eitaa logo
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
1.4هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
76 فایل
❀بـ‌سـ‌م رب ایـ‌سـ‌ٺادھ ھا❀ آوین مدیا ؛ ادامه دهنده مڪتب آوینے.. 🎬🎤 مرجع اختصاصی برای «ایـ‌سـ‌ٺادھ» ها..✌️🌹 مدیر: (تبادل و...) @Dokht_Avini_83 کانال ناشناس: https://eitaa.com/AVINMEDIA_majhool
مشاهده در ایتا
دانلود
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
#مســـیر_عشـــق_5❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 با اخم ممنونی گفتم و تا اومدم درو ببندم ، محکم
❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 بعد از ۲ تا کلاس دیگه با زهرا به سمت خونه‌شون رفتیم . قرار بود فردا برم شهر خودمون و خداروشکر دیگه کلاس های آموزشیم توی این دانشگاه تموم‌ شده بود . از این‌که دیگه با نقیبی قرار نیست تو یه کلاس باشم خوشحال بودم و با خودم گفتم حالا یه مدتی هم خونمون هستن و بعدش میرن . تو آشپزخونه پیش مامان زهرا بودم که زهرا اومد تو و گوشیشو به سمتم گرفت ، + مهسا مامانت زنگ‌زده می‌خواد باهات صحبت کنه گوشی رو ازش گرفتم از آشپزخونه بیرون رفتم - سلام مامان قشنگم چطوری؟ + سلام به روی ماهت عزیزم خودت خوبی بعد احوال پرسی کوتاهی مامان گفت : + راستی مهسا زنگ زدم بگم آقا محمدم قراره فردا صبح بیاد ، پدرتم موافقت کرد. - چیییییی؟! وای نه مامان اصلا فکرشم نکن ، خودم میام. + یعنی چی خودم میام؟ دختر دیوونه شدی؟ - مامان من معذبم ، تازه با اونم نمی‌تونم کنار بیام. + پس با پدرت حرف بزن ؛ دیگه من کاری نمی‌تونم بکنم فهمیدم بحث کردن کاملاً بی‌فایده است و بابا هرچی بگه رو حرفش میمونه . . . بعد از نماز دیگه خوابم نبرد و تصمیم گرفتم وسایلم رو جمع کنم . ساعت نزدیک ۸ بود که گوشیم زنگ خورد - بله؟ + سلاممم مهسا خانوم . صبح شما بخیر😄 یعنی اگه یه درصدم قبول کرده بودم با این بیام دیگه پشیمون شدم چند ثانیه ای مکث کردم و جواب دادم - بفرمایید؟ + اگه زحمتی نیس لطف کن آدرس بفرست بیام دنبالت😇 فقط به گفتن : (پیامک میکنم) اکتفا کردم و تماس و قطع کردم . حالم از این مفرد حرف زدناش بهم میخورد آدرس و براش پیامک کردم و وسایلمو تا پایین بردم . با صدای بوق ماشین از زهرا و مامانش تشکر و خداحافظی کردم و رفتم بیرون . نفس عمیقی کشیدم و با بسم الله سوار ماشین شدم که دوباره نیشش اندازه غار علیصدر وا شد ای کاش میتونستم همینجا دندوناشو بریزم تو حلقش دیگه نتونه دهنشو وا کنه😤 چشم غره ای بهش رفتم و سرمو برگردوندم سمت شیشه - میل ندارید راه بیوفتید؟! - بله بله چراکه نه😃 بعد از رسیدن تشکری سرسری کردم و منتظر واکنشش نموندم وسایلمو گرفتم و تند تند رفتم بالا که بعلههههه هنوز استراحت نکرده فهمیدم مادر گرامی زحمت کشیدن شامم خانواده آقای نقیبی رو دعوت کردن🙂💔 ولی بعد از یکم فکر کردن چیزی تو ذهنم جرقه زد...😈 ادامــہ دارد...🕊 @istafan🎬