُخْلِصِينَ فِي تَوْحِيدِ الله»*
(در زیارت جامعه کبیره)
🌷
سـوزِ دل عاشـقِ تو، خـونِ دل زینـبِ تو
بر سر این مَذبَحِ تو، میکُشدم این غـمِ تو
🌷
ای که در این مقتلِ عشق، سوختی از آتش عشق
با لب خشکیدهی خود، شعله کشیدی تو ز عشق
🌷
شعلهی عشق تو شده، مشهد فانی شدگان
سوختن از داغ غمت، مسلک پـَروا شدگان
🌷
ای که به سوزاندن عشق، شمعِ ز سر سوختهای
«شعله بکش! شعله بکش!»، عشقِ حق آموختهای
🌷
شهپر ققنوس تو راست، شعلهی خودسوز تو راست
مقتلِ تو مشعلِ ماست، شمعِ جهانسوز تو راست
🌷
خون تو چون خونِ خداست، جوشش آن عشقِ خداست
مذبحِ جوشان که تو راست، دامگه عشقِ خداست
🌷
عشق، مقدَّس ز تو شد، خاک مسبِّح ز تو شد
خونِ تو در خاک بریخت، تربت و تسبیح بشد
🌷
خونِ خدا، عشقِ خدا، تامّه در حبّ خــدا
منقطع از غیر خدا، محضِ توجّـه به خــدا
🌷
راه به توحیدِ الـٰه، عَینِ فنـا، عَینِ بقـا
راه به اخلاص تویی، خالصِ در راه خدا
🌷
نفخهی عشق ازلی، شعله بر این خاک شدی
عَلَّم الاسماءِ خــدا، رآااز در انســان شدی
🌷
چونکه به قربانگه تو، حلق تو از عشق شکافت
عشـقِ مُصَفّـا به خــدا، از سَر انسان بشکفت
🌷
«یآاا حسین»، رازِ حق؛ «یآاا حسین»، راه حق
با «حسین»، جان شود، مشهد و مجلآی حق
«یآاا حسین» رازِ حق؛ «یآاا حسین» راه حق
با «حسین»، جان شود، مشهد و مجلآی حق
🌷
😭 ایام اربعین حسینی ١۴۴٣ قمری (١۴۴٠ شمسی)، در سفر زیارتی خاص به نیابت پدر معنویم علامه حسنزاده آملی (رحمة الله علیه)
🔸
🌸 کانال «روح و ریحان؛ اشعار الهی»
🏴 T.me/Elaahy/187
🔸
@Salehi786
🔸 *ختم مجرب از #شیخ_بهایی (قدس سره) و حکایتی از آیت الله یاسری (ره)، به نقل از آیت الله مبشر کاشانی* 👇
🌐 eitaa.com/salehy/1788 ایتا
🌐 t.me/salehi786/5160 تلگرام
بسم الله
🔸 *ختم مجرب از #شیخ_بهایی (قدس سره) و حکایتی از آیت الله یاسری (ره)*
eitaa.com/salehy/1786
🔸 *آیت الله مبشر کاشانی* :
🔻آیت الله حاج شیخ محمود یاسری (ره) از علمای متقی و اولیاء الله بوده است. بنده او را ندیدم ولی از بعض ثقات حالات و حکایات معنوی او را شنیده ام. از جمله آن ها، حکایتی است که اجمال آن این است: مرحوم یاسری به جهت برآورده شدن حاجتی که داشته مشغول ختمی منسوب به شیخ بهاء الدینی می شود که نوشته اند شیخ بهایی فرموده هرکس این دعا و اسماء را به مدت ده روز بخواند و از صبح چهارشنبه شروع نماید و به روز جمعه ختم کند قطعا حاجتش روا گردد (ان شاء الله) و اگر حاجت او روا نشد مرا لعن کند!
آقای یاسری به دستور العمل شیخ بهایی عمل می کند ولی نتیجه نمی گیرد پس مرحوم یاسری بر پشت بام منزل رو به قبله ایستاده، روح شیخ بهایی را مخاطب قرار داده و می گوید: چرا فرمودید اگر کسی حاجت خود را نگرفت به من و پدرم عبدالصمد لعن کند؟!
در این ایام شخصی که در علوم غریبه مهارت داشته با روح شیخ بهایی ارتباط برقرار کرده و به اطلاع مرحوم یاسری می رساند [که ایشان هم حاضر میشود]. در جلسه ای که تشکیل می شود سوالاتی از روح شیخ بهایی می پرسند که شیخ از پاسخ به سوالات آن ها خود داری نموده و می گوید: من الآن فرصت پاسخگویی به سوالات شما را ندارم زیرا باید به استقبال آقای حجت برویم. از شیخ بهایی می پرسند: کدام حجت؟ شیخ می گوید: همان آقای حجت که گاهی خدمت امام زمان می رسید. [بعضی نقل کرده اند : همان حجت که هفته ای یک یا دو مرتبه خدمت امام زمان می رسید].
سپس در رابطه با ختمی که مرحوم یاسری گرفته بود، می گوید: چرا مرا مقصر می دانید و حال آن که اصل نسخه چنین است: هر کس به مدت ده روز، هر روز صد مرتبه این دعا را بخواند و از روز *«جمعه»* شروع کند و به روز *«یکشنبه»* ختم کند حتما نتیجه میگیرد، حال آن که شما به جای آن که از صبح جمعه شروع کنید، به روز جمعه ختم کردید!
آقای یاسری گفته بود: همان روز [دوشنبه 29 دی سال 1331 ه.ش]، رادیو اعلام کرد که آیت الله العظمی حجت کوه کمره ای به لقاء الله پیوست و بدین وسیله قدر و منزلت آیت الله حجت برای ما بیشتر معلوم شد که از مقربین امام زمان (عج) بوده است.
این حکایت را بنده از چند تن از فضلا شنیدم و بیش از همه به نقل مرحوم حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن معزی اعتماد نمودم. از آن جا که نقل دعای مذکور از جهت متن و عدد و زمان شروع و تاریخ آن مختلف بود، از آقای معزی که از منسوبین و بستگان مرحوم یاسری بود پرسیدم: آیا این حکایت را شما از شخص آقای یاسری شنیدید؟
ایشان گفت: بله از او شنیدم و اصل ختم و چگونگی و شرایط آن را مرحوم یاسری برای من مکتوب نمود و دستخط ایشان را دارم. روز بعد دستخط مرحوم یاسری را برای حقیر آورد و بنده از روی آن استنساخ نمودم و نسخه آن مرحوم با نسخه ای که آیت الله سید مهدی لنگرودی (عبد الصاحب) به حقیر داده بود مطابقت داشت.
⭕️ شرائط ختم این است که:
1- از *صبح جمعه* (بلافاصله بعد نماز صبح) شروع کند و به صبح روز *یکشنبه* ختم نماید (کلا *ده روز*).
2- بعد از نماز صبح و بعد از تسبیحات حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها، بلافاصله و بدون سخن گفتن با دیگران مشغول به ذکر شود.
3- تا پایان ذکر با طهارت باشد و اگر به خواب رفت دوباره وضو بگیرد و ادامه دهد و اگر عدد را فراموش کرد از سر بگیرد.
4- هر روز یکصد مرتبه، نه کمتر و نه بیشتر این ذکر را بگوید (و آن چه در بعض کتب آمده که ده مرتبه بگوید صحیح نیست).
5-« بسم الله الرحمن الرحیم» جزء ذکر است و باید صد مرتبه تکرار شود.
و اصل نسخه ذکر چنین است، *«طی 10 روز از صبح جمعه تا یکشنبه، هر روز 100 مرتبه بگوید»* :
« بسـمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیـم
یا مُفَتِّحَ الأبواب، یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ و الأَبصار،
یا دَلیلَ المُتَحیِّرین، و یا غیاثَ المُستغیثین،
توکّلتُ عَلَیکَ یا ربِّ، وَ اقْضِ حاجَتی، وَ اکْفِ مُهِمّی،
و لا حَـولَ و لا قـُـوَّةَ إلا بالله العلیِّ العظیم،
و صلّی الله علی محمد و آله أجمعین »
🔸
📌منبع: کانال آیت الله خلیل مبشّر کاشانی
🌐 t.me/mobasherkashani/873
🔸
@Salehy @Salehi786
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 *حقیقت «وفات» در انتقال از دارالفناء به دارالبقاء*
💠 کلمات گهربار حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)
📌 کانال تلگرام علامه دهر
🌐 https://t.me/amol6/1429
◾مرحوم #علامه_حسن_زاده آملی
🔸
@Salehy
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
🖤 *حقیقت «وفات» در انتقال از دارالفناء به دارالبقاء* 💠 کلمات گهربار حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان
بسم الله
🔸پیام یکی از اساتید قرآنی قدیمیام (حاج مرتضی کاوه) از دوستداران نزدیک علامه، پیرامون این کلیپ اخیر که در آن حضور دارند:
eitaa.com/salehy/1789
🙏 آه! یاد باد ان روزگاران یاد باد ... تابستان ۸۳ آقای نجفی که از ارادتمندان قدیمی آقاجان علامه حسن زاده (روحی فداه) بود به رحمت خدا رفت. از اول تا آخر آن تشیع جنازه یک کلاس درس عملی از جانب آقاجان بود ... فقط دو مورد رو عرض میکنم؛ وقتی پیکر مرحوم آقای نجفی به حیاط امام زاده ابراهیم رسید، به زمین رو به قبله گذاشتند جهت اقامهی نماز، آقاجان آمدند کنار تابوت قدری مکث نمودند نگاهی به آسمان کردند و سر به زیر انداختند و فرمودند تابوت رو بچرخانید تا رو به قبله قرار بگیرد!! تابوت را قدری چرخاندند، فرمودند «بیشتر ، بیشتر»!! تا اینکه حدود ۴۵ تا ۵۰ درجه مایل براست قرار گرفت و با دست اشاره کردند، به علامت اینکه کافی هست!!! رفتار و حرکات حضرتش (روحی فداه) طریقی بود که انگار قبله برای ایشان کاملا نمایان و آشکار هست و ایشان در حضور قبله هستند!
نکتهی بعد اینکه؛ بعد از نماز میت، قریب به ۲۰ دقیقه سخنرانی نمودند که فیلم فوق قسمت کوتاهی از آن فرمایشات هست، در پایان سخن هم، کنار تابوت مرحوم آقای نجفی نشستند، دست مبارک روی سینه اش گذاشتند و فرمودند: آقا نجفی عزیز دوست و رفیق قدیمی الان متوجه شدید که آنچه در مجالس درس و بحث ما مطرح میشد، همه حقیقت محض بوده و واقع شد آنچه که به عرض می رساندیم! دیدی آقا نجفی که ذره ای خلاف واقع به عرض نرساندیم... !!!
روحی له فدا، یا سیدی یا مولای.
◾مرحوم #علامه_حسن_زاده آملی
🔸
@Salehy
🔸 ای خوبانِ خدا و اهل ایمان!
🙏 تقاضا دارم که برای همسفر کربلایمان که آسمانی شده، امشب (شام جمعه ٢٣ مهر) #نماز_لیلة_الدفن بخوانیم🙏
🔴 *نماز لیلة الدفن* :
▪️*برای مرحوم «سید رسول سیدی ابن میرحسین»*
👇👇👇
🔸 #روش_اول: « در رکعت اول یک مرتبه سوره حمد و #۲_مرتبه سوره توحید (قل هو اللَّه)
و در رکعت دوم یک مرتبه سوره حمد و #۱۰_مرتبه سوره تکاثر را بخوانند.»
و بعد از سلام نماز بگوید:
« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ *سید رسول ابن میرحسین* »
🔸
🔸 #روش_دوم: «بعد از حمد #یک_مرتبه آیت الکرسی،
و رکعت دوم بعد حمد #۱۰_مرتبه سوره قدر»، بعد نماز :
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ *سید رسول ابن میرحسین* »
🔸
🌷بخوانیم تا برایمان بخوانند👌
🌹 دیروز وقتی خبر رحلت این فرزند ولایی زهرای مرضیه (س) را شنیدم، درحالتی از حیرت و محبت به روح بلندش، متنی را خطاب به خانواده اش و فرزند طلبه اش و دوست خوبم «حجتالاسلام سیدمهدی سیدی فضل اللهی» نوشتم، که برای تذکر همیشگی خویش و اهل ایمان اینجا هم بازنشر میکنم👇
🌐 eitaa.com/salehy/1795
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
🔸 ای خوبانِ خدا و اهل ایمان! 🙏 تقاضا دارم که برای همسفر کربلایمان که آسمانی شده، امشب (شام جمعه ٢٣ م
بسم الله
🙏 *تسلیت نامه*
❤️ *تذکر یافتن به عشق الهی در داغ عزیزانمان*
🔸
▪️ *إنا لله وإنا إليه راجعون*▪️
همه ما از اوییم و دمادم بسوی او در حال رجوعیم.
▪️رحلت ملکوتی *حاج سید رسول سیدی فضل اللهی*، مجاهد خالص راه خدا، بسوی لقاء خدای معبود و محبوبش را به او تبریک، و به خانواده داغدارش تعزیت و تسلیت میگویم، و برای آن مرحوم و مسافر ملکوتی رحمت و مغفرت بیکران الهی، و برای بازماندگان داغدارش صبر و تسکین و تسلای الهی را تمنا میکنم.
eitaa.com/salehy/1794
▪️برادر داغدارم *آقا سیدمهدی عزیز*
میدانم که داغ پدر بسیار سنگین و غمبار است که جز با توجه به خدای مالکمان قابل تحمل نیست. این مصیبت سخت وارده *وفات حاج رسول عزیز* بر شما و جمیع خانواده فضل اللهی، ظاهرش نار و سوز آتشین است، اما باطنش نور و طلوع شمس خدای رسول آفرین است.
💥این داغ آتشین، از شدت تشعشع نور و شعله محبت و توجه محض خداست به شما و بنده اش حاج رسول عزیز. خدایی که خوبانش را مظهر خاص محبت خویش میکند، با بردنشان از عالم ظاهر به عالم باطن، شکوه عشقشان را بیشتر در عالم هستی آشکار میکند.
⚡مانند شیشهای عطر بودند که چون شیشهی محدودیت عالم ظاهر میشکند، عطرشان تمام وسعت هستی را فرا میگیرد.
🌷حاج رسول عزیز، وجودش سراسر لبریز از عطر محبت و عشق خدا و اولیائش بود. او نامهای عاشقانه بود که نویسندهاش خدا بود، و خدا او را بسوی ما بندگانش فرستاده بود. او رسول و پیامرسان عشق خدا بود، که پیام محبت خدا بسوی دوستان و احبائش را آشکار مینمود.
🌹حال این پیام محبت معبود در عبدش حاج رسول عزیز، در وفات ملکوتیش به اوج خود رسیده، که میخواهد ما را با خودش بسوی نور عشق و شکوه محبت خدا ببرد، و در تنها مسکن و مأوا و آغوش تسلی بخش معبودِ محبوبمان به آرامش ابدی و سکینه الهی برساند. سکینه الهی که با رسول و پیامرسان عشقش به مؤمنین میرسد.
⚡ ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ *سَكينَتَهُ عَلىٰ رَسولِهِ* وَ عَلَى المُؤمِنين
(توبه٢۶)
♥️ حاج رسول عزیز دارد نامهی عاشقانهی وجودش را با نزول تسکین بینهایت الهی در صحنه حیات بینهایت آخرتیمان باز میکند، و ما متعلقات وابسته به عشقش را به مبدأ و مرجع و مخزن عشقش متصل میکند.
او آمده بود که ما را با عشقِ آمیخته به وجودش، به سرچشمهی عشقش برساند. و امروز در وفاتش دارد این عشق را با بیشترین داغ حرارتش به ما میرساند، چون ما را به حرارت شعلهی بینهایتِ *«مخزن آتش عشق»* متصل کرده است.
🙏پس ای داغداران عزیز در وفاتِ حاج رسول عزیز، آنسوی این داغِ عشق را ببینید که چون خدای عشق آفرین شما را برای خودش پسندیده است، امروز با رسولش دارد قلب شما را بسوی خودش بالا میبرد، و چون با حاج رسول شما را به «مخزن آتش عشقش» متصل کرده، قلبتان داغ گشته است...
🙏و تو ای حاج سید رسول سیدی فضل اللهی عزیز!
ما سیاه پوشان در غمت را بحق عشق خالصت در محضر حضرت عشق رو سفید کن🙏
🏴 سلام ما را هم به اولیاء معصوم و اجداد طاهرین خودت برسان و شب جمعه در کربلا و محضر سیدالشهدا یادمان کن.
🙏برای مسافر ملکوتیمان و بدرقه راه آسمانیش، *فاتحه و صلواتی هدیه کنیم* 🙏
🔸
العبد الاحقر، محمدحسین صالحی.
پنجشنبه ٢٢ مهر ١۴٠٠ شمسی. ٧ ربیع الاول ١۴۴٣ قمری. ایام شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
🔸
@Salehy
🔸سلسله مباحث *الهیات و هوش مصنوعی*، طی چهار نشست:
1. شنبه 24 مهر 1400، ساعت 19:30
2. شنبه 8 آبان 1400، ساعت 19:30
3. شنبه 22 آبان 1400، ساعت 19:30
4. شنبه 6 آذر 1400، ساعت 19:30
🔸 برای شرکت در این وبینارهای مجازی، از طریق لینک زیر👇 ثبتنام کنید
🌐 iict.ac.ir/events
🔸
🔻برگزارکنندگان:
⚡هسته علوم شناختی مرکز رشد و نوآوری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
⚡مرکز پژوهشهای مجلس.
⚡بخش بینالملل مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه
🔸
@AgloEshg
@Salehy
هدایت شده از در محضر استاد احمد عابدی
❇️ خواندنیهایی از زندگی اجتماعی علامه حسنزادهآملی از زبان استاد عابدی
🔹به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمد عابدی طی گفتوگویی به سیره علمی و عملی علامه حسن زاده آملی پرداخته است که مشروح آن بدین شرح است:
◻️ اوایل انقلاب، آیت الله حسن زاده، امام جمعه آمل بودند. در آن ایام ارتباط زیادی با مردم داشتند. آن زمان، کمونیستها و چریکها به آمل حمله کردند و آمل به شهر هزار سنگر تبدیل شد، فرمانده اصلی مبارزه با کمونیستها و دفاع از شهر و مردم آمل، آیت الله حسن زاده آملی بود؛ نه اینکه ایشان را از سمت حکومت تعیین کرده باشند، بلکه آیت الله حسن زاده در آمل بودند و ایشان خود به میدان آمدند و لباس رزم پوشید و به دفاع از شهر پرداختند.
بیشتر بخوانید:👇
hawzahnews.com/xbnFt
🆔 @ahmad_aabedi
بسم الله
🔸 *درمناقب قرآنی مولانا و سیدنا و روحنا و أبانا محمدٌ رسول الله و مصطفی الأمين، سید الأنبياء والمرسلين، و أشرف الخلايق أجمعين، آقاجان و جانِ جان و روحِ حیاتبخش ارواحمان*
🔻 از کتاب روح الأرواح فى شرح أسماء الملک الفتاح (بخش٢٧، ذیل شرح اسم «اللطیف»)
اثر شهاب الدین احمد سمعانی، از عارفان قرن ششم و شاگرد ابوسعید ابوالخیر.
🔸▫️١
﷽ 🌷 موسى (ع) را خطاب آمد که نعلین بیرون کن و عصا بیفکن، امّا مصطفى (ص) را به قاب قوسین بردند و نگفتند رشته تابى بیفکن؛ زیرا که مجرّد بود از همه اغیار.
🌷 مصطفى (ص) چون بدان مقام عزیز رسید نگفت: «أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیکَ» [خودت را به من بنما تا تو را بنگرم] (بمانند موسی-ع-)، و لیکن با وى گفتند: «أَ لَمْ تَرَ إِلى رَبِّکَ ...» (آیا به پروردگارت ننگریستی ...)؛
🌷 در شأن موسی (ع) چنین گفت: «وَ نادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ». و ندا هر کسى (از انبیاء) بشنود، چون حدیث مصطفى (ص) رفت چنین خبر داد: «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى»، گفتیم آنچه گفتیم، و هذا مما لا یطلع علیه ملک مقرب و لا نبى مرسل. (که مختص نبی خاتم شد، و هیچ نبی مرسل و ملک مقربی تحملش را نداشت).
🌷 موسی (علیه السلام) از بساط هیبت باز آمده بود، چنانکه در قصّه او آمد که «تجلّى ربّه للجبل» (که پروردگارش در تجلی اش بر موسی با تجلی نورش بر هیبت کوه به او تجلی نمود)، امّا مصطفى از بساط رحمت آمده بود [که رسالتش بسط رحمت مطلق الهی برای تمام جهانیان است «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِين»؛ و به ظهور رحمت الهی در خُلق محمدی، نرمی و مهربانی محمّد با خَلق الهی گشتی «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم»؛ و به همان بسط رحمت الهی در رسول الله، رنج و ضرر مردم برایش سخت است، و بر نفع و نجات و ایمان و هدایت مردم بسیار حریص و پر اشتیاق است، و بر اهل ایمان بسیار رئوف و رحیم است «لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَئوفٌ رَحيم»].
🌷اگر موسى (علیه السلام) را مقام مناجات داده بودند و به طور سینا بردند و بىواسطه با وى سخن گفتند (وَنادَيناهُ مِن جانِبِ الطّورِ الأَيمَنِ وَقَرَّبناهُ نَجِيًّا)، فردا هر یکى را از (مؤمنان خالص و) چاکران محمّد (صلی الله علیه و آله) این مقام دهند «كُلُّكُمْ يُكَلِّمُ رَبَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ تَرْجُمَانٌ». و از این برتر هم هست، که در هر شبانهروزى پنج بار نماز گزار با خدایش در نجوا و گفتگوست «اَلْمُصَلِّي يُنَاجِی رَبَّهُ».
🌷 در ملکوت اعلى نوح (علیه السلام) را سفینه دادند، مصطفى (صلی الله علیه و آله) را با امّتش سکینه دادند، آن سفینه سبب نجات آمد، این سکینه سبب علوّ درجات آمد.
🌷 اگر نوح (علیه السلام) گفت: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً» ، مصطفى (صلی الله علیه و آله) در وقتى که دندانش بر شکسته بودند و رخساره مبارک وى خونآلود کرده، مىگفت: «اَللَّهُمَّ اِهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُون».
[پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) در غزوه اُحُد در حالی که از جانب دشمن به طرف ایشان تیر پرتاب میشد، فرمود: خداوندا! قوم مرا هدایت کن، زیرا که آنان نادانند].
🌷 آنجا که مطمح بصر [ابراهیم] خلیل (علیه السلام) بود موقع قدم محمّد (صلی الله علیه و آله) ساختند، و به آنش هم بازنگذاشتند بلکه در گذاشتند تا بدین مقام عزّت رسانیدند که «دَنا فَتَدَلَّى فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى»، «وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ». ملکوت آسمان و زمین موضع دیدار ابراهیم (ع) بود و محطّ رحل قدم همّت مـحـمّـد (صلی الله علیه و آله).
⚡ابراهیم (ع) را دیده در ستاره و ماه و آفتاب نهاده، امّا رسول ما (ص) را قدم بر تارک ستاره و ماه و آفتاب نهادند. ابراهیم (ع) در خلّت خود نظر آنجا کرد که محمّد (ص) به قدم پیمود.
⚡دیده ابراهیم (ع) در ملکوت اعلى نظر مىکند و مصطفى (ص) را گفتند: «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى»، «أَ لَمْ تَرَ إِلى رَبِّکَ».
⚡از منتهاى نظر ابراهیم (علیه السلام)، مصطفى (صلی الله علیه و آله) را میدان ساختند تا آنچه ابراهیم (ع) به بصر بدید، مصطفى (ص) به قدم بسپرد.
*کسى که مبتداى قدم او منتهاى نظر ابراهیم ع باشد، پس خود منتهاى نظر او کجا باشد؟*
🌷ابراهیم (ع) گفت: «انّى ذاهب الى ربّى» (من بسوی پروردگارم میروم. که رفتن از سوی عبد است). حق تعالی برای بنده اش مصطفی (ص) گفت: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ» (منزه است آنکه عبدش را -به معراج- برد. که بردن از سوی رب است).
👇👇👇
🔸▫️٢
🌷[ابراهیم ع] از ما درخواست که «وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ» (برای من در میان آیندگان زبانی صدق وثناگو و نامی نیک و ذکری خیر قرار بده)، و ما در حق مصطفى (ص) گفتیم به ابتدا، بىدرخواست او: «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ» (و ما خودمان ذکر و نام تو را رفیع و بلند آوازه کردیم).
🌷همچنین هر رسولی [و پیامبران الهى] در عهد خود بر آسمان لطف ربّانى، ماه و بدرى بودند دِرَخشان، و ستاره و نجمى دِرَفشان، و لسانشان بر منبر توحیدِ ربّانى دُرّاَفشان؛ و اما هنگامی که شمس و خورشید دولت نبوّت محمّد رسول الله (صلی الله علیه و آله) از برج شرف خود طالع گشت همه [ماه و ستارگانِ آسمانی در برابر خورشید محمّدی] رخت در بستند و این مهتر را گفتند: شرعِ تورا نسخ نیست، و عهد تورا فسخ نیست، و امّت تورا مسخ نیست.
🌷 و چه شرف باشد وراى اینکه خداوند ربّ العزّة مىگوید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ الله»، بنگر که متابعت مصطفى (ص) چه درجه دارد که ثمرهی دوستىِ او دوستىِ حق است. ابراهیم خلیل (ع) با بزرگى خود مىگوید: «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی»، هر که بر پى من رود او از من است. و باز خداوند (جلّ جلاله) مصطفى (صلی الله علیه و آله) را مىگوید: هر که بر پى محمّد رود، دوست من است (فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللهُ). آنکه بر پى خلیل رفت دوست خلیل آمد، و آنکه بر پى حبیب رفت دوست خداوندِ جلیل آمد.
⚡خداوند (جلّ جلاله) گفت: «وَ اتَّخَذَ اللهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا»، همه عالم به تعجب بماندند که خود بشرى را چنین خلعت پوشند؟ اما چون بساط دولت نبوّت محمّدى بگستریدند، وراى این کار، کارى دیگر پیدا آوردند. *یا محمد! «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللهُ». خاک قدم پاک تو کیمیاى محبّت ماست.*
🌷 امام جعفر صادق (علیه السلام) را گفتند که خداوند ابراهیم را خلیل خود خواند و رسول ما را حبیب، و حدیث خلیل در قرآن آشکارا بگفت (وَ اتَّخَذَ اللهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا) و حدیث حبیب نگفت، حکمت در این چه بود؟
⚡امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: بلى چنین بود، لیکن سرّى آشکارا کرد خداوند ربّ العزّة که بدان درجه محمّد (صلی الله علیه و آله) معلوم گردد. ابراهیم را به خُلّت خود بنواخت، امّا چاکران و سوختگان و خادمان و مؤمنان به محمّد (ص) را به محبّت خود بنواخت، و چون اقتدا کنندگان به محمّد را خلعت محبّت کرامت مىکند (قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللهُ)، پس خود مقتدای آنها (حضرت محمّد -صلی الله علیه و آله-) را خود چه خلعت پوشاند!
🌷ابن عبّاس (رضى الله عنه) گفت: انّ الله تعالى اعطى محمّدا (ص) خلق آدم (ع) و معرفة شیث (ع) و شجاعة نوح (ع) و وفاء ابراهیم (ع) و رضاء اسحاق (ع) و قوّة یعقوب (ع) و حسن یوسف (ع) و شدّة موسى (ع) و صبر ایّوب (ع) و طاعة یونس (ع) و صوت داود (ع) و فصاحة صالح (ع) و زهد یحیى (ع) و عصمة عیسى (ع) و وقار الیاس (ع) و جهاد یوشع بن نون (ع) و حب دانیال (ع).
🌷صد و بیست و اند هزار پیامبر و نقطه عصمت را منشور نبوّت بنوشتند، چون کار به توقیع رسید، گفتند: این را مُهرى باید، نام «محمّد» (ص) را «ختم» و «مُهر منشور نبوّت انبیاء» ساختند.
⚡پس [خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) را] خاتمش از بهر آن خواندند که پادشاهان و ارباب ملوک (هنگام خواندن نامه) اوّل که بنگرند به مُهر نامه نگرند، و آخر که از نامه فارغ شوند، از مُهر فارغ شوند. [خدای ربّ الارباب است که فرماید] اوّل نظر رحمت که کردیم به تو کردیم، و آخر که بفرستادیم تورا فرستادیم، تا به هر دو حال انبیاء دربند تو باشند و تو دربند کس نه.
🔸
🙏 *[اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ (صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ)، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ.]*
🔸
🌐 منبع متن (با کمی ویرایش): روح الأرواح فى شرح أسماء الملک الفتاح، ص250 الی 256
🔸
@Salehy
هدایت شده از صالحی - ارتباط کاربران
توجیه عقلانی استناد گناه به معصومان علیهم السلام در نصوص دینی(قرآن و حدیث) -رساله دکتری 1394 -کاوس روحی -راهنما دکترخسروپناه.pdf
14.39M
🔸 *توجیه عقلانی استناد گناه به معصومان علیهم السلام در نصوص دینی (قرآن و احادیث)*
(تحقیقی فاخر در انواع پاسخ به شبهات بر عصمت پیامبران و امامان معصوم -علیهم السلام- در داستانهای مذکور در قرآن و احادیث، و اعتبارسنجی پاسخها)
- رساله دکتری تخصصی 1394
- حجتالاسلام دکتر کاوس (محمد) روحی برندق
(همان استاد محمد روحی از شاگردان مرحوم آیتالله بهجت و مرحوم آیتالله سعادتپرور)
modares.ac.ir/pro/academic_staff/kroohi
مقالات ایشان (۶۹ مقاله)
ensani.ir/fa/article/author/152944
- استاد راهنما: حجت الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه
- اساتید مشاور:
حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی
حجت الاسلام دکتر علی اکبر بابایی
- دانشگاه معارف اسلامی، گروه مدرسی معارف اسلامی، گرایش مبانی نظری اسلام
education.maaref.ac.ir/جلسه-دفاع-رساله-جناب-آقای-کاوس-روحی-بر-2/
دریافت شده از سامانه گنج
https://ganj.irandoc.ac.ir/
🔸
t.me/SalehiBooks/1518
@Salehi786
🔸 پیامبر رحمت حضرت مـحـمـّد مصطفی (صلی الله علیه و آله) :
💥 *«ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ قَطُّ، فأعطُوا ولا تَجبُنوا»*
⚡ *هیچگاه مالی بر اثر صدقه دادن کم نشده است؛ پس عطا کنید و نترسید.*
(بحار الأنوار: ج٩٣، ص١٣١ ح۶٢)
🔸
🙏 پروردگار را سپاس که دستان باسخاوت شما خیرین محترم، همیشه و هر لحظه همراهمان بوده است.
🌱و این بار نیز میخواهیم به لطف و مهربانی شما در ایام پر برکت ربیع المولود و شادی اهل بیت (علیهم السلام) لبخند و شادی را به شیعیانشان هدیه دهیم.
💫به همین منظور خیریه امام حسن مجتبی (علیه السلام) در نظر دارد برای نوعروسان نیازمند مناطق محروم جهیزیه تدارک ببیند، و شما خیرین را در شهد شیرین ثواب شاد کردن این نوعروسان سهیم نماید.
🌱لذا اگر تمایل دارید در این امر خیر هم سهیم باشید، کمک های خود را به شماره کارت زیر واریز نمایید.
💎شماره کارت خیرات
▶️ 6362_1410_7833_5545
🔻حساب مشترک بنام محمد حسین/فاطمه صالحی/جلالی
📌ارسال فیش واریزی @Sorro89
🔸
✅ لینک خیریه امام حسن مجتبی(ع)
🌐 eitaa.com/joinchat/4191879212C9843626e9a
بسم الله
⚡ *«دوره غیبت، دوره رشد باطنی بشریت»*
[ #استاد_عابدینی، گزیده جلسه ٣٢١ کافی ]
🌷ولادت ابوالمهدی امام حسن عسکری (علیه السلام) مبارک باد.
🔸▫️١
🔸 *غیبت، عبور از «اسم الظاهر» به «اسم الباطن»*
🔻به تعبیری میتوانیم بگوییم یک دوران ظهور *«اسم الظاهر»* داریم که در دروانی بوده است که حضرات معصومین (علیهم السلام) حضور داشتند. یک دورانی، دوران سلطه *«اسم الباطن»* است، دوران غیبت است که حجّت ظاهر نیست، باطن است، اما عقول مردم به مرتبه ای از رشد رسیده که ارتباط و رابطه برقرار میشود و حجّت تمام میشود. یک دورانی داریم که دوره *«اسم جامع ظاهر و باطن»* است که دوران ظهور است که هم مرتبه اسم ظاهر به اوج سلطه و سیطره اش میرسد و هم مرتبه اسم الباطن به اوج سلطه و سیطره اش می رسد. این سه دوره را میتوانیم در مورد حقیقت ظهور به دوران های مختلف *رشد بشریت* تسرّی دهیم.
🔻 *دوران غیبت دوران رشد بشریت است*. مثلا از رسول گرامی اسلام(ص) [1] و همچنین از امیرالمومنین(ع) [2] و امام باقر (ع) و امام صادق(ع)، روایت داریم که میفرمایند: «چقدر مشتاق دیدار آن کسانی هستیم که در دورانی زندگی میکنند که *«آمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَيَاضٍ»* [3]، به یک نوشته هایی ایمان میآورند. در آن دوره عقول بشریت به مرتبه ای از رشد رسیده است که باعث میشود خدای سبحان مطابق آن رشد با آن ها برخورد کند. قبل از آن عقول بشریت به آن رشد نرسیده بود، لذا حجّت باید بین مردم حضور فیزیکی هم داشت. در دوران غیبت مردم یقین و باور به امام و میثاق پیدا میکنند، بدون اینکه امام از جهت ظاهری و مکانی حضور داشته باشد. فعّال بودن و نقش امام را در هستی میبینند بدون اینکه با چشم فیزیکی دیده باشند. یعنی عقول به مرتبه ای از رشد میرسند که این رشد [باطنی در] ادراک ارتباط با امام را پیدا میکند.
🔻مثل دورانی که یک کودکی به دنیا میآید، رشد میکند، دوران تمییز، دوران بلوغ و دوران اَشُدّ را می گذراند (دوران اَشُدّ: «إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَربَعينَ سَنَةً» -احقاف١۵-). دوران اشدّ گاهی ۳۰ سالگی و گاهی ۴۰ سالگی است، در دوران تاریخ وجودی عالَم هم همین نسبت دارد تکرار میشود. یعنی دوران کودکی بشریت، دوران تمییز بشریت، و دوران بلوغ و دوران اَشُدّ بشریت. میتوانیم بگوییم که تمام دورانی که از انبیاء، از ابتدای آدم (ع) تا جریان خاتم (ص) محقّق شده است، تا مرتبه بلوغ بشریت آمده است. [سپس] از دوران خاتم(ص) تا دوران ظهور، دوران اشدّ بشریت است. دوران ظهور دوران اشدّ است. ولی مرتبه سابق دوران اشدّ، دوران غیبت میشود.
🔻پس دوران بلوغ بشریت، دوران بعثت پیغمبر(ص) میشود که این دوران برای اوحدی آن کمال نهایی محقق شد. اما دورانی که همه بشریت به اوج با تمام مراتب تشکیکی اش برسند، دوران ظهور است. در دوران ظهور بشریت بتمامه به اوج میرسند. پس دورانی که از بعثت تا ظهور طیّ میشود، مراتب بین بلوغ تا اشُدّیت است. دوران غیبت آخرین مرتبه نزدیک اشُدّیت است. لذا دوران غیبت، اوج مرتبه کمالی است که میخواهد بعدش آن ظهور جامع که بین «اسم باطن و ظاهر» است محقّق شود. دقت کنید که ببینیم کجای منظومه اهداف و اغراض خلقت قرار گرفتیم و نقشمان چه میتواند باشد.
🔻همان طور که انسان در نظام نفسش «جسمانیةُ الحدوث و روحانیةُ البقاء» است، در تمام کمالات نفسش همین طور است. هر کمالی از مرتبه جسم آغاز میشود تا به مرتبه کمالش که تجرّدی [روحانی] است، میرسد. لذا همه انسانها و بشریت از مرتبه جسم شروع میکنند و به مرتبه کمال میرسند. سیر بشریت هم همین طور است.
🔻در دوران پس از بلوغ تا به غیبت برسد، دوران ابتدایی بشر که أنس با بدن دارد هنوز هست. أنس با بدن از مراتب اول خلقت بشر آغاز میشود. سلطه بدن از دوران اوّلی برقرار است. [در دوره غیبت از سلطه اسم الظاهر و غلبه احکام ظاهری بدن، بسوی سلطه اسم الباطن و غلبه احکام باطنی روح، رشد بشریت محقق میشود]. تمام دوران حضرات(ع)، سیر به دوران غیبت و ظهور بوده است. حتّی طبق برخی روایات، اگر حتی حضرت به حاکمیت هم میرسیدند و مثلاً امام جواد(ع) و امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) به حاکمیت میرسیدند، لزوم غیبت سر جایش باقی بود. این طور نیست که چون حاکمیت نبود، غیبت محقّق شد. بله، طول کشیدن غیبت از نقص بشریت در انجام تکلیفشان هست. طول کشیدن غیبت عقابی است. اما اصل غیبت، عقابی نیست.
🔻حقیقت غیبت وقت ظهور محقّق میشود. ظهور که محقّق شد، معلوم میشود که غیبت چه کاری با بشریت داشته است. مظهریت «اسم الباطن» که میخواهد محقّق بشود، کی آشکار میشود و با ما چه خواهد کرد؟ دورانی که اسم جامع محقّق شود، بعد معلوم بشود که انسان ها به چه مرتبه ای از رشد رسیدند که ظهور اسم جامع برایشان امکان پذیر میشود.
👇👇👇
▫️٢
🔻در روایات میفرماید:
*«إِنَّ هَذَا الْأَمرَ أَمرٌ مِن أَمرِ اللهِ و سِرٌّ مِن اللهِ وَ غَیبٌ مِن غَیبِ الله»*، این امر غیبت، امری از امور الهی، و سرّی از اسرار الهی، و غیبی از غیب خداوندی است. [4].
🔻 *«الذین يُؤمِنونَ بِالغَيب»* که در آیه سوم سوره بقره آمده یا غیب های دیگر، یکی از مصادیق مهمشان را «دوران غیبت» میشمارند. با اینکه ایمان به غیب، خودش یک حقیقت عظیمی است، مصادیق مهمی دارد، یکی از مصادیق مهمش «دوران غیبت» است. لذا بودن در دوران غیبت، مساوق با بودن در دوران عقاب انسانیت نیست. بلکه مساوق با دوران اکرام انسانیت است. می تواند «أقرب ما یکون» باشد یا «أرضی ما یکون» باشد [5].
🔻 *غیبت «أرحم و أرضی و أقرب» است، زیرا عبور مردم از مرتبه تَن به مرتبه روح، در این دوران محقّق میشود*. مردم نگاهشان به امام، به این نیست که فقط در یک نقطه است. بلکه نگاهشان این است که امام در همه جا حضور دارد. تعبیر روایت خیلی زیبا بود که وقتی حجت ما در میان مردم نبود و مردم ایمانشان را حفظ کرده بودند، میدانستند حجّت هست، در این دورانِ ایمان است که نه فقط صباحاً و مساءاً باید منتظر فرج باشند، بلکه فرج محقّق است. امام را همه جا حاضر مییابند و امکان ارتباط را همیشه فراهم میبینند. در دوران سابق باید به سمت مدینه یا سامرّا یا مکان دیگری حرکت میکرد تا خدمت امام برسد، ولی در دوران غیبت، چنانچه خدای سبحان خودش هر مکان و هر زمانی امکان مناجات و نجوا با او برقرار است، همین مظهریت در رابطه با امام به عنوان امام غائب پیش میآید که بشر در هر کجا که هست همان جا میتواند رابطه برقرار کند، به طوری که در زمان ظهور در روایات دارد که هر کسی که در دور ترین نقطه زمین هم هست، حتی اگر در پستوی خانه اش باشد، آنجا احساس میکند که نزدیک ترین فرد به امام زمان(عج) است. که البته این رابطه، از دوران غیبت شکل گرفته است.
🔻پس در دورانی که امام عصر(عج) بدنشان از میان ما غائب است و جسم او دیده نمیشود، رابطه برقرار است. بلکه امام زمان به لحاظ ادراک و ارتباط مردم فعال تر از سایر معصومین(ع) است. اگر به لحاظ ظاهری امام مکلّف بودند بیانشان و پیامشان را به وکلا و سُفَرا برسانند، حضرت حجّت(ع) در دوران غیبت کبری، سفیر و واسطه ای در رساندن پیام نمیخواهد، با همه مردم ارتباط پیدا میکند. در هر کجا و هر زمان و شب و روز این ارتباط وجود دارد. لذا امام در دوران غیبت به لحاظ مردم فعّال تر است. امام در هر دوره ای این مأموریت را دارد، اما در دوران غیبت، بارزتر و آشکارتر میشود.
🔻بنابراین، دوران غیبت، دوران محرومیت نیست. دوران رشد است. عبور از اسم الظاهر به اسم الباطن است، تا رشد مردم به مرتبه ای برسد که ارتباط، از ارتباط بدنی به ارتباطی روحی برسد. جسمانیة الحدوث به روحانیة البقاء برسد. دوران، دوران رؤیت باطنی «نور ساطع امام» است که این نور ساطع با قلب ها رابطه برقرار میکند [6].
افتخاری است که ما در این دوران به دنیا آمدیم و باید ارزش این دوره را توجه داشته باشیم تا بیشترین استفاده را داشته باشیم و تکالیفمان را در این دوران به نحو احسن انجام دهیم.
🔸
📌پینوشت ها:
⚡[1] بحارالانوار ج ۵۲ ص۱۲۳ :
عن ابی بصير عن ابی جعفر (ع) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) ذَاتَ یَوْمٍ و عنده جماعةٌ من اصحابه:
*اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی* -مَرَّتَیْن-؛
فقال من حولَهُ من اصحابه: أَ مَا نَحنُ إِخوَانَکَ یا رسولَ الله؟
فقال(ص) : لَا إِنَّکُم أَصْحَابِی، *وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا [بی] وَ لَمْ یَرَوْنِی*، لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللهُ بِأَسْمَائِهِم وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِم من قَبلِ أَن یُخرِجَهُم من أَصلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرحَامِ أُمَّهَاتِهِم، لَأَحَدُهُم أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِن خَرطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلْمَاءِ، أو کَالْقَابِضِ عَلَی جَمرِ الْغَضَا، أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنجِیهِمُ اللهُ من کُلِّ فِتْنَةٍ غَبرَاءَ مُظلِمَةٍ.
⚡[ترجمه]: امام باقر (علیه السلام) فرمودند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روزی در جمعی از اصحابش دو بار فرمود:
*«خداوندا! مرا به لقاء برادرانم برسان»*
اصحاب عرض کردند: «یا رسول الله! مگر ما برادران شما نیستیم؟».
حضرت فرمود: «نه! شما اصحاب من هستید. *برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان میآورند، با اینکه مرا ندیده اند.* خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، قبل از آنکه از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است. و یا مانند کسی است که پاره ای از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگهدارد. آنها چراغهای شب تار میباشند؛ پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تاری نجات میدهد».
👇👇👇
▫️٣
⚡مثیر الأحزان ج2 ص23 : قال النبی (صلی الله علیه و آله) : *هَاهْ شَوْقاً إِلَی إِخْوَانِی مِنْ بَعْدِی.* فَقَالَ أَبُوذَرٍّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ! أَ لَسْنَا إِخْوَانَکَ؟ قَالَ (ص): لاَ أَنْتُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی یَجِیئُونَ مِنْ بَعْدِی شَأْنُهُمْ شَأْنُ اَلْأَنْبِیَاءِ ... یَا أَبَاذَرٍّ *إِنِّی إِلَیْهِمْ لَمُشْتَاقٌ ثُمَّ غَمَّضَ عَیْنَیْهِ وَ بَکَی شَوْقاً* ثُمَّ قَالَ اَللَّهُمَّ اِحْفَظْهُمْ وَ اُنْصُرْهُمْ عَلَی مَنْ خَالَفَ عَلَیْهِمْ وَ لاَ تَخْذُلْهُمْ وَ أَقِرَّ عَیْنِی بِهِمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اَللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ...
⚡[2] بحارالانوار ج۵۱ ص۱۰۸:
عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ:
*لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِیلٌ کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ یَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیْبَتِهِ* یَطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یَجِدُونَهُ أَلَا *فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَی دِینِهِ* [وَ] لَمْ یَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیْبَةِ إِمَامِهِ *فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ*.
⚡[ترجمه]: امام باقر (علیه السلام) از آبائش از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که فرمود: «قائم ما غیبتی طولانی خواهد داشت. شیعیان را چنان میبینم که برای پیدا کردن او دشت و دمن را زیر پا گذارند و او را پیدا نکنند! بدانید آنها که در غیبت وی در دین خود ثابت بمانند و از طول مدت غیبتش سنگدل نشوند، روز قیامت ملحق با من در درجه من خواهند بود».
⚡بحارالانوار ج ۶۵ ص۱۷۷ : ... *أُولَئِکَ شِیعَتِیَ الْأَطْیَبُونَ وَ إِخْوَانِیَ الْأَکْرَمُونَ أَلَا هَاهْ شَوْقاً إِلَیْهِمْ*.
⚡[3] بحارالانوار، ج٧۴، ص۵۶؛ امام صادق (ع) به نقل از پدرانش از امیرالمؤمنین(ع) که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
*یَا عَلِیُّ! أَعْجَبُ النَّاسِ إِیمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ یَقِیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَی بَیَاضٍ*.
⚡[4] بحارالانوار ج۵٢ ص٩١.
⚡[5] الکافي ج ۱ ص۳۳۳: عَنْ أَبِي عَبْدِالله (علیه السلام) قَالَ: *أَقْرَبُ مَا يَكُونُ اَلْعِبَادُ مِنَ اَللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا اِفْتَقَدُوا حُجَّةَ اَللهِ (عزوجل) وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اَللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ لاَ مِيثَاقُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا اَلْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً ...*.
⚡[6] بحار الانوار، ج۴۶ ص٢۴٣: «رُوِيَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ النَّاسُ يَدْخُلُونَ وَ يَخْرُجُونَ فَقَالَ لِي (علیه السلام): سَلِ النَّاسَ هَلْ يَرَوْنَنِي؛
فَكُلُّ مَنْ لَقِيتُهُ قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ؟ يَقُولُ لَا! وَ هُوَ وَاقِفٌ؛ حَتَّى دَخَلَ أَبُو هَارُونَ الْمَكْفُوفُ قَالَ (علیه السلام) سَلْ هَذَا ، فَقُلْتُ هَلْ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ؟ فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ بِقَائِمٍ! قَالَ: وَ مَا عِلْمُكَ؟ قَالَ: *«وَ كَيْفَ لَا أَعْلَمُ وَ هُوَ نُورٌ سَاطِع»*...
⚡ابوجعفر امام باقر(ع) در مقابل در مسجد به ابوبصیر میفرماید: از مردم بپرس ابوجعفر(ع) را ندیدید؟ مردم میگویند نه ما حضرت را ندیدیم!! حضرت آنجا کنار ابوبصیر ایستاده است امّا مردم حضرت را نمیبینند [چون آن مرتبهی حقیقیِ تجلّی امامت دارد محقق میشود]. بعد ابوهارون مکفوف میآید، نابینا بوده، حضرت میفرماید حالا از این هم بپرس! وقتی ابوبصیر از او سوال میکند، او میگوید: مگر نمیبینی که حضرت اینجا ایستاده است!! ابوبصیر میگوید: چطور میدانی (درحالی که نابینایی) ؟ ابوهارون میگوید: *«چطور ندانم در حالی که امام نورِ ساطع است»*.
⚡[آن دیگران چشم داشتند و نمیدیدند، و این ابوهارون چشم ندارد و میبیند. چون «آن رابطه و رؤیت حقیقی» دائر مدار «چشم» نیست، دیگر آنجا رابطه یک «رابطه بدنی» نیست، رابطه «وجودی» است. هر کسی نزدیکتر است که «حقیقتاً نزدیکتر است»، یعنی نزدیکتری «نزدیکتری وجودی» است، نزدیکتریِ وجودی با «طهارت وجودی» است، به غیرِ طهارتِ وجودی، نزدیکی دیگر امکانپذیر نیست].
🔸
📌 متن کامل جلسه ٣٢١ اصول کافی، ١٩ آبان ١۴٠٠
🔸
@abedini
@Salehy
🔸گفتگوی زنده اینستاگرامی، برگزار شده در سالروز رحلت و گرامیداشت مفسر کبیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (قدّس سرّه)
📌 حجتالاسلام سیدمهدی رفیعپور تهرانی
🌐 instagram.com/rafipour_
📌حجتالاسلام محمدحسین صالحی
🌐 instagram.com/salehi.786
🔻برگزار شده در دوشنبه ٢۴ آبان ١۴٠٠
🎞 مشاهده فیلم گفتگو از اینجا👇
🌐 instagram.com/tv/CWThVJlIGJR
🔈 صوت لایو در ادامه👇
🌐 https://eitaa.com/salehy/1813
🔸
@Menhajalsalehin
@Salehy
صوت لایو - سلوک علمی و عملی علامه طباطبایی ره - خلاصه سلوکی الولایه در ملکه انقطاع الی الله .mp3
21.15M
🔈 صوت لایو 👆
🔸سلوک علمی و عملی علامه طباطبایی (ره)
🌷 زندگی علمی و عملی و خاطرات و تجارب سلوکی علامه سید محمد حسین طباطبایی (رحمة الله علیه)، اساتید، شاگردان، آثار پر برکتشان در فقه و اصول فقه و فلسفه الهی و تفسیر قرآن و عرفان اسلامی، و نیز ذکر خیری از برادرشان آیت الله سید محمدحسن الهی طباطبایی(رحمة الله علیه).
🌷اعتدال سلوک عرفانی علامه طباطبایی
🌷نکتهای معرفت نفسی از حقیقت سلوک الی الله در رساله شریف «الولایه»
🌷معرفت نفس و مراقبه نفس، مسیر «انقطاع الی الله» است، که بعد از اتصال (اختیاری یا غیر اختیاری) به ظهور کمالات، با سلوک باید به «ملکه انقطاع» برسیم که از حدود کمالات در خلایق منقطع شده، بسوی حقیقت مطلق همان کمالات در خداوند سبحان متصل شویم.
⭕️ گفتگوی زنده میان:
📌 حجتالاسلام سیدمهدی رفیعپور تهرانی
🌐 instagram.com/rafipour_
و
📌حجتالاسلام محمدحسین صالحی
🌐 instagram.com/salehi.786
✅ برگزار شده در دوشنبه ٢۴ آبان ١۴٠٠ش
🔸
@Menhajalsalehin
@Salehy
سلوک توحیدی با انقطاع الی الله - منقطع الحدود متصل الوجود - هیات خانه طلاب جوان - ٢۶ آبان ١۴٠٠ - حجتالاسلام محمدحسین صالحی.MP3
15.35M
🔸 *سلوک توحیدی با «انقطاع الی الله» | «مُنقطـعُ الحـدود، مُتصـلُ الوجـود»*
🔈 #سخنرانی هیأت امام حسن (علیه السلام) خانه طلاب جوان | حجتالاسلام صالحی
📌 چهارشنبه ٢۶ آبان ١۴٠٠
🔸
🔸بیانی از نکات سلوکی رساله الولایه علامه طباطبایی (ره)، و بیانات شیوای امام خمینی (ره) در تقریرات فلسفه
🔻تکوین و قوس نزول، مسیر اتصال به وجود در ظهورات محدودش است
🔻تشریع و قوس صعود، در ضمن حفظ اتصال و توجه به وجود، مسیر انقطاع از حدودِ ظهورات است، تا با گذر از حدود و قیودِ مظاهر، با خداوند و حقیقت اطلاقی کمالاتِ اسمائش در ظهوراتش ارتباط بیابیم.
🔻سالک توحیدی، در توجهش توأمان هم «مُنقطعُ الحدود» است با تسبیح و تنزیه کمالات الهی از حدود مظاهر،
و هم «متّصلُ الوجود» است با تحمید و تشبیه کمالات الهی در وجود مظاهر.
🔻اخوت و الفت مؤمنین، توجه به کمالات روح الهی واحد قهار حاضر در این مظاهر، و انقطاع از حدود و تمایز مظاهر است.
🔻مبارزه با هر طاغوت، برای انقطاع از حدود و نقایص، و ایجاد توجه همه نفوس به توحید در حقیقت وجود الهیست.
🔻دینداری، انقطاع تدریجی از حدود، در عین اتصال به وجود، در محیط علم و عمل نفس انسان است.
🔸
@khanetolab
@Salehy
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
46.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مجموعه #مستند #حالا
قسمت ششم: «از خیابانهای لندن؛ تا بینالحرمین!» ـ بخش اول
✍️ ماجرای زندگی و تحول ستوده یارمحمودی
✖️از گذراندن سالهای کودکی در انگلیس با تمام امکانات رفاهی
✖️تا رفتن به آمریکا برای تحصیل
✖️از دشمنی با اسلام
✖️تا رویایی صادقه، که به او، «انگیزهی بودن» بخشید!
💢و جملهای عجیب: «آمریکا، حج من بود!»
📥 لینک پخش و دانلود با کیفیتهای مختلف
🌐 آپارات | اینستاگرام | یوتیوب
#سبک_زندگی_انسانی
قسمت دوم
@Ostad_Shojae
instagram.com/ostad.shojae1