🔴#نهج_الولايه #پست_شماره_پنج (5) موضوع :#ابررسى_مستند_در_شناخت امام زمان( عج ) استاد علامه حسن زاده آملى 💠سخن جناب شیخ اجل ابن مفید(رض) قسمت سوم و او را پيش از قيام و ظهور دو غيبت است كه يكى اطول از ديگرى است همچنانكه در اخبار بسيار وارد شده, اما غيبت قصرى(اول) كه آن را غيبت صغرى گويند پس از وقت ولادت لازم السعادت (مجاز از صاحب الزمان)است تا انقطاع سفارت و رسالت ميانه او و شيعيان او , و سفراء به وفات معدوم شدند. و اما غيبت طولى كه آن را غيبت كبرى گويند پس آن بعد از غيبت اولى است و در آخر غيبت كبرى قيام خواهد فرمود با سيف. قال الله عز و جل : و نريد ان نمن على الذين استضعفوا 《الاية》. و قال سبحانه و تعالى : و لقد كتبنا فى الزبور . . . 《الايه》. و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: كه هرگز منقضى نخواهد شد ايام و ليالى تا اين كه مبعوث سازد الله تعالى مردى از اهل بيت مرا كه اسمش با اسم من موافق باشد, پر مى كند زمين را از عدل و داد همچنان كه پر شده است از ستم و جور و بيداد. و باز از جناب مستطاب نبوى صلى الله عليه و آله مروى است كه مى فرمايد : اگر باقى نماند از دنيا مگر يك روز , البته دراز مى كند الله تعالى آن روز را تا اين كه برانگيزد در آن روز مردى از اولاد مرا كه اسمش همچو اسم من باشد , پر مى كند دنيا را از عدل و قسط همچنان كه پر است از ظلم و جور. انتهى .(پایان سخن جناب مفید) راقم گويد : چند كتابى از مخطوط(خطی) و مطبوع(چاپی) از شيخ مفيد قدس سره كه در تصرف اين حقير است پنج رساله در اثبات حجت و امامت و غيبت حضرت امام منتظر عليه السلام است, از آن جمله است رساله اى در جواب سؤال "ما السبب الموجب لاستتار الامام و غيبته"(علت لزوم پنهانی و غیبت امام چیست), و ديگر "الفصول العشره فى الغيبة"(فصل های دهگانه درباره غیبا) , و ديگر "ما الدليل على وجود الامام صاحب الغيبة"(دلیل وجود امام صاحب غیبت چیست), علاوه اين كه در كتاب ارشاد ياد شده چند فصل در امور مذكوره بحث كرده است و علاوه بر دلائل عقليه, نصوص نقليه نيز روايت كرده است. ____________ برای متوجه شدن متن اصلی پرانتز ها را در نظر نگیرید. 🌷بنا به درخواست دوستان توضیحاتی راجع به متن در پرانتز ها آمده است منبع :📚#نهج_الولايه حضرت علامه حسن زاده آملي @Aarameshelahii🍃

🔴#نهج_الولايه #پست_شماره_پنج (6) موضوع :#ابررسى_مستند_در_شناخت امام زمان( عج ) استاد علامه حسن زاده آملى ♦️برهان بر امكان دوام بدن عنصرى اهم معارف در معرفت وسائط فيض الهی (منظور امامان و پیامبر هستند که عقل اول اند و تمام کمالات و وجود موجودات به آنها قائم است (بالعرض) وآنها به خدا)، معرفت نفس انسانى است. ♦️بلكه معرفت نفس قلب و قطب جميع مباحث حكميه(عقلی), و محور تمام مسائل علوم عقليه و نقليه و اساس همه خيرات و سعادات است و معرفت آن اشرف معارف.(یعنی تمامی علوم بر محور معرفت نفس است) ♦️ چون جنس اين گوهر نفيس شناخته شود, صولت(هیبت) انكار در اين گونه مسائل ضرورى نظام احسن ربانى مبدل به دولت اقرار مى گردد.(یعنی با شناخت نفس خویش انکار در این گونه مسائل تبدیل به اقرار و قبول کردن آنها می شود.) ♦️و مطلب عمده همين است كه اين بزرگترين كتاب الهى به نام انسان را فهميده ورق نزده ايم , و به مطالعه مطالع كلمات و آيات آن بسر نبرده ايم , و از آن در همين حد عادى غاذى(تغذیه کننده) و نامى(رشد کننده) و متحرك بالاراده آگاهى (دارای حرکت ارادی) يافته ايم. ♦️غرض اين است كه در راه اعتلاى به معارج مقامات انفسى, و وقوف به مواقف اين صحيفه الهى بايد خدمت استاد كرد, استادى سفر كرده و زبان فهم. ♦️من هم مدعى نيستم كه عهده دار تحديد حقيقى(حد واقعی) و تعريف واقعى آن هستم , و لكن از استمداد(یاری) انفاس قدسى اولياى حق , با بضاعت مزجاتم (سرمایه اندک)در حد استطاعت و وسع , به وصف اسم و رسم آن مى پردازيم, و در ارتباط با موضوع شريف رساله , هدايائى كه برخى از نتايج بحث است(خواندن دروس معرفت نفس به فهم این رساله و دیگر رسالات بسیار کمک می کند) اهداء مى نمائيم "ان الهدايا على مقدار مهديها". (هدایا به میزان هدیه گیرنده است) (دقت کنید که هر کس از این بحث ها که می شود به میزان خودش بهره می برد و این سخنان علامه بطون فراوان دارند و هرکس نیز به اندازه وسع خود از این الفاظ معانی را میگیرد) ♦️انسان يك حقيقت ممتد از فرش تا عرش است كه "ما جعل الله لرجل من قلبين فى جوفه"(خداوند قرار نداد برای انسان دو قلب در درونش) (منظور این است که تمام بطون انسان ممتد و در طول یک دیگرند و نه این که چند بطن (به معنای عددی و در عرض هم)داشته باشد وتمامی عوالم انفسی انسان مانند خیال و عقل و قلب و روح و... در امتداد یک دیگرند) ,مرتبه نازله(پایین ترین مرتبه) او بدن اوست كه در اين نشأه(عالم) بدن عنصرى اوست كه با همين وصف عنوانى بدن در حقيقت روح متجسد است(یعنی روح است که با تنزل به عوالم پایین تر به این شکل در آمده و حقیقتی جدا از روح نیست که روح در آن قرار گرفته باشد) , و گوهرى جسمانى است كه به اوصاف جسم چون شكل و صورت و كيفيت و كميت و غيرها متصف است. ____________ 🌷بنا به درخواست دوستان توضیحاتی راجع به متن در پرانتز ها آمده است منبع :📚#نهج_الولايه حضرت علامه حسن زاده آملي @Aarameshelahii🍃