#زبانبند
💠 یَا قَرِیبُ الْمُتَعَالِی فَوْقَ کُلِّ شَیْءٍ عُلُوُّ ارْتِفَاعِهِ💠
🔶اگر کسی به خواندن این اسم مداومت کند در نظر خلق عزیز و مکرم شود و برای دوستی و دشمنی و زبان بند و بستن خواب کسی و خیلی چیز های دیگر نافع است که بیش از این از شرح آنها معذورم🔸
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
#اعتراف
آقا من 28 سالمه ی بار رفته بودم خونه یکی از فامیلامون
بعد از خواب که پاشدم بابام گفته بود زنگش بزنم منم تلفن خونه اونارو برداشتم زنگ زدم به بابام بعد از کلی احوال پرسی و اینا براش توضیح میدادم که اره تازه پاشدیم میخوایم صبحونه فلان چیز بخوریم خلاصه کلی حرف زدم باهاش برامم جالب بود که چرا انقد نشسته داره به حرفم گوش میده چون معمولا خیلی حرف نمیزنه پای تلفن.. خلاصه بعد از کلی حرف زدن گفت من بابات نیستم .منم هول کردم قطع کردم تلفنو شماره رو دیدم دیدم اشتباه زنگ زدم:)))))
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
سلام
چند وقت پیش یکی از دوستام با یه پسره رل زد وقتی کات کردن پسره هزینه شیرکاکائو هایی که خریده بود براشو ازش گرفت😐این هیچی باشه اصلا اشکال نداره، رفته بود از بابای دختره پولو میخواست و میگفت من هزینه کردم😐😂مگه قیمت شیر کاکائو چقدره؟!
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
#اتفاقات_واقعی
عاقا چند شب پیش برای عید قربان رفته بودیم سر قبر پدربزرگم یهو دخترعمم ک امسال میره کلاس سوم برگشت به مامانش گفت مامان اون دختره چرا تنها نشسته سر اون قبر ما هم ک توجهمون جلب شده برگشتیم ببینیم کیو میگه ک کسی رو ندیدیم خلاصه بیخیال شدیم و داشتیم برمیگشتیم ک دختر عمم جلوی یه قبر یه دختر6ساله ایستاد و به عکس دختره اشاره کرد و گفت مامان ببین این همون دختریه ک تنهایی اینجا نشسته بود فکرکنم منتظر خانوادش بود.
بقیه تا اینو شنیدن فرار و برقرار ترجیح دادن ولی من و عمم برا دختره فاتحه خوندیم و یکمم باهاش حرف زدیم و رفتیم
خدا به مامانش صبر بده..
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
🌺🌼🌺🌼🌺🌼
✳️ #ويروس_کلامی « من هم همينطور »
👩🏻👦🏻همسر/نامزدتان به شما ميگويد :
😍#دوستت_دارم.
و شما به او ميگوئيد :
#من_هم_همينطور !!!
روزي ديگر نيز به شما ميگويد :
دلم برايت تنگ شده.
و باز شما به او ميگوئيد :
من هم همينطور !!!
استفاده از عبارت «من هم همينطور!» درست مانند این است که پس مانده های شخص دیگری را بخورید.
اين مسئله از دو حالت خارج نیست!
یا به لحاظ گفتاری ـکلامی #تنبل هستید و حوصله ندارید همان فکر یا احساس را تمام و کمال دوباره ابراز و بیان کنید
یا اینکه #عمداً دوست ندارید آن را دقيقاً بر زبان بیاورید و اعتقادی هم به آن ندارید.
« من هم همینطور » مثل یک نصفه « دوستت دارم » به حساب می آید و این احساس را به ما می دهد که در حق ما اجحاف شده است.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
25.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🐦رشته پلو غذای اصیل ایرانی🍚
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
#اتفاقات_واقعی
سلام ؛ این اتفاقی که تعریف میکنم مربوط به من نیست برای پدرم هست ...
تعریف میکرد وقتی که جوون تر بوده و با عموهام و عمم همه پیش مامان بزرگم زندگی میکردن یه شب تصمیم میگیرن تو حیاط بخوابن ؛ چون تابستون بوده و هوا هم به شدت گرم ...
خلاصه نصف شب بود و بابام وقتی خواب بوده توی حالت خواب و بیداری یه سنگینی نگاهی رو حس میکنه و وقتی چشماش رو باز میکنه میبینه یه گربه ای روی نرده ها داره نگاهش میکنه ، اولش فکر میکنه توهمی شده و روی رخت خواب میشینه و میگه که هاشم (اسم عموم) بیا و بخواب وگرنه یه دمپایی پرت میکنم سمتت ولی بعد که بهتر دقت میکنه میبینه توهمی نشده و چیزی روبه روشه یه گربه هست که بدنش کاملا شبیه به یک گربه هست اما چهرش چهره ی عموم رو داره ؛ بعد میبینه یه صدایی از سمت گربه میاد که میگه اگر میتونی پرت کن تا ببینی چه بلایی سرت میارم ...تا اینجا به عمق عجیب بودن ماجرا پی نمیبرید تا وقتی میفهمید بابام این ماجرا رو برای دوستش تعریف میکنه و وقتی دوستش باور نمیکنه این جریان و این صدا توی ماشین براش اتفاق می افته ...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
21.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آسونترین رسپی دونات تپلی😍😋
مواد لازم :
کره ۳۰ گرم
آب ولرم ۲۵ گرم
تخم مرغ ۱ عدد
خمیرمایه خشک فوری ۶ گرم
بهبود دهنده S500 ½ ق چ
آب لیمو ترش تازه ½ ق غ
شکر حدود ۱.۵ ق غ
آرد ۱۵۰ گرم
وانیل کمی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
🍀معجزه گیاهی آقایان🍀
✅.بهبود و درمان تمامی مسائل آقایان به صورت ریشه ای با روش طب سنتی و گیاهی🌿
✅درمان کاملا گیاهی زیر نظر تیم پژوهشی الماس🍀
🩺برای درمان مشکلات اقایان خود به کانال زیر مراجعه فرمائید👇🏻
✅لینک ورود:
‼️ https://eitaa.com/joinchat/179962698Cc11649b311
دارای مجوز رسمی 👌🏻
** صد درصد تضمینی و بدون بازگشت**
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام
من۲۰ و همسرم۲۲سالشونه. ۴ماهه عقد کردیم.
ما حدود یک سال باهم آشنا بودیم و ازونجایی که همو خیلی دوست داشتیم وخواستگار میومدو میرفت اصرار به ازدواج داشتیم.
اینم بگم شوهر من اول کار نداشت مغازه ی باباش میرفت .
وقتی اومدن خواستگاری و جلسات بعد مادرهمسرم مدام میگفتن پول نداره کار نداره. اما چون دوسش داشتم واسم مهم نبود.
از همون اول واسه اینکه قبول کنن عقد کنیم هر چی گفتن چیزی نگفتم. گفتم منم مثل شمام.
تا اینکه عقد کردیم الان که فکر میکنم متوجه میشم چه اشتباهاتی کردم...
خانواده ی خوبین با وضع مالیه ضعیف ، همین باعث شده کوچکترین کمکیم به همسرم نکنن حتی قبل عقد . سرعقدمم واسه من هیچی نخریدن فقط انگشتر و چادر...
اینقدر از اول چیزی نگفتم که راجع به همه چیز نظر میدادن. کی برین کی برگردین و...
بخاطر همسرم و اینکه بهم سرکوفت نزنن که انتخاب هم بودیم و... میریختم تو خودم با همسرم رابطم بدشده بود.
تا اینکه یه روز همه چیو گفتم. ایشونم درک کرد و بهتر شد باهاشون صحبت کرد...
همسرم واقعا خیلی خوبه. خوش اخلاق ، صبور ، مهربون ، دلسوز و...
الان که با حرف زدن مشکلامونو حل میکنیم خیلی بهتره تا دعوا 😄
الان خدارو شکر همسرم یه کار آزاد پیداکرده و میره از باباش جدا شده که این خیلی خوبه دیگه دخالتا تموم شده.
✍ خیلی از مشکلات بزرگی که بوجود اومده از چیزهای کوچک شروع شده که میشد با صحبت و گفتگو حلش کرد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام خدمت خانومای گل
من ۲۰ سالمه و اقایی ۳۲ سالشونه
سه سال و نیم نامزد بودیم (چون داشتن خونمونو میساختن)
الانم یه سالو سه ماهه عروسی کردیم و خونه ی خودمونیم😍
درسته #اختلاف_سنی مون زیاده اما هیییییچوقت مشکلی بوجود نیاورده چون هر دومون اینو #درک کردیم که خانوما و اقایون اخلاق های متفاوتی دارن و طرفین باید باهم کنار بیان
خواستم بگم به بعضی از #خرافات که از قدیم میگن اهمیت ندین
میدونم اکثر خانوما #طلا یا هر چیز با ارزشی رو دوست دارن اما زمانی باید دوست داشته باشن که نیازی به پولش نداشته باشن
من زمان نامزدی سرویسمو فروختمو جاش نقره گرفتیم چون برای ساخت خونمون اقایی پول کم اورده بود حتی ماشین هم فروختیم تا خونمون تکمیل شه و عروسی بگیریم
درسته با فروختن طلاهام، مادر شوهرم خیلی با همسرم دعوا کرده بود اما بعدش رفتم و بهشون توضیح دادم که وقتی به پول نیاز داریم چرا باید قرض بگیره و طلاهامو نفروشم؟
خیلی با احترام و مهربونی همه چیو توضیح دادم تا فک نکنن همسرم خودش گفته بفروشیم.
چون همسرم خیلی ناراحت بود که میخواستیم طلاهارو بفروشیم.
الانم تازگیا حلقه ی ازدواجمونو فروختیم چون پول نیاز داشتیم. و به شخصه اعتقادی به اینکه اگه حلقه ی ازدواج گم بشه یا فروخته بشه زندگی از هم میپاشه ندارم
اینا خرافاته
توی زندگی باید اقا و خانوم پشت هم باشن اینجوری ادم به #ارامش میرسه و عشقشون روز به روز بیشتر میشه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
✨🍃🍂💟🍃🍂💟🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃💟🍂🌺
باید قهر کردنمان تازه باشد
من خستهام از قهرهای تکراری
از این قهرهایی باشد که من
با اخــــم
یقهی پیراهنت را صاف میکنم
تو با لبــخند نگاهم میکنی
و یــواش درِ گوشم میگویی :
یـقـه که کنده شد هیچ
این دل هم ، از این همه اخم
تکــه تکــه شـــد
می شود آشتی کنی؟❤️
#ورژن_آشتی_کنون
#ایده_متن
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
#مطیع_شدن_فرزند
♦️ با نام خدا و ایمان و اعتقاد قلبی و با توجه به معنی به نیت مطیع شدن فرزندان، اگر شخصی به تعداد ۱۰۷ بار ☀️سوره صف☀️را قرائت کند فرزندانش از او اطاعت کرده و فرمانبردارش میشوند♦️
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۳۱ مرداد ۱۴۰۳