eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😌 چند ترفند جالب با مایکروویو •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔴حکایت عجیب زنی که هرشب جمعه درقبرستان می خوابید...🔴 واقعی🧷 مادر يكى از شهداى جنگ تحميلى پس از دفن شهيد خود هر شب جمعه را تا صبح سر مزار پسرش در گلزار شهدا میخوابید و پس از طلوع آفتاب روز جمعه به خانه بر مى گشت .اين روش مدتى ادامه داشت و اين كاربصورت يك عادت براى اين مادر شهيد شده بود. تا اينكه آن زن خود بخود دست از اين كار برداشت.از او پرسيدند: چه شد که خوابيدن در قبرستان را رها كردى ؟پیرزن گفت : شبى از شبها وقتى به خواب رفتم ، ديدم تمامى شهداى آن قبرستان ساكهاى خود را بسته و آماده مسافرت هستند، از فرزندم پرسيدم : مادر جان دوستانت عازم كجا هستند؟پسرم با غصه گفت : مادر جان ،اتفاقی افتاده که....😔👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db مو به تن آدم سیخ میشه😭👆
⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن و زندگی⛔️ اگر شوهر به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند یا مدام بداخلاقی میکند و محبتی به همسرش ندارد و بی حوصله یا خسیس شده این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد ، شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db انقدر این دعا قویه که یه روزه اثرشو میبینید😳👆
👠🎀ایده های دلبری🎀👠 🌵اگر کسی به اندازه ای که دوستش دارید دوستتان ندارد! رابطه تان را تا نا کجا ادامه ندهید... به خودتان امید ندهید، که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت! 🌵اینکه گاهی از طرف او پذیرفته میشوید وگاهی نمی شوید کلافه تان خواهد کرد. گویی در جا می دوید هر چقدر تلاش میکنید، به جایی نمی رسید! این نرسیدن دایمی خسته تان میکند، خشمگین میشوید، افسرده میشوید، خودتان را قانع نکنید... (که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند) 🌵او بخاطر خودش با شما مانده شما با توجه ومحبتی که به او می کنید احساس دوست داشتنی بودن به او می دهید، غرورش را ارضا می کنید باعث رشد عزت نفسش می شوید، پس چرا با شما ادامه ندهد؟؟؟ 🌵وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک میشوید.... گویی به کاکتوس نزدیک میشوید هرچه بیشتر نزدیک شوید، بیشتر زخمی میشوید، پس "کاکتوس هایتان را رها کنید... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاپیون کاغذی بساز🎀 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
#داستان_زندگی 🌸 سلام میخوام داستان زندگی بذارم اگه میشه داخل کانالتون بذارین چند بار فرستادم اما پش
داستان زندگی محبوبه شکه شده بود خیلیی اخه نسرین همکارش و دوستش بود محبوبه و نسرین محل کارشون یکی بود محبوبه شروع کرد به فحش دادن و گفت زنیکه........ تو داخل خونه من چکار میکنی هان؟ همون لحظه علی از خونه اومد بیرون و سعی میکرد محبوبه رو اروم کنه و شروع کرد به توضیح دادن و گفت:ببین محبوبه...عزیزم... امروز تولد تو بود بعد توام این چند روز خیلی درگیر بودی و متوجه نشدی منم میخواستم سورپرایزت کنم به نسرین خانم گفتم بیاد کمکم اخه من درست از علایق تو خیلی خبر نداشتم اما محبوبه کلی سوال ذهنش رو درگیر کرده بود اخه اگه به یه احمق هم میگفتی باور نمیکرد اخه مگه بعداز این چند سال علی از علایق محبوبه خبر نداشت؟ یا اگه نداشت چرا خواهرش یعنی خواهر محبوبه رو نیاورد؟یا اگه خواهرش رو نیاورد چرا یه خدمتکار نیاورد؟ یا اگه خدمتکار نیاورد چرا فقط نسرین؟چرا عشق قدیمیش رو اورد؟ اخه محبوبه بغیر از نسرین دوستای دیگه هم داشت اما اینا همه از ذهن محبوبه میگذشتن اما اون میخواست فقط و فقط حرفای علی رو باور کنه چونکه عاشق بود و حرفای علی رو باور کرد و حتاشب تولد هم نسرین رو دعوت کرد شب خیلی خوبی بود از اون روز به بعد بازم علی به محبوبه خیلیی بیشتر از قبل محبت میکرد البته در هفته به بهانه شغلش خونه نبود و بقول خودش ماموریت میرفت.... یه روز علی و محبوبه داخل ماشین بودن و داخل خیابون گشت و گذار میکردن محبوبه شناسنامه علی رو روی داشبورد میبینه و برش میداره همینجور ورق میزنه یدفعه یچیزی جلب توجه میکنه براش البته براش جالب نبود بیشتر شکه کننده بود وحشت انگیز بود اون اسم نسرین رو زیر اسم خودش داخل شناسنامه علی دید خیلی اعصبانی شد و شروع کرد به داد و فریاد زدن که این چیه؟ و با جیغ میگه که ماشین رو نگه داره تا پیاده شه علی سریع ماشین رو نگه میداره اما قفل مرکزی رو میزنه که پیاده نشه و علی شروع میکنه به توضیح دادن و میگه که: راستش .... من..... من ..... نسر..ین.... رو...عقد کردم... برای اینکه تو.... تو نمیتونستی.... بچه.‌‌..دار ... شی و منم دلم میخواست پدر شم و نسرین رو عقد کردم که برام بچه بیاره اما محبوبه خیلی اعصبانی بود و هرجور شده بود از ماشین پیاده شد و رفت خونه مادرش وچند روز گذشت علی هر روز میاومد دنبال محبوبه امامحبوبه برنمیگشت و یه عده حسود که از همون اول به زندگی محبوبه حسادت میکردن زیر پاش نشستن و گفتن طلاق بگیر... طلاق بگیر و محبوبه تحت تاثیر حرفای بقیه قرار گرفت و رفت و در خواست طلاق داد اما علی محبوبه رو طلاق نمیداد میگفت که زنمه دوسش دارم عاشقشم و طلاقشم نمیدم نسرین اصلا در طلاق دادن یا ندادن محبوبه دخالتی نمیکرد محبوبه مهریه ش رو گذاتش اجرا مهریه محبوبه خیلی زیاد بود و تمااام اموال علی رو توقیف کرد و همشون رو گرفت اون خونه ها ماشین ها حتا اون کت و شلوار های مارک همچی همچی رو از علی گرفت و علی موند و لباس تنش و بالاخره بعداز دوسال علی محبوبه رو طلاق داد.. بعداز طلاق همون حسودای که زندگی محبوبه رو به گند کشیده بودن باز اومدن محبوبه رو سرزنش میکردن که چرا طلاق گرفتی علی که تورو خیلی دوس داشت؟ همه میگفتن نسرین علی رو ول میکنع ومیره میگفتن که نسرین فقط بخاطر پولای علی زنش شده اما برعکس فکرهای بقیه شد و نسرین اصلا اسمی از طلاق نیاورد و با پسنداز کمی که داشت و یه مقدار پول علی و کمک بقیه یه خونه کوچیک و نقلی خریدن و زندگیشون اغاز شد...‌. بعداز چند ماه نسرین باردار شد علی خیلیی خوشحال بود از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید یروز نسرین طبق معمول رفت سرکارش و در حین کار چونکه در جنب و جوش بود خسته شد و رفت داخل اتاق پرستارا نشست همینجور نشسته بود دید که یدفه در با ضرب باز شد نسرین سرش رو بلند کرد و محبوبه رو بین چارچوب در دید نسرین همینجور خیره به محبوبه نگاه میکرد و چیزی نمیگفت بعداز چند دقیقه نسرین بلند شد و میخواست از در رد شه که محبوبه بازوی نسرین رو گرفت و پرتش کرد داخل اتاق نسرین خورد زمین و محبوبه با مشت و لگد افتاد به جون نسرین و کلا به شکم و کمر نسرین میزد نسرین خودش رو حائل شکمش کرده بود که بچش اسیب نبینه در همین حین چند تا پرستار صدای جیغ نسرین رو شنیدن و سریع خودشون رو رسوندن و محبوبه رو از نسرین جدا کردن و سریع نسرین رو منتقل کردن برای معاینه وقتیکه دکتر نسرین رو معاینه کرد‌ گفت که بچش هیچ آسیبی ندیده البته چونکه پرستارا سریع رسیدن خیلی اسیب جدی به نسرین نرسیده علی از این ماجرا خبر دارشد و میخواست بره سر وقت محبوبه اما نسرین نذاشت و از این کار جلوگیری کرده..‌. ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
پدربزرگ من ۶ ماهه فوت کرده و مادربزرگم شک عصبی شدیدی بهش دست داد چون اصلا رفتار خوبی با پدربزرگم نداشت ولی انتظار مردنشم نداشت بعد از یه دوره که پرخاشگر شده بود و یهو میزاشت از خونه میرفت حالا حافظشم از دست داده ولی نه کاملا مثلا چیزایی که تو بچگیش اتفاق افتاده رو کامل یادشه .ولی بچه هاشو یادش نیست . یه شب که داییم یادش میره درو قفل کنه نصف شب میره و ما هر چی گشتیم پیداش نکردیم از رفتن به آگاهی بگیر تا چاپ کردن عکس تو روزنامه ها بعد چن روز یه آقا پسر جوونی اومد و گفت بیاین مادربزرگتونو از خونه ما ببرین اومده فکر میکنه زن بابای منه😐😂 اون آقا وقتی مادربزرگ ما ۱۵ سالش بوده خاستگارش بوده و مادربزرگم اون قسمتی که زن این بنده خدا نشده رو یادش نمیاد 😩 و ما در عجب موندیم که آدرس اون بنده خدا رو از کجا پیدا کرده من که هرچی به دایی هام میگم این زن اسکلمون کرده باور نمیکنن 😐 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به خوبین همه اونایی ک خوبن دستا بالا✋😜بخدا ما مردام گناه داریم یه گوشه نشستیم داریم به سوتی ها وخاطراتتون میخندیم حالا بریم سراغ سوتی من 😁کار من پذیرش هتله یه بار یه مسافر روز آخرش بود اومد واسه تسویه کاراشو انجام دادمو گفتم یکم کلاس بزارم گفتم دیگه رفع زحمت میکنین😢یارو یه لحظه هنگ کرد😳 گفت اره دیگه داریم گورمونو گم میکنیم میریم و یهو ترکید از خنده منم مونده بودم چی جوابشو بدم 😊امیدوارم لباتون پر خنده باشه (کبوتر حرمم) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
رازهایی از زندگی زناشویی تان که نباید به هیچکس بگویید!!! ۱- مشکلات مالی همسرتان ۲- جزییات دعوای زن و شوهری ۳- تصاویر شخصی و خانوادگی که جزو حریم خصوصی هستند ۴- همسر شما چه فکری راجع دیگران (سایر اعضای خانواده و دوستان) میکند ۵- هر چیزی در مورد روابط خصوصی مخصوصا اوایل ازدواج دوستان و خانواده شما لازم نیست همه چیز را راجع به رابطه شما بدانند. بعضی حرف ها بهتر است نا گفته بمانند. هر رازی که از زندگی شخصی تان فاش میکنید مانند یک چِک سفید امضاست که هر کس هر زمان بخواهد میتواند از آن بر علیه شما استفاده کند! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام☺️ من در خانواده ای فرهنگی و تحصیل کرده بزرگ شدم. دانشجو و وارد محیط کار شدم. (دبیر) من هم خیلی دوست داشتم مثل دوستان هم سن و سالم، از پسرهای اطرافم یا اساتیدم ( بعضا متاهل هم بودند )، کنم، مورد تمجید و تحسین جنس مخالف واقع شم. ((البته که شرایط برام فراهم بود)) راستش یه آیه از قرآن همیشه جلوی نظرم بود: 🔆 مرد مومن، برای زن مومن 🔆 زن مومن، برای مرد مومن.. من آدم مومنی نیستم خیلی ولی یقین داشتم قرآن و حرف خدا، دروغ نیست!!! به خدا گفتم: نگاهمو از پسر و مردهای نا محرم میگیرم تو هم اگر روزی خواستی، همسری نصیبم کنی، چشم پاک و سالم نصیبم کن. 😌 برام خیلی سخت بود جلوی نفسم رو بگیرم، چون دلم میخواست مورد توجه جنس مخالف باشم، ولی وقتی چشمم ب چشم پسر یا مردی می افتاد، ناخودآگاه یاد این آیه می افتادم و نگاهم رو منحرف میکردم. ب این فکر میکردم اگر این بنده خدا همسری داشته باشه و یک نگاه، یه حرف، یه لبخند من زندگیشو سرد کنه ❇️ "عدالت پنهان خدا" ❇️ میرسونه روزی رو که شخص دیگه ای، با همسر و زندگیم، همین کارو کنه و زندگیمو سرد شه. اون وقت من تحملش رو ندارم! چرا ک خودم باعث و بانیش بودم..چرا که یک روزی من با عملم، چنین ظلمی کردم!! (ولو در حد یک نگاه حرام) 🙄 امروز پنج ساله ازدواج کردم 🤗 فقط میتونم بهتون بگم ❇️ وعده خدا راست بوده.. من کاری نکردم . خدا کمک کرد... 🤲🏻 👈🏻 باعث خاموش شدن، آتش میشود 👉🏻 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
‍👠🎀ایده های دلبری🎀👠 💞اگه میخواهید شوهرتون به درخواستتون جواب مثبت بدن این جملات و حذف کنید ،لطفا اگه ممکنه خواهشأ جون من تروخدا و ...... 👌رو از اول جمله درخواستیتون حذف کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
بچه ها همسرتون و اینجوری جذب کنید به زبان ترکی اینجوری بهش بگید دوستش دارید 🫀💜 به ترکی سیوش کن : عشقم ' sevgilim قلب من ' Benim kalbim عسلم ' Benim Balim آسمون من ' GokyuZum یکی یدونم ' Bi Tanem توت فرنگی من ' Cilegim عزیزم ' Canim زندگیم ' Hayatim ماھم ' Ayim ستارہ من ' YildiZim فرشته من ' Melegim خوشگلم ' GuZelim آبنبات من ' Sekerim نفس من ' Nefesim Benim شکلات من ' Benim Cikolatam ھمه چیز من ' Her Seyim لواشکم ' PesTiliM •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•