شهید سید محمد اعتصامی نام پدر: سید باقر تاریخ تولد: 1345 محل تولد: رهنان شغل: محصل یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 62/12/16 محل شهادت: جزیزه مجنون زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: شهید در سال 1345 در شهر رهنان متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی پا به عرصه مدرسه گذاشت و تا دوم راهنمایی تحصیل کرد، در این زمان انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود. وی در تظاهرات شرکت فعال داشت. در کتابخانه و جلسات قرآن شرکت می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف بسیج عازم بلوچستان شد و پس از 6 ماه خدمت در آنجا به شهر خود مراجعت کرد. پس از مدتی عازم جبهه های جنگ شد و چندین ماه در جبهه ها بود و در چند عملیات شرکت کرد تا اینکه در عملیات پیروزمندانه ی خیبر در جزیره ی مجنون در تاریخ 62/12/16 به شهادت رسید. جلوه هایی از شهید: شهید در دوران زندگی خود نسبت به همه دلسوز بود. در جلسات قرآن و نماز جماعت شرکت فعال داشت. با خلق و خوی خوش با مردم رفتار می کرد و درباره ی کمک کردن به تهدستان و مستضعفان تاکید بسیار داشت. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)

شهید: من به آقایانی که نسبت به جنگ بی تفاوت هستند می گویم که شما روزی مرگتان فرا می رسد چه بهتر که در راه خدا کشته شوید و در قیامت این قدر مسئولیت گردنتان نباشد و در پیش روی رسول خدا و ائمه اطهار شرمسار نباشید. گلبرگ های خاطره: شهید از سلاله ی پاک رسول خدا (ص) و نوگلی از تبار شهیدان بود. در کلیه ی تظاهرات شرکت می نمود و فعالیت های انقلابی داشت. #شهیدانه #هر_روز_با_شهدا منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)

۱۲روز تا ۲۲بهمن #روز_شمار_۲۲_بهمن

🎬 داداش میزاشتی سگ گازت بگیره سالم تر بودی 😅😂😂 @ARMED_FORCES_IRAN

⁂ خیلی غیر مستقیم 😂 منم خبرروهمیطور غیرمستقیم میگم😃😄😁 @ARMED_FORCES_IRAN

فاتحه خوندن فقط این 😂😂😂😂 @ARMED_FORCES_IRAN

@ARMED_FORCES_IRAN 😃😄😁

سردار شهید محمد زاهدی نام پدر: تقی تاریخ تولد: 1344 محل تولد: رهنان شغل: محصل –  فرمانده گردان امام رضا (ع) یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 65/10/5 محل شهادت: ام الرصاص زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: محمدزاهدی، فرزند تقی و بتول ترکان، در سال 1344 در شهر اصفهان چشم به جهان گشود.  مادرش بتول ترکان درباره نامگذاری او این چنین می گوید:« قبل از تولد ایشان پدرش در خواب می بیند سید بزرگواری کودکی را به دست او می دهند و می گویند: این محمد پسر توست. چندی بعد محمد پا به عرصة وجود می گذارد و بنا به خوابی که پدرش دیده بود نام محمد را برای او برمی گزینند.» محمد پدر و مادرش را بسیار دوست می داشت و احترام زیادی برای آنان قائل بود.  فعال و پرچنب و جوش بود و بیشتر وقت ها با پدرش به صحرا می رفت و او را در کارهای کشاورزی یاری می نمود. تقریباً 7 ساله بود که وارد دبستان مودت رهنان شد. او در انجام تکالیف کوشا بود و از استعداد خوبی نیز برخوردار بود. محمد در امر تحصیل خواهر و برادرهای کوچکترش را یاری می کرد. وی از همان کودکی با مهر و محبت بود . همرزم ایشان، سعید جعفری، در این باره گفته اند:« او از همان کودکی دوست داشت با بچه ها رابطه ی صمیمانه ای داشته باشد.» ایشان چون در خانواده مذهبی پرورش یافته بود فرایض دینی را قبل از تکلیف به خوبی انجام می داد. #شهیدانه #هر_روز_با_شهدا منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)

#ایران_قوی😎✌️🏿 #شکوه #گردان_برخط @ARMED_FORCES_IRAN