eitaa logo
آوین •🇮🇷•
1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
422 ویدیو
9 فایل
آویـــــــــــــن به ڪردی یعنے عشــــــــق و به فارسۍ یعنے زلآل و پاڪ بِسمِ الرَّبِ عِشق هاٰے زُلال و پاک ° ° آوین ( ڪانالموڹ ) : @AVIN_A313 ° ° کپی؟! حلاله رفیق :) ° ° تولدمون : ۱۴۰۲/۴/۲۰ ° ° آیدی جهت تبادل: @Keynaz_A
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم تقدیم‌به‌ساحت‌مقدس‌حضرت‌زینب(س) ........ محمد بود 😍 واااااااااای محمدم 😍😍😍 به زهرا گفتم:زهرا بابات اومد 😍 زهرا پرید توی هوا 😍 هردو خیلی ذوق کرده بودیم 😍 محمد گفت:خانم درو باز نمیکنی؟شوهر خوشتیپت پشت دره 😄 گفتم:چرا قربونت برم بیا تو 😍 چادرم را سرم کردم واز پله ها پایین رفتم 😍 واااااااااای محمدم 😍 خدااااااااااااااااایاااااااااااااااااا شکرت 🤲🏻 😍 محمد آمده بود 😍 وسط حیاط رسیدم 😍 واقعا محمد بود 😍 چند قدم با محمد فاصله داشتم 😍 افتادم 😍 محمد رسید به من 😍 کنارم نشست وگفت:خوبی خانم؟😄 گفتم:ازین بهتر نمیشم 😆 زهرا هم از بالای پله ها مارا تماشا می‌کرد 😍 دوید سمت محمد 😍 نمی‌دانستم باید چکار کنم 😍 گفت:وسط این گرما مارو وسط حیاط نگهداشتی؟ 🤔 گفتم:نه عزیزم برو تو 😍 نهار فسنجان بار گذاشتم 😍 همانی که همه مرد ها دوست دارند 😍 خصوصا محمد 😍 گفتم:چی شد برگشتی؟😍 گفت:ماموریت لغو شد 😐 گفتم:چرا؟🤔 گفت:نه مثل اینکه واقعا از اومدنم ناراحتی 😂میخوای برم 😂 گفتم:محمد اذیت نکن 😞چشمامو نمیبینی 😞 گفت:چیه 😂 چشمات داره برق میزنه 🤩 به آینه نگاه کردم 👀 واقعا چشم هایم برق میزد 🤩 گفتم:زهرا شاهده چقدر گریه کردم 😞 زهرا گفت:آره من شاهدم تازه مامانشم شاهده 😜 یادم رفت 🙊😱 مادرمــــ❤️ــــ 😱 زنگ زدم به مادرم🤭 جواب نداد 😨 در خانه زنگ زدند 🔔 مادرمــــــــ وپدرم بودند ☺️ در راباز کردم و گفتم:بفرمایید ☺️ مادرمـــ❤️ـــــ تند تند پله هارا بالا می آمد😰 دودستم را دوطرف در گذاشته بودم 🙂 محمد سرش را از بالای دستم بیرون آورد ☺️ مادرمـــ❤️ـــــ دست به کمرش گذاشت و گفت:دختر منو گذاشتی سر کار؟ 😠 سکته کردم 😑 گفتم:سلام قربونت برم ☺️نه مامان این آقا مارو گذاشته سر کار 😂 محمد گفت:سلام مادر 😓شرمنده 😔ماموریت لغو شد 😪 مادرمــــ❤️ــــ گفت:اگه بدونی زینب از اول صبح که رفتی چقدر گریه کرده 😐 سرخ شدم ☺️ محمد نگاهم کرد 👀 دستی به چشم هایم کشید و گفت:زینب واقعا اینقدر گریه کردی؟ 🙁 شرمنده شدم 😞 گفتم:ببخشید محمد جان ولی نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم 😭 گفت:من راضی نیستم تو بخاطر من اینقدر گریه کنی 😊 سرم را پایین انداختم 😞 نویسنده ✍🏻‌: