eitaa logo
آۅیــــ📚ـــݩآ
1.4هزار دنبال‌کننده
783 عکس
99 ویدیو
3 فایل
🌱اینجا دوستانی جمع شده‌اند که تار و پود دوستی‌شان را خواندن و نوشتن در هم تنیده است... رمان در حال انتشار: نقاب هیولا ادمین پاسخگو: @fresh_m_z ادمین تبادل: @Zahpoo1 ما را به دوستانتان معرفی کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3611426957Cb2549f554b
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 ﷽ آردهای تفت داده در الک به چپ و راست سر می‌خورند. با هر ضربه‌ به جداره‌ی چوبی الک، ذره‌های طلایی آرد روی هم سقوط می‌کنند. نجواهای آرامش خبر از طوفان درون می‌دهند:« اللهم صلی علی محمد وآل محمد...یا صابر صبرنی بحق صبرک...» روغن را در ظرف می‌ریزد. باز ذهنش به دادگاه پر می‌کشد. درست زمانی که منشی در حال خواندن کیفرخواست:« متهم آقای حامد الف فرزند رحمان، درطی اختلاف خانوادگی، با مقتول آقای سعید الف، که پسرعمو وشوهرخواهر ایشان هم هست، درگیر شده و با شئ نوک تیز به سر مقتول ضربه زده، که منجر به کشته شدن سعید الف گشته...» آرد را در روغن داغ می‌ریزد، هم می‌زند...« جناب قاضی پس از اعلام مفقود شدن مقتول آقای سعید...متهم اظهار بی اطلاعی کرده، و در جستجو برای یافتن نام برده مشارکت می‌کند. این در حالی‌ست که اهالی محل در همان زمان از بوی تعفن که در محله پیچیده، شکایتی را به شهرداری ارائه کرده، که در بررسی‌های انجام شده معلوم شد...» فکر اینکه سعید را اول کشتند بعد چه بلاهایی برسرش آوردند، قلب هانیه را به درد می‌آورد. اشک‌هایش را با گوشه‌ی شالش پاک می‌کند. محلول شکرو زعفران را به آردها اضافه می‌کند:« سعیده مادر، ظرف‌هارو آماده کن...» شعله را خاموش می‌کند. گلاب را آرام آرام اضافه می‌کند... شیوا گوشه‌ی نیمکت سبز رنگ نشسته است. حیاط بیمارستان مثل همیشه شاهد تردد بیماران و همراهانی نگران است. شیوا خمیازه‌ای می‌کشد. دستانش را از هم باز می‌کند، کش و قوسی به بدن می‌دهد. شخصی آشنا نظرش را جلب می‌کند. با چشمانی گرد شده زمزمه می‌کند:« اینو دیگه کی خبر کرد. غیر ممکنه...نه...یعنی امید؟...» رعنا از پشت شیشه، به مرد آشنایی که سال‌هاست ندیده است زل زده. اکبری در کنارش قرار می‌گیرد:« می‌شناسیش؟» رعنا سرش را به تایید تکان می‌دهد:« اِبی اگزوز!» 🍁 🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🖊به قلم ف.م.رشادی(افسون) ⛔️حق نشر این رمان کاملا متعلق به آویناست! هرگونه کپی و ارسال بدون ذکر منبع ممنوع و حرام است و پیگرد قانونی دارد! ✨پارت‌گذاری شنبه تا چهارشنبه حوالی ساعت ۲۲ ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛