eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
915 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
نور آقای #امام_زمان، سلام. به یاد شما هستم. می‌دانم یاد من چیزِ داخلِ آدمی نیست. اصلا ارزش گفتن و
نور آقای ، سلامِ دوباره. من لکنت می‌گیرم اینجا. اما علی الله...می‌گویم. من می‌خواستم یک چیزی به شما بگویم. گفتم اگر رودررو شدیم و زبانم قفل شد نشانی اینجا را بدهم و بگویم اینجا حرفم را زده‌ام. حتی اگر این پیام میلیون ها سال قبلش نابود شده باشد شما می‌توانید و می‌دانیدش. من دلم خیلی خون است. حتما شما علت‌هایش را بهتر می‌دانید. من جنس خودم را می‌شناسم. هر میلی‌گرم از روح من می‌تواند چند هزارتُن الماس تولید کند. ولی آقای من دارم خورد و لِه و داغان می‌شوم. نمی‌دانم چرا! 🌕واقعیت اصلا رویم نمی‌شود از شما علتش را بپرسم. یعنی وقت شما بیشتر از اینها ارزش دارد. ولی شنیده‌ام اگر یکهو یک غم عظیمی که خیلی خیلی خیلی داغ است و سوزنده آمده سراغت پس این غم یک ریشه بیرونی دارد. و باز هم شنیده‌ام که ماها به هم وصل هستیم. سرتاسر عالم که جسم است به روح و جان اصلی اش وصل است. ☀️آقای من شنیده‌ام که وقتی شما ناراحت هستید دل ما هم می‌گیرد. آقا من دارم می‌میرم. اینقدر غصه نخور. آقا من همینجوری خواستم با شما صحبت کنم تا کمی از ناراحتی شما کم شود ولی انگار نمی‌شود. نمی‌دانم چکار کنم. کلافگی کودکی را دارم که پدرش تمام هستی اش را دارد از دست می‌دهد و او نه تنها کمکی نمی‌تواند بکند بلکه حتی حرف زدنش هم نوعی نق زدن محسوب می‌شود. 🔥آقای من از خودم می‌ترسم. من آنچه باید می‌شدم نشدم. تمام سلول‌های روح و جسم و هستی من دارد می‌سوزد. من دارم به یک بی نهایتی نگاه می‌کنم که در پیش دارم. من از همه چیز خسته شده‌ام. ❤️آقای شما خودتان به درونی‌ترین زاویه های قلب من اشراف دارید. من تا همینجا هم که آمده‌ام لطف و محبت شما بوده است و خواهد بود. من که یک ذره کوچک هستم مثل دماوند مثل کوه فوجی و مثل ستاره خورشید دارم از حرارت ذوب می‌شوم. یعنی ما داریم ذوب می‌شویم. ماها که همه‌گی به قلب شما وصل هستیم یک طوری‌مان دارد می‌شود. داریم جزغاله می‌شویم. داریم مرگ تدریجی از طریق گداختن روح را تجربه می‌کنیم. نمی‌دانم این درد چیست ولی خیلی جدی و واقعی و سوزاننده است. ❤️اگر امکان دارد به خاطر بی بی دو عالم حضرت مادر سلام‌الله‌علیها...نمی‌دانم ادامه‌اش را چه بنویسم. مثلا بگویم غصه هایتان را بدهید به ما تا سبک شوید...نمی‌دانم. ما همین جوری‌اش در کار خودمان مانده‌ایم. اما چه باک...هل من مزید؟ ❤️آقای علیه السلام خواستم عرض کنم که نه جسم و نه روح قابل عرضی دارم ولی حضور می‌خواهم. حضور در وقت ظهور. من اگر گزافه می‌گویم شما ببخشید. من معلوم نیست فردایم را ببینم و شما یارانی خواهید داشت چون کوه و حکومتی که نمونه‌اش در تاریخ نبوده. من باید در این حکومت باشم. این باید از جنس التماس است. از جنس خواهش. از جنس اضطرار. امّن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء... 😭آقای من شنیده‌ام که همه‌چیز به دست شما حل می‌شود و ما باید همه کارهایمان را بگذاریم زمین و برای آمدن شما شرایط را فراهم کنیم. ولی ای پدر ما، ای بزرگ ما، ای همه چیز ما! ما چگونه برای حکومتی به این عظمت مقدمه چینی کنیم؟ ما مثل کودکانی هستیم که اگر برای روز پدر هم بخواهیم هدیه‌ای تهیه کنیم هیچ از خودمان نداریم. ما همه بچه شیعه ها از شما درخواست می‌کنیم که دست‌مان را پر کنید. ما هیچ نداریم. هیچ. خود شما می‌دانید که چقدر وضعمان خراب است. ما اصلا در اسفل السافلین درجات هستی هستیم. اصلا درک و شعورمان نمی‌رسد که باید چه بگیریم از شما. ❤️آقای چشم های محبین شما دارد سپید می‌شود. هرچه لازم است از شما بخواهیم که این گرفتاری ها حل شود شما خودتان به ما مرحمت کنید. باور کنید ما می‌دانیم که تمام راه‌ها بن بست است. آقای ما دعا کنید برای ما. آقای ما، ما داریم می‌میریم. ما داریم می‌سوزیم. ❤️يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ❤️ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ.❤️ ❤️آقا جان من مطمئنم لحظه دیدار هیچ حرفی نمی‌توانم بزنم جز یک سلام. حالا این حرفها بین خودمان باشد...ولی آن روز که همدیگر را می‌بینیم نگذار خیلی خجالت بکشم. نگذار مثل مار به خودم بپیچم...مرا سریع بغل کن و غم‌هایم را پاک کن. باشد؟! قربان شما. اسماعیل. ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 @ANARLAND
نور ما مرید حیدریم. ما فرزندان فاتح خیبریم. ما وارث چادر زهراییم. ما سینه‌هایمان چون عباس شیرافکن است. ما یل ایل هستیم. جهان به زودی شیربچه های علی را خواهد دید که درهای قلعه های مجازی را می‌کنند. با همین گوشی‌ها. با همین هشتگ‌ و تشتک‌تان را خواهیم پراند. اصلا نوبت به هشتگ و نخواهد رسید.