eitaa logo
شارح | حمید عظیمی
189 دنبال‌کننده
46 عکس
5 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرخواندگان پاسدار ما همان اشتباهاتی را تکرار می‌کنند که روزگاری بزرگان انقلاب و ارتش را دچار آن خطاها می‌دانستند. به قول صفوی «فرماندهان یگان‌های ارتش عمدتا بالای 45سال سن داشتند، در حالی که فرماندهان سپاه 20 تا 25 ساله بودند. حدود 15 تا 20 سال اختلاف سنی بین ما بود. این اختلاف سن مهم است. خب آدم که سنش بالا می‌رود کمی احتیاط می‌کند و اصولا شجاعت و تحرک میدانی و حرکت و تلاش او کاهش پیدا می‌یابد.» تا اینجای قضیه البته کاملا طبیعی است و ما نباید توقع تفاهم با سردارهای 65 ساله را داشته باشیم! اشکال کار از ماست. از اینجاست که آنها فقط به اندازه 4 عملیات شکست ارتش را تحمل کردند و ما همچنان بعد از 4سال شکست مداوم پس از شهادت حاج قاسم، هنوز امیدواریم سپاه سرپا شود. نه سبب ناکارآمدی جنگهای نامنظم شهادت چمران بود و نه شهادت سلیمانی علت اصلی درجا زدن سپاه. مشکل دقیقا عدم درک تغییر موقعیت و فقدان عقلانیت تاسیسی و تحول‌خواه در بدنهٔ نیروهای مقاومت است. همان جوهره‌ای که با سماجت و ابتکار، سد مخالفت چمران و رجائی و خامنه‌ای و منتظری را می‌شکند و مسیر جنگ را تغییر می‌دهد. من نمی‌دانم قرارگاه «گلف» زایش مقاومت مردمی از کدام گوشه سربرخواهد آورد، اما گمان می‌کنم یکی از اولین ماموریت‌هایش، بیرون کشیدن بسیج از قبضهٔ سپاه باشد. تپه‌های الله‌اکبر این نیروی جدید هم معلوم نیست کجا باشد، اما اگر به جای پیدا کردن آن سرهنگ نافرمان که نیروهای عزیز جعفری را مسلح کرد، منتظر دستور بنی‌صدر بمانیم، همان بلایی سرمان می‌آید که اسد بر سر سپاهیان قدس آورد.
«روضۀ ضاحیه و تراژدی فروخورده» ... آیا «روح الروح» و «حریة الحمراء» واقعا ژانر ما و تمیم برغوثی کاراکتری است که می‌خواهیم در این قاب جهانی از آب دربیاوریم؟ من چنین گمان نمی‌کنم. با اینکه درک می‌کنم اقامۀ ماتم کار کارگزاران قدرت رسمی نیست، توقع داشتم قوای اجتماعی زاویه متمایزی از نسبت گرفتن شیعه با تألمات جنگ باز کنند. مسئله مجبور کردن خودمان به تدارک یک تمایز نیست، قضیه پاسداری از یکی از اصیل‌ترین عناصر انحصاری پروژۀ شیعه است... متن کامل: https://vrgl.ir/MRKSI
هدایت شده از اندیشکده مرصاد
📣 «فرهنگستان ملعون» چگونه اوجالان را خلع سلاح کرد؟! 👤 نویسنده: حمید عظیمی ✂️ برش‌هایی از متن: 🔹«همه می‌دانند فرهنگستان زادهٔ فکر اعلیحضرت فقید نیست، بلکه جماعتی لغت‌ساز که یا از بی‌مایگی یا از شیادی به این کار دست زده‌ بودند... به آن دکتر چنین فهماندند که لغت‌سازی و فارسی سره نوشتن هم از اجزای اصلی وطن‌پرستی و جزء لاینفک ایران‌دوستی است.» اینها بخش‌هایی از مقاله‌ای به عنوان «فرهنگستان ملعون» است که به‌سال 1337 در مجلۀ یغما تحریر شده است. نویسنده را که از قضا عضو ثابت و پیشگام فرهنگستان و از بنیان‌گذاران تاریخ‌نگاری و تصحیح ادبی معاصر ایران بوده خوب می‌شناسیم. 🔹صد سال پس از تاسیس فرهنگستان، این نهاد باز موضوع هیاهو در صحن علنی پارلمان ایران شده است. یک طرح کاملا محتاطانه و حداقلی که تازه بعد از نیم قرن می‌خواهد حسب اصل 15 قانون اساسی، آزادی «استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی» را محقق کند. مرجعیت تشخیص زبان‌های محلی طبق تبصره ماده دو این قانون نیز به به فرهنگسان زبان فارسی محول شده است تا فاقد هرگونه رسمیت‌بخشی به سازوکارهای نمایندگی از گویشوران محلی باشد. 🔹برای هویت‌گرایان ایرانی شاید راه‌حل، توسعه و تعدیل همان فرمی باشد که اوجالان نتوانست به سرانجام برساند و از آن عقبنشینی کرد. به خلاف تجربۀ احزاب کردی یا فرهنگستان فارسی، در این الگو هویت زبانی نه بر اساس احزاب یا بروکراسی که بر اساس کنفدراسیونی از انجمن‌های زبانی دموکراتیک، توده‌ای و غیردولتی سامان‌دهی و نمایندگی می‌شود. 🔹رویکرد ملی‌گرایان به مرکزگرایی و همگن‌سازی یک‌سویه و آمرانه، به نفع زبان فارسی و امنیت ملی نیست. بالعکس، این تمرکززدایی و آمیزش حداکثری اما متوازن میان این گروه است که جغرافیای سیاسی و فرهنگی ما را هماهنگ‌تر می‌کند و ناهنجاری‌های آن را به طور طبیعی‌تر کاهش می‌دهد. خصوصا به یاد داشته باشیم که پس از ماجرای سوریه نیاز متقابل ما و کردها برای دسترسی به سواحل مدیترانه و خروج از محاصرۀ ژئوپولتیکی فرصتی برای تغییر رویکردهای سلبی گذشته است. برای گشودن صفحه‌ای جدید در روابط پرتنشی که اسلام‌گرایی و ملی‌گرایی در ایران از زمان استبداد صغیر دچار آن شده‌اند شاید لازم باشد به پیشنهاد کردها بیشتر فکر کنیم. 🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید. ©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
هدایت شده از اندیشکده مرصاد
«از صور تا ایلاف» گفتگوی حمید عظیمی با سیدعلی کشفی در پادکست مدائن در این قسمت تعارض‌های بنیادین اقتصاد دو سوی خلیج فارس بر اساس دوگانۀ اقتصاد خشکی‌پایه و دریاپایه مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. این دوگانه فراتر از یک معادلۀ منطقه‌ای است و در واقع دو الگوی جهانی اقتصاد سیاسی را بازنمایی می‌کند که ماهیت روابط چین و اروپا با امریکا را نیز در برمی‌گیرد. به‌علاوه در این چارچوب مفهومی، امتداد تاریخی تنازعات جهانی را در تاریخ تمدن و تاریخ ادیان نیز می‌توانیم جستجو کنیم. در واقع بسیار پیشتر از آنکه امریکا به عنوان جغرافیایی در فراسوی آتلانتیک و پسیفیک کشف گردد، برآمدن شهرها در مجاورت آب‌های آزاد، تهدیدی باستانی برای تمدن‌‌ و زیست طبیعی جوامع خشکی‌پایه در کنارها آبهای شیرین به‌شمار می‌آمد. ایران نیز به عنوان «تمدن میانه» و سگک کمربند ابریشم، نقشی محوری در پیوستگی و قدرت این تمدن‌های «برّی» گسترش یافته در طول اوراسیا داشته است. در مقابل این طرح، صعود انگلوساکسون‌ها در عصر مدرن، به‌کلی موازنه را به نفع شهرنشینی دریاپایه تغییر داده است و نقش «سرزمین میانه» را به امریکا و مدارهای تجارت اقیانوسی گسترش یافته در دوسوی آن منتقل کرده است. عظیمی و کشفی در این گفتگو می‌کوشند طبیعت تمدن بحری مدرن و منازعۀ سیاسی و اقتصادی ما با این وضعیت جدید را در بستری از اشارات الهیاتی و فلسفی و تاریخی بازتفسیر کنند. سوالی که در نهایت باید پاسخ گیرد آن است آیا با پیوستن به الگوی جدید توسعه و قدرت دریاپایه، ما در مسیری عکس مزیت تاریخی و تمدنی خود حرکت نمی‌کنیم؟ ©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 نشست «پیامدهای انحلال حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) بر شاخه‌های منطقه‌ای آن» 👤 با مشارکت: محسن امینی، ابوالفضل اجلی، شهاب نورانی، هادی معصومی زارع و حمید عظیمی ✂️پیشگفتار 🔸 تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا همواره با پیچیدگی‌ها و پیامدهای متعددی همراه بوده است. یکی از مهم‌ترین رخدادهای اخیر در این بستر، انتشار خبرهایی مبنی بر انحلال احتمالی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و بازتاب‌های آن در سطح منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. این مسئله، با توجه به نقش تاریخی و فراملی این حزب در تحولات امنیتی، سیاسی و اجتماعی چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه، مستلزم بررسی دقیق و چندبعدی است. 🔸 در همین راستا، اندیشکده مرصاد با بهره‌گیری از ظرفیت کارشناسان تخصصی خود در میزهای ترکیه، عراق، سوریه و گروه‌های کردی، اقدام به برگزاری نشستی تحلیلی برای بررسی پیامدهای احتمالی انحلال پ.ک.ک و تأثیرات آن بر ساختارهای امنیتی، سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک منطقه نمود. این نشست با مشارکت مستقیم و مجازی کارشناسان برجسته‌ای برگزار شد که هر یک با تمرکز بر ابعاد خاصی از این موضوع، دیدگاه‌ها، تحلیل‌ها و سناریوهای پیش‌رو را مورد بررسی قرار دادند. 🔸 آنچه پیش روی شماست، حاصل گردآوری، تدوین و ویرایش محتوای ارائه‌شده در این نشست تخصصی است. امید است این گزارش بتواند برای پژوهشگران، سیاست‌گذاران و فعالان حوزه مطالعات راهبردی، بستری مؤثر برای شناخت دقیق‌تر تحولات جاری و آینده‌پژوهی معادلات منطقه‌ای فراهم آورد. اردیبهشت ۱۴۰۴ 🔗 متن کامل این نشست را در اینجا مطالعه کنید. ©️@mersadcss🔷🔷🔷
در خیانت یا خطرپذیری اکوسیستم استارتاپی https://vrgl.ir/O3J06
شارح | حمید عظیمی
https://t.me/sharhe_shekan/77
باورمان می‌شد که «قم» تبدیل به خط مقدم مبارزهٔ مستقیم با ماشین جنگی رژیم شود؟ حالا شده! با وجود آنکه از آغاز جنگ غدیر جزو آرامترین کلان‌شهرها بوده است. بله. از طریبیل رسیدیم به هرمز و اکنون همین‌جا در عقر دار ایرانیان و حریم حرم شیعه باید سنگر بسازیم. چه می‌شود کرد که صد دفتر استدلال کار یک دسیبل انفجار را نمی‌کند. این خاصیت ادراک تجربی است. حالا دیگر رده‌های فرماندهی درو شده و به جای پاسپورت، کارت ملی در جیبمان هست. اینجا نه اتباع بیگانه‌ایم و نه نیروی خودسر. بلکه شهروندانی هستیم که در فقدان سیطرهٔ حاکمیت بر امور برای ایفای مسئولیت عمومی خود قیام کرده‌ایم. اگر احساس مسئولیتمان به جوش آمده بسم الله...
زین پس «فذبحوها و ما کادوا یفعلون» را در زمرهٔ آیات تفضیل بنی اسرائیل باید گنجاند. قومی آمده که چند و چونش تمامی ندارد...
مگر «غم» لشکر انگیزد... هیئت ساحت و عاشورا ساعت بیگانه‌ایست برای چون مایی. تجربۀ حالتی است که نه زیر دستار عِلم منزل می‌کند و نه روی دست قدرت قرار می‌گیرد. لذا دو طایفۀ عالمان و حاکمان در مجلس عزا همواره گرفتار قبض روح و تشویش‌ خاطرند. این قبض و تشویش را مائیم که جرئت نداریم به زبان بیاوریم وگرنه تاریخ ماتم همچون تاریخ طرب پر می‌شد از سرزنش‌های رندانه‌ای که متوجه آیت آموزان دفتر عقل می‌شد: عقل می‌خواست کزان شعله چراغ افروزد / برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد گمانم برق غیرت این وعده، از اورشلیم برخواسته است و وسوسۀ عقل را سرکوب می‌کند. طول می‌کشد تا گرد و خاک جنگ فروبنشیند اما، غلط نکنم وقتی افق روشن شود خود را در کوره راه تازه‌ای خواهیم یافت. شر یهود اگر با شور شیعی هم‌زمان شود، چشم امید دارم که ایرانیان را از اتوبان جبر تاریخی بیرون هل داده باشد. برای اینکه منشأ این امید را به اشتراک بگذارم چاره‌ای جز درنگ در چند ایستار ظاهرا بی‌ربط نیست. [ادامه در فایل پیوستی]