eitaa logo
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
548 دنبال‌کننده
678 عکس
196 ویدیو
2 فایل
نوشته‌های احمدکریمی @ahmadkarimii کتاب‌ها #تحــفه_تدمر #من_ماله_کش_نیستم (حاشیه‌نوشتی بر سفر شهید سیدابراهیم‌رییسی به استان یزد، با مشارکت نویسندگان محفل منادی) با محفل منادی همراه باشید https://eitaa.com/monaadi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین تیر گازی که شلیک شد به آسمان دخترها جیغ کشیدند! چند نفری حال‌شان قاتی شد و یکی دو تا رسماً زدند زیر گریه. بعد از شلیک اول، دخترها هماهنگ شدند برای شلیک‌های بعدی تکبیر بگویند. صدایِ غرش گلوله که پیچید توی اردوگاه بیابانی، به هم ریختند؛ یکی صلوات می‌فرستاد یکی تکبیر می‌گفت، چند تایی خنده‌های هیجانی می‌کردند و تعدادی جیغ می‌کشیدند... یکی از دخترها بعد از شیک سوم دست گذاشت روی گوش‌ش و گریان از جمع فاصله گرفت! معاون مدرسه رفت، دستش را گرفت و برد داخل سالن سرپوشیده. دخترک تحمل صدای سه تا شلیک هواییِ کلاشینکف را نکرد...! من اما هر بار به نقطه‌ی اشتراک جمعیت دخترها و سلاح می‌رسم به‌شان می‌گویم تازه این تفنگ یک جورهایی تخمه‌شکستنِ جنگ است! یک سلاح کوچک با حجم صدای کم نسبت به خیلی از جنگ‌افزارهای دیگری که قابل مقایسه با این سلاح سبک نیستند. وسط هیجان و هیاهو و شوق بچه‌ها از شلیک‌های هوایی، به محسن می‌گویم «این بچه‌ها توی یک محوطه‌ی امن، با رعایت فاصله و داشتن آمادگی برای شنیدن صدای گلوله اینطوری به هم می‌ریزند! ببین آن زن و بچه‌هایی که بمب‌های چند تُنی توی کوچه و محله و خانه و زندگی‌شان فرود می‌آید چه زجری می‌کشند!» دخترها وقتی دو دسته می‌شوند که برای‌شان صحبت کنیم، هیجان شنیدنِ صدای تیراندازی را یادشان رفته! همان خنده‌ها، همان شوخی‌ها و همان سوال و جواب‌های همیشگی نشانی از برگشت روال عادی زندگی‌شان است. صدای کم‌حجم اما مزخرف کلاشینکف چیزی جز خاطره‌ای جذاب نیست و قرار است توی جمع خانواده، وسط گرمی احوال‌پرسی‌های پدرانه و مادرانه تعریف شوند... اما غرش و موج انفجارهای فلسطین و لبنان و یمن و ... از یاد بچه‌های کوچک و دخترها و زنانِ آنها خواهد رفت؟ آسیب‌های آن برطرف خواهد شد؟ خانواده‌ای مانده که بعدها درباره صدای پرحجم انفجار با آنها گفتگو کنند؟! اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT