eitaa logo
انارهای عاشق رمان
368 دنبال‌کننده
388 عکس
152 ویدیو
32 فایل
🌿🌿 اینجا محلی است برای نشر آثار داستانی اساتید و فارغ التحصیلان «انجمن هنری باغ انار» 🌹نشانی گروه: https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 🔸نمایشگاه انجمن: @ANARSTORY 👤ادمین: @ANARSTORY_ADMIN http://www.6w9.ir/msg/8113423 :ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
صلح امام حسن_۲۰۲۴_۰۹_۰۱_۱۸_۵۶_۴۷_۸۸۱.mp3
4.94M
صلح امام حسن ✨ ✍خانم دادمهر حسن بن علی کجا و معاویه کجا⁉️ 🔷 چه بگویم از مردمی که حتی سجاده از زیر پایش کشیدند ما رو اینجا دنبال کنین⬇️ 🆔@Radio_Taalei
💠 مژده به علاقمندان 🔶 مدرسه عالی فقه و اصول امام حسین علیه السلام، 🔰تحت اشراف آیت الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، برگزار می‌کند: "مدرسه مجازی امام حسین علیه السلام" 🔰 دوره عمومی دانش های حوزوی ( ادبیات عرب، منطق، معارف قرآنی، احکام کاربردی) ✍️ افراد متقاضی، جهت ثبت نام لینک زیر را کلیک کنید: 🌐 https://formafzar.com/form/3k43e 🗓 مهلت ثبت نام: تا 20 شهریور ماه. 🔰شروع کلاس ها : هفته اول مهر ماه. 📌جهت کسب اطلاعات بیشتر به کانال ایتای مدرسه مجازی 🌐https://eitaa.com/majazi_mfih مراجعه نمایید. 🔰مدرسه مجازی امام حسین علیه السلام 🌐@MAJAZI_MFIH
بسم الله الرحمن الرحیم.
❃✿❃✿❃✿❃✿❃❃✿❃✿❃✿❃✿ شروع هر روز با قرآن☑️ باهم تا ختم قرآن صفحه ۵٠ هر روز حداقل یک صفحه قرآن بخوانیم. ثواب قرائت امروز هدیه به تمام پدر و مادرها ☀️ ❁♡❁♡❁♡❁♡❁♡ https://eitaa.com/ANARASHEGH ❁♡❁♡❁♡❁♡❁♡
🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀 🍀🍀 سعی کرد به خودش مسلط باشد. چندتا نفس عمیق کشید. شروع کرد به سرچ. زمان تند می‌گذشت. انگشتانش مثل پیانوزنی ماهر، می‌لغزید رو صفحه‌کلید. آخر سر یک تصویر پیدا کرد که احتمالا بخشی از نقشه‌ی تونل بود. نزدیک بود از خوشحالی جیغ بزند. اگر معجزه وجود داشت، حتما همین لحظه بود. دقیق شد تو نقشه. مثل لانه مورچه بود. شبکه به هم پیوسته تونل‌های چند طبقه. اتاقک‌های نگهبانی. ورودی‌های مخفی. اتاق نگهداری اسلحه. درمانگاه کوچک مثل آنجایی که عبدالله بستری بود. تونل‌های بن‌بست که به نظر برای فریب دادن دشمن ساخته شده بود. اینجا یک شاهکار معماری بود. تصویر را پرینت گرفت. برداشت. رد خون افتاد رو برگه. به دست‌هایش نگاه کرد. خون تو خراش‌های عمیق آن خشک شده بود. الان این موضوع، کمترین اهمیتی نداشت. باید موقعیت مکانی‌اش را پیدا می‌کرد. سخت بود‌. خیلی سخت. هیچ نشانه‌ای وجود نداشت تا بفهمد الان کجای نقشه است. خودکار را برداشت. رو خروجی‌های تونل تیک زد. باید زودتر می‌رفت. الان بود که سر و کله زندانبانانش پیدا شود. نباید رد پا از خودش به جا می‌گذاشت. کلید پاور را زد. کامپیوتر خاموش شد. بلند شد. دور اتاق چرخی زد، شاید وسیله‌ی بدرد بخوری پیدا کند. اگر لباس یا چفیه داشت عالی می‌شد. پیدا نشد. در اتاق را باز کرد. سرش را آورد از اتاق بیرون. موهایش ریخت جلوی چشمش. برگشت. با کش دور مچ آن‌ها را جمع کرد. دوباره سرک کشید. کسی نبود. به تصویر نگاه کرد. کجای این نقشه بود؟ راه افتاد. باید اسلحه پیدا می‌کرد. یا نه، باید راه خروج را می‌یافت. 🖋خاتمی https://eitaa.com/ANARASHEGH 🍀 تماس با ما @Akhatami
بسم الله الرحمن الرحیم.
❃✿❃✿❃✿❃✿❃❃✿❃✿❃✿❃✿ شروع هر روز با قرآن☑️ باهم تا ختم قرآن صفحه ۵١ هر روز حداقل یک صفحه قرآن بخوانیم. ثواب قرائت امروز هدیه به تمام معلم های گرامی ☀️ ❁♡❁♡❁♡❁♡❁♡ https://eitaa.com/ANARASHEGH ❁♡❁♡❁♡❁♡❁♡
🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀🍀 🍀🍀🍀 🍀🍀 تونل با نور کمی روشن بود. روبرو، دالان باریک‌تر می‌شد. قوس سقف هم نزدیکتر بود به زمین. سر خم کرد. به راه افتاد. یک در آهنی زنگ زده، مسیر را بسته بود. تکانش داد. صدای قریچ‌قریچ بلندی کرد. هول کرد. یک لحظه قلبش نزد. خون تو رگهایش منجمد شد. دست و پایش یخ کرد. الان همه خبردار می‌شدند. جای پنهان شدن نبود. خودش را چسباند به دیوار. چند ثانیه تو همان حالت بود. سعی می‌کرد نفس عمیق نکشد تا حرکت شکمش دیده نشود. خبری نشد. نفس عمیقی کشید. احتمالا اینجا بن‌بست بود و گر نه این در را روغن‌کاری می‌کردند. تو نقشه دنبال یک راه فرعی بن‌بست گشت. دوتا مسیر بود. دست گذاشت رو یکی. با خودکار ضربدر زد، یک. مثل تست هوش زمان کودکستان بود. خرگوشی که باید از مسیرهای منحنی خود را به هویج برساند. از آنجا تا اولین خروجی را با خودکار خط کشید. به مسیر بعدی خیره شد. این تونل باریکتر بود.باید دنبال شواهد می‌گشت که کدام مسیر درست است. برگشت. از جلوی اتاق کامپیوتر گذشت. سعی می‌کرد کمترین صدایی ایجاد نکند. مثل یک بالرین رو نوک پا راه می‌رفت. بی صدا همچون شبح. 🖋خاتمی https://eitaa.com/ANARASHEGH 🍀 تماس با ما @Akhatami
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم های نوستالژی روایت فتح با این تفکره که ۵۰ ساله جنگ و تحریم اثری نداره @BisimchiMedia
10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی عراقی از معامله بر سر پذیرایی از زائران امام حسین (ع) در عوض گذشتن از خون فرزند‌ گروهی از زائران در اربعین حسینی به احترام حضرت عباس، موکبی را تخلیه می‌کنند و در پی سرپناه، سر از خانه ای درمی‌آورند، غافل از آنکه صاحبخانه، آن شب با دلی شکسته از امام حسین، حاجتی داشته و از قضا، می‌خواسته پسر همسایه‌اش را به خاطر قتل پسرش قصاص کند. این فیلم رو که عراقی‌ها ساختن ببینید تا متوجه بشید عشق عراقی‌ها به امام حسین(ع) و زوارش تاحدی هست که حاضرشده از خون پسرش بگذره اما زائرها رو از دست نده عجب عشقی عجب اراداتی❤️ 💬 @insta_enghelabi