eitaa logo
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
3.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
149 فایل
اگر‌به‌خاطر«حمایت‌ازوطن»متهم به ساندیس‌خوری می‌شویم؛ماساندیس‌خوری‌را ترجیح‌می‌دهیم به «وطن‌فروشی» ساندیس‌خورهم‌که‌باشیم، الحمدلله جیــره‌خوارِدشمن نیستیم🔥! ناشناس' @AGHILEH_BANIHASHEM_69 کپی : همه جوره حلالِ ..
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان مبحث 🤝((: فوحشی ، انتقادی ، سوالی چیزی داشتید ناشناس درخدمتیم ..
کلاس زیست شناسی تموم شد حالا پاشین برین تزکیه نفس کنین😂🚶‍♂ ...
هدایت شده از •کتاب‌باز🌿📖•
باورم نمیشد ! قرار است بروم دیدن ارباب، قرار است بروم دیدنِ سقا، وسایلم را جمع می کردم با اشک شوق .. :) و باورش سخت و هیجان انگیز بود که آقا من رو طلبیده باشد! ترس داشتم استرس داشتم ! نکند نشود ؟ نکند بهم بخورد؟ نکند ، نکند ، نکند! ذهنم پر از سوال شده بود؛ همه را کردم گوشه ای و در را به رویشان قفل کردم ! سعی کردم فراموش کنم استرس را ! قرار بود فردا راه بیوفتیم و من تا صبح خوابم نبرد ! دم نماز صبح تازه خوابم گرفته بود که باید برای نماز پا میشدم ! بعد از نماز قرار بود انتظارمان به سر برسد و راه بیوفتیم! در راه همه اش به این فکر بودم که وقتی رسیدم حرم آقا امیرالمؤمنین حالم چگونه است؟ بیشتر از همههه مشتاق دیدن نجف بودم؛ میگفتن انگار خانه پدری ات است ! خیلی راحتی و واقعا انگار خلوت پدر فرزندی داری! مشتاق بودم بروم وادی السلام (: از این گذشته یاد بین الحرمین که میوفتادم باورم نمیشد که قرار است آنجا را هم ببینم و دلم غنج میرفت با یادش! فکر کاظمین حالم را خوب می‌کرد. آخر فکرش راهم نمیکردم قرار است یک روز پدر و پسر و آقامون امام رضا رو ببینم (:👀 و برای سامرا... باز هم باورم نمیشد قرار است حرم آقا بزرگ و آقای آقامون صاحب الزمان رو ببینم (: با همین فکر و خیال ها نفهمیدم کی خوابم برد ولی : وقتی بیدار شدم که باید نماز ظهر می‌خواندیم بعد از نماز از ته قلبم سجده شکر به جای آوردم ... بعد از ۱۷ ساعت راه رسیدیم! بلهههه بالاخره رسیدیم و چه حس قشنگی ... رسیدیم نجف همانجا که میگفتن خانه پدریست. . . 🕌 ✍🏼به‌قلم‌نجوا
زود رفتیم ... اما دومین چیزی که تعجبم را بیشتر کرده بود حضور معاون آقای رئیسی در روستای مان بود.. همان ساعت و همان وقت آقای رئیسی در مدرسه فیضیه سخنرانی داشتن و در همان موقع معاونشان برای بازدید از مسکن مهر های روستا آمده بودن ... همان موقع آقای رئیسی برایم عزیز تر شد . ••• ده روز از سفر آقای رئیسی به قم گذشت ... توی ماشین نشسته بودم کانال های ایتارا زیر و رو میکردم که چشمش خورد به یک پیام .... ⭕️ بالگرد حامل رئیس جمهور در منطقه عمومی ورزقان دچار سانحه «فرود سخت» شده است آیت‌الله رئیسی، آیت‌الله آل هاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهان از جمله سرنشینان این بالگرد بوده است. گروه‌های امدادی در مسیر اعزام به محل سانحه هستند.
با خودم گفتم چیزی نیست حتما باهاشون تماس میگیرن و ازشون با خبر میشن ... •• ۲ ساعت بعد که دوباره گوشی را چک کردم دیدم نه .. ماجرا خیلی بیشتر از این حرف هاست... فرود سخت همان سقوط ! بی خبری ... بلاتکلیفی دیوانه ام کرده بود تمام پیام های ایتا شده بود دعا برای سلامتی رئیس جمهور و همراهان نه می‌توانستم جیغ بزنم نه می‌توانستم گریه کنم نه کاری که از شدت استرسم کم کند ... ۱۲ ساعت تا پیدا شدن بالگرد طول کشید اما انگار ۱۲ سال بود ...