💠 اطلاعیه
🔰 همان طور که نرم افزار کتابخوان طاقچه ، قسمتی به نام طاقچه بی نهایت دارد که می توانید با عضویت ماهانه یا چندماهه در آن کتابهای مختلفی را بدون خریدن ، مطالعه کنید ، جدیدا نرم افزار کتابخوان فیدیبو هم قسمتی به نام فیدی پلاس راه انداخته که میتواند کتابهای زیادی را بدون خریدن و فقط با پرداخت حق عضویت بخوانید.
👈 فیدیبو یک تخفیف فوق العاده را تا ساعت 24 امشب قرار داده که با کد تخفیف fp70 می توانید اشتراک 6 ماهه آن را با 70 درصد تحفیف بخرید که حدودا 36 هزار تومان می شود که بسیار بسیار عالیست ، در این 6 ماه شما می توانید کتابهای محتلفی با موضوعات مختلف را بدون خریدن و فقط با پرداخت همین حق عضویت شش ماهه بخوانید. مهلت تحفیف تا ساعت 24 امشب است.
👌 ابتدا اپلیکیشن " فیدیبو " را دانلود کنید ، سپس وارد شوید ، و در قسمت گزینه های پایین نوار ، گزینه فیدی پلاس را انتخاب کنید و حق عضویت شش ماهه را خریدار کنید.
✅ از خوبی های فیدیبو این است که هم نسبت به طاقچه کتابهای بیشتری دارد و هم اینکه برخی کتابها که در طاقچه باید حتما خریداری شوند ، در فیدیبو پلاس و با پرداخت همان حق عضویت ، نیازی به خریدن نیست.
حتما استفاده کنید و خواهشا به دیگر دوستان کتابخوان خود هم هدیه دهید ، مخصوصا در این اوضاع گرانی کتاب فرصتی عالی هست
البته من خودم استفاده نکردم و اطلاع ندارم چجوریِ. صرفا جهت اطلاع و ترویج و مطالعه و از این حرفها.
هدایت شده از زهرا
☆ستاره☆
رخت وخوابم روی پشتبام پهن میکنم. درونش دراز میکشم. با درخشش تیزی، دستم را مقابل چشمانم میگیرم. لای انگشت هایم را باز میکنم؛ تا دید راحت تر شود. بعد از گذشت چند ثانیه دستم را پایین میآورم.
به دریای ستارگان آسمان نگاه میاندازم.
نگاهم به ستاره درخشان رو به رو قفل میشد. چشمک میزند. درخشش نمایان تر میشود؛
دقیق تر روی ستاره درخشان زوم میشوم. چشمانم تا آخرین درجه گرد میشوند. حرکت میکند! تا به خودم میآیم، دستم به پیشانی خورده و آخم بلند شده.
آخر ستاره درخشان و در حال حرکت، که نمیشود، جز اینکه چراغ هواپیما باشد.
#خطدادن_به_خطخطیها3
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
قطره
وضو می گیرم ،اماده خواندن قرآن می شوم .
قرآن که تمام می شود .می بوسمش .وبا احترام می گذارمش روی طاقچه.
چراغ ها را خاموش می کنم.مجدد روی بچه ها پتو می کشم .می بوسمشان و از خدا می خواهم مراقب بچه هایم باشد تا خواب خوب ببینند.
به طرف اتاقم می روم .روی تخت می نشینم .
اسپری گلاب را برمی دارم وروی صورتم اسپری می کنم .بعد با چند ضربه وماساژ به صورت .به سمت تخت پاهایم را دراز می کنم .موهایم را به یک طرف می ریزم وبا آرامش حاصل از عطر گلاب چشمانم را با لبخند لبانم می بندم...
قطره های گلاب آرام آرام جذب پوست صورتم می شوند ..ومن هم آرام آرام به خواب می روم.
شب ها وقتی من خواب هستم ..این قطره ها خیلی ساکت واروم وبا کیفیت کار می کنند...هنوز چشمانم خیلی گرم خواب نشده ..بوی گلاب را نه تنها من بلکه اشیای داخل اتاق استمشام می کنند.
...خواب آرام آرام تمام وجودم را فراگرفته...حس بویایی من آرام تر می شود...گلاب سرعت خواب مرا بیشتر کرده..
قطره ها وقتی متوجه می شوند من کاملا خوابم رفته...
آرام آرام جذب پوستم می شوند...من خواب هستم .....بعضی هایشان سر خوردند و روی موهای سرم ریخته شده اند...موهای من عطر گلاب گرفته اند ...این قطره ها آرام باهم حرف می زنند ...وانقدر گرم صحبت می شوند که متوجه نمی شوند کی خوابشان رفته وکاملا خشک شده اند....
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
تخم مرغ
تخم مرغ از اول غذای حاضری ایرانی ها بود...
یه مدتی قیمتش بالا کشید ...
همیشه هرجا هروقت حرف از کیک های پف کرده و کوکوهای خوب درآمده است...نام تخم مرغ می درخشد...
بچه که بودیم دائی ام یک مرغ و خروس تو حیاط خونه مادربزرگم نگهداری می کرد .
وقت هایی که تخم می داشتن می رفتیم واز زیرشان تخم مرغ برمی داشتیم وشب ها املت درست می کردیم.یا مادربزرگم آنها رو به کوکو می زد و همه خاله ودایی ها رو جمع می کرد.
این مرغ بیچاره هم زبون بسته شب بازیچه دخترخاله ها وپسرخاله ها بود..
یک روز به دائی ام گفتم :بیا واین تخم مرغ را از زیر این مرغ بیچاره یکبار هم که شده برندار !
من دلم می خواهد جوجه شدنش را ببینم!
دائی من هم که منو خیلی دوست داشت قبول کرد!
خیلی صبر کردیم...تا این خانم مرغه کارش تمام شود واز روی تخمش بلند شود...من سعی می کردم شبها خونه مادربزرگم بخوابم تا هروقت این جوجه سرازتخم برآورد من نظاره گر باشم.
دائی ام گفت :امروز ،فردا هست که جوجه سر از تخم در بیاورد!
صبح شد وما صبحانه را که تمام کردیم..
دائی ام داد زد ...بدو بدو بیا ...سریع دویدم توحیاط..
صحنه جالبی بود....این جوجه تمام تلاششو می کرد از تخم دربیاد!
جالب اصلا مادرش وپدرش هیچ کمکی برای بیرون آمدنش نکردند.
جوجه زشت ما هم بیرون آمد وصدای جیک جیک خونه مادربزرگم پر کرد..
از اون روز تا مدتها صبح ها وشب ها خونه مادربزرگ من صدای جیک جیک پخش می شد.که من حاضر نبودم اون لحظات با هیچیز عوض کنم.
یا سالباً قمَرَ السَّماءِ جَمالَهُ!
-------------------
ای بُرده به تاراج جمالِ ماه را!
🌟ترکیب:
یا: حرف ندا
سالبا: منادی شبه مضاف
قمر: مفعول به سالب
السماء: م. الیه
جماله: بدل اشتمال از قمر
#ابن_حمدیس
#نحو_کاربردی
@ANARSTORY
https://eitaa.com/joinchat/3737649200C929d332cc9
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1198.mp3
12.76M
🎙بر گودی گلوی تو من بوسه می زنم...
🔻روضه #امام_حسین(ع)
⏱#بیش_از_ده_دقیقه | 16:17
👤کربلایی سید #مهدی_حسینی
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
#روضهنار ⏰#شب بیستوششم #روضه
♥️ @ANARSTORY
@RozeKhanegee
Labbayk-Ya-Hosein.mp3
2.4M
🖤🥀
از حبیب و حر و زهیر و جَوْن و بُرَیْر و مسلم بخوان...
🎤مهدی سلحشور
#امام_حسین #اربعین #کربلا
#روضهنار ⏰#شب بیستوششم #مداحی
♥️ @ANARSTORY
http://eitaa.com/istadegi