eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
917 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
تا سرش را به سمت تخت آخر برگرداند، بهتش زد. - بابا ... اشک از صورت دوده ای اش جاری شد. دستان دکتر شل شد. - بابا زود زخم هایم را ببند. باید بروم انتقام مادر و مادربزرگ را بگیرم. ✍ زینب قاسمی
حاخام اسرائیلی:« اینجا سرزمین موعود ماست.» اسیر فلسطینی پوزخند زد. .
حاخام اسرائیلی:« اینجا سرزمین موعود ماست.» صدای سوت موشک می‌آید. می‌دود و به پناهگاه می‌رود. .
حاخام اسرائیلی:« اینجا سرزمین موعود ماست.» سید حسن نصرالله:« من بر اساس شرایط منطقه و اتفاقات پیش رو، مطمئنم که خودم در مسجدالاقصی نماز خواهم خواند.» .
_متاسفم عزیزم، آب نداریم! +من آب نمی‌خوام، مامانمو می‌خوام! کاربر نورالزهرا
_مگه زدن بیمارستان تو جنگ ممنوع نبود؟! +برای آدما آره. ولی اونا مگه آدمن؟ کاربر نورالزهرا
_اون نوزادای بی‌گناه چرا باید کشته بشن؟! +چون همونا وقتی بزرگ بشن جلوی ما می‌ایستن! کاربر نورالزهرا
خنده بر هردرد بی درمان دواست... گمان کنم این ضرب المثل به گوشش رسیده که باصدای موشک‌باران می‌خندد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرآن بخوان کودک من، قرآن بخوان. میان ویرانه‌ها، بعد از شبی ترسناک و وهم انگیز، بعد از شنیدن غرش هواپیماهای جنگنده، بعد از اینکه در ثانیه‌ای خانه‌ات پودر شد، قرآن بخوان. قرآن بخوان تا کلام خدا آرامت کند. وقتی حکام عرب، دم از عرق عربی می‌زنند ولی با شیطان رقص شمشیر می‌کنند، قرآن بخوان. تو به جای دل بستن به آنها که شب‌ها را در آغوش پرستوهای صهیونیست، صبح می‌کنند و روزها از ترس آتویی که پیش آنها دارند، خفه خون گرفته اند، قرآن بخوان. قرآن بخوان و از خداوند متعال، کمک بگیر، چون دنیا، حتی خانه خراب شدن شما را محکوم نمی‌کنند. از خدا بخواه تا به منجی دستور ظهور بدهد. دلها همه خون است. شیر بچه‌های حیدر، سلاح به دست، دندان برهم می‌سایند و منتظر یک اشاره اند. فردایی که دور نیست با شعار یا لثارت الحسین، مثل طوفان، سرزمین‌ها را پشت سر می‌گذارند و توی قدس فرود می‌آیند تا در دنیایی بدون ظلم و بی‌عدالتی، پشت سر مولایشان نماز بخوانند. امروز در ویرانه‌های خانه‌ات، این آیات را بخوان . اما به‌زودی در مسجدالاقصی خواهی خواند:« ان الارض یرثها عبادی الصالحون.» .
«روایت خاک» وجب به وجب زمین، شخم خورده است. انگار خاک سرزمین زیتون را با بیل‌هایی غول پیکر زیر و رو کرده اند. در آسمان خبری از پرستوهای مهاجر نیست؛ به جایش موشک‌هایی با برند کشورهای خون‌آشام پی‌درپی صفحهٔ آسمان را می‌شکافند. با هر صدای مهیب، دودی سفید به آسمانِ شب زبانه می‌کشد و قطعه دیگری از زمینِ فاقد سکنه به خاک و خون کشیده می‌شود. عقل از سنگ‌دلی این ابلیسکان حیران می‌شود. هر چند امید به نرم شدن سنگ وجود دارد اما گویی جنس قلبشان از آتش شیطان است. فلسطین، مهد زیتون، آن سرزمین سرسبز و آباد، حال به کربلایی مجسم می‌ماند که حرمله‌ها با کمال قساوت قلب، علی اصغرها را به صلابه می‌کشند. می‌گویم مگر گناهشان چیست؟ پاسخ می‌دهند بزرگ‌ترین گناهشان همین معصومیتشان است. قلب چرکین رئیسمان ابلیس به قربانی کردن فرشته‌های پاک و کوچکی چون کودکان سنگ نیاز دارد. ترسوهای صهیونیستی مانند موش‌هایی سیاه و نفرت‌انگیز حتی از نوزادان فلسطینی هم واهمه دارند. مبادا که در آینده‌ای نزدیک در مقابلشان مانند شیرهایی قدرتمند قد علم کنند. در فلسطین کودکان خیلی زود بزرگ می‌شوند. بچه‌ای پنج ساله بیشتر از انسانی بالغ عمق درد را چشیده و مفهوم مرگ چونان تیغی تیز و برنده به جانِ قلب کوچکش فرو رفته است. ای خاک غزه! روایت کن که چه بر سر کودکانت آوردند. بگو که چگونه تاب آوردی نظارهٔ مادری را که عروسک دخترک شهیدش را در آغوش می‌فشرد. روایت کن از پدری که چگونه فرزند کفن پیچش را می‌بوسید و می‌بویید. بگو چگونه دیدن چنین صحنه هایی را تاب آوردی و فرو نریختی؟ می‌پرسی معجون عشق و ایمان با آدمیزاد چه می‌کند؟ می‌گویم مردم فلسطین را به نظاره بنشین و پاسخت را دریاب! غیرت، شجاعت، مردانگی، ایمان و عشق را از آن دلیرانی بیاموز که تا جان در بدن دارند پای میهنشان، فلسطین می‌ایستند. انعکاس نور ایمان و امید را در قلب‌های زلالشان می‌بینی؟ آیا نشنیده‌ای که خالقشان وعدهٔ یاری به آن‌ها را داده؟ پس ای کودک‌ِسنگ، بایست و پایداری کن که ظهور نزدیک است!