💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
ز رفتن تو من از عمر بی نصیب شدم سفر تو کردی و من در جهان غریب شدم «محت
کاربر نورای جان:
می روم آهسته تا زیر درختان چنار
داخل دریای غم با عطر ناب انتظار
یا تو روزی مرهم ِشبهای تارم میشوی
یا به قلبم میزند زخم جدیدی روزگار
زهر تلخ روزگاری تا به کی زجرم دهی
ای که هستی علت بی خوابی شبهای تار
گشته ام صحرا به صحرا در پی ات با درد و رنج
تا که شاید من ببینم روی ماهت سایه وار
ای امید زندگی مانند قوی سربه ریز
عاقبت زیبا و رعنا پر زدی از این دیار
من از آن هرم نفسهایت چنان گشتم ملول"۱"
بی تو آن چای قجر نوشم روم بالای دار
رفتی و چشمان من را دوختی بر در چنان
رفتنت اتش زده بر خرمن و این انتظار
یک شبی مجنون شدم دنبال تو گشتم ولی
باز هم یک سوز تازه باز کرده بی قرار
می جهد از زخم کهنه خون مژگانم ولی
یک ستاره در میان اسمان و لاله زار
می نویسم زخم دل را روی کاغذ پاره ای
می کشم نعش خودم را روی آن سنگ مزار
نعش خود را می کشم با خستگی بر روی دوش
تا که شاید مرهمی یابم در این شبهای تار
#نورا
#دلخوشی
#تمرین
#داستانی_از_دل_شعر2
۱"ملول دلتنگ"