eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
904 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
160 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن الرحیم انا لله وانا الیه راجعون نه...اشتباه نکن.....درخت، زمینی نیست....آسمانی است......اگرچه در زمین می‌روید ولی آسمانی است.... درخت می‌رود که بهترین باشد......شجره طیبه باشد..... شجره‌ی طیبه‌ای که «اصلها ثابت وفرعها فی السماء»... درخت، با خلقتش «لله» بودنش را می‌نویسد و با رفتنش «الیه» بودنش را امضاء می‌کند.... واین دو درختِ تنومند وباوقار و آن سه نهالِ کوچکِ نازنین، نه اولین مسافرانِ «الیه راجعون‌»اند، ونه آخرینشان...... امید که در زمره‌ی سرفرازترین‌هایشان باشند..... و ما به نشانه‌ی سپاسگزاری از همراهیِ این استادگرامی در باغ انار و تجلیِ شعارِ «مهربانی کنیمِ» ایشان، با قرائتِ سوره‌ی مبارکه‌ی حمد و یازده مرتبه توحید، این بزرگواران را در ادامه‌ی مسیرِ حرکتشان بدرقه می‌کنیم.... و با ۱۴ گل‌واژه‌ی صلوات برای بازماندگانشان طلبِ صبر می‌کنیم..... هر دلِ غمدیده‌ای تمایل به همراهی دارد...... بسم الله.... 🖤
می‌دانید، اولین چیزی که بعد از شنیدن خبر به ذهنم رسید این بود که خوش به حالشان؛ بعد از عرفه از دنیا رفتند، پاک و بی‌گناه. راستش را بخواهید از وقتی خبر را شنیدم، غبطه خوردم به جایگاه اخروی این عزیزانی که خدا را در حالی ملاقات کردند که گناهی نداشتند. چقدر مرگ به من نزدیک است و من برای آن آماده نیستم...چقدر من کوچکم که حواسم نیست مرگ قبل از آمدنش خبرم نمی‌کند...و چقدر من از مرگی که زودتر از توبه خودش را نشان بدهد می‌ترسم...😢 راستش، این خبر را که شنیدم، از ته دلم از خدا خواستم جانم را وقتی بگیرد که از گناهانم توبه کرده باشم؛ دوست دارم من هم مثل خانم بابایی و خانواده‌اش، پاکیزه پذیرفته شوم...آدم‌های خوب قشنگ زندگی می‌کنند و قشنگ می‌میرند، طوری که زندگی و مرگشان، حسرت دیگران را برمی‌انگیزد. خانم بابایی را نمی‌شناختم؛ گذرم به باغشان نیفتاده بود. اما دومین چیزی که بعد از شنیدن خبر این تصادف دلخراش به ذهنم رسید، ابعاد امنیتی این حادثه بود. کافیست نام مرحوم محمدحسین فرج‌نژاد را در اینترنت سرچ کنید تا متوجه منظورم بشوید. به قول استاد واقفی، ایشان یک ژنرال جنگ نرم بودند. جنگ نرم، همانطور که خودش نرم و بی‌سر و صداست، افسرانش هم گمنامند و بی‌صدا از میان ما می‌روند. هنوز هیچ مدرک و شاهد متقنی مبنی بر عمدی بودن این حادثه وجود ندارد؛ اما شاید بهتر باشد این خانواده را شهید بنامیم؛ شهدای جبهه فرهنگ و هنر...🌷 خانم بابایی، اولین بانوی شهید باغ انار بودند...یادتان باشد چراغ شهادت در باغ انار را بانوان روشن کردند و مدال افتخارش را به گردن انداختند... به امید این که روزی، باغ انار هزاران نفر مانند این عزیزان تربیت کند و انقدر موثر باشند که نام اعضای باغ انار برود در لیست ترور موساد...👊 صلواتی به روح بلند این عزیزان تقدیم کنید و کمر همت ببندید که سنگر این فعالان فرهنگی نباید خالی بماند. باید هزارتا مانند آقای فرج‌نژاد و خانم بابایی تربیت بشوند؛ هزاران قلم، هزاران لشگر...هزاران ... ‼️کتاب‌هایتان را بردارید، قلم‌هایتان را هم. نرم‌افزارهای گرافیکی و تدوینتان را با وضو باز کنید. با وضو بخوانید و بنویسید...اصلا بیایید امروز، ثواب هرچه می‌خوانیم و می‌نویسیم و طراحی می‌کنیم را هدیه کنیم به این خانواده شهید... ⚠️⛔️پ.ن: حالا یک صلوات زیبای دیگر هم ختم کنید برای این که شهیده بعدی باشد...نامردید اگر ختم نکنید.🙂
هو الحکیم امشب بر سردَرِ باغ انار،پرچم سیاه نصب کرده‌اند و بر دیوارهایش پارچه‌ی مشکی کشیده‌اند...‌ دودِ اسفند، عطر گلاب و نوای روضه، فضای باغ را عاشورایی کرده‌است... سینیِ خرما مرتب درمیانه‌ی باغ می‌چرخد.... بلندگو خس خسی می‌کند.....صدای محمدحسین پوریانفر در باغ می پیچد: به تو از دور سلام....به سلیمان جهان از طرف مور سلام..... باغ ضجه می‌زند.... ومحمدحسین فرج نژاد بازهم دعای عرفه می‌خواند..... آهای؛ رسانه‌های پلیدصهیونیستی کجائید؟! ..... درکدامین عشرتکده‌تان مستی می‌کنید وپایکوبی؟! .... بیایید که به کوریِ چشمِ کثیفتان، باغ انار باز هم بابایی‌ها دارد.... آهای شراب به دستان! بیایید.....بیایید وببینید که قلمِ همرزمانِ فرج‌نژاد، قلبِ تاریکتان را نشانه رفته است..... بیایید وببینید که درختان باغ انار سینه زنان عازم قدس‌اند و فتحِ قدس را با آرزوی شهادت در دلهای پاکشان عجین کرده‌اند.... بیایید ای شغال‌ها....ای اختاپوس‌ها....ای لاشخورها..... بیایید وببینید.........بیایید..... . 🖤