https://eitaa.com/joinchat/3605921901Cdc7818a208
لینک را حتما برای کسانی که پیج و کانال دارند بفرستید تا از این طرح ها توی فضای مجازی استفاده کنند.
#صلواتی ❤️😎
#گزارش
#نوشتن
#روزنگار
حضرت موسی وقتی در بیابان گیر افتاده بود گفته بود خدایا من به هرچه که بدهی به آن نیاز دارم و خداوند از همه چیز بهترینهایش را به او داد.
هر چه در درخواستت کلیشه کنی کم خواسته ای...
بخواهید؛ شب قدر است.
برای دیگران هم بخواهید که به خودتان هم بدهند و حسابی دشت کنید.
فقط یادتان نرود ابدیت در پیش دارید؛ هر چه برای آنجا بیشتر بخواهید چیزهای ماناتر بیشتری دارید.
#000213
هدایت شده از حیدر جهان کهن (پیاده)
موضع رهبری در قبال برجام واضح بود و هست:
*موافقت مشروط با مصوبه مجلس و شورای عالی امنیت ملی در قالب نامهی معروف رهبری*
*چرا موافقت؟*
چون مجلس عصاره ملت هستند و رهبری به نظر نمایندگان مردم و نهادهای قانونی(#شورای_عالی_امنیت_ملی) احترام گذاشتند.
علاوه بر این رهبری ارزش تجربهی این ماجرا را برای عموم ملت و سیاسیون بالا میدانستند، چون *برخلاف نظر رهبری اغلب ما به مذاکره خوشبین بودیم* و اگر رهبری اجازه #مذاکره نمیدادند به عمق اشتباه خود پی نمیبردیم و احتمالا اشتباهات بزرگتری مرتکب میشدیم.
*چرا مشروط؟*
چون رهبری برجام را به آن شکل ناقص و خسارتبار میدانستند.
*عملکرد دولت و نتیجه نهایی:*
شرایط و #خطوط_قرمز_رهبری به اذعان وزیر خارجه رعایت نشد و *«تقریبا هیچ»* چیز عاید ایران نشد.
*هزینه ها:*
-عقب افتادن #صنعت_هسته_ای و بازرسی های ویرانگر #آژانس از صنایع ایران
-محدود شدن فعالیت های ایران در #نطنز و افزایش آسیب پذیری ایران
-اخراج و فراری دادن دانشمندان هسته ای به اداره آب و فاضلاب و خارج از کشور
-اکسید کردن ذخایر اورانیوم غنی شده
-از دست دادن ذخیره آب سنگین
-بتن ریزی قلب رآکتور اراک و تحقیر دانشمندان و ملت ایران
-شکسته شدن ابهت ایران به عنوان نماد #مقاومت در برابر قلدری زورگویان
-خسارت به فناوریهای هسته ای و مردم مانند رادیوداروها و بیماران نیازمند به آن
و...
*عملکرد #صداوسیما :*
تمجید و تعریف یک طرفه از #برجام و تیم دولت و ممنوع التصویر کردن منتقدین دولت
پ.ن: «تقریبا هیچ» تعبیر رئیس بانک مرکزی وقت دولت روحانی در مورد دستاوردهای برجام است.
اینستاگرام
@heydarjahankohan
سلام و نور و نامزد.
🔹🔹
#مهم
در گروه باغ انار دو روز در هفته رو می خوایم اختصاص بدیم به روزهای انتخاباتی....نظر یا برنامه ای دارید براش؟
مثلا سه شنبه و چهارشنبه ها
یا شنبه و یکشنبه
یا...
بخش دوم
هرهفته یک موضوع و دعوت از یک کارشناس... #پیشنهاد کارشناس باتقوا با شما. پولم نمیدیم😎
از فعالان انتخاباتی استقبال می کنیم بدون دعوت کردن و طرفداری از نامزد خاص مباحث مهم انتخاباتی رو برای جمع زیادی از نویسندگان باغ انار مطرح کنند...
مثلا
#روشنگری
#بصیرت_افزایی
#هدایتگری
#سواد_رسانه
و ...
تاکید دوباره...فضای بحث نباید برود به سمت #نامزدبازی 🙄 فقط روشنگری
اگر کسی می خواد مدیریت این دو روز درهفته رو داشته باشه به بنده یک عدد پیام بدهد. اجرکم عند الله.
@evaghefi
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
https://eitaa.com/joinchat/1045823571Cf996759856
کتابخانه باغ انار
هیس!
انارها اینجا در حال مطالعه اند.
هدایت شده از طاهره قاسمی 🇯🇴
بفرمائید بزرگواران
اگر ثبت نام کردید اطلاع بدید
و اینکه برنامه زندگی پس از زندگی تجربه ی آن دنیا را داشتن شبکه ی چهار ساعت شیش و نیم عصر واقعا آموزنده است حتما شده یک بار تماشا کنید
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
بفرمائید بزرگواران اگر ثبت نام کردید اطلاع بدید و اینکه برنامه زندگی پس از زندگی تجربه ی آن دنیا ر
اگر دین ندارید هم لااقل از دید داستانی می توانید این برنامه را نگاه کنید و آزاده باشید.
شدیدا سوژه بخش است و انسان را یومنون بالغیب بار می آورد...
دیگه سفارش نکنم.
یا حی
AUD-20210504-WA0022.mp3
1.82M
پیشنهاد ویژه ایت الله فاطمی نیا برای امشب👌👌👌
دستورالعملی مهم از آیت الله فاطمی نیا برای امشب
یک سوره واقعه+ یک سوره توحید + هفت مرتبه یا الله
هرچی میخواهید بخواهید امشب .. در این ذکر سرّی است که نمیتوانم بگویم ...!!
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان🔴🔴🔴
هدایت شده از به هوای سیل
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷
سوال:❓ملائکه در شب قدر کجا نازل میشوند؟
همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت .
اون استاد سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت :
🍃آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده ؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است ؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت ان وقت به ازدواج نیست . نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده….
انا انزلناه فی لیلة القدر .
یعنی اول شب شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده . دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر .
لیلة القدر خیر من الف شهر
تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم
من کل امر
سلام هی حتی مطلع الفجر .
«انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد . اما در معرفی شب قدر میگوید «تنزل» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند .
«الملائکه» یعنی «کل ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «کل »میدهد . «الروح» همان رئیس ملائکه است در ان شب همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که همه دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند ؟
هر سال ؟ همه ؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین ؟
یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست !
سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ منزل علیه کیست؟ به کجا میایند ؟
برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند ؟
«من کل امر .»
یعنی چه ؟
یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز . این امر امر تکوینی است یعنی هر موجودی .
از این جا باید فهمید کجا میآیند؟
«من کل امر .»
«امر» چیست ؟
این امر دو جای دیگر در قرآن آمده:
یکی «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون»
و دیگری «ائمة یهدون بامرنا .»
علامه طباطبایی از اولی این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد امر تکوینی . و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فصل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را .
و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . ....
عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه *ولی عصر* ارواحنا فداه هستند. اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دست او برسد . شب شب اوست. یعنی چی ؟
یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی .
هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است .
مردم! بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید .
بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟!
این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه گم شده تو امام است چه بفهمی چه نفهمی .
یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است .
شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد .
استاد میگفت :
حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا . شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته
این اهمیت و ارزش قران را می رساند .
نکند همه عالم از دیو و دد تا فرشته و جبرئیل متوجه او باشند و من و تو متوجه جای دیگر !
معقول نیست خلف است محال است سلام کنی و او جواب ندهد .
در تاریخ سراغ نداری سائلی دست پیش امام دراز کند و دست خالی برگردد زبان حال و قال شما این باشد :
_..... یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین ....._
🤲 اَللّٰهُمَّـ ؏َجِّلْ لِوَلیِّڪَ الْفَرَج 🤲
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
از همگی تون التماس دعای شدید و زیاد دارم...
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
از همگی تون التماس دعای شدید و زیاد دارم...
🌷🌷🌷❤️
سلام و نور و صاحب الزمان علیه السلام...
اگر دروازه قلبمون❤️ رو بتونیم امشب وصل کنیم به قلبِ❤️ مهدیِ فاطمه و قطبِ عالمِ امکان بازی باخته رو بُردیم....وگرنه اگر همه عالم رو داشته باشیم و امشب نتونیم راهی به قلبِ حضرت صاحب علیه السلام پیدا کنیم مفلوکِ همه عالم خواهیم بود...
همه چیز و همه چیز امشب دعا برای وصال و ظهور و رسیدنِ اون وقت معلوم است...یادتون نره ها...
توی اون نقطه اوجِ حالتون و حس رهایی دعای ناب و خاص تون این باشه👇
❤️اللهم عجل لولیک الفرج🇮🇷
اناری ها همدیگه رو دعا کنید. هرچی گناهکارتر باشید بهتر می تونید دلِ خدا رو به دست بیارید پس نا امید نباشید...دیگه از ما گفتن بود.
✅ خلق پوستر «اربعینیها؛ فاتحان قدس» در یزد
🔹 پوستر «اربعینیها؛ فاتحان قدس» اثر امید کُردی به همت حوزه هنری یزد تولید و منتشر شد.
https://artyazd.ir/fa/pages/News-detail/139003/
#آزادی قدس نزدیک است
@artyazd
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
هدایت شده از سرچشمه نور
یاالله
🔵برگزاری بیست وهفتمین کنفرانس درسرچشمه نور
🔸️تحلیل قالب کتاب کمدی انسانی
🔹️زمان شروع: امشب ساعت ۲۱
منتظرتان هستیم.
https://eitaa.com/joinchat/1614741592C64fca83486
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#باغنار #پارت27 _اِ بچهها اونجا رو نگاه کنید. یکی داره دنبالمون میدوئه. دخترمحی نگاهی به پایین ان
#باغنار
#پارت28
همگی به طرف بانو شبنم دویدند. سپس دیدند که وی روی زمین دراز کشیده و چشمانش را بسته و دارد تند تند نفس میکشد. احف با دیدن این صحنه گفت:
_حتماً روزه بهشون فشار آورده.
بانو ایرجی گفت:
_اصلاً روزهای در کار نیست که بهش فشار بیاره.
_پس احتمالاً گرما زده شده.
بانو ایرجی بطری آبِ دخترمحی را گرفت و روی صورت بانو شبنم ریخت. بانو شبنم هم پس از لحظاتی چشمانش را باز کرد و کمی آرام گرفت. سپس از حالت درازکِش بلند شد و نشست و خطاب به احف گفت:
_شما چهجوری این همه راه رو اومدید؟ من که مُردَم و زنده شدم تا برسم اینجا.
احف جواب داد:
_اولاً شما به دلیل حمل بارتون سختی کشیدید؛ وگرنه اینجا مسیرش خیلی خوب و همواره. دوماً من خیلی راحت رسیدم اینجا. چون با فِراری اومدم.
بعد از شنیدن اسم فِراری، چشمهای همگی گرد شد که بانو سیاه تیری گفت:
_من با وَنَم نتونستم بیام اینجا. بعد شما چهجوری با فِراری اومدید؟
سپس بانو احد چشمانش را ریز کرد و گفت:
_اینا رو ولش کنید. سوال من اینه که شما اصلاً با کدوم پول فِراری خریدید؟ نکنه استاد واقفی قبل فوتشون، باغی، تشکیلاتی، چیزی به نامِتون کرده. درست نمیگم؟
احف پس از شنیدن نظر اعضا، سرش را به نشانهی تاسف تکان داد و گفت:
_چقدر آدم رو قضاوت میکنید. بابا فِراری من اینه.
احف با دستش سمت راست را نشان داد و گفت:
_فِراری بیا بیرون.
همگی به اطراف نگاه کردند و منتظر بودند که خبری از فِراری نشد. سپس احف انگشتان دو دستش را زیر زبانش بُرد و یک سوت بلند زد که ناگهان یک خر سفید و خوشگل از پشت بوته و سبزهها ظاهر شد و به طرف احف آمد. احف با دیدن خر، با دستش آن را نشان داد و لبخندی زد و گفت:
_معرفی میکنم. دوست با وفا و نانازِ من، فِراری.
همگی با دیدن فِراری دهانشان باز مانده بود که ناگهان بانو شبنم به علی پارسائیان گفت:
_دهنت رو ببند علی جان. این دفعه اگه پشه بپره گلوت، دیگه عزرائیل اَمونِت نمیدهها.
علی پارسائیان دهانش را بست که بانو کمالالدینی گفت:
_ایشون فِراری هستن؟
احف جواب داد:
_بله. ایشون فِراری، مدل نود، بی خط و خَش، مجهز به رینگ نعل و روکش پشم و همچنین صدای عرعر بلبلی که دزدگیریِ واسه خودش.
_که اینطور! مبارکتون باشه.
_ممنون. قابلی نداره.
_سپاس. صاحبش لازم داره.
سپس دخترمحی پرسید:
_شما با این اومدید اینجا؟
احف سرش را به نشانهی تایید تکان داد که بانو رایا دستانش را بالا برد و به آسمان نگاه کرد و گفت:
_خدایا من را از همنشینی با کسانی که زود قضاوت میکنند، نجات بده.
همگی یکصدا "آمین" گفتند که بَبَف خطاب به بانو رایا گفت:
_ببع ببع ببع. بع ببع ببع بع بع بع بع؟
بانو رایا با تعجب به احف گفت:
_چی میگن ایشون؟
احف جواب داد:
_میگه خیلی زحمت کشیدید که تا اینجا اومدید. فقط چرا یه خبر ندادید؟
بانو رایا لبخندی زد و جواب داد:
_واسه چی باید خبر میدادیم عزیزم؟
_بع بع بع بع ببع ببع ببع.
احف ترجمه کرد:
_میگه اگه زودتر خبر میدادید، نهاری، شامی، چیزی براتون درست میکردم.
بانو رایا یک "الهی" گفت و آغوشش را باز کرد و ببف به سمتش رفت که دخترمحی دهانش را نزدیک گوش بانو شبنم کرد و گفت:
_فکر کنم ببف آشپز گوسفنداس. مثل احد خودمون که آشپز باغ اناره.
بانو شبنم لبش را گَزید و یک گاز از کلوچهاش زد که ناگهان کلوچه در گلویش گیر کرد و به سرفه افتاد. دخترمحی چند بار به پشت بانو شبنم زد و سپس چشم غرهای به علی پارسائیان رفت و گفت:
_بفرما. اگه شما آبمیوَش رو به بهانهی فشار خون پایین نمیخوردید، الان شبنمی یه قلوپ ازش میخورد تا نپره گلوش.
علی پارسائیان آب دهانش را قورت داد و گفت:
_عذر میخوام، ولی دست خودم نبود. انشاءالله در اولین فرصت، از مسجد محلمون تَهدیگ خاشخاشی براشون میارم.
چشمان بانو شبنم با شنیدن اسم تَهدیگ خاشخاشی، برقی زد که بانو نوجوان انقلابی گفت:
_جناب احف، این گوسفنده چرا به من گیر داده؟ همش داره دور و بَرَم میپِلِکه.
احف خواست جواب بدهد که دخترمحی گفت:
_حتماً عاشقت شده و میخواد بیاد خواستگاریت.
سپس به دنبال حرفش قهقههای زد که همگی با اخم به او نگاه کردند. پس از ساکت شدن دخترمحی، احف خطاب به بانو نوجوان انقلابی گفت:
_ایشون تازه مرحلهی کودکی رو پشت سر گذاشته و داره وارد مرحلهی نوجوانی میشه. به خاطر همین با شما که بخشی از اسمتون نوجوانه، میخواد دوست بشه.
نوجوان انقلابی با حرص لبانش را گاز گرفت که بانو سرباز فاطمی گفت:
_اون گوسفنده نوجوانه، درست. این گوسفنده دیگه چرا به من چسبیده؟
احف با لبخند جواب داد:
_ایشون هم از سازمان نظام وظیفه اومدن دنبالش و قراره به زودی سرباز بشه. به خاطر همین اومده پیش شما که تجربه کسب کنه.
همگی از اینکه میان یه گله گوسفند آدمنما بودند، داشتند شاخ در میآوردند که استاد مجاهد گفت:
_خب عزیزان، نظرتون چیه همینجا ادامهی مبحث که دیالوگ بود رو شروع کنیم...؟
#پایان_پارت28
#اَشَد
#14000216
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دشت6
١٦ اردیبهشت ۱۴۰۰
شب بیست و چهارم رمضان المبارک
⸤ آوینۍعزیز ⸣
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344