💡نور
سوال: چرا روی متن های ما نظر داده نمیشود؟
جواب: نوشتن خودش موفقیت است. همین که مینویسید آفرین دارد. برای بقیه اش باید توی دوره شرکت کنید. معمولاً نوشتن یادداشت و گزارش و متن ادبی و... نیاز به نظر مخاطب ندارد. چون گزارش نیاز به آمار و اطلاعات دارد که باید از اینترنت گرفته شود یا از نزدیک دیده شود که خب مخاطب اطلاعاتش کامل نیست...متن ادبی هم از دل برمیآید و نمیشود مدام ویرایشش کرد و بد از دوبار سه بار ویرایش اون بکری اولیهاش از بین میرود. یادداشت هم نهایتا غلطهای املایی اش را باید بگیریم و ویراستش کنیم و اگر بخواهیم ایرادی بگیریم باید به فکر پشت یادداشت ایراد بگیریم... مثلا یک نفر که دارد از فلان فعل حمایت می کند و ما میگوییم شما این یادداشتت کلا به درد عمهات میخورد.
ولی اگر علاقهمند به نوشتن رمان هستید باید ابتدا از جهان زیسته فربهای برخوردار شوید. که سوژه هایتان تکراری نباشد. که بتوانید راحت از انبار مواد خامتان محصول تولید کنید. که روحتان حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر روحتان حرفی ندارد که خب هیچی...بنشینید و به در نگاه کنید...شما هیچ شما نگاه.
باید پیرنگ بنویسید که خب معمولا اسمش را هم نشنیدهاید.
باید شخصیت پردازی کنید. باید عناصر داستانی را کامل بشناسید. نقطه اوج، کشمکش، گره، گرهگشایی، هدف، مسئله و ضد قهرمان و ...که خب معمولا نمی شناسید. البته خیلی کار سختی نیست. یکدور توی نت جسنجو کنید نتایج خوبی به دست خواهید آورد.
⚖️باید قواعد ژانر را تا حدی بدانید.
🍚باید اجمالا بدانید مکاتب ادبی چی هستند و فرقشان با تهدیگ ماکارونی چیست.
اینها حداقل چیزهایی است که باید بدانید برای اینکه تازه متن تان قابلیت نقد پیدا کند. یعنی وقتی که مثلا گفته میشود لحنتان داستانی نیست دوباره از اول باید توضیح دهیم که لحن چیست و ...که البته توی نت هست. همینجا در باغ انار هم بارها گفته شده. نیاز دارد کمی جستجو کنید و وقت بگذارید و رمانهای خوب بخوانید.
اگر با همه اینها باز هم دوست دارید که رمانتان خوانده شود که خب معمولا دارد خوانده میشود و بازخورد هم معمولا وجود دارد.
شاید بپرسید که پس ما بدون اینکه از اساتید و باغبانان نظر بگیریم چطوری پیشرفت کنیم؟
جواب👇
خب در دورههای خصوصی شرکت کنید. مگر شما برای یاد گرفتن یک تخصص مثلا نرم افزار هلو یا نوسا یا زبان انگلیسی توی دوره شرکت نمیکنید. خب این هم همان است. خیلی مسائل اصلا در شلوغی گروه های عمومی قابل طرح نیست. باید یک گروه کوچکی تشکیل شود و حول مسائل مختلف بحث شود.
جواب دوم👇
اصلا داستاننویسی که خودش نتواند کار خوب و بد را بفهمد که نمی تواند کار خوب تولید کند. شاید بپرسید ما هنوز دو کلمه هم نمی توانیم بنویسیم چجوری فرق کار خوب و بد را بفهمیم...جواب👇
با خواندن کارهای خوب سلیقهتان را شکل دهید. رمانهای کلاسیک شما را از سموم رمانهای زرد می رهاند.
به پیر به پیغمبر کار ضعیف نخوانید. کار ضعیف قلمتان را آبکی میکند. بعضی از نویسندهها هنگام نوشتن رمانشان اصلا متن غبر داستانی نمیخوانند. چه برسد به این کارهای آبکی مابکی...چه برسد به خواندن آثار نوقلمان عزیز و شمبس کمبلی.
نکته خیلی مهم
نوشتن یا ننوشتن شما برای هیچکس اهمیتی ندارد. باور کنید.😉 هرکسی که برای دیگران می نویسد و با یک غوره سردیاش میکند و یا یک مویز گرمیاش نه تنها در نویسندگی بلکه در جاهای دیگه زندگی اش هم بیچاره خواهد شد. اگر کسی به خاطر اینکه متنش دیده نشده نوشتن را ترک کند هیچ اتفاقی برای بقیه نخواهد افتاد. پس اگر نوشتن یا هرکار دیگر برایتان مهم است خیلی جدی پیگیریاش کنید. و اگر مهم نیست خیلی جدی ترکش کنید. اگر هم سرگردان هستید که معمولا سرگردان هستید یک کار را جدی ادامه دهید که سر سال به نتیجه خواهد رسید. و اگر ده کار را بگذارید جلوتان و هروز با تعارف به شب رسد هیچ فایده ای نخواهد داشت.
🦷نوشتن باید از سر درد باشد. مثل درد دندان. کسی که درد دارد مدام دارد داد میزند. مدام دارد مینویسد. اصلا ننوشتن محال است برایش. حالا فرض کنید یک نفر به خاطر اینکه کممحلی شده نوشتن را کنار بگذارد. این کجا و آن کجا. چون هیچکس بازخورد نداد پس من هم نمینویسم. به جهندم سیاه😂. باور کنید بهترین کارها را مثل پنیر زیر پا میاندازند در این جشنواره های روشنفکرانه...فقط به خاطر اینکه یک آیه قرآن در رمان آورده طرف...خب بشین بنویس دیگه دختر. این همه خرجت کردم. روسری گفتی بخر خریدم. مانتو خواستی. جهیزیه خواستی خریدم😭.بشین بنویس دیگه بچه جان.
اصلا هرکس رمانشو بنویسه شوهرش میدهم. و پسرها هم زنشان میدهم.😏 خب شلوغ نکنید...برای همه شوهر و زن موجود است. فقط چون ارز ترجیحی رو برداشتیم شوهر رو دیگه به خانواده داماد نمیدیم مستقیم میدیم به خانواده عروس💑
#نوشتن
#ادبیات
#تلاش
#کارضعیفنخوانید
#خستهنشوید
#مدامبنویسید
#تمرین
#واقفی