3⃣ با توجه به اسنادی که از تحرکات مالی برخی ثروتمندان بزرگ بعدی ایران در زمان جنگ جهانی دوم موجود است، احتمالاً باید اسنادی باشد که بتواند اطلاعات دقیقتری دربارهٔ «حاج علینقی کاشانی» و شرکایش، و سازوکار عملیات مالی ایشان، به دست دهد و یادداشتهای عینالسلطنه را مستند و کامل کند.
4⃣ #حاج_علینقی_کاشانی در سالهای پسین میکوشید، مانند سایر ثروتمندان بزرگ از این قماش، آنگونه که هم در ایران و هم در غرب مرسوم است، برای خود #وجاهت کسب کند. به این دلیل، زمانی که به ثروت انبوه رسید، «کار خیر» نیز میکرد و به علمای بزرگ وقت، مانند مرحوم آيتاللهالعظمی بروجردی، «وجوهاتی» میداد. ورّاث مادی و معنویِ اینگونه ثروتمندان معمولاً فقط این بخش از شخصیت ایشان را برجسته میکنند و دربارهٔ منشاء و سازوکار #کسب_ثروت خاندان خود سکوت میکنند!
چهارم :
1⃣ سرگذشت #حاج_علینقی_کاشانی ما را به نتایجی شگفت میرساند.
2⃣ این تأمل نشان میدهد که بخش مهمی از تحولات ایران از سال ۱۳۸۴ تا امروز، در دوران صعود #محمود_احمدینژاد و سپس انتقال دولت به #حسن_روحانی، توسط افرادی رقم خورده که به منطقهٔ کشت پنبهٔ فوق تعلق دارند؛ همان اراضی بین آرادان و سُرخه که بهخاطر آن حاج علینقی کاشانی، با حمایت رضا شاه و کمک حاج میرزا آقا فامیلی، کارخانهٔ خود را برای تبدیل پنبه به نخ احداث کرد. (بنگرید به تصویر منطقهٔ فوق در انتهای همین نوشته)
3⃣ محمود احمدینژاد اصالتاً از طایفه #صباغیان_سنگسر مهاجر به #آرادان است. حسن روحانی از جانب پدر از طایفه #فریدون_سنگسر (مهاجر به #سرخه) و از جانب مادر از طایفهٔ #پیوندی_سنگسر است. «حاج علینقی کاشانی» نیز پدربزرگ (مادری) #محمدجواد_ظریف است.
4⃣ قبلاً و در یادداشت یکشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۸، نوشتم:
📝 «در سالهای ۱۳۲۸- ۱۳۲۹ که دایرهٔ جغرافیاییِ ستاد ارتش اولین مجلدات «فرهنگ جغرافیایی ایران» را منتشر کرد، «سُرخه» روستایی بود با ۴۰۰۰ نفر سکنه از توابع بخش مرکزی شهرستان سمنان در استان دوم، و «آرادان» روستایی بود در نزدیکی سرخه با ۲۵۰۳ نفر سکنه از توابع بخش گرمسار شهرستان دماوند استان مرکزی.
📝 آن زمان برای هیچکس قابل تصور نبود که در آیندهٔ دور از دو خانوادهٔ ساکن این دو روستا، که هر دو اصالتاً از طوایف شبان #سنگسر (مهدیشهر) بودند، دو تن به مدت ۱۶ سال پیاپی زمام دولت ایران را بهدست خواهند گرفت و بر اقتصاد (و سیاست) ایران بزرگترین تأثیرات را خواهند گذارد.»
توضیحات تکمیلی :
1⃣ در یادداشت فوق در پی اثبات #بهائی_بودن «حاج علینقی کاشانی» نبودم بلکه یافتههای خود را درباره جایگاه حیرتانگیز منطقهٔ «آرادان - سُرخه - سنگسر» در تحولات اخیر ایران، از سال ۱۳۸۴ تا امروز (دولتهای محمود احمدینژاد و حسن روحانی)، بیان کردم.
2⃣ یادداشت فوق فقط نشان میدهد که #حاج_علینقی_کاشانی با کانون مالی- سیاسی معینی ارتباط و شراکت داشته که در منطقهٔ سمنان نفوذ فراوان داشت و، اگر «میر علینقی کاشانی» ذکر شده در یادداشت ۲۵ ذیحجه ۱۳۳۰ ق / ۱۴ آذر ۱۲۹۱ ش. عینالسلطنه همان «حاج علینقی کاشانی» باشد، این ارتباطات بسیار قدیمی بوده.
3⃣ آنچه فرضیهٔ یکی بودنِ «حاج علینقی کاشانی» سال ۱۳۲۴ ش. و «میر علینقی کاشانی» سال ۱۲۹۱ ش. را تقویت میکند نامهای است به محمد مسعود، منتشره در روزنامهٔ مرد امروز (شماره ۶۰، مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۲۵، ص۷)، از فردی با نام مستعار «ب. ب.» که در آن حاج علینقی کاشانی را «حاج میر علینقی کاشانی» خوانده و مسعود را به رشوهگیری و سکوت دربارهٔ او متهم کرده. این نامه نشان میدهد که حاج علینقی کاشانی به «میر علینقی کاشانی» نیز مشهور بوده.
4⃣ در روزنامهٔ خاطرات عینالسلطنه فرد دیگری بهنام «حاج علینقی کاشانی» دیده میشود که در یادداشت یکشنبه، ۲۴ ربیعالثانی ۱۳۲۴ ق / ۱۷ ژوئن ۱۹۰۶ م. از او با عنوان «مرحوم حاج علینقی کاشانی» یاد شده یعنی در سال پایانی سلطنت مظفرالدین شاه مرحوم بوده. عینالسلطنه درباره این حاج علینقی کاشانی مینویسد:
📝 «این کاروانسراها را تا مشهد مقدس همه را مرحوم حاجی علینقی کاشانی تعمیر کرده. خدایش رحمت کند، بسیار زحمت کشیده و مصارف کرده است.» (روزنامهٔ خاطرات عینالسلطنه، ج۲، صص ۱۶۵۱- ۱۶۵۲)
5⃣ از حاج علینقی کاشانی فوقالذکر موقوفاتی بر جا است که فهرست آن در سال ۱۳۰۱ ق / ۱۸۸۳ م.، ده سال قبل از قتل ناصرالدینشاه، منتشر شده با مشخصات زیر: صورت موقوفات حاج علینقی کاشانی، تهران: ۱۳۰۱ ق، دارالطباعه سید آقا میر باقر رازی. روشن است که این حاج علینقی کاشانی را نباید با حاج میر علینقی کاشانی، که در سال ۱۳۲۵ ش. زنده بود، یکی دانست.
✍ استاد عبدالله شهبازی