بسیار مهم
✴️به مناسبت سالروز ارتحالناگهانی #مرحومحاجسیداحمدخمینی
بسیار مهم
زیرخاکی مکشوفه !!
تا حزب قدرت و ثروت جمعش نکردند فوری فوری 👇👇👇👇
سخنرانی حاج احمد خمینی.pdf
1.27M
🔴⚪️ #حتما_بخوانید
بمناسبت سالگشت درگذشت ناگهانی #یادگارحقیقیامام
متن منتشر نشدۀ آخرین سخنرانی انتقادی #حاجسیداحمدخمینی پس از ۲۲سال
[دربارۀ انتقاد صریح از سیاستهای دولت هاشمیرفسنجانی]
🔴 #شبکهتحلیلگران
🔴 @Analysts
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️25 اسفندسالروز ارتحال ناگهانی #امینامام مرحوم حاجسیداحمدآقا خمینی است
♦️دراین ویدیو رنجنامه حاجاحمدآقا به منتظری بررسی شده
♦️رنجنامه ای که هیچ جوابی به آن نداده و بعدها گفت همه آنها تهمت بوده!
👈 به #شبکهتحلیلگران بپیوندید 👇
🇮🇷 @Analysts
✳️ #حاجـسيدـاحمدـخميني(ره) از چه کساني و #چرا انتقاد مي کرد؟
#بخشـدوم
حاج احمد خميني همچنين از #عدمـامکانـانتقادسالمـمردمـازـمسئولان، گلايه مي کند:
«بايد توجه داشت که طرح آزادانه ديدگاه ها و آراي مختلف براي حفظ و بقاي اصول و اساس ارکان نظام و انقلاب ضروري است. يک روحاني چه امام جمعه، چه پيشنماز، چه منبري، چه مرجع و چه شخصيت حکومتي بايد دائماً به افراد نزديک اين مسئله را گوشزد کند که آزادي لازمه دين است و اين گونه گمان نکنند که فلاني شخصيت بزرگي است و هيچ کس نبايد بگويد بالاي چشم او ابروست!»
با خواندن اين سطور آدم هاي مريض ممکن است نتايج دلخواه خودشان را بگيرند، اما حاج احمدخميني در ادامه منظور خود را به طور شفاف بيان مي کند و به ما مي گويد که دقيقاً منظورش چه کساني است:
«بجز رعايت حريم رهبر معظم انقلاب اسلامي که وظيفه همه است، مسئوليت ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم بايد نسبت به طرح نقطه نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساستر باشند!...
يکي از گرفتاري هايي که متأسفانه بعضي ها به آن دچار شده اند اين است که نمي توانند نظرات مخالف خود را تحمل کند. اين شيوه عمل منجر به #ديکتاتوري مي شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنيادين نظام اسلامي ما مغايرت دارد». (70/8/23).
وي در موقعيت هاي مختلف #خطرـعدمـتحملـانتقاد توسط مسئولان را گوشزد مي کند:
«ديدگاهي که بيان ضعف ها را باعث تضعيف نظام مي داند، #ديدگاهـاشتباهي است، نقد يک حرکت و سياست بد، دقيقاً عين حمايت از نظام است و رسانه ها و دستگاه هاي خبري کشور بايد در اين زمينه به نحو احسن ايفاي نقش نمايند. متأسفانه بعضي ها به غلط معتقدند اگر از سياستي و يا عملکرد مسئولي در منطقه اي از کشور عمل خود را عين اسلام و حرف خود را حکم اسلامي دانسته و باورش مي شود که اسلام و انقلاب همان است که من مسئول فکر مي کنم. اين #باورهايـغلطي است .... اين گونه روحيات و نفوذ آن به جامعه #مقدمهـديکتاتوري است و رسالت رسانه هاي خبري و خبرگزاري جمهوري اسلامي اين است که با آن مقابله کند»
و در همين سخنراني بار ديگر تصريح مي کند:
«ميزان تشخيص حق و باطل و ملاک عمل براي ما، #رهنمودهايـمقامـرهبري به عنوان ولي و پايه اساسي نظام و انقلاب است و حکم ايشان حرف نهايي در همه صحنه هاست» (72/3/6).
اما شايد يکي از #حساسترين و بحث برانگيزترين سخنراني هاي حاج احمدخميني، سخنان او در جمع مديران وزارت اطلاعات در #مهرماهـسال73 باشد. وي در اين سخنراني ابتدا کارکنان وزارت اطلاعات را«سربازان گمنام امام زمان» مي نامد و ادامه مي دهد:
✳️ #حاجـسيدـاحمدـخميني(ره) از چه کساني و #چرا انتقاد مي کرد؟
#بخشـاول
#باندـسيدمهديـهاشمي و نزديکان #منتظري، تلاش زيادي کردند تا نامه امام خميني را زير سوال ببرند و مسئله برکناري آقاي منتظري را به افراد ديگري همچون حاج سيداحمد خميني و يا آقاي هاشمي رفسنجاني نسبت بدهند. اين جريان حتي جزواتي را هم تهيه کرد و به صراحت جعل خط و امضاي امام را به فرزند امام نسبت دادند. البته بعد از درگذشت مرحوم حاج احمد خميني، شايعات و دروغ ها رنگ و بوي ديگري به خود گرفت و علاوه بر دروغ هاي سابق، ادعاهاي ديگري مبني بر پشيماني حاج احمد از نوشتن #رنجنامه منتشر شد! اين دروغ ها با توجه به متن صريح وصيت نامه و رنج نامه و شهادت دوستان و موضع گيري مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام و حتي شهادت مخالفان او از جمله خود آقاي منتظري خنثي شد. چرا که اگر حاج احمدآقا حقيقتاً از نوشتن رنجنامه پشيمان و اختلافات بين او و آقاي منتظري هم حل وفصل شده بود، ديگر نيازي نبود که آقاي منتظري و دفتر وي ( تا همين الان) از رنجنامه او و خود او کينه به دل داشته باشند! اين دروغها در حالي مطرح مي شد که حاج سيد احمد خميني در وصيت نامه خود به صراحت تأکيد مي کند که «بين خود و خداي خود رضايت کامل دارم که تمام تلاشم براي تقويت اسلام و نظام و امام بوده است و از اين جهت در آرامش کامل بسر مي برم...من در جهت مصلحت امام، به هيچ فرد و گروهي رحم نکرده ام و خيلي ها را در اين راستا رنجانده ام که هنوز هم از اين جهت ناراحت نيستم»! اما بازماندگان باند سيد مهدي هاشمي که سالها بغض امام و سيد احمد خميني را در سينه داشتند، به اين هم بسنده نکردند و بعداً مدعي قتل سيد احمد خميني توسط وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي شدند!( اين دروغ ها آنقدر مضحک و مسخره است که حتي تکرار آنها هم ظلم به يادگار عزيز امام خميني است).
🔶دشمنان امام و حاج احمد، براي القاي ادعاي خود، به بخشي از انتقادهاي دلسوزانه حاج احمد به مسئولان وقت استناد مي کنند. براي رد اين دروغ بزرگ بايد شرايط زماني آن روز کشور را در نظر گرفت، چرا که بدون توجه به آن، نمي توان معنا و مفهوم انتقادها و گلايه هاي حاج احمد خميني را بخوبي درک کرد.
بايد ببينيم حاج احمد خميني چه مي گفت؟ از چه کساني گلايه مي کرد؟ از چه جرياني؟ از چه شرايطي؟ از چه سياستي؟ و امروز همان جريان کجاست؟! از همه مهمتر اينکه ببينيم مدعيان دوستي حاج احمدخميني، امروز مواضعشان به کدام جريان نزديک است؟!
🔷بخش زيادي از انتقادهاي سيد احمدخميني برمي گردد به فضاي کشور در #دولتـسازندگي، شکايت از عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان وقت کشور و گلايه از وضع محرومان و مستضعفان و #بازگشتـسرمايهـدارانـضدانقلاب. فرزند امام با توجه به سياست هاي اقتصادي دولت آقاي هاشمي رفسنجاني و برنامه ها و شعارهاي توسعه، انتقادهاي زيادي را نسبت به وضعيت معيشتي محرومان جامعه مطرح مي کرد:
«ما هرگز اجازه نمي دهيم #سرمايهـدارانـزالوصفت که به خون حزب الله عزيز و محرومان و پابرهنگان تشنه اند با در اختيار گرفتن #مقدراتـاقتصادي در بدنه اين نظام مقدس و الهي نفوذ کنند. امروز اردوگاه استکبار براي انحراف انقلاب اسلامي تلاش مضاعفي به کار گرفته است، همه بايد هوشيار باشيم و بدانيم که اقتصاد از سياست و فرهنگ جدايي ناپذير است»(70/6/27)،
«متأسفانه امروز هم خون مستضعفين را #سرمايهـدارانـبزرگ و کوچک مي مکند. بعضي خيال مي کنند به بخش خصوصي بها دادن به معناي آزادي عمل سرمايه داران به شکلي است که هر اندازه خواستند خون مظلومين را در شيشه بکنند. اين گونه نمي شود. امام راحل از اول گفته اند که روحانيت به خون #سرمايهـدارانـزالوصفت تشنه است، زيرا آنها نمي گذارند مردم مستضعف زندگي عادي و سالمي داشته باشند، مشکل ما تنها اين نيست که دولت هاي غربي با ما مخالف هستند، اگر ما با #سرمايهـداران بزرگ به طور سنجيده اي برخورد مي کرديم آنها نمي توانستند در برابر دولت و ملت يک مسئله اي را ايجاد کنند، از موقعي که #سرمايهـداران تحت لواي بخش خصوصي به تخريب اقتصادي مشغول هستند، هر روز سنگي در مقابل توان اقتصادي مردم مظلوم و مستضعف انداخته و هر روز سياست هاي اقتصاد دولت به بازي گرفته مي شود هرگاه سرنخ اين تخريب ها دنبال شد، چند نفر #سرمايهـدارـبزرگ را در پشت صحنه مي بينيم. اگر ما با #سرمايهـدارانـهمانندـمنافقين برخورد مي کرديم اوضاع کشور به اين صورت درنمي آمد، يک عده سرمايه دار زالو صفت به اين بهانه که اقتصاد دولتي مضر است، به حال خود رها شده و به جان اين ملت افتاده اند. کسي منکر اين نيست که اقتصاد دولتي مضراتي دارد اما به اين بهانه نبايد لجام گسيختگي اقتصاد حاکم شود«(73/7/3).
✳️ #حاجـسيدـاحمدـخميني(ره) از چه کساني و #چرا انتقاد مي کرد؟
#بخشـچهارمـپایانی
به هر حال مجموعه اي از عوامل مختلف از جمله برخي سياست هاي دولت بويژه در بخش هاي اجتماعي و اقتصادي و عدم توجه کافي به عدالت اجتماعي و شيوع اشرافيگري و نيز عدم تحمل صداي مخالف، علت بسياري از انتقادهاي فرزند امام بود. همان طوري که ابتدا اشاره شد، برخي افراد مغرض بعد از درگذشت حاج احمد سعي کردند. بيماري و در نهايت رحلت وي را به اين انتقادها مرتبط کنند و حتي مدعي روابط تيره آن مرحوم با رهبر انقلاب شدند! اما با مروري بر مواضع آن روز رهبر انقلاب متوجه مي شويم که انتقادهاي حاج سيد احمدخميني تا چه ميزان به #مواضعـرهبريـنزديک بوده است.
فراموش نکنيم که اولين منتقد آن وضعيت، شخص رهبر انقلاب بودند که بارها درباره #اشرافيگري و عدم توجه کافي به بحث #عدالتـاجتماعي به مسئولان مخصوصاً دولت تذکر داده بودند:
«جامعه اسلامي با #عدل و قسط است که قوام پيدا مي کند. #بدونـعدل ممکن نيست. ولو همه ارزشهاي مادي و ظاهري و دنيايي فراهم شود، اگر عدالت نباشد، در حقيقت #هيچـکاري نشده است.»(71/3/30).
« #هدفـاصلي در کشور ما و در نظام جمهوري اسلامي عبارت از تأمين #عدالت است و رونق اقتصادي تلاش سازندگي #مقدمه آن است. ما #نميخواهيم سازندگي کنيم که نتيجه اين سازندگي يا نتيجه رونق اقتصادي اين باشد که عده اي از تمکن بيشتري برخوردار شوند و عده اي فقيرتر شوند. اين #بهـهيچـوجه مورد رضاي الهي و رضاي اسلام و مورد قبول ما نيست.»(72/1/1)،
«آنچه که عمومي است - مثل فرصت ها و امکانات- متعلق به همه کشور است و بايد در اينها #تبعيضي وجود نداشته باشد. معني ندارد که يک نفر پاي خود را بگذارد روي دوش مأموران دولتي و با ترفند و خداي نکرده با اعمال #روشهايـغلط امتياز بگيرد. رشد افسانه اي بکند و بعد بگويد آقاي من ثروت را خودم به دست آورده ام.»(72/5/12)،
«آنچه که در اين بين بايستي با وسواس و دقت دنبال آن باشيد مسئله #عدالتـاجتماعي است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضي اين طور تصور مي کردند- شايد حالا هم تصور کنند- که ما بايستي دوره اي را صرف رشد و توسعه کنيم و وقتي که به آن نقطه مطلوب رسيديم، به تأمين عدالت اجتماعي مي پردازيم. اين فکر #اسلاميـنيست. عدالت هدف است و رشد و #توسعهـمقدمهـعدالت است. آن روزي که در کشور عدالت اجتماعي نباشد، اگر بتوانيم، بايد آن روز را تحمل نکنيم».(74/6/8).
نتيجه اينکه با مروري برمواضع و انتقادهاي آن روز حاج احمد خميني دقيقاً مشخص مي شود که وي از چه شرايطي و از چه وضعيتي گلايه داشت و عاملان و مسببان آن وضعيت چه کساني بودند؟! حال سئوال اينجاست که امروز آن آدم ها و آن جريان که روزي مورد نقد و شکايت حاج احمد خميني بودند، کجا هستند؟
نگاه کنيم و ببينيم کارگزاران و #تئوريـپردازانـتوسعه و سياست هاي اقتصادي دولت وقت، امروز پشت سر چه جرياني قرار دارند؟! و از چه کس و کساني حمايت مي کنند؟!
منبع:نشريه پاسدار اسلام، شماره 352-351.
✳️ #حاجـسيدـاحمدـخميني(ره) از چه کساني و #چرا انتقاد مي کرد؟
#بخشـسوم
بايد با گروه هاي آشکار و پنهان که ثبات و امنيت سياسي، اقتصادي و اجتماعي را تهديد مي کنند امام گونه برخورد کنيم و اجازه ندهيم تحت عناوين فريبنده متخصص ولو غيرمتعهد، سرمايه داران بزرگ که مسلماً در بين آنها جاسوس ها هم هستند، براي گردش چرخ هاي اقتصاد کشور در بدنه نظام نفوذ کنند. اينجانب چندسال قبل هشدار دادم که مذاکره با سرمايه داران بزرگ براي به گردش درآوردن چرخ اقتصاد کشور خطر بزرگي براي انقلاب است! امروز هم سرمنشأ گراني و اخلال در امور را نفوذ سرمايه داران بزرگ در پيکره اقتصاد کشور مي دانم. ما اگر بخواهيم با کسبه جزء و خرده فروشان برخورد کنيم به بيراهه خواهيم رفت. بايد با تروريست هاي اقتصادي و سرمايه داران وابسته به خارج بشدت برخورد کنيم. آنها کساني هستند که خود و ايادي متخصصشان در رشته هاي مختلف در ارگان هاي اقتصادي، فرهنگي و دانشگاهي نفوذ کرده اند و در مواردي با نفوذ در دستگاه هاي دولتي، عملکرد انقلابي نظام و فرزندان امام را زير سؤال مي برند. در کارخانه ها و ادارات همه تلاش خود را مي کنند تا مردم را نسبت به نظام اسلامي و انقلاب بدبين کنند... از اول گفتيم که اين گونه سرمايه داران بغير از منافع شخصي به چيزي معتقد نيستند. چون جو عمومي کشور مذهبي است، با يک ته ريش و تسبيح، خود را مسلمان دو آتشه جا مي زنند و به کار خودشان مشغول مي شوند. اينکه در ادارات فساد و رشوه خواري است به اين علت است که ما از اول برخورد قاطعي با اين گونه افراد نداشته ايم. وقتي مي بينيد عده اي بي ضابطه و از برخورد آرام نظام سوء استفاده کرده و وارد کشور مي شوند، اموالشان را پس مي گيرند و براحتي فعاليت هاي گذشته خود را ادامه مي دهند و کم کم به صورت شبکه هاي حرفه اي وارد مراکز اقتصادي و توليدي، ادارات و دانشگاه ها مي شوند، بايد انتظار داشت که جوان هاي انقلابي که تا ديروز در برابر گلوله هاي دشمن مي ايستادند امروز بي تفاوت شوند!» او سپس نکاتي را درباره احترام به آزادي بيان مطرح مي کند و باز به طور شفاف مي گويد که منظورش چيست:« حذف حصارهاي خودسانسوري، لازمه تحقق جامعه سالم است. مردم ما، انقلاب، نظام، امام، رهبر و کشورشان را دوست دارند. بنابراين لازم است در کمال آزادي حرفشان را بزنند. اين جوّي که الان درست کرده اند و مردم را از دستگاه اطلاعات مي ترسانند به مصلحت انقلاب و نظام نيست. نبايد اين جو باشد. چرا مطبوعات و نمايندگان مجلس بعد از موضع رئيس محترم جمهوري جرئت پيدا مي کنند و حرف دلشان را بيان مي کنند! همين حرف ها را که قبل از سخنراني رئيس جمهور مي دانستند، چرا نمي گفتند؟»(73/7/18)
خاطرات دکتر علي لاريجاني از آن روزها و بازتاب اين انتقادها خواندني است:
«دراخبار داخلي، موضعگيري و انتقاد شديد اللحن حجت الاسلام آقاي حاج سيداحمد خميني خبرمهمي بود. سخنان ايشان در رسانه هاي داخلي و خارجي انعکاس گسترده اي داشت. رسانه هاي خارجي اين سخنان را مخالفت با سياست هاي دولت آقاي هاشمي تلقي کرده و روي آن داستان سرايي کرده اند. هرچند ظاهر اين مطلب مخالفت با سياست هاي دولت آقاي هاشمي است، ولي نه آن طور که در رسانه هاي خارجي بزرگ شد!»( سه شنبه73/7/5)
«آقاي هاشمي قدري گرفته به نظر مي رسيد. احتمال مي دهم به دليل نوع موضعگيري هايي که اين روزها برخي شخصيت ها و روزنامه ها درباره کارنامه دولت داشته اند، خوشحال نيست!» ( چهارشنبه73/7/6).
البته ذکر اين نکته ضروري است که ما هرگز اين انتقادهاي حاج احمدخميني را از دولت، به منزله دشمني و مخالفت او با آقاي هاشمي تلقي نمي کنيم، اما به هر حال نبايد فراموش کرد که حاج احمد از سياست هاي فرهنگي و اقتصادي دولت و عدم توجيه کافي به آزادي بيان و رفع محروميت ها گلايه داشت.
البته خود آن مرحوم در سخنان ديگري به اين شبهه مخالفت پاسخ مي دهد:
«بعضي ها ايجاد شبهه مي کنند که من با آقاي هاشمي اختلاف نظر دارم، اما حقيقت مطلب اين گونه نيست و ما در اصول کلي وحدت رويه داريم و اصلاً هيچ اختلافي در ميان ما وجود ندارد.»(72/4/26)،
«فشارهاي اقتصادي نبايد ما را #مأيوس کند. کسي منکر فشار و مشکلات اقتصادي نيست... البته ممکن است بعضي از سياست ها و #برنامهـهاـغلط باشد، اما بي انصافي است که به خاطر چند تا اشتباه، کارهاي زيربنايي بزرگي را که انجام شده منکر شويم و آنها را ناديده بگيريم»(73/12/4).
✳️ مرحوم سیداحمد خمینی: از هاشمی میترسید؟!
مهدی نصیری سردبیر و مدیرمسوول سابق روزنامه کیهان، با نقل خاطره ای از مرحوم سید احمد خمینی، تلویحا وجود برخی اختلافات میان او و هاشمی رفسنجانی را یادآور شده است.
سردبیر سابق کیهان در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امام (ره) گفته است:
"سال ۱۳۶۹ در دوره ای که سردبیر و مدیر روزنامه کیهان بودم، همراه با محمد آقای مطهری فرزند شهید آیت الله مطهری و آقای تقی دژاکام خبرنگار کیهان برای انجام مصاحبه ای در باره شهید مطهری به مناسبت سالگرد شهادت ایشان، خدمت مرحوم حاج احمد آقا در جماران رسیدیم و این البته اولین و آخرین دیدار من با آن مرحوم بود. در اتاقی منتظر ایشان بودیم که وارد شدند و همین که روی صندلی قرار گرفتند بعد از احوالپرسی با حالتی نسبتا #عصبانی گفتند در فرودگاه مهر آباد یک فروند #هواپیمایـآمریکایی با ارم آن کشور که ظاهرا نوعی کمکهای معمولی برای زلزله زدگان را بارخودداشت، به زمین نشسته است اما هیچ کس نه روزنامه ها و نه صدا و سیما به این امر #اعتراض نکرده اند و حتی کیهان هم موضعی در این باره نداشته است؛ آیا از آقای هاشمی (رییس جمهور وقت) میترسید؟ (گفتنی است که هواپیمای آمریکایی حامل کمک های ناچیز دولت آمریکا برای زلزله زدگان رودبار بود.) من به ایشان گفتم که نه این طور نیست (یعنی ترسی از کسی در کار نیست) اتفاقا همین امروز قبل از این که خدمت شما برسیم من سرمقاله ای را در باره همین موضوع نوشته ام که در کیهان عصر امروز به چاپ خواهد رسید."
نقل این خاطره که به نوعی، اختلاف نظر میان یادگار امام(ره) و هاشمی رفسنجانی در مورد فرود هواپیمای آمریکایی در تهران را تایید کرده، در حالی است که رفسنجانی در زمان حیات خود با نقل خاطرات جدیدی از امام (ره)، مدعی عدم مخالفت امام با حذف شعار "مرگ بر آمریکا" شده بود.
از سوی دیگر، هاشمی رفسنجانی با روند خاطره گویی خود از امام(ره) که بسیاری از آنها مورد انتقاد و تردید قرار گرفته، تلاش می کرد تا چهره ای کاملا مورد اعتماد بیت امام (ره) از خود نشان دهد.
گفتنی است انتقادات مستقیم و غیرمستقیم مرحوم سید احمد خمینی از هاشمی رفسنجانی به این مورد محدود نمیشود، اما مخالفت با ورود هواپیمای آمریکایی به تهران در دولت هاشمی، درست یک سال پس از رحلت امام(ره) موضوعی است که می تواند اظهارات هاشمی در خصوص موضع امام(ره) درباره رابطه با آمریکا را به چالش بکشد.
✳️ وقتی #دولتـسازندگی انتقادات #حاجـاحمدـآقا را مانع توسعه می دانست/
#قسمتـاول
حاج احمد آقا: هرکس در خط رهبری حرکت نکند خائن است/فرد مورد انتقاد یادگار امام در دولت روحانی چه می کند؟
سید احمد خمینی در عین این که چنین از رهبری دفاع میکند، به تدریج از سال 70 به منتقدی دلسوز در برابر دولت اکبر هاشمی رفسنجانی تبدیل میشود. پس از انتخابات ریاست جمهوری 68 با پیروزی شخصیتی شناخته شده چون هاشمی رفسنجانی، قرار بود اقتصاد کشور در مدت 4 و یا نهایتاً 8 سال سامان یابد و ایران به تعبیر رئیس دولت وقت «ژاپن اسلامی» شود.
روزهای پایانی سال 1373 مردم با وجود فشارهای اقتصادی و تنگناها و تورم بالای 35 درصد در تکاپوی استقبال سال نو بودند. اما ناگهان خبری همه را بهت فرو برد:
یادگار امام بر اثر عارضه قلبی و تنفسی بستری شد. چهار روز بعد سيد احمد خميني 49 ساله دومین فرزند امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
🔶 حاج احمد در آن سالها به ویژه پس از انقلاب دستیار ارشد رهبر انقلاب بود. امام خمینی در وصف او نوشته بود:
«من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد میگیرم که احمد از آن روزی که در کمک این جانب در بیرونی مشغول اداره امور من بوده تا الآن که این ورقه را مینویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشتههای من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند.» (2)
سید احمد خمینی پس از رحلت امام با حمایت از رهبری آیتالله خامنهای در تثبیت نظام کوشید:
«باید همگی پشت سر رهبری قرار بگیریم و از آرمانهای امام و رهبر عزیز و محبوبمان، حضرت آیتالله خامنهای دفاع کنیم.» (3)
«رهبر عزیز ... بزرگواری که به دنیا نشان داد که عصر خمینی پایانپذیر نیست و باید برای اهداف امام از جان مایه گذاشت.» (4)
«مطمئناً امریکا چشم به کشور شما دوخته است. مطمئناً امریکا برای نابودی شما، تا آخرین نفس علیه شما اقدام خواهد کرد و لحظهای شما را راحت نخواهد گذاشت. لذا شما به احترام خون شهدا و اسرا و به احترام مجروحان و مفقودالاثرهایتان باید کمربندها را محکم ببندید و پشت سر مقام معظم رهبری بایستید و از آرمانهای امامتان دفاع کنید.» (5)
او هنگامی که احساس کرد عدهای قصد تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری را دارند، با قاطعیت چنین نظر داد:
«شکی نیست آزادی باید در چهارچوب اسلام باشد و شکی نیست که هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشهناپذیر انقلاب اسلامی ماست.» (6)
«اگر امروز اختلاف موجب شود که به اقتدار ولی فقیه صدمه بخورد، گناه بزرگی مرتکب شدهایم.» (7)
«شما نگذاشتید که امام احساس تنهایی کنند، نباید بگذارید آیتالله خامنهای مقام معظم رهبری هم احساس تنهایی کنند. بیایید اینجا و در کنار مرقد امام، با امام همپیمان شویم و بگوییم: اماما! حال که تو در بین ما نیستی، ما زنان و مردان انقلابی، پشت سر رهبری و در خط رهبری در مقابل امریکا، در مقابل ابرقدرتها میایستیم و تا آخرین نفس برای پیاده کردن آرمانهای انقلابیمان از انقلاب دفاع میکنیم. هر کس منکر این معنا باشد، مطمئن باشید که در خط امام نیست. هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیتالله خامنهای است در خط امریکاست.» (8)
🔷نقد دلسوزانه حاج احمد آقا به دولت سازندگی
سید احمد خمینی در عین این که چنین از رهبری دفاع میکند، به تدریج از سال 70 به منتقدی دلسوز در برابر دولت اکبر هاشمی رفسنجانی تبدیل میشود. پس از انتخابات ریاست جمهوری 68 با پیروزی شخصیتی شناخته شده چون هاشمی رفسنجانی، قرار بود اقتصاد کشور در مدت 4 و یا نهایتاً 8 سال سامان یابد و ایران به تعبیر رئیس دولت وقت «ژاپن اسلامی» شود.
اما این کشور نه تنها ژاپن اسلامی نشد، بلکه سیاستهای لیبرالیستی دولت سازندگی، رفتهرفته ایران اسلامی را از آرمانهایش نیز دور کرد. این انحراف از مسیر که از ابتدای دولت سازندگی اوج گرفته بود، انتقاد شدید بسیاری از دلسوزان نظام و به ویژه یادگار امام را برانگیخت. تا جایی که سید احمد خمینی که تنها در مواقع ضروری لب به انتقاد میگشود، در خصوص یکی از سیاستهای انحرافی دولت برای جذب سرمایهداران به کشور میگوید: «ملاقات با سرمایهداران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل میکند.»
فرزند امام با توجه به سياستهاي اقتصادي دولت و برنامهها و شعارهاي توسعه، انتقادهاي را نسبت به بی تفاوتی دولت درباره وضعيت معيشتي محرومان جامعه مطرح ميكرد:
✳️ وقتی #دولتـسازندگی انتقادات #حاجـاحمدـآقا را مانع توسعه می دانست/
#قسمتـدوم
«ما هرگز اجازه نميدهيم سرمايهداران زالوصفت كه به خون حزبالله عزيز و محرومان و پابرهنگان تشنهاند با در اختيار گرفتن مقدرات اقتصادي در بدنه اين نظام مقدس و الهي نفوذ كنند ... همه بايد هوشيار باشيم و بدانيم كه اقتصاد از سياست و فرهنگ جداييناپذير است.» 27/6/70
حاج احمد خميني همچنين با توجه به وضعيت خاص دولت هاشمي و عدم امكان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از اين وضعيت نيز گلايه ميكند:
«بايد توجه داشت كه طرح آزادانه ديدگاهها و آراي مختلف براي حفظ و بقاء اصول اساس اركان نظام و انقلاب ضروري است ... آزادي لازمه دين است و اينگونه گمان نكنند كه فلاني شخصيت بزرگي است و هيچكس نبايد بگويد بالاي چشم او ابروست.»
حاج احمد خميني در ادامه منظور خود را شفاف بيان ميكند:
«بجز رعايت حريم رهبر معظم انقلاب اسلامي كه وظيفه همه است، مسئوليتها هر اندازه بزرگتر باشد مردم بايد نسبت به طرح نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساستر باشند ... يكي از گرفتاريهايي كه متأسفانه بعضيها به آن دچار شدهاند اين است كه نميتوانند نظرات مخالف خود را تحمل كنند. اين شيوه عمل منجر به ديكتاتوري ميشود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنيادين نظام اسلام ما مغايرت دارد.» 23/8/70
او از جریانی گلایه میکند که ادعای انقلابیگری دارند، اما تابع رهبری نیستند:
«هر کس هر اندازه انقلابی باشد، اما در خط رهبری حرکت نکند، به آرمانهای مردم خیانت کرده است.» (9)
اما آنچه اقتصاددانان لیبرال و تکنوکرات دولت هاشمی به دنبال آن بودند، توسعه به هر قیمت بود. روح غالب بر اقتصاد غربزده، تجملپرستی و رفاهطلبی است. این روح به آرامی در کالبد مدیران دولتی ریشه میدواند و دیگر سادهزیستی برای یک مدیر عار، و تجملگرایی سکه رایج میشود؛ سکهای که گویا باورهای رئیسجمهوری را هم که در مکتب امام آموزش دیده است، دگرگون میکند تا او نیز بگوید: «بسیجی باید مانور اشرافیگری بدهد.»
عادی شدن همین امر در بین سیاسیون و دولتمردان، انتقاد سید احمد آقا را که در مکتب بزرگمرد سادهزیستی چون امام خمینی آموزش دیده بود، برمیانگیزد. وی در گفتگویی با روزنامه کیهان در اردیبهشت سال 70، درخصوص افزایش تجملگرایی و رفاهزدگی میگوید:
«متآسفانه تجمل، زیباییپرستی، رفاهزدگی، افراط در میهمانیهای آنچنانی به حدی است که اگر بخواهیم به سالهای قبل از فوت امام برسیم، کار بس مشکلی در پیش داریم. شما سری به وزارتخانهها بزنید، گلدانهای گلهای زینتی که از مال مردم فقیر تهیه میشود را ببینید. میز و صندلیها دیگر میز و صندلیهای اول انقلاب نیست. سفرهها دیگر آن سفرهها نیست. ریخت و پاشها به قدری است که دل هر کسی را به درد میآورد. اینها همه برای این است که شعارهای انقلاب را جدی نگرفتهایم.»
یکی از اصلیترین خطوط انحرافی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی کنار گذاشتن برنامه اول توسعه و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بود. دولت گامهای شتابانی را بدین سو برداشت تا عملاً با سیاستهای بانک جهانی همسو شود.
تحلیل هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادیاش در آن زمان این بود که با اجرای برنامه اول و تسهیلات خاص برای صادرات، وام و بهره وامها از ارز حاصل از صادرات تأمین میشود؛ ولی به گفته روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، تحلیل اشتباه در قیمت هر بشکه نفت و کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی و همچنین اشتباه در میزان صادرات غیرنفتی، عملاً دست دولت را در پرداخت وامهای خارجی خالی گذاشت و انبوهی از بدهیها را در سال 70 و 71 ایجاد کرد.
سرانجام، پیامدهای تصمیمات اشتباه دو ساله دولت سازندگی، به سوی سفرههای مردم سرازیر شد تا حتی یادگار امام خمینی نیز که در سال آغازین کار دولت، بر این مسأله تأکید دارد که «نباید توقع داشته باشیم همه معضلات فوراً حل شود.» لب به انتقاد از سیاستهای اقتصادی و همچنین وضع موجود بگشاید.
از سیاستهای تکنوکراتهای دولت هاشمی، دعوت از سرمایهداران خارج از کشور برای شرکت دادن آنها در بازسازی کشور بود. این اقدام دولت نیز با واکنش تند یادگار امام مواجه شد. سید احمد در دیدار با اعضای ستاد مراسم ارتحال امام با بیان اینکه «نباید بگذاریم تفکر امام، یاد امام و راه امام فراموش شود.» میگوید:
✳️ وقتی #دولتـسازندگی انتقادات #حاجـاحمدـآقا را مانع توسعه می دانست/
#قسمتـسوم
«دعوت از سرمایهداران فراری رژیم گذشته برای مشارکت در برنامههای اقتصادی دوران سازندگی، شدیداً مغایر با آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و خط امام است. بعضی از آدمهای مستأصل به این نتیجه رسیدهاند که برای چارهاندیشی مشکلات جاری، سرمایهداران فراری بیایند سرمایهگذاری کنند. در صورتی که مشکل ما با سرمایهگذاری چهار تا سرمایهدار خونخوار و فراری و زراندوز حل نمیشود ... پس این همه مصائب مردم ما در طول سیزده سال انقلاب اسلامی برای چه بود؟ شما به چه عنوانی دست از خط روشن و بیابهام امام میکشید و جلسه با لاجوردیها و برخوردارها که همیشه از منفورترین افراد نزد ملت ما هستند، برگزار میکنید؟ آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از شاگردان زنده امام توصیه اکید بر ادامه مبارزه آشتیناپذیر با دشمنان انقلاب و نظام و آمریکای جنایتکار دارند.»
سیاستهای غلط برای اخذ وام از کشورهای بیگانه و عدم پرداخت آن، فشار گرانیها را روز به روز بر مردم میافزاید و تحمل این شرایط برای یادگار امام در حالی سخت و غیرقابل تحمل میشود که میداند تمام این مصیبتها برگرفته از الگوی غربی و پشت پا زدن به تمامی آرمانهای امام روحالله خمینی است. همین امر نیز باعث میشود که در هشتم مرداد سال 70 از فشار شکننده اقتصادی بر مردم بگوید:
«امروز گرانی و کمبود و فشار اقتصادی بر دوش خیل محرومین جامعه به صورت شکنندهای درآمده است و باید عاجلاً چارهای برای آن اندیشید.»
دولت سازندگی تا جایی که توانست مسیر اقتصادی کشور را برای تاخت و تاز سرمایهداران باز گذاشت. مسیری که به تعبیر دولتیها اگر برای رسیدن به اهداف توسعه 15 درصد مردم هم زیر چرخهای اقتصادی له میشدند، مانعی نداشت. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب بارها از شیفتگی دولت سازندگی برای استقبال از مرفهان و سرمایهداران و غفلت از خدمت به محرومان این گونه هشدار داده بودند:
«ما نميخواهيم سازندگي کنيم که نتيجه اين سازندگي يا نتيجه رونق اقتصادي اين باشد که عدهاي از تمکن بيشتري برخوردار شوند و عدهاي فقيرتر شوند. اين به هيچ وجه مورد رضاي الهي و رضاي اسلام و مورد قبول ما نيست.» 1/1/72
در آن دوران به حدی دست سرمایهداران برای وارد آوردن فشار بر طبقه مستضعف باز بود که یادگار امام در چندین سخنرانی نسبت به تداوم این وضعیت شکایت میکند و خواستار برخوردی شدید با سرمایهداران میشود:
«متأسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایهداران بزرگ و کوچک میمکند. بعضیها خیال میکنند به بخش خصوصی بها دادن به معنای آزادی عمل سرمایهداران به شکلی است که هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بکنند.»
هرچند که امروزه اکبر هاشمی رفسنجانی بدون یادآوری خاطرات دوران زمامداریاش، انتقادات شدیدی را نسبت به دولت دهم روا میدارد، ولی بازخوانی بخش کوچکی از تاریخ نشان از وخیمتر بودن اوضاع با الهامگیری از تئوریهای لیبرالیستی -که اصرار زیادی نیز بر اجرای آن وجود داشت- دارد. اوضاعی که در سال 74 به رکورد تاریخی تورم ایران یعنی حدود 50 درصد انجامید.
🔶انتقادات صریحتر سید احمد آقا
سال 1373 ماه عسل وامهای جهانی به پایان میرسد و بار مشکلات تورم بیش از 35 درصد بر دوش مردم سنگینی میکند. حاج سید احمد خمینی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سوم مهر ماه سال 73 در نقدِ سیاست دولت سازندگی مبنی بر بازگشت سرمایهداران بزرگ به کشور و در دست گرفتن نبض اقتصادی کشور میگوید:
«يک عده سرمايهدار زالوصفت به اين بهانه که اقتصاد دولتي مضر است، به حال خود رها شده و به جان اين ملت افتادهاند. کسي منکر اين نيست که اقتصاد دولتي مضراتي دارد، اما به اين بهانه نبايد لجام گسيختگي اقتصاد حاکم شود.»
این فقط نظر حاج احمد آقا نبود. آيتالله مشكيني و آيتالله جنتي از گرانيها و بيعدالتي ابراز نگراني كرده بودند. در خاطرات #علیـلاریجانی رئيس وقت صدا و سيما، واکنش دولت به انتقادات حاج احمد آقا این گونه بیان شده است:
سهشنبه 5 مهر 1373
در اخبار داخلي، موضعگيري و انتقاد شديداللحن حجتالاسلام آقاي حاج سيد احمد خميني خبر مهمي بود.
يكشنبه 10 مهر ماه 1373
عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. موضعگيريهاي اخير عليه سياستهاي دولت، موجب نگراني وزرا شده است ... سخنان منتشره از حجتالاسلام والمسلمين حاج سيداحمدآقا خميني، واكنشهايي در دولت داشت. آنها احساس ميكردند اين فضا مانع توسعه كشور ميشود.»
یکی دیگر از مواردی که مورد انتقاد شدید سید احمد خمینی قرار میگیرد، عدم نقدپذیری و ایجاد خفقان سیاسی توسط دولت سازندگی است که در آن مخالفت با دولت و انتقاد از آن به مخالفت با رهبری و تضعیف نظام تعبیر میشد. وي در موقعيتهاي مختلف خطر عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان را گوشزد ميكند: