بسم الله الرحمن الرحیم
لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
ارائه در دیدار رهبری 14020519.pdf
163.8K
هوالحق
امروز، پنجمین و آخرین نفری بودم که در محضر رهبری دیدگاهش را ارائه کرد. از روی این متن خواندم.
با مقدمه ای که ربط صحبت های قبلی را به این نوشته، روشن می کرد؛ اینکه: چرا این ایده ها و راهکارهایی که دوستان مختصری را در این جلسه گفتند (و ده ها مورد از این دست نیز در بین سایر فعالین تربیتی کشور وجود دارد)،به هدف نمی رسد و چرا اجرا نمی شود؟ چون اشکال در طراحی نظام حکمرانی تربیتی کشور وجود دارد.
و این بحث، درباره لزوم بازطراحی نظام حکمرانی تربیتی کشور در سطح و ساحتی فراتر از قوای سه گانه است.
@Abd_Asadi
#روایت_دیدار
1) مجری در ابتدای برنامه، گفت بسیاری از فعالان تربیتی، در شمار همین جمع هستند اما نشد که حاضر باشند، آقا رو کردند به مجری و با توجه و تاکید گفتند: سلام من را به ایشان برسانید.
این «سلام» اگر به آن دسته از عناصر و اهالی تربیت که دلشان در این جلسه بوده برسد، کار خودش را می کند و سِلم و صلح را پی خودش میاورد. هرکس خود را متعلق و مخاطب محتوای این دیدار می داند، حتما مخاطب این سلام است. علیهم السلام!
@Abd_Asadi
#روایت_دیدار
2) سابقه دیدار به سال ۹۸ برمیگشت و زمانی که دیدارهای غیررسمی رهبری در پنجشنبهها برگزار میشد. آخرین دیداری که تصمیمگیری شده و هماهنگی هایش انجام شد دیدار با تربیتیها بود که مصادف شد با کسالت آقا و بعد هم کرونا و بعد از آن کلاً دیدارها کنسل شد.
خاطرم هست همان چهارسال پیش هم طی فرایند تعیین لیست حضار، ظرفیتی که به صورت مویرگی و مبتنی بر شناخت شخصی و ارتباطات رسمی و غیررسمی از مبادی مختلف شناسایی شده بود، تعداد و تنوع بدی نداشت. اما امسال که مجددا این فرایند طی شد دیدیم نسبت به چهارسال قبل، چقدر ظرفیت های متنوع و متخصص، اضافه شده!
چه از لحاظ کمّی و چه از لحاظ کیفی، میدان فعالین تربیتی، وسعت و قوت بسیار بیشتری طی همین چهارسال پیدا کرده:
🔸فعالین حوزوی (فقه التّربیه - فلسفه اسلامی تربیت – سیاست پژوهی و حکمرانی)
🔹فعالین دانشگاهی (علوم تربیتی – مدیریت و سیاستگذاری و حکمرانی تربیتی)
🔸تولیدکنندگان محتوای ویژه آموزش (حضوری - مجازی)
🔹مدارس پیشرو و تحولگرا (غیردولتی – دولتی)
🔸مجموعه های فکری (اندیشکده ها - هسته های فکری)
🔹ورود بیشتر نهادهای رسمی غیردولتی به تربیت
🔸 فعالین گفتمانی و سیاسی در عرصه های رسانه ای و فضای مجازی
🔹 تکمعلمان تحولگرا و فعال
🟩 فعالین و کنشگران پیشرو و موفق، در این شمار و تنوعی که امسال بودند نسبت به با چهارسال پیش قابل مقایسه نیست.
@Abd_Asadi
#روایت_دیدار
3) جایی گفته شد "باید این قربانی (آموزش و پرورش) را از زیر دستوپای قُوای مستعجل کشور - اعمّ از دولت و مجلس - نجات داد و اجازه ثباتِ راهبردی و استمرارِ حکمرانی به آن داد."
اینجا آقا دستهایشان باز کردند و با لبخندی گفتند: خب، چجوری این کار رو بکنیم؟ جمعیت خندید.
🟢 اساساً کانون گفتگوهای این جلسه حول محور «چگونگی» بود. تقریباً هرکس هرچه می گفت آقا از همین بُعد ماجرا می پرسیدند. از امکان تحققش، لوازم تحققش، روش تحققش. در قالب سوالاتی از این دست که "چه کسی انجام بدهد؟ شدنی است؟ تعاملش با نظام موجود چطور است؟" که بعضی پاسخ می گرفت و بعضی هم نه.
🔴 برای رفقایی که دارند روی طراحی های جدید فکر می کنند می نویسم:
بحث از ضرورت و ماهیت و باید و نباید و شاید و نشایدها، همه اش محترم! اما اگر بُعد چگونگی تحقق، در طرح ها کمرنگ باشد، بود و نبود آن طرح، چندان توفیری ندارد!
@Abd_Asadi
#روایت_دیدار
4) چند دقیقه ای زودتر از سایر دوستان داخل اتاق رسیدم. تا فضا را برای نماز آماده کنند و صوت و تصویر را تنظیم کنند، فرصت داشتم چشم بچرخانم و اتاق و در و دیوار را سیر برانداز کنم. دقیقا روبروی صندلی آقا یک قاب بزرگ خطاطی شده به دیوار است. سعی کردم تمام کلماتش را یکی یکی و به دقت بخوانم. همان حدیث معروف از مولاست که "مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما..." بعداً با جستجو در وب دیدم که وجود خود این قاب هم در این اتاق حکایتی دارد.
حدیث شامل تذکر وظیفه ای تربیتی برای حکمران است:
🔸تقدم تعلیم نفس بر تعلیم غیر
🔸تقدم تأدیب با سیرت بر تأدیب با گفتار
چرا این حدیث باید جلوی چشم آقا و حاضرین که نوعا از حکمرانان و مسئولین هستند باشد؟ از قضا این همان آسیب ما اصحاب تربیت هم هست و چقدر جای عمل خالی است...
——-
پ.ن:
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فليَبدأ بتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ ، و ليَكُن تأديبُهُ بسِيرَتِهِ قَبلَ تأديبِهِ بلِسانِهِ ، و مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤدِّبِهِم
هر كه خود را در مقام پيشوايى مردم قرار دهد بايد پيش از تعليم ديگران، به تعليم خود بپردازد و پيش از آنكه به زبانش تربيت كند، با رفتار خود تربيت نمايد و كسى كه آموزگار و مربّى خود باشد بيشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن كه آموزگار و مربى ديگران است.
@Abd_Asadi
#روایت_دیدار
5) در فرصتی که تا شروع دیدار بود ایستادم که به تبعیت از نمازها و ملاقاتهای مبارکی که بیش از سی سال است در این اتاق اقامه می شود دو رکعتی بخوانم. البته سر نیت اش ماندم! نماز تحیت -که می گویند در هر مسجد جدیدی که وارد می شوید بخوانید- نیت خوبی است اما خب برای اتاق دیدارهای فقیه حاکم، مأثور نیست! خلاصه قامت بستم.
بعدش از کسی که ظاهرا ارشدیتی داشت و دیگران را ضبط و ربط میکرد قرآنی خواستم. دم دست بود، با احترام و بلافاصله آورد. همزمان به کادر فنی و نیروهای مستقر، بلند خطاب کرد که "بنا به دستور، همه ماسک می زنند. همه." و یک ماسک هم به من داد.
نشستم سر قرآن. بعد از یس، ذهنم رفت سراغ این چهارسالی که منتظر این دیدار بودیم و امید به اینکه این دیدار بتواند کشور را ولو یک گام در اصلاح حکمرانی امر تربیت پیش ببرد و گرهی باز کند و صرفا به گزارش کارها و ایده های ما و تفقد و امیدبخشی آقا سپری نشود.
با همین حس و حال، تفألی به قرآن زدم، که بیشتر تمسّک بود. سوره نور آمد، آیه 26:
✅ إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ...
یا الله! جدی گرفته است خدا انگار!
نزول آیه به جنگ احزاب مربوط است. آنجا که پیامبر(ص) با یاران مشغول حفر خندق بودند اما عده ای از اصحاب، کار را زمین می گذاشتند و می رفتند پی امور خودشان. برخی اذن می گرفتند و برخی هم بی اجازه می رفتند. علاوه بر این، آنچه درباره معنای «امر جامع» در الهیات سیاسی و حکمرانی قرآنی شنیده بودم هم اضافه می شد به بار ذهنی ام و آنچه به عهده داریم. آیا این دیدار یک گعده ی صمیمی و غیررسمی و گذرا است یا از آن مواقفی است که تکلیف مضاعفی خلق می کند و مسئولیت سنگین تری را می آفریند؟
صدای سرتیم تصویربرداری فکرم را برید که داد زد "ورود رو چه کسی میگیره؟ ورود!" فهمیدم دوستان رسیدند و دارند وارد می شوند. یکی یکی آمدند. اکثرشان را مدتها بود ندیده بودم. چند نفری هم بودند که اولین بار بود میدیدم. جمع دلنشینی شد. تکتکشان ارزشمند و غبطه برانگیز اند. به تجارب و ظرفیتهای هر کدام که فکر می کنم و حاصلضربشان در یکدیگر را که محاسبه می کنم، امید و شوق در دلم شعله می کشد. تازه اینها نَمی هستند از یَمی. مصادیقی (نه نمایندگان یا منتخبین، بلکه صرفا مصادیقی) هستند از تعداد بیشماری از فعالان تربیتی کشور و جهان اسلام که بیشترین سهم از جبهه فعالان فرهنگی را شامل می شوند. چشم که می چرخانم تقریبا هیچ هدفی را دست نایافتنی نمی بینم.
حفاظت تذکر داد که از صف دوم بنشینید و صف اول خالی باشد. من که همان صف آخر در اتاق که از ابتدا بودم، کنج دیوار جا داشتم و خیالم تخت بود. موذن اذان گفت و شنیدم که آقا وارد شدند. جماعتی که تا الان رو به قبله نشسته بودند برگشته بودند رو به درب پشت سر و کوچه ای باز کرده بودند و همه به انتهای اتاق نگاه می کردند. از جایی که ایستاده بودم آقا و ورودشان را نمی دیدم. چند دقیقه ای طول کشید و ملت همچنان داشتند به عقب نگاه می کردند. کنجکاو شدم که کل مسافت چهارپنج متر نیست، چرا آقا نمی رسند؟ آمدم جلو نزدیک سجاده آقا، که بتوانم درب ورود را ببینم. دیدم سراصبر و تک به تک دارند با حضار سلام و احوال پرسی می کنند، یکی یکی سلام می کنند و جواب می گیرند.
آخرین نفر، من بودم... نشد که سلامم را با عبارتی که دوست دارم بدهم.
و خلاصه ایستادند در سجاده.
آمدم برگردم سر جایم که دیدم پر شده و راه برگشتی هم نیست. ماندم روی دست خودم که کجا بایستم. محافظی که دقیقا پشت سر آقا می ایستد، گفت "همینجا بایستید." کنار سجاده آقا یک صندلی است که برای تعقیبات روی آن می نشینند. و من پشت آن صندلی ایستادم.
اقامه را گفتند و تکبیر گفتیم...
@Abd_Asadi
گاه نوشتهای حکمرانی تربیتی - عبداله اسدی
موانع بهره وری نظام تعلیم و تربیت کشور #یادداشت #سازمان_ملی_بهرهوری @Abd_Asadi
این یادداشت، تیرماه 1401 به سفارش ارگان رسانه ای سازمان ملی بهره وری برای ویژه نامه ای که اختصاص به بهره وری آموزش داشت، تحریر شد.
———
موانع بهرهوری در نظام تعلیم و تربیت کشور
سنجشِ درست بهرهوری در زمینهی تربیت و یادگیری، اگر ناممکن نباشد، دستکم بسیار دشوار است. عواملی مانند پیچیدگی هزارتوی فرایندهای تربیتی، عوامل و موانع بی شمار سهیم و موثر در تربیت، آثار ماندگار تربیت و ابعاد نسلی و فرانسلی آن، عملاً سنجش کمّی یا ارزیابی کیفی تربیت را -آنچنان که علم امروز دنبال می کند- از دیدرس و دسترس بشر خارج می کند.
اما از سوی دیگر، دستکم می توانیم آنچه عینی و در مقابل دیدگان ما اتفاق می افتد را با متر و معیارهای مقدور و در همین موقعیت اینجایی و اکنونی مان، ارزیابی کنیم و به امکان بهبود بهرهوری آن بیاندیشیم. مواردی مثل ارزشیابی آموختههای دانشآموزان بر اساس اهداف قصدشده، سنجش عملکرد معلمان به نسبت وظایف محوّله، ارزیابی فرایند شناسایی و شکوفایی استعدادها در کشور و به طور کلی قضاوت همه بازیگران عرصه تربیت نسبت به یکدیگر، می تواند موضوع «مطالعات بهرهوری تربیت» باشد. قبول کنیم که تصور این میدان وسیع با این عرض و طول، اقتضای ناگزیر امر تربیت است.
بگذارید مبنای این یادداشت را همان تعریف ابتدایی و ساده از بهرهوری قرار دهیم: «نسبت برونداد به درونداد و فرایند» و آنگاه در ارزیابی نظام تربیتی این پرسش ساده را از خودمان بپرسیم که "آیا بروندادِ این فرایند دوازده ساله در نظام آموزش رسمی-عمومی کشور، نسبت معقول و موجهی با درونداد آن و هزینهکرد ما دارد؟" اگر این سوال را از فارغ التحصیلان امروز مدارس بپرسید دور از ذهن نیست که بگویند: "دوازده سال؟ نه! بهش نمی ارزید!" همین پرسش را اگر از سایر ذینفعان هم بپرسید به احتمال قوی پاسخی مشابه خواهید شنید.
اما چه عواملی، مانع از بهره وری در نظام تعلیم و تربیت است؟
یک) نبود ثبات مدیریتی:
شرط تربیت، حفظ استمرار است. در مقیاس فردی، «عمل» و تکرار آن است که تبدیل به «ملکه» می شود و حفظ و تجمیع ملکات است که «شاکله» را می سازد. در شاکلهی سازمانی و حکومتی نیز چه بسا همینطور باشد. اما ما در نظام تعلیم و تربیت کشور از «عدم ثبات مدیران» رنج می بریم و این خود را در تغییر فرایندهای مدیریتی (البته صرفا در ابلاغ دستورات و یک پیگیری مذبوحانه، و نه در تحقق عملی آنها) نشان می دهد. آمار تغییر وزرای آموزش و پرورش و تغییرات دومینووار پس از هر تغییر را ببینید. میانگین دوره وزارت هر وزیرآموزش و پرورش، به دوسال نمی رسد. تشتت رویه های اداری و تذبذب تصمیمات خرد و کلان ملّی و محلی را نیز به تبع این تغییرات باید تحلیل کرد. مواردی مثل: تغییر هرساله کتابهای درسی، تغییر مکرر روندهای تامین و تربیت معلم، تغییر جدول عناوین و ساعات دروس، تغییر دوره ها و مقاطع تحصیلی، حذف و اضافه شدن مکرر رشته های مهارتی و مانند آن.
اگر «تثبیت مدیران» را راهکاری برای رفع این مانع تلقی کنیم، این راهکار به شرطی مطلوب است که انتصاب مدیر، در بدو امر بر مبنای شایسته سالاری و بهگزینی باشد. وگرنه عدم ثبات مدیری که احیاناً با رانت و رفاقت آمده و کفایت و لیاقت لازم را از ابتدا نداشته، خود، نعمت است و تغییر سریعتر وی، از لوازم ارتقاء بهرهوری است.
دو) وجود اختلال تقنینی:
تعدد مراجع قانونگذار (به معنای عام آن) در بالادست، سبب بروز پدیدههایی چون تعارض قوانین، تراکم قوانین یا سکوت قوانین شده است و پیامد این پدیده، چیزی نیست جز اصطکاک و استهلاک مدیریتی در پاییندست. مدیر دلسوز، اگر تحرک زیادی داشته باشد لاجرم مشمول اتهام یا مرتکب تخلف میشود. مدیر فرصتسوز هم بهانهی کافی برای فرافکنی و مظلومنمایی در دست دارد. این آشفته بازار، بیش از آنکه به نفع جریان خدمت باشد، زمینه ساز بروز خسارت است.
«تنقیح قوانین» راهکاری است که برای رفع این دست موانع و ساماندهی قوانین کشور، به عهده مجلس شورای اسلامی گذاشته شده است.
گاه نوشتهای حکمرانی تربیتی - عبداله اسدی
موانع بهره وری نظام تعلیم و تربیت کشور #یادداشت #سازمان_ملی_بهرهوری @Abd_Asadi
سه) کرختی مزمن عاملی - ساختاری:
مناقشهی «اصالت عاملیت یا اصالت ساختار؟» به هر نتیجه ای که برسد، گویا به حال امروز آموزش و پرورش تفاوتی نمی کند. یک میلیون نفر از بدنهی تقریبا سه میلیون نفری دولت در کشور، متعلق به وزارت آموزش و پرورش است. اگر آن ادعا که می گوید از نظر سلسله مراتب طولی و شاخ و برگهای عرضی «وزارت آموزش و پرورش ایران، بزرگترین وزارتخانهی جهان است» درست هم نباشد، باز می بینیم که اینرسی و سنگینی عجیبی در ساختار و عاملانِ نشسته در آن ساختار، حاکم است. بله! «مقاومت در برابر تغییر» مرسوم و قابل درک است، اما مقاومت بدنهی نوعاً ناراضی در مقابل هر ایدهای که ادعای ارتقاء بهرهوری دارد، تحلیل و ریشهیابی خاص خود را میطلبد. به نحو منطقی، وجود نارضایتی باید منجر به استقبال از تغییر گردد، اما تجربهی سیاستگذاری آموزشی کشور در سه دههی اخیر نشان داد که تقریباً هر ایده بهبود و ارتقائی، به سد آهنین ساختار و ساکنان آن بر خورده؛ نارضایتیها، منجر به حرکت به سمت بهبود نمی شد و روغن بادام، خشکی می فزود. شاید ریشهی این پدیده را بتوان در عامل نخست (نبود ثبات مدیریتی) یافت. مدیر موقت، اطاعت نمی شود. از این رو، تغییرِ مسیرِ حرکت ِیک سازهی اداری غولپیکر، گاهی آنقدر فرسایشی می شد که وزیر هم عطایش را به لقایش می بخشید و مجبور میشد با رتق و فتق امور روزمره، دورهاش را تمام کند.
بهره گیری از روش های نوین «حکمرانی مردمی»، اصلی ترین راهکار عبور از این مانع است.
چهار) توزیع نابجا و بهرهدهی ناچیز امکانات
تعداد زیادی از مجموعه های ورزشی، متراژ بالایی از سالن های سینما و تئاتر، حجم بالایی از اتاقهای جلسات و کنفرانس، فضاهای متعدد و متنوع اردویی، امکانات مفصل اسکان و استقرار، کارگاه های حرفه ای متعدد و فضاهای آموزش مهارتی، امکانات کثیر حملونقل و ترابری، موقعیتها ومحیطهای بی شمار بکر طبیعتی، رسانه ها و زیرساختهای مبتنی بر فناوری و داشته های فراوان دیگر موجود درکشور، امروز در اختیار بازیگران مختلف نظام حکمرانی تربیتی است که وزارت آموزش و پرورش تنها یکی از آنهاست. درباره اینکه این امکانات، چه میزان در سقف ظرفیت واقعی خودشان فعال هستند و چقدر از آنها خاک می خورند، قضاوتی نمی کنیم؛ -چه اینکه اساسا بعید است آمار متقنی در این باره وجود داشته باشد- اما قدر مسلم این است که بخش مهمی از آنچه بین بیش از ۷۰ دستگاه فرهنگی کشور توزیع شده، قرار است برای جبران بهرهوری پایین نظام تربیت رسمی و آموزش و پرورش صرف شود.
راهکار عبور از این چالش، ایجاد سکو (پلتفرم) بهره برداری بهینه و شفاف از امکانات دستگاههاست به نحوی که متناسب با نیازهای تربیتی و آموزشی هر بوم و اقلیم، تحت یک حکمرانی نظاممند (نه لزوماً متمرکز، اما لزوماً عادلانه) سرمایه ها را برای رفع بهنگام و به اندازهی نیازهای تربیتی کشور، همگرا و کانونی نماید.
در خاتمه:
عوامل متعدد دیگری که هریک سهمی در پایین بودن نرخ بهرهوری نظام تعلیم و تربیت کشور دارند قابل طرح است: سیاست زدگی، تمرکزگرایی و استانداردگرایی افراطی، نبود نظام بازخورد و اصلاح در تصمیمسازی و تصمیمگیری، نبود آینده نگری و آینده نگاری کافی، نفوذ برخی اسناد و ایده های مخرب بین المللی، عدم التفات به نقش الهام بخشی برونمرزی، انفعال در برابر تحولات جهانی، مصرفی تلقی کردن آموزش و پرورش و نبود نگاه سرمایه ای، تنزل اعتماد به نفس و جایگاه و منزلت معلمی و موارد دیگر، نمونه هایی هستند که هر یک طرح و بحث خود را می طلبد؛ لکن به نظر می رسد این موارد فرع بر چهار عامل اصلی عنوان شده در این یادداشت و یا در اولویت بعد قرار دارند.
والسّلام
@Abd_Asadi
اسفند 1401 به دعوت دبیرمحترم شورایعالی انقلاب فرهنگی نشستی در مجموعه شهدای هفتم تیر (سرچشمه) تهران برگزار شد و فرصتی دست داد تا گفتگوی کوتاهی درباره «وضعیت شناسی نظام تربیتی کشور و پیشنهاداتی برای شورایعالی انقلاب فرهنگی» داشته باشیم.
فیلم این ارائه در پست بعد آمده است:
👇
#شورایعالی_انقلاب_فرهنگی
#حکمرانی_تربیتی
@Abd_Asadi