☑️ عزاداری و لطمه زنی و خاک بر سر ریختن ایرانیان در مرگ پیروز (شخصیت مشهور شاهنامه و از شاهان ایرانی) بر اساس شاهنامه ی فردوسی همه گوشت بازو بدندان بکند/همى ریخت بر تخت خاک نژند سپاهى و شهرى ز ایران بدرد/زن و مرد و کودک همى مویه کرد همه کنده موى و همه خسته روى/همه شاه جوى و همه راه جو 📚 فردوسی، ابوالقاسم (متوفای 416 هـ)، شاهنامه، ج8، ص17، چاپ مسکو. ✅ @masaf_ofogh

🔸روحانی؛ صاحب نظریه درس مذاکره از کربلا: "اگر در مجالس عزای امام حسین‌علیه‌السلام سخنران و مداح بخواهد، حادثه عاشورا را در خدمت خود و جناح خود قرار دهد، این موضوع خیانت به اباعبدالله‌الحسین‌علیه‌السلام است." 🔺الهی هرکس چنین خیانتی به سید‌الشهداء‌علیه‌السلام کرده، مثل یزید، خوار، ذلیل و ملعون گردد. ✅ گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

#توییت_گشت ♦️پاسخ سردبیر خبرگزاری میزان(خبرگزاری رسمی قوه قضائیه) به توییت علی مطهری: فردِ غیر مسئول هم به سحر خدایاری نگفته به شش ماه حبس محکوم شده‌ای بلکه گفته اگر جرمی برای شما احراز شود حداکثر مجازات آن ۶ ماه حبس است ✅ گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

⭕️ سخنرانی آتشین «هاشم الحیدری» معاون فرهنگی حشدالشعبی در شب عاشورا #خبری_در_راه_است ✅ گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

✍توییت 👤 #علیرضا_پورمسعود 💢واژه ی جدیدی در علوم سیاسی توسط پروفسور پاکدل خلق شد #فعالین_معدنی وقتی یک مشت بی سواد که حتی تفاوت ساده ترین واژه ها را نمی دانند می شوند مرجع فکری جامعه ، نتیجه ی آن بازی با احساسات و تحمیق مردم. مجیدجان دلبندم #فعالین_مدنی نه #معدنی آنْدِرسْتَنْد؟ #دختر_آبی #دختر_اوشگول ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

✏️ پاسخ به شبهه ی رابطه ی نسبی امام حسین (علیه السلام) و یزید علیه لعنة الله (شبهه ی اسلام ستیزان) 🌐 واحد ادیان، فرق و قومیت های جنبش مصاف (افق) ✅ @masaf_ofogh

🎥سلسله کلیپ های تحلیلی 💢 #پروژه_نقب 🔺قسمت هفتم 👤 #علیرضا_پورمسعود ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

🎥سلسله کلیپ های تحلیلی 💢 #پروژه_نقب 🔺قسمت هشتم 👤 #علیرضا_پورمسعود ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

✍توییت 👤 #علیرضا_پورمسعود 💢گردن زدن یکی از سرکرده های #فعالین_معدنی توسط یکی از مزدوران جمهوری اسلامی از پروفسور پاکدل و دیگر سلبریتی های بیسواد تقاضاداریم هرچه سریع تر به این مورد رسیدگی و در کنار دفاع از #فعالین_معدنی از فعالین آلی هم حمایت کنند #دختر_اوشگول #فعالین_معدنی ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

👤حسین قاسمی پژوهشگر تاریخ معاصر انقلاب در یک مطلب ارسالی پیرامون فیلم منتشر شده از دادگاه متهمان ترور شهید اسدالله لاجوردی نوشت: ✍بخش اول از سه مطلب ارسالی یکی از اعضا و همراهان کانال ⭕️ابهام های یک ترور ۱- علی اصغر غضنفرنژاد، در آبان ۱۳۷۵، زمانی که در مهران مشغول خدمت سربازی بود، به دلایل خانوادگی و مشکلات شخصی، از محل خدمت خود فرار کرده و با پای پیاده از مرز کشور خارج شده و توسط استخبارات عراق بازداشت می شود. او پس از دو ماه، توسط استخبارات به سازمان منافقین تحویل داده می شود. 💢آنچه که از اعترافات وی در دادگاه می توان استنباط کرد در طی دو سال در پادگان اشرف آموزش های نظامی و ایدئولوژیک را طی کرده و درنهایت اگر چه هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی را پیش از آن نداشته، برای ترور شهید لاجوردی آماده شده و وارد کشور می شود. 💢آنچه که در ویدئوهای ثبت شده از دادگاه غضنفرنژاد جلب توجه میکند، غضنفرنژاد حتی از ذکر اسم دقیق ارکان سازمان نیز عاجز است و نام دقیق شورای ملی مقاومت را ناقص ذکر می کند. 💢او در دادگاه مدعی است افرادی که به او آموزشهای نظامی و ایدئولوژیک داده اند از ارکان اصلی و کادر مرکزی سازمان بوده اند. 💢او از افرادی مانند بهزاد صفاری و حسین عابدینی از اعضای اصلی شورای ملی مقاومت، بهزاد نظیری، وکیل و نماینده حقوق بشر سازمان در محاکم بین المللی نام میبرد که این نیز محل تردید است که آیا اعضای رده بالای سازمان مشغول آموزش یک منافق تازه وارد شوند. ❓آیا غضنفرنژاد با ذکر نام های شناسنامه دار که برای همگان شناخته شده اند سعی در مخفی ماندن نام های اصلی که به او آموزش داده اند میشود؟ 💢بخشی از ادعاهای او در مورد نحوه‌ی ورود به کشور با سایر اسناد رسمی در تناقض است. در ادعای غضنفرنژاد، او و همدستش با رد شدن از اروندرود وارد کشور شده اند،اما در نامه سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل که در روزنامه کیهان در تاریخ 10 شهریور 1377چاپ شده است، اینگونه آمده است: «نیروهای عراقی آنها را تا پست نگهبانی مرزی نصیران همراهی کردند و از آنجا آنها از اطراف پست نگهبانی صالح آباد در استان ایلام به داخل خاک ایران رخنه کردند» آیا ما با یک ردگم کنی هوشمندانه توسط غضنفرنژاد مواجهیم؟ آیا این ادعاهای او برای نهادهای امنیتی ما پذیرفتنی بوده؟ این تناقضات در اسناد و اعترافات را چگونه توجیه میکنیم؟ بخش اول از سه ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm

⭕️ابهامات یک ترور بخش دو از سه ۲- بنا بر اظهارات علی اصغر غضنفرنژاد متهم ردیف اول ترور شهید لاجوردی، وی در تاریخ 28 مرداد 1377 با کمک قاچاقیان بومی، با گذر از اروندرود، به همراه علی اکبر اکبری وارد کشور شده است. 🔺او و همراهش پس از عبور از اروند، با کمک یک عرب به آبادان رفته، سپس به اهواز، ایذه ، اصفهان، گلپایگان، اراک و در نهایت روز یکشنبه به تهران وارد میشوند. آنها تمامی این مسیر را با استفاده از ماشین های عمومی طی میکنند. بلافاصله پس از ورود به تهران، به بازار رفته و براساس کروکی هایی که در اختیار داشتند، مغازه شهید را پیدا میکنند. پس از آن در مسافرخانه ای در خیابان پیروزی ساکن میشوند. اسلحه هایی شامل حداقل دو قبضه کلت، 4 نارنجک، یک قبضه کلاشینکف، دو صداخفه کن و 4 عدد قرص سیانور را در هتل از جاسازی خارج و مسلح میکنند. آنها بلافاصله برای انجام عملیات، مجدد وارد بازار شده و با پرس و جو مغازه شهید لاجوردی را پیدا میکنند. غضنفرنژاد میگوید: "اولش [مغازه] را گم کردیم، اما بازگشتیم و یکی دوبار پرسیدم مغازه کجاست تا دوباره پیدا کردیم. خانم حشمت [از اعضای سازمان که کروکی ها را به آنها داده بود] نام چند سرشناس [بازار] را که در اطراف شهید مغازه داشته اند را به ما داده بود که با استفاده از نام آنها مغازه شهید لاجوردی را پید کردیم. بلاخره پس از پرسجو چرخیدن در بازار مغازه را پیدا کردیم." سپس میگوید: "... براساس آموزشهایی که دیده بودیم از مغازه روبرویی روسری خریدیم. از صاحب مغازه مکان مغازه شهید را پرسیدیم و پس از اطمینان تیراندازی را شروع کردیم." 💢آنها در نهایت حوالی ظهر دوشنبه، 1 شهریور 1377 با شلیک پیاپی گلوله، شهید لاجوردی و شهید اصغر رئیس اسماعیلی را به شهادت رساندند. 💢پس از آن، غضنفرنژاد و همکارش از هم جدا شده و با شلیک های پیاپی هوایی سعی در فرار از مهلکه را دارند که در همین حین نیز غضنفرنژاد فرد سومی (شهید زین العابدین مسعودی) را نیز با شلیک گلوله به شهادت میرساند. 💢درنهایت غضنفرنژاد پس از خروج از بازار در دو مرحله با استفاده از سواری های گذری، خود را به ترمینال جنوب میرساند. با ماشین دربست به قم میرود و از آنجا با همان ماشین به اراک میرود. 💢سپس با یک کامیون گذری به محلات و سپس با یک اتوبوس به اصفهان رفته. با مینی بوس به شهرکرد رفته و در نهایت با تاکسی به اهواز رفته و پس از یک شب ماندن در اهواز خود را به آبادان می رساند. در نهایت در آبادان بازداشت میشود. این اعترافات غضنفرنژاد در دادگاه چند سوال اساسی را در ذهن ایجاد می‌کند. ۱. آیا سازمان برای ترور یکی از سوژه های اصلی خود (شهید لاجوردی) که کینه فراوانی از او دارد دو نیروی خود را بدون پشتیبانی وارد کشور کرده و هیچگونه برنامه ای برای خروج و حفاظت آنها پس از ترور ندارد؟ ۲. آنچه که از اعترافات غضنفرنژاد مشخص است دو تروریست حتی زمان مناسب برای شناسایی موقعیت ترور را نداشته اند. و پس از یافتن مغازه در اولین فرصت دست به ترور زده اند. اما آنچه که باعث میشود با دیده تردید به ماجرا بنگریم حضور سه تن از اصلی ترین مسیولین پرونده انفجار ۸ شهریور در حجره شهید لاجوردی می‌باشد. همین موضوع سبب می‌شود یقین کنیم انتخاب زمان و مکان ترور برعکس ادعای غضنفرنژاد اصلا اتفاقی نبوده و یحتمل حاصل یک برنامه دقیق بوده است. 💢آنچه که به این حدس وزن بیشتری می‌دهد این است که در حالیکه شهید لاجوردی مدتها هیچ مسئولیتی نداشته و در تردد خود از دوچرخه استفاده می‌کرده،ترور ایشان در مسیر های منتهی به منزل یا محل کار به مراتب برای سازمان راحت تر از ترور در بازار و در میان جمعیت بوده است. 💢انتخاب بازار خود گویای این ماجراست که سازمان از ترور در آن شرایط سخت به دنبال هدف بزرگتری بوده ست. بخش دو از سه ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) @A_purm