🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش دوازدهم: منشأ مشکلات 3
🔺 در قسمت قبل به برخی از مناشئ احتمالی وضعیت موجود پرداختیم و در آخرین مورد، به نقش شخص آیت الله خامنهای رسیدیم و این احتمال را بررسی کردیم که علةالعلل و منشأ اصلی مشکلات کشور، شخص ایشان باشد. آنگاه مسئله را از این جهت که شخص ایشان از مدیریت اینچنینی خود بهدنبال منافع شخصی باشند بررسی نمودیم و گفتیم که اشتباهبودن چنین حرفی با اندک مطالعه و تأملی دانسته میشود.
موضوع قسمت فعلی، توانایی ایشان برای مدیریت است.
⁉️ اشکال این است که اصلا قبولداریم که آیت الله خامنهای انسانی پاکدست است و از تصمیمات خود بهدنبال منافع شخصی نیست؛ اما چه کسی گفته که ایشان تخصص رهبری دارد؟ اتفاقا بهخاطر عدم تخصص ایشان است که وضعیت کشور بدینجا رسیده و این همه مشکلات داریم!
✅ در پاسخ به این پرسش میتوان اقلا در ده قسمت سخنگفت!
✔️ میتوان یکبهیک اقدامات ایشان را بررسی کرد و آن را با معیارهای رهبری تطبیقداد.
✔️ میتوان از جنبههای معنوی و نصرت الهی حرفزد.
✔️ میتوان کارآمدیهای تصمیمات ایشان را برجستهکرد.
✔️ میتوان به نقش واقعی رهبری در اسلام پرداخت و مسئلۀ رشد اجتماعی در سایۀ ولایت الهی را بهپیشکشید.
✔️ میتوان به راهبردهایی که ایشان در سخنرانیهای خود مطرح فرمودند پرداخت. میتوان به مطالبات برزمینماندۀ ایشان توجهکرد.
✔️ میتوان به جایگاه ولی فقیه در قانون اساسی و حدود اختیارات ایشان پرداخت و توقعاتی که از جایگاه ایشان میرود را تعدیل نمود.
از کدامشان بگویم! ترجیحم بر این است که کل مسئله را به سلسلهمباحثی جداگانه موکولکنم ان شاء الله. تا یار که را خواهد و مهرش به که باشد.
اما اجمالا این را بدانید که دفاعیات بسیار زیادی میشود از شخص ایشان انجامداد. به فعالیت ایشان میتوان در تمامی مواردی که در بالا ذکرشد پرداخت و در همۀ آنها نیز با اتقان کامل و بدون تعصب نظرداد. اما تفصیل این مطالب موجب انحراف بحث فعلی از مسیر اصلی خود میشود. تقاضا دارم که در سلسلهمباحثی که در آینده مطرحخواهدشد، حل این مسئله را پیگیری بفرمایید.
🟥 منشأ احتمالی دیگر، نهادهای زیرنظر رهبری همچون شورای نگهبان، مجمع تشخیص، نهادهای نظامی و امثالها هستند. اما اینها نیز اختیارات کامل اجرایی ندارند و صرفا به بخشی از مسائل میپردازند. البته همۀ آنها با تعامل کامل با دولت و مجلس که برخاسته از آراء مردم هستند رفتارمیکنند و حتی سیاستگذاریهای کلان کشور نیز بدون دخالت دولت و مجلس انجام نمیگیرد. به همین جهت نمیشود این نهادها را مناشئ اصلی مشکلات دانست. اگرچه شاید بیتقصیر هم نباشند، اما مشکل اصلی را اینها بهتنهایی نمیتوانند موجب شوند. حتی نهادهایی همچون ستاد اجرایی فرمان امام که یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی کشور است نیز منشأ مشکلات نیست، زیرا او هم اگر ایرادی داشتهباشد، تابع سیاستگذاریهای کلان و ماحصل آن چیزی است که از نهادهای حکومتی درمیآید و او نیز بهنوبه خود، متاثر از منشأ اصلی مشکلات است؛ همان منشأی که در این نوشتار بهدنبال آنیم.
✳️ ممکن است بپرسید که چرا اصلا به دنبال منشأی واحد و یگانه برای علةالعلل مشکلات میگردید؟! مجموعهای از اینها با هم دخالت دارند. اما پاسخ میدهیم که اگرچه همۀ عوامل باهمدیگر دخالت دارند در ناکارآمدیهای موجود، اما آنگاه که به منشأ اصلی برسیم، خواهید دید که واقعا مشکلات از نقطۀ خاصی آبمیخورد!
👈 پس در قسمت بعد، منتظر نقطۀ نهایی بحث ما باشید تا اصلیترین منشأ مشکلات به نظر قاصر خود را بیانکنیم ان شاء الله.
______________
@Aagahaneh
همچنان این احتمال هست که علیزاده یه سوسیالیست باشه که صرفا با گفتمان انقلاب، دشمن مشترکی بهنام لیبرالیسم داره، اما نه اینکه دوست ما باشه؛ اون صرفا دشمن دشمن ماست شاید.
______________
@Aagahaneh
آینده رو فقط خدا میدونه. صلاح واقعی رو هم فقط خدا میدونه. ما فقط در دایرهٔ داشتهها و وظایف خودمون که در اختیار خودمون هستن مسئولیم. چهبسا خدا بخواد با رقیب اردوغان به ما کمککنه.
در طریقت هرچه آید پیش سالک خیر اوست؛ چه در سلوک فردی و چه در سلوک اجتماعی.
______________
@Aagahaneh
مرزبندی از اصلاحطلب و اصولگرا تغییرکرده. اینقدر در این واژهها ندمید.
مرزبندی حال حضر، انقلابی و غیر انقلابی هست؛ ملاک و معیارش هم طرفداری از لیبرالیسم و سیاستها تعدیلی، و مخالفت با اونه.
لذا هم اصولگرای غیر انقلابی داریم و هم اصلاحطلب انقلابی.
______________
@Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش سیزدهم: منشأ مشکلات 4
🔺 عرضکردیم که کمکاری مسئولان نمیتواند منشأ اصلی مشکلات باشد.
پس چرا با وجود مسئولانی که در حد خود سعی در بهبود شرایط داشتهاند و میتوانستند از مواضع خود در ادارۀ کلان کشور دفاعکنند آن هم در مجامع علمی، مناظرات و در انظار مردم، باز هم مشکلات فراوانی داریم؟
پس گیر کار در جایی دیگر است!
✅ حکایت کشور ما حکایت آن کشاورزی است که میخواست میوۀ استوایی «پاپایا» را در خاک مازندران بکارد. به این مثال توجه و دقتی وافر داشتهباشید تا عمق مطلب را دریابید.
فرضکنید بخواهید میوۀ استوایی پاپایا را در خاک و هوای مازندران بکارید؛ اگر بتوانید بکاریدش، درآمدی بسیار بیشتر از کشت برنج تارم کسبخواهیدکرد! طبیعتا شما از دو حال خارج نیستید؛
1️⃣ یا خود مهندس کشاورزی و متخصص دانش کشاورزی هستید.
2️⃣ یا اینکه کشاورزی ساده هستید و تخصصی در این رابطه ندارید.
⭕️ اگر خودتان متخصص باشید، به دانش خود مراجعه میکنید و آن دانش به شما میگوید که میتوانید کشت پاپایا را در مازندران انجامدهید. البته برخی از اساتید این علم، پژوهشهایی انجامدادهاند که پاپایا در مازندران رشد نمیکند، اما آن اساتید، جریان غالب نیستند و کسانی هستند (مثلا 10% محققان این رشته) که اندیشۀ ایشان در محافل علمی کشاورزی مورد پذیرش نیست. شما هم به احتمال زیاد جزو آن 90% هستید که میگویند بکار!!
⭕️ اگر هم خودتان متخصص نباشید، طبعا باید از مهندسان کشاورزی مشورتبگیرید. فرض کنید از 10 مهندس مشورتمیگیرید. طبیعتا چون شاکلۀ دانش کشاورزی در دانشگاه، تجویزمیکند که پاپایا را بکارید، 9 نفر از این 10 نفر گویند که بکارید! اما شما میکارید و میبینید محصولی بدستنیاوردهاید. همینطور اگر خودتان مهندس کشاورزی باشید، بهاحتمال 90% جزو جریان غالب هستید و کشت پاپایا را انجامدادهاید.
👈👈 توجه کنید که این مطلب صرفا یک مثال است و شاید در واقعیت، هیچ مهندس کشاورزی نباشد که بگوید پاپایا را در مازندران کشتکن!!
⁉️ حال چه میکنید؟ طبیعتا از آن 9 نفر میپرسید که چرا محصولم خرابشد؟ آنها هم میگویند فلان جا را درست آبندادی! سال بعد آبدهی را هم درست انجاممیدهید، اما باز هم محصول درنمیآید. مجددا از آن 9 نفر میپرسید و میگویند فلان کود یا سم را بهدرستی ندادی. باز هم سال بعد کشت پاپایا را انجاممیدهید و باز هم درنمیآید. تا 10 سال به امید درآمدی سرشار، پاپایا میکارید، اما هیچچیزی عایدتان نمیشود.
در این مرحله نتیجهمیگیرید که اگرچه در 10 سال گذشته کار عاقلانهای انجامدادید که به متخصصان فن کشاورزی اعتماد کردید، اما اکنون دیگر زمانش فرارسیده که اعتماد خود را به آن متخصصان کمکنید و به سراغ آن 10% متخصصان کشاورزی بروید که از همان ابتدا میگفتند این ره که تو برای کاشت پاپایا میروی به ترکستان است!
❌❌ مسئلۀ اقتصاد در کشور ما عینا همین مثال پاپایا است. زمانی متخصصان اقتصادی لیبرال که جریان غالب در دانشگاهها را تشکیلمیدادند و هنوز هم میدهند، برای توسعه و رشد بیشتر کشور نسخهپیچی میکردند که باید بانکهای خصوصی را تقویتکنیم، اقتصاد را بهجای مالکیت تعاونی، بهسمت مالکیت خصوصی ببریم (اگرچه خلاف قانون اساسی و سیاستهای ابلاغی رهبری بود) و باید مقولۀ یارانههای پنهان انرژی را اصلاحکنیم. قرار بود رشد و توسعۀ خوبی ایجادشود، اما بیش از 30 سال از شروع حاکمیت این تفکر گذشته و هنوز توسعۀ ایدهآل انجامنشدهاست.
این متخصصان اقتصادی دانشگاهی، بسیاریشان واقعا انسانهای شریفی هستند، منتهی تفکر اقتصادی ایشان همین است. وقتی آن اقتصاددان حزباللهی میگوید برای حل مشکل صنعت، باید اجازهدهیم نرخ بهرۀ بانکی خیلی بالارود، یعنی نظام بانکی ما از اینی که هست هم ربویتر شود! او فکرش پرشده از اینکه تنها راه نجات اقتصاد، ربای بیشتر است، گرچه زیارت اربعین او نیز سرجای خودش است!
ما تا از تربیتیافتگان شرق و بالاخص غرب نجاتپیدانکنیم، وضعمان اصلاح نخواهدشد. همین مسئله را در جریانات دیگر نیز داریم؛ علوم سیاسی و فرهنگ نیز همچنیناند. افرادی قربة الی الله، تیشه به ریشۀ اسلام میزنند چون فکرشان مسموم است.
👈 ان شاء الله در قسمت بعد، بیشتر به این مسئله میپردازیم.
______________
@Aagahaneh
تبریک به پرسپوليس
اما اینکه طرفدار تیمی باشی که امکانات بسیار بیشتری از بقیه داره هنر نیست.
هنر اینه که طرفدار تیمی باشی و در قالب تعاونی در رشد تیمت اثرگذار باشی مثل برخی تیمهای مطرح اسپانیا.
اگرچه فوتبال و طرفداری ازش چیزی به آدم اضافه نمیکنه و نه به درد دنیا میخوره نه آخرت.
https://virasty.com/abizaki/1684460012271532940
______________
@Aagahaneh
مشکل اقتصاد ما با دو چیز حل میشود ان شاء الله:
دلارزدایی از اقتصاد و تقویت ریال
انحلال تفکر کلانمقیاسگرایی
اما کلانمقیاسگرایی مهمترین عاملی است که اقتصاد را از دستان طبقهٔ سرمایهسالار درمیآورد و به «مردم» بها میدهد.
در انتخاباتها همین را مطالبه کنید.
https://virasty.com/abizaki/1684461241779690438
______________
@Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش چهاردهم: اقتصاد امروز
🔺 علوم انسانی غربی - ازجمله اقتصاد - اغلب با انکار کل یا بخشی از واقعیات جهان هستی تکونیافتهاند. اقتصاد هم از این آفت مستثنی نیست. چرا اقتصداددانانی شریف داریم که همان نسخههای سکولار را ترویج میکنند؟ زیرا ایشان در لایههای درونی ذهن خود اعتقادی به تنظیمگری دین در عرضۀ اجتماعی ندارند و به عبارت دیگر، سکولار هستند؛ اگرچه سفر اربعین برخی از ایشان نیز ترک نمیشود و چهبسا در اردوگاه اصولگرایی و انقلابیگری نیز تعریف شوند. همین است که میبینید فلان مسئول حزباللهی که برخی فضاهای مجازی را برای فرزند خود محدود میکند، اما به مردم که میرسد دم از آزادی بیان میزند!
🔴 با توجه به همۀ مطالبی که در قسمتهای قبل ارئهشد، میتوان دانست که عدم توجه به بخشهای مهمی از واقعیتهایی که اتفاقا آثار بسیار زیادی بر نحوۀ برنامهریزی ما در علومی همچون اقتصاد دارند، چهبلایی میتواند بر سر آن علم و جامعه بیاورد. متاسفانه بخش زیادی از علوم انسانی موجود و ازجمله اقتصاد همینگونه هستند، و بر پایۀ لیبرالیسمی شکلگرفتهاند که تعریف او آزادی تفاوت بسیار فاحشی با آنچه نگاه واقعیتگرایانه و تحلیل پیشینی جهان میدهد دارد. این آزادی ولانگارانه، همان است که اکنون در عرصۀ اقتصاد و فرهنگ و غیر آن دامن کشور ما را گرفتهاست؛ نهتنها کشور ما، بلکه سایر کشورهایی که برای رشد و توسعۀ خود سعیداشتند به نسخههای غربی و علیالخصوص بانک جهانی و اسناد بینالمللی توجهکنند نیز دچار همان شدهاند.
مثالهای بسیاری وجوددارد که کشورهای مختلف با فرهنگهای مختلف، همینکه با این مدل فکری وارداتی مواجه شدند، بهطور خواسته یا ناخواسته ذوب در آن شدهاند و مردم خود را به بردگان نظام سرمایهداری تبدیلکردهاند.
🌐 مرحوم امام خمینی تاکید فراوانی داشتند بر اینکه مراقب باشید مملکت دست لیبرالها نیفتد؛ یا در جایی دیگر فرمودند از تربیتیافتگان شرق و غرب به این زودیها نجات نخواهیمیافت. حتی برای این ایده یکی از نزدیکترین اشخاص به خود (مرحوم منتظری) را نیز فدا کردند تا نشاندهند که تعارفی با کسی در این زمینه ندارند. چرا؟ زیرا ما انقلاب نکردیم تا بر اساس تفکرات سابق حرکتکنیم و صرفا جای تاج و عمامه عوضشود! بلکه انقلاب ما انفجار نور بود و نور یعنی همان «حقیقت». آن نوری که امام میفرمود، نور اسپهبدی شیخ اشراق است؛ نور وجود ملاصدرا است و نور ابنعربی است؛ در یک کلام، نور قرآنی و نور توحیدی است که نابترین حقیقت جهان هستی است. آیا نور حقیقت میتواند ناکارآمدی ایجاد کند؟! آیا نور حقیقت میتواند ناامیدی بیافریند؟! آیا نور حقیقت میتواند انحطاط فرهنگی را موجب شود؟! البته که خیر. پس اگر مسیرمان بهسمت چنین مواردی رفت مشکل از کجاست؟ دقیقا مشکل از همانجایی است که برخی میخواهند با فوتکردن خود، نور خداوند را خاموشکنند! برخی آگاهانه و از روی عمد، و برخی از روی ناآگاهی و سهو؛ اما نمیدانند که «الله متمّ نوره ولو کره الکافرون»؛ خداوند نور خود را تمام میکند اگرچه کافران خوشنداشتهباشند.
❓ حال شما بگویید، اگر دین صحبت از طهارت و نجاست میکند، یعنی چه؟
طهارت یعنی آن رفتارهایی که انسان را به واقعیت نزدیک میکند؛ چه وضوء و غسل و تیمم باشد، چه شستن محلی باشد که با نجاستی برخوردی داشته، و چه طهارت باطنی که فهم حقایق قرآنی به آن وابسته است. فرقی نمیکند؛ دین آمده تا ما را پاک کند؛ یعنی دست ما را در واقعیت نظام هستی بگذارد.
اما نجاست درست در مقابل آن است؛ نجاست موجب دوری از حقیقت هستی میشود.
حال اگر علومی بودند که از اساس با عدم توجه به واقعیتهای هستی و حتی با رویکردی الحادی در جهت نفی حقایق توحیدی عالَم شکلگرفتند، باید چه عنوانی برایشان بهکار برد؟! آری! این علوم ذاتا «نجس» هستند! یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب، ذاتا مسموم هستند. علم مسموم یعنی چه؟ یعنی علمی که علم نیست و قرار نیست تصویری از واقعیت به ما بدهد؛ بلکه از ابتدا بنیان خود را بر نگاههای پسینی نهاده تا به توسعهای مادی برسد، آن هم توسعهای که سود آن به جیب عدهای محدود رود و سایر مردم چنین گمان کنند که آنها نیز از این توسعه بهرهمند هستند!! اما زهی خیال باطل!
👈 در قسمت بعد به حول و قوۀ الهی به خاستگاه مفهوم توسعه و مختصری از تاریخچۀ آن خواهیمپرداخت تا مشخصشود که چه کلاه گشادی به اسم این عنوان زیبا بر سر بشریت گذاشتهاند؛ همچنین خواهیمگفت که انقلاب اسلامی قرار بود بشر را بیدار کند تا توسعۀ صحیح را بیابیم، اما تربیتیافتگان شرق و غرب همواره سعی در انحراف انقلاب از این مسیر داشتهاند.
______________
@Aagahaneh
آگاهانه...
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش چهاردهم: اقتصاد امروز 🔺 علوم انسانی غربی - از
مناظرۀ غنینژاد و علیزاده در برنامۀ شیوه را در این بستر تحلیلکنید. تحلیل خود را بنویسید تا منتشر کنیم ان شاء الله.
______________
@Aagahaneh
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش پانزدهم: توسعه 1
🔺 در قسمت قبل، از مبانی علوم انسانی گفتیم و به این تعبیر از رهبری معظم اشارهکردیم که این علوم ذاتا مسموم هستند. معنای مسمومیت آن را نیز بیانکردیم.
⁉️ اما اکنون سوالی پیش میآید که اگر این علوم، مسموم هستند، چرا اینقدر پیشرفت و توسعه برای بشریت به ارمغان آوردهاند؟ صرفا یکی از شهرهای نیویورک، سانفرانسیسکو، پاریس، بارسلونا و مشابه آن، میارزد به تمام حرفهایی که شما میزنید! اگر این علومی که شما میگویید، مسموم هستند، پس چرا این رشد سرسامآور در اقتصاد، فناوری، شهرسازی و غیره را در جهان غرب شاهد هستیم؟
ناگفته پیداست که این پرسش، نگاهی پسینی به مسئله دارد و البته ما نیز در تفاوتهای میام نگاه پسینی و پیشینی بهقدر کافی در قسمتهای گذشته سخنراندیم. لذا سعی میکنیم از نگرشی پیشینی به این سوال پاسخدهیم. البته همانگونه که قبلا هم ذکر شد، میتوان نگاههای کارکردمحور را برای ارزیابی سیر پیشینی بهکار بست، اما قضاوت بر اساس نگاه پسینی، بههیچوجه پسندیده نیست؛ دلایل این مطلب نیز بهطور وافی در قسمتهای قبل ذکر شد.
✅ در پاسخ به این پرسش باید ابتدا مفهوم «توسعه» را شناخت؛ اصلا توسعه یعنی چه؟ چرا این کشورها توسعهیافته هستند؟ بالاخره چیزی که برای ما وضعیت این کشورها را مطلوب میکند و موجب میشود خود را با آنها مقایسه کنیم و بر اساس همین مقایسه به خودمان نمره بدهیم و خودمان را ارزیابی کنیم، همین مواردی است که از مجموع آنان به «توسعهیافتگی» تعبیر میکنیم؛ مواردی همچون ساختمانها، شهرهای بزرگ و زیبا، خودروهای لوکس، لوازم مصرفی باکیفیت، قدرت نظامی، توانایی تاثرگذاری بر مناسبات جهانی، رفاه عمومی، و ... .
♦️ واقعیت این است که بشر از دیرباز بهدنبال توسعه بودهاست. توسعه یعنی وسعتبخشی؛ یعنی بدستآوردن آنچه که نداریمش. همین روحیۀ توسعهطلبی بوده که انسان را در حیطۀ مادی به تولید ابزارها، شکلگیری حکومتها، کشورگشایی و مواردی از این دست کشانده است. در حیطۀ معنوی نیز توسعهطلبی انسانها به شکلگیری ادیان الهی و غیر الهی، و معنویتهای صادق و کاذب منجر شدهاست.
انسان چون عاقل است و میاندیشد، همواره بهدنبال بدست آوردن چیزهایی است که ندارد؛ اندیشۀ او وی را به این سمت سوق میدهد که دانستهها و داشتههای فعلی خود را توسعه دهد و قدم در حیطههایی بگذارد که تاکنون آن را نداشته و اکنون میتواند آن را دارا شود؛ چه این حیطۀ جدید، حیطهای دانستنی باشد (همچون علوم) و چه حیطهای داشتنی (همچون لوازم و وسایل). حتی ادیان نیز از جانب خداوند برای ارضای توسعهطلبی انسان آمدهاند تا وی را به جایی برسانند که شان واقعی او است.
🔐 اما مشکل از جایی آغاز شد که توسعه را منحصر در موارد مادی دیدند و نه اینکه صرفا به مسائل معنوی بیتوجه بودهباشند، بلکه حتی به توسعه را بر پایۀ «واقعیت» نیز طرحریزی نکردند و در هر دو جنبۀ توسعه (دانشی و داشتنی) واقعیت را محور توسعه قرارندادند. لذا نتیجه این شد که هم علومی تولید کردند که با واقعیت بیگانه بود، و هم در حیطۀ بدستآوردنیها، بهنحوی بهدنبال چیزهای جدید رفتند که مفاهیمی واقعنما همچون عدالت اجتماعی، رفع تبعیض، اقتضائات روح غیر مادی انسان و بسیاری از مفاهیم دیگر را مورد توجه قرارنمیداد. مثلا شهرسازی را برای صرفۀ اقتصادی، عمودی و آپارتمانی کردند، و آنگاه خودکفایی خانوارها در تولید مواد غذایی، فدای تمرکز تولید در دست سرمایهداران شد؛ یا برای تامین مالی و رشد مادی و صنعتی و شهرسازی بیشتر، بانک را ایجادکردند و رفتارهای ربوی را بنمایۀ آن قراردادند تا بتوانند با کنترل پول و توزیع فقر بهجای توزیع ثروت، سرمایهداران را کمککنند که بیشتر بسازند، حتی بهقیمت اختلاف طبقاتی و محرومیت اکثریت مردم از ثروتهای خدادادی.
🔆 مثال برای این مسئله در حیطههای علمی و فنی بسیار است و میتوان بهصورت مستقل به مصادیق آن پرداخت؛ ان شاء الله در آینده به آن میپردازیم. اما آنچه اکنون مهم مینماید این است که آنچه از توسعه در ذهن ما نقش بسته را میتوان «توسعۀ زرقوبرقی» نامید؛ توسعهای که چشمها را پر میکند، اما از درون تهی است. تغییر این نگاه میتواند اثری بسیار شگرف در نگاه ما به دنیای مدرن ایجاد نماید.
👈 اما صبر کنید! مسئلۀ توسعه به همینجا ختم نمیشود! بلکه به اسم توسعه کلاه گشادی هم بر سر کل مردم دنیا حتی مرفهترین کشورها گذاشتهاند! آنهایی که در قرون اخیر در اروپا و آمریکا توسعه را اینچنین تئوریزه میکردند، کلاه گشادی هم بر سر مردم خودشان و سایر ملل گذاشتهاند که ان شاء الله در قسمت بعد به آن خواهیمپرداخت. پس با ما همراه باشید.
______________
@Aagahaneh
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
امروز ورای نام دانشگاهها و مراکز علمی و حوزههای علمیه ما با یک تفکر روبهرو هستیم. تفکری که هیچ نسبتی نه با امام صادق علیهالسلام دارد نه با شهید شریف واقفی و نه با هیچ ارزش اسلامی و انقلابی دیگر.
لیبرالهای شریف در دانشگاه امام صادق تدریس میکنند و برخی امام صادقیها در اندیشکدههای آنان عضو هستند...
همانطور که در سیاست و فرهنگ برخی از مذهبیها و آخوندها لیبرال بودند در اقتصاد هم دقیقا همینطور است.
خطکش انقلابی بودن روز به روز جدیتر و دقیقتر شده است
خطکش انقلابی بودن یک زمانی ریش بود
یک زمانی رای دادن به ناطق نوری
یک زمانی احمدینژاد
یک زمانی فریب برجام را نخوردن
و امروز بسیار دقیقتر شده است
شاخص انقلابی بودن تقابل با لیبرالیسم اقتصادی است.
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
👆مطالب این کانال رو مطالعه کنید. بسیار در تشخیص مصادیق مسمومیت در اقتصاد امروز کمکتون میکنه.
هدایت شده از حسین زمانی میقان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحیمپور ازغدی : با تهریش که اقتصاد، اسلامی نمیشود
دروس علوم انسانی در دانشگاه تدریس میشود که به نگاه انقلابی و اسلامی میگوید بیسوادی! شعار اقتصاداسلامی میدهیم ولی در دانشگاهها سکولاریسم و لیبرالیسم تدریس میکنیم! اسم جمهوری اسلامی داریم اما ذات جمهوری اسلامی را جاری نکردیم...
#قیام_علیه_لیبرالیسم
@hzamanim
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش شانزدهم: توسعه 2
🔺 رسیدیم به کلاه گشادی بهنام «توسعه» بر سر جوامع غربیِ بهاصطلاح «توسعهیافته» و دیگر جوامع.
⭕️ هنگامی که فیلسوفان اروپایی مشغول تئوریزهکردن توسعه و نحوۀ دستیابی به آن بودند، تلقی خاصی از مفهوم «آزادی» ارائه دادند. برخی از ایشان آزادی را بهنحوی تبیینکردند که فرصتهای برابر را برای همۀ انسانهای جامعه فرهمآورد. درنتیجه اگر جامعهای با چنین تعریفی از آزادی، مهندسی میشد، ظرفیتهای مختلف افراد بهرسمیت شناخته میشد و در نتیجه هر کسی میتوانست هرگونه که میخواست و البته میتوانست، زندگی کند و به اهداف خود بپردازد، آن هم بر اساس تواناییهایی که داشتهاست.
مثلا کسی که از هوش مالی خوبی برخوردار بود، میتوانست بسیار بسیار ثروتمند شود، اما کسی که از چنین هوشی برخوردار نبود و منبع مالی خاصی هم نداشت باید در فقر زندگی میکرد. یا اگر کسی نفوذ خاصی در میان بخشی از مردم میداشت، میتوانست شرایط اجتماعی را بهنفع طبقهای خاص رقمبزند و بخشی دیگر را از برخی مواهب محرومسازد، تا منافع خود را به حداکثر برساند. مثالهای اینچنینی فراوان است.
از همینجاست که آمریکا خود را سرزمین فرصتها میداند و همواره کسانی همچون ایلانماسک و استیوجابز را بهعنوان افرادی موفق مطرح میکند و میگوید که همه در این کشور میتوانند ایلانماسک و استیوجابز شوند. این شعار را در انیمیشن Zootopia هم میبینیم که کاراکتر خرگوش پلیس، وقتی به شهر زوتوپیا میرود، امیدش شعار آن شهر است؛ Anyone can be anything؛ هرکسی میتواند هرچیزی باشد. زوتوپیا نماد شهر نیویورک در ایالات متحده است.
⁉️ اما کجای این آزادی، کلاهگذاری! است؟! این که خیلی خوب است که هر کسی بتواند بهتناسب ظرفیتهای خود، هرچه میخواهد باشد.
🔆 پاسخ ما این است که بله؛ خیلی خوب است که هر کسی بتواند بر اساس ظرفیتهای خود رفتارکند و نتیجه بگیرد، لیکن این در صورتی خوب است که در همین حد بماند و اجازهندهد که بالفعلشدن ظرفیت برخی از افراد، موجب سلب حق حیات از دیگران شود! نباید پشت جملات و کلمات زیبا پنهان شد؛ آزادی بهمعنای امکان استفادۀ حداکثری از ظرفیتها، بسیار زیباست، اما مشکل از جایی آغاز میشود که برخی از تئوریسینهای آزادی، خود از متمولان و صاحبان کمپانیهای بردهداری بودند و سعیکردند با بیان این مطالب زیبا به سایر مردم چنین القا کنند که اینکه ما به ثروت و تمول رسیدهایم، بهخاطر استعدادهای خودمان بوده و شما نیز میتوانید با پرداختن به توناییهای بالقوۀ خود، همانی را بیابید که ما یافتهایم. آنگاه اگر کسی بهطور ذاتی توانایی بالایی نداشتهباشد، بهجای اینکه جامعه به محدودیتهای ذاتی او احترام بگذارد، او را بیعرضه خطاب میکنند و بدین نحو او را ساکت میکنند؛ چرا؟ چون سرمایهدارانی که بهرهای از دانشهای انسانی داشتند، چنین به جامعه القا کردهاند که فرصتها واقعا برای همه برابر است!
〽️ این هم کلاه گشاد دیگری است که گذاشتند؛ آیا واقعا فرصتها برابر است؟! بهراستی در کل نظام اقتصادی ایالات متحده چند جایگاه برای امثال ایلانماسک وجود دارد؟! در زمان واحد مگر چند صنعت نوین هست که کسانی همچون ایلانماسک باشند و بتوانند مدیریت آن را برعهده بگیرند؟! استیوجابز چطور؟ بیلگیتس چطور؟ وارنبافت؟ یا سایر افراد بهظاهر موفق؟! حتی اگر هزار نفر با روحیاتی مشابه این افراد باشند، آیا واقعا موقعیتهایی بهاندازۀ این افراد وجود دارد؟ در جامعۀ چندده و چندصد میلیونی، چند موقعیت شغلی برای موفقیتهای آنچنانی وجود دارد؟!
این است آن کلاه گشاد! ثروتمندانی که تنها عدۀ محدودی از آنها میتوانند در یک نظام اقتصادی وجود داشتهباشند، با القاء این مسئله که همه میتوانند مثل ما باشند، سایر مردم را فریب میدهند و حتی حقوق آنها را نیز نادیده میگیرند. مسمومیت علوم انسانی غربی را میبینید؟! علومی در راستای چپاول ضعفا بهنفع اغنیاء.
🔍 حال ببینید که چهکسانی مدافع همین تئوریها هستند...
👈 منتظر قسمت بعد باشید تا ان شاء الله به ارتباط این علوم با جوامع علمی درون کشورمان بپردازیم.
_______________
@Aagahaneh
هدایت شده از اقتصاد کاربردی - رضا غلامی
چند وقتی است که انصاف در #بازار کم رنگ شده و دیانت در حال رخت بر بستن.
در گذشته، بازار محل کسب افراد خوش نام، چشم پاک و معتمد بود. ولی امروز بازار در حال تبدیل به جولانگاه افراد چشم چران، بی انصاف و کم فروش است.
بازار را دریابید چون فقط محل فروش کالا نیست بلکه کانال انتقال فرهنگ هم هست.
به کانال اقتصاد کاربردی بپیوندید 👇
https://eitaa.com/DrRezaGholami
هدایت شده از محمدجواد توکلی- یادداشتهای اقتصادی
♦️لیبرالیسم دینزدایی، ارزش زدایی و دولت زدایی
♦️غرب در عصر روشنگری با پذیرش طبیعت گرایی، ابتدا دین (دینزدایی) سپس اخلاق (ارزش زدایی)و در انتها دولت (دولت زدایی) را کنار گذاشت.
♦️دین ابتدا جایش را به عقل خود بنیاد (عقلگرایی) داد و سپس شهوت و منطق لذت و الم جایش را گرفت(مطلوبیت گرایی)
♦️و آنگاه اقتصاد شد دانش مدیریت خلق ثروت بر اساس حرص و طمع بشر نه خیرخواهی او، دانشی برای ایجاد نظم خودجوش بازار در چارچوبی فردگرایانه (یعنی ترکیب دینزدایی، ارزش زدایی و دولت زدایی)
✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
گاها نداشتن برخی نعمتها خودش یه نعمت بزرگه!
یکی علم میخواد، اما هنوز مأمون درونش رو نکشته.
یکی مدیریت میخواد، اما فرعون درونش زنده هست.
یکی ثروت میخواد، اما قارون درونش مشغول کاره!
https://virasty.com/abizaki/1685923521194527245
______________
@Aagahaneh
♦️ دخالت حوزویان در برنامهریزی و طرحهای اقتصادی، آری یا خیر؟
به ادلۀ موافقان و مخالفان میپردازیم.
🚫 چرا خیر؟ دلایلی دارد ازجمله:
1️⃣ اقتصاد، علم است و هر علمی تخصص خود را میخوهد. حوزویان متخصص علم اقتصاد نیستند، و لذا باید به همان حیطۀ تخصصی خود بپردازند.
2️⃣ دین محدودۀ محدودی دارد و صرفا عبادات و امور فردی است و اقتصاد را خود دین به اهلش سپرده و خود دین دربارۀ نظامات اقتصادی ساکت است؛ نهایتش چند دستور فردی است مثل اینکه ربا نگیرید و ندهید، ولی این دستورات ربطی به اجتماع ندارد و صرفا بیانگر حرام و حلال افراد است.
3️⃣ چون دخالت روحانیون در این امور و عدم موفقیتشان در پیشبرد اهداف دینی، ضربه به وجهۀ دین میزند. مگر نه این است که 44 سال حکومت کردهاند و نتیجهای نگرفتند؟!
✅ چرا آری؟ ادلۀ مختلفی وجود دارد. ازجمله:
1️⃣ اقتصاد علمی همانند علوم ریاضی محض نیست که پیشفرضهای غیر ریاضیاتی نداشتهباشد، اتفاقا بسیار هم ایدئولوژیک است؛ برنامهریزیهای اقتصادی شدیدا متاثر از تئوریهای فلسفی و اقتصاد سیاسی است؛ باری «برابری» اصل میشود و از دل آن اقتصاد کمونیستی بیرون میآید، و باری «آزادی» و از دل آن اقتصاد لیبرالیستی و درنتیجه کاپیتالیستی بیرون میآید. دانش اقتصاد امروز شدیدا متاثر از نظریات مختلف پیرامون میزان و نحوۀ دخالت دولت است و حتی در اقتصاد لیبرال نیز در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد بین کسانی همچون فریدمن و کینز و سایرین. در نتیجه کسانی که در زمینۀ مبانی علم اقتصاد دارای تخصص هستند (ازجمله حوزویان که مبانی اقتصاد را از اسلام میخوانند)، میتوانند و باید به اشکالات تئوریهای موجود از همین منظر بپردازند؛ چهبسا در علم اقتصاد موجود، خشت اولی کجنهاده شده، و دیوار نیز تا ثریا کج رفته باشد! کتاب «فریب بزرگ» پروفسور درخشان را ببینید؛ بهزیبایی نشان میدهد که چگونه رنگ ریاضی که به دانش اقتصاد خورده و آن را فرمولیزه کرده، مبانی ایدئولوژیک آن را پشت این فرمولهای در ظاهر خشک ریاضیاتی پنهان کردهاست.
2️⃣ دین، هم در حیطههای فردی و هم در حیطههای اجتماعی، نظریات اقتصادی دارد؛ هم در حیطههای فردی دستوراتی برای رفتارهای انسانی دارد (مانند اینکه ربا نده و ربا نگیر)، و هم در حیطۀ اجتماعی، جامعهای آرمانی را بهنحوی تصویر میکند که ربایی در آن نیست؛ حدود و تعزیراتی که برای مسائل اقتصادی وجود دارد و آن را حاکم اسلامی اجرا میکند، گویای این مطلب است (همچون حد برای تنفروشی، و تعزیر برای گرانفروشی). همچنین بر متخصصان امر واضح است که اگر کسی کمترین تتبعی در دین داشتهباشد، هدفگیری اجتماعی معارف و دستورات دینی را بهوضوح خواهدیافت.
3️⃣ عدم دخالت دین در اقتصاد، تلازم دارد با عدم دخالت دین در سیاست. کسی که معتقد است دین نباید در اقتصاد دخالت کند، خواسته یا ناخواسته معتقد میشود به اینکه دین نباید در سیاست دخالت کند و این همان سکولاریسم است که افسار انسان را در امور کلان اجتماعی واگزار به نفس آدمی میکند، و این مخالف صددرصدی معارف دینی است؛ «الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین أبدا»؛ خداوندا، مرا بهاندازۀ پلکزدنی به دست خودم نسپار.
4️⃣ دین، بر اساس واقعیات نظام هستی سخن میگوید و عدم توجه به دین، ملازمت دارد با نوشتن مطالبی واهی که واقعیت در آنها نمود کاملی ندارد. توضیح این مطلب را در نوشتارهای «اقتصاد سیاسی» ببینید.
______________
@Aagahaneh
هدایت شده از حسین زمانی میقان
26.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقایان چرا باز هم میگویید نقدینگی عامل تورم است؟!
📢 افشاگریهای جذاب سید یاسر جبرائیلی از پشتپرده تورم و وابستگی فروش دلاری مواداولیه داخلی به ایرانیان...
@hzamanim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حزب باد
اثر جورجیو گابر
وضعیت امروز بسیاری از ما...
______________
@Aagahaneh
⭕️ در گروهی یکی از دوستان مسئلهٔ کنترل بیحجابی با هوش مصنوعی رو مطرح و ازش تمجید کرد. بهش گفتم «این کار اصلا خوب نیست. کنترل مردم با ابزارهای اینچنینی، عاقبت خوشی نداره». ایشون هم بهم نوشت «.... تفکر احمدی نژادی...».
اما پاسخ بنده به چنین نگاههایی: 👇
🔅 مشکل از اصل برخورد با بدحجابی نیست، بلکه از نحوهٔ برخورده. برخورد سخت هم ضوابط خودشو داره و هرگونه برخوردی لزوما صحیح نیست.
☣️ تفکرات گلوبالیستی، تفکریه که توسط مراکز بزرگ قدرت و ثروت در جهان بهش عمل میشه و کمکم داره در سازمان ملل هم جای خودشو باز میکنه. این تفکر میگه کل مردم کشور و بعدش دنیا باید تحت کنترل و نظارت شدید حاکمیت باشن و طوری بشه که اگر خواستن، بهسادگی بتونن یه نفر رو بهطور کامل از خدمات اجتماعی محروم کنن، این یعنی حد بالاتری از دیکتاتوری نوین و پشتکردن به آرمانهای دموکراسیخواهانه و ذبح مردم و بهبردگیگرفتن مردم.
🚷 از شاخصههای تفکر گلوبالیستی، نظارت شدید بر روی تمام افعال و آثار مردم هست که خودشو در سیاستگذاریهای جدید در چند مورد نشون میده.
یکیش همین نظارت مستمر توسط دوریینهای نظارتی هست.
یکی دیگه اینه که خدمات اجتماعی و شهری با کارت واحد (مثل کارت هوشمند) انجام بشه تا یک کنترل مرکزی بر روی تمام فعالیتهای اشخاص ایجاد بشه و بتونن با یه اشاره، یه نفر رو از هستی ساقط کنن.
مورد بعدی کاشت تراشه در مغز افراد هست که توسط شرکت نورولینک ایلانماسک داره انجام میشه البته بهبهانهٔ حل مشکلات معلولیتهای حرکتی!
حتی طرح ساماندهی نان که توسط دولت فعلی اجرا شد هم همین انتقادات بهش وارد شد که افتخاری نداره که شما نیدونید هر کسی چقدر نون میخوره! چون دولتها نباید روی مردم تا این حد تسلط داشتهباشن.
✅ مسئلهٔ بیحجابی هم گرچه باید باهاش مقابله بشه، اما این کار رو اگه بخوان با تشدید نظارتهای اینچنینی انجام بدن، این خودش افتادن در یک دام بزرگتره که مفاسدش بسیار بیشتر از بدحجابیه.
🟢 فراموش نکنیم که همین کابارهایها و بیحجابای اول انقلاب بودن که آگاهی سیاسی و حقطلبی اونا رو به انقلاب و اسلام کشوند؛ اساس اسلام به حجاب نیست، بلکه به احکام اجتماعی و سیاسی، و فهم سیاسی مردمه؛ و الا ابوموسی اشعری، مومنترین افراد بود! حالا اگر قرار باشه بهبهانهٔ برخورد با بدحجابی مردم رو از کنشگری سیاسی بندازیم، یعنی بهجای ابرو زدیم چشم رو کور کردیم؛ چون نظارت اینچنینی بر مردم در همین حد باقی نمیمونه و قطعا هدف مطامع سیاسیون، و البته نفوذ نفوذیها خواهدبود و سعی خواهندکرد با تعمیم این نظارت، مردم رو بیش از پیش از صحنهٔ مدیریت جامعه کنار بزنن. این راهیه که اگه باز بشه بهبهانهٔ حجاب، یه سراشیبیه که خدا باید ما رو ازش نجات بده.
🔵 و به یاد داشتهباشیم که آرمان امام، حجاب نبود، بلکه اسلام سیاسی و حاکمیت اسلام در عرصهٔ اجتماعی بود؛ حجاب و فروعات فردی و اجتماعی، مقصود بالعرض بودن نه مقصود بالذات.
______________
@Aagahaneh
هدایت شده از بصیرت ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تازگیا مُد شده تا میخوای حرفی بزنی و کاری وسط میدان انجام بدی یه مُشت مذهبی صورتیِ چرک به فهم غلط و مرجئهبازی میگن:
پشت حضرت آقا حرکت کن و جلوتر نرو !!!
دمت گرم سردار قاسمی ... دمت گرم به خدا ... خوب رسوا کردی این جماعت صورتی از داعش کمتر ...
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
https://splus.ir/basiratezohor
♦️ بیحجابم، چون آزادم ...
حتما شنیدهاید که برخی بهوسیلۀ مقولۀ «آزادی»، بیحجابی خود را مشروع و حق جلوه میدهند؛ میگویند من آزادم و میتوانم هرگونه که دلم بخواهد عمل کنم!
⁉️ اما بهراستی کدام آزادی مدنظرشان است؟
آزادی تکوینی به این معنی است که میتوانم هر مسیری را اختیار کنم.
اما آزادی تشریعی یعنی حال که میتوانم هر مسیری را اختیار کنم، آیا برایم میصرفد که مسیری خاص را اختیار کنم؟
🔆 آزادی تشریعی را حیوانات ندارند، بلکه مختص به انسان است. چرا؟ چون انسان است که عقل دارد و انتخابهای او محدود به چریدن و دریدن و خوابیدن نیست، بلکه قادر است انتخابها بیشماری انجامدهد و اینجاست که «آزادی» معنی مییابد؛ این انسان، انتخابهای نامحدودی دارد و بر انتخاب هرکدام از آنها توانمند است، لیکن چون عاقل است، همواره بهترین انتخاب را انجام میدهد.
🚫 آزادی تشریعی همواره با گونهای از سلب آزادی همراه است؛ هر انتخابی که انجامدهیم، آزادی انتخاب دیگر را سلب میکند. مثلا وقتی تصمیم گرفتیم از نقطۀ الف به نقطۀ ب برویم، آزاد بودیم در این تصمیمگیری، اما این تصمیم مانع از این میشود که به نقطۀ ج برویم. بهعبارت دیگر با انتخاب آزادانۀ نقطۀ ب، آزادی انتخاب نقطۀ ج را از خود سلب نمودهایم.
این سلب انتخاب در حیوانات وجود ندارد، چراکه تمام رفتارهای حیوانات بر اساس تصمیمگیری عقلانی نیست، بلکه از روی غریزه است؛ لذا حیوانات به این معنی از ما آزادترند! اما انسان چون عاقل است، عقل او ایجاب میکند که با انتخاب ب، خود را از انتخاب ج محروم سازد.
درنتیجه این آزادی محدود که بخشی از آن سلب میشود، برتر است از آزادی بدون قید و حصر؛ چراکه آن آزادی حیوانی از روی بیعقلی و زیستِغریزی است، ولی این سلب آزادی انسانی بر اساس توانایی انسان برای انتخاب برترین هدف است و بهترین مسیر.
✅ جملۀ زیبایی شنیدهبودم؛ «اگر عریانی، تمدن باشد، حیوانات از ما متمدنترند!»
لیکن حیوانات، عقلی ندارند تا تمدنی داشتهباشند.
درنتیجه عریانی تمدن نیست، بلکه اتفاقا پوشش است که تمدن است.
⚠️ کسی که میگوید «بیحجابم، چون آزادم»، یا آزادی حیوانی مد نظر اوست، یا آزادی انسانی. اگر آزادی حیوانی را بخواهد، چیزی بیش از حیوان نیست؛ چراکه به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام، «ارزش هر کسی بهاندازۀ آن چیزهایی است که نیکش میشمارد». و اگر آزادی انسانی را بخواهد، پس باید از این سخنش دستبردارد و حجابش را بر سر کند!
البته این مسئله صرفا دربارۀ حجاب نیست و همۀ رفتارهای اختیاری را شامل میشود.
🌀 در این میان، دین همواره بهدنبال ارائۀ بهترین انتخاب به انسان است. حال اگر کسی به سخن دین عمل کرد، بهترین مسیر را انتخاب کرده؛ وگرنه حتمای جایی از اندیشهاش میلنگد.
______________
@Aagahaneh
هدایت شده از تمدننگار | شکوهیانراد
🔴 مربع گلوبالیستها
✴️ به این چهار موضوع دقت کنید:
1️⃣ کرونا
2️⃣ اقتصاد نئولیبرالیستی
3️⃣ سند توسعهی پایدار ۲۰۳۰
4️⃣ فضای سایبر
✴️ حالا هر کدام را بهعنوان یک گزاره و بهصورت زیر در نظر بگیرید:
1️⃣ تأکید بر پروتکلهای ستاد کرونا و عدم نقد به سازمان بهداشت جهانی؛
2️⃣ دفاع سرسختانه از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی؛
3️⃣ انکار هرگونه اجرای سند توسعهی پایدار ۲۰۳۰ در کشور؛
4️⃣ تبلیغ پیامرسانهای غربی و تمسخر بومیسازی فضای سایبر کشور؛
⬅️ اگر چهار گزارهی فوق را بههم دیگر متصل کنید، یک مربع حاصل میشود که بسیار آشنا است!
⭕️ مربعی که بیانگر وجوه شخصیتی - رسانهای عدهای از مدعیان ولایتمداری در سه سال گذشته است.
برای راستیآزمایی این مطلب؛ به کانالها، مصاحبهها، یادداشتها و حسابهایشان در شبکههای اجتماعی سر بزنید و سوابق مواضعشان را در مسائل فوق بازنگری کنید.
💢 به این پدیده میگوییم #گلوبالیستهای_ریشدار.
پدیدهای که دشمن از سالها قبل، تدریجاً برای بهرهبرداری در جنگ شناختی این روزها و ایجاد انحراف در فهم جریان انقلابی ساماندهی کرده بود.
💠 حالا یک بار هم به سخنان امام خامنهای، مورخ اسفند ۱۳۹۴ در دیدار با خبرگان رهبری مراجعه بفرمایید و تعاریف ایشان از #نفوذ را مطالعه کنید، هشداری که آن روز جدی گرفته نشد ...
✍️مهندس شکوهیانراد
@SHRChannel
🌐 لینک:
https://eitaa.com/joinchat/2793996420C418ac5a508