eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
668 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
وظایف منتظران ۲.mp3
4.72M
💢 درقالب صوت های کوتاه برگرفته از کتاب ارزشمند مکیال المکارم ⭕️تمام افرادی که از مقوله ی مهدویت منحرف شدن وچه بسا کافر از دنیا رفتند نتبجه عدم شناخت امام است! @Abbasse_Kardani
دل شکسته میخری آقا؟ هر چند دورم از تو ،عجیب است چون دلم حس می کند نشسته کناری کنارتان چیزی برای عرضه ندارم به ساحتت آقا دل شکسته می آید به کارتان ؟ لینک کانال : @Abbasse_kardani
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 📝وظیفه شیعیان در آخرالزمان و قبل از ظهور ... ‌‌➖➖➖➖➖➖➖
👆👆👆 💞 ⃣4⃣ دارد به اين سو مى آيد. (ع) به استقبال خواهر مى رود. اكنون (ع) با دست اشاره به نرجس مى كند و به مى گويد: "اين همان است كه در مورد آن با تو سخن گفته بودم". لبخندى مى زند و به نزد مى رود و او را در آغوش مى گيرد. از شوق، اشكش جارى مى شود. او خدا را شكر مى كند كه اين خاندان را مى بيند. بارها و بارها از برادرش خواسته بود تا مقدّمات ازدواج (ع) را فراهم كند، آرزو داشت تا آن حضرت را ببيند. (ع) به او گفته بود بايد صبر كنى تا بيايد، فقط اوست كه شايستگى دارد مادر (عج) بشود. خيلى خوشحال است. به چهره نگاه مى كند، يك آسمان نجابت و پاكى را در اين چهره مى بيند. به راستى تو چه كردى كه شايسته اين مقام شدى، ! (ع) از مى خواهد تا نرجس را به خانه خود ببرد و به او احكام را ياد بدهد. ...
👆👆👆 💞 😘 ⃣4⃣ (ع) به روى او لبخند مى زند و مى گويد: آيا مى خواهى به تو بدهم كه چشمانت روشن شود؟ مى داند كه در اين سفر با سختى هاى زيادى روبرو شده و رنج اسارت كشيده است، اكنون بايد دل او را با اى شاد كرد. اى ! خشنود باش و ! به زودى خداوند به تو مى دهد كه همه دنيا خواهد شد و را در اين كره خاكى برقرار خواهد كرد. نرجس مى فهمد كه او مادرِ (عج) خواهد شد، همان كسى كه همه به آمدنش مژده داده اند. به راستى چه مژده اى از اين بهتر! گوش كن! سؤالى مى كند: ــ آقاى من! پدرِ اين فرزند كيست؟ ــ آيا آن شب را به ياد دارى؟ شبى كه (ع) و جدّم، (ص) مهمان تو بودند. آن شب، پيامبر تو را براى چه كسى خواستگارى كرد؟ ــ فرزندت (ع) را مى گويى! ــ آرى، تو به زودى همسر او خواهى شد. اينجاست كه چهره از خوشحالى همچون مى شكفد. خدا سرور مردان جهان را براى با او انتخاب نموده است. (ع) در انتظار آمدن خواهرش است. حتماً او را به ياد دارى، همان كه مدّتى قبل به خانه اش رفتيم. ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ راهکاری برای زودتر برطرف شدن بلایا 🌹امام (علیه السلام): هيچ بلايى نيست كه بندۀ مؤمنى بدان گرفتار آيد و خداوند عز و جل به او توفيق دعا كردن دهد، مگر اين كه آن بلا، «به زودى» برطرف شود، و هيچ بلايى نيست كه بنده مؤمن بدان گرفتار آيد و از دعا كردن خوددارى ورزد، مگر اين كه آن بلا «به درازا» كشد. پس هرگاه بلا فرود آمد، به درگاه خداوند عز و جل «دعا و التماس» كنيد. 📗كافي، ج۲، ص۴۷۱ 🌺🌿🌷🌿🌺🌿🌷🌿 نکته های ناب و کوتاه علمی 💎: استجابت دعا ..... ✳️ امام (علیه السلام) از امیرالمومنان نقل می فرمایند : 💎 درهاى آسمان در پنج هنگام باز میشود. : ✨هنگام آمدن باران، 💥هنگام جهاد با دشمنان، ✨هنگام گفتن اذان، ✨موقع خواندن قرآن، ✨اول ظهر، ✨هنگام دمیدن سپیده بامدادان. شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 303 🌺🌿🌷🌿🌺🌿🌷🌿 🌟 پیامبر صلی الله علیه و آله : 💎هرکس از مرد یا زن مسلمانى غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذیرد مگر این که غیبت شونده او را ببخشد. 📚 بحار ج۷۵ ص۲۵۸ ح۵۳ .
درمحضرحضرت دوست
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیست‌ونه 👈این داستان⇦《 به من بگو 》 ــــــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 سید 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎رفقاش که داشتن می‌رفتن ... کامران با ترس اومد سمتم... و در حالی که خنده‌های الکی می‌کرد و مثلا خیلی رو خودش مسلط بود ... سر حرف رو باز کرد ... 🔹راستی آقا مهران ... حرف‌هایی که اون روز می‌زدم ... همه‌اش چرت بود ... همین جوری دور هم یه چیزی می‌گفتیم ...😔 🔸چند لحظه مکث کردم ... شما هم عین داداش خودم ... حرفت پیش ما امانته ... چه چرت ... چه راست ...😊 🍃یکم هاج و واج به من و سعید نگاه کرد ... خداحافظی کرد و رفت ... سعید رفت تو ... من چند دقیقه روی پله‌های سرد راه پله نشستم ... شاید وجود آتش گرفته‌ام🔥 کمی آرام تر بشه ... 🌚تمام شب خوابم نبرد ... از فشار افکار روز ... به بی‌خوابی‌های مکرر شبانه هم گرفتار شده بودم ... از این پهلو به اون پهلو ... 💠بیشترین زجر و دردی که اون ایام توی وجودم بود ... فقط یه سوال بود ... سوالی که به مرور، هر چه بیشتر تمام ذهنم رو خودش مشغول می کرد ... 🍃✨خدایا ... دارم درست میرم یا غلط؟ ... من به رضای تو راضیم ... تو هم از عمل من راضی هستی؟ ... 🍀بعد از نماز صبح ... برگشتم توی رختخواب ... با یه دنیا شرمندگی از نمازی که با خستگی و خواب آلودگی خونده بودم ... تا اینکه ... بالاخره خوابم برد ... 🍃✨سید عظیم الشأن و بزرگواری ... مهمان منزل ما بودند ... تکیه داده به پشتی ... رو به روشون رحل قرآن ... رفتم و با ادب ... دو زانو روی زمین، مقابل ایشون نشستم ... 🌸قرآن رو باز کردند و استخاره با قرآن رو بهم یاد دادند ... سرم رو پایین انداختم ... من علم قرآن ندارم ... و هیچی نمی‌دونم ... ✨🍃علم و هدایت از جانب خداست ... جمله تمام نشده از خواب پریدم ... همین طور نشسته ... صحنه‌های خواب جلوی چشمم حرکت می‌کرد ... دل توی دلم نبود ...❤️ 🏢دانشگاه، کلاس داشتم اما ذهن آشفته‌ام بهم اجازه رفتن نمی‌داد ... رفتم حرم ... مستقیم دفتر سوالات شرعی ... حاج آقا ... چطور با قرآن استخاره می‌کنن؟ ... می‌خواستم تمام آدابش رو بدونم ... 🌺باورم نمی‌شد ... داشت ... کلمه به کلمه ... سخنان سید رو تکرار می‌کرد ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ لینک کانال : @Abbasse_kardani
🔻 👈این داستان⇦《 وحشت 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎چند روز از اون ماجرا و خواب گذشته بود ... هر بار که می‌رفتم سر قرآن یاد اون خواب می‌افتادم ... و ترس وجودم رو پر می‌کرد ... 🍃✨به کافران بگو خداست که هر کس را بخواهد در گمراهی می‌گذارد و هر کس را که (به سوی او) بازگردد به سمت خودش هدایت می‌کند ...✨🍃 🍀تمام این آیات و آیات شبیه‌شون از توی ذهنم رد می‌شد ... یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ ... و ترس بیشتری وجودم رو پر می‌کرد ... 💢 مهران ... اونهایی که بدون علم و معرفت ... و فهم حقیقی دین، وارد چنین حیطه و اموری شدن ... کارشون به گمراهی کشید ... اگه خواب صادقه نبوده باشه چی؟ ... تو چی می‌فهمی؟ ... کجا می‌خوای بری؟ ... اگه کارت به گمراهی بکشه و با سر سقوط کنی، چی؟ ... امثال شمر و ابوموسی اشعری ... ادعای علم و دیانتشون می‌شد ... نکنه سرانجامت بشه مثل اونها⁉️ ... 🔻وحشت عجیبی وجودم رو پر کرده بود ... نمی‌فهمیدم این افکار حقیقیه و مال خودمه؟ ... یا شک و خطوات شیطانه ... و شیطان باز داره ... حق و باطل رو با هم قاطی می‌کنه؟ ... 🍀تنها چیزی که کمی آرومم می‌کرد یک چیز بود ... من تا قبل از اون خواب ... اصلا استخاره گرفتن رو بلد نبودم ... یعنی ... می‌تونست یه خواب صادقانه باشه؟ ... 🔹هر چند، این افکار ... چند هفته مانع شد ... حتی دست به قرآن ببرم ... صبح به صبح ... تبرکی، دستی روی قرآن می‌کشیدم ... و از خونه می‌زدم بیرون ... تمام اون مدت، سهم من از قرآن همین شده بود ...✨ 📃امتحانات پایان ترم دوم ... و سعید داشت دیپلم می‌گرفت ... رابطه‌مون به افتضاحی قبل نبود ... حالا کمتر با دوست‌هاش بیرون می‌رفت ... امتحان نهایی هم مزید بر علت شده بود ... 🌙شبها هم که توی خونه سیستم بود ... می‌نشست پشت میز به بازی ... یا فیلم نگاه کردن ... حواسم بهش بود ... اما تا همین جا هم جلو اومدن، خودش خیلی بود ... 📃قبل از امتحان ... توی حیاط دانشگاه دور هم بودیم ... یکی از بچه‌ها اعصابش خیلی خورد بود ... 🔸لعنت به امتحانات ... قرار بود کوه، بریم * ... بد رقم دلم می‌خواست برم ... فقط به خاطر این پیشنیاز مسخره نرفتم ... ▫️و شروع کرد از گروهشون صحبت کردن ... و اینکه افراد توی کوه به هم نزدیک‌تر میشن و ... ایده فوق العاده‌ای به نظر می‌اومد ... من ... سعید ... کوه ...👬⛰ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ لینک کانال : @Abbasse_kardani
معشوق غایب من ، آقای ندیده‌ی من ... اصلا روضه‌ی من از همین خطاب شروع می‌شود!! از همین «آقای ندیده» ... ندیدمت که هنوز بدی در من قد می‌کشد و خوبی کمرنگ می‌شود، ندیدمت که هنوز گناه نکردن سخت است، ندیدمت هنوز که ... آخر دنیا اینجوری نمی‌ماند یک روز می‌بینمت!! آدمیزاد به امید زنده است ... ▪️امید وصل تو مرا زنده می‌دارد ▫️اللهم عجل لولیک الفرج لینک کانال : @Abbasse_kardani
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ✍سخنرانی 🌹 ✨موضوع:آیا می‌شود در عصر غیبت هم امام زمان را ملاقات کرد؟امام زمان چند کارگزار دارند؟ 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌤 لینک کانال : @Abbasse_kardani