eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
💃💃💃💃👌👌👌👌 💠همیشه به استقبال شوهرتون برین حتی اگه دستتون گیر بود 💠وقتی اومد خونه چن دقیقه ای رو کنارش بشینین حتی اگه سکوت کرده بود 💠وقت گرسنگی همسرتون هیچ درخواستی ازشون نکنین 💠همیشه نه؛ولی گاهی اوقات برای رابطه جنسی پیش قدم بشین اونم وقتی که اصلا انتظارشو نداشته. این خیلی جواب میده و سوپرایزش میکنه. 💠با آرامش و لحن پایین با همسرتون صحبت کنین. ظرافت زنانه فراموش نشه 💠کمی شیطون باشین. آقایون دوس ندارن خانومشون خشک و جدی باشه 💠حدالمقدور هر روز لباساتونو عوض کنین همچنین موهاتونو هر روز یه جور ببندین. در ضمن آقایون اکثرا موی بلند و خیلی دوس دارن. 💠وقتی که ناراحتن زیاد پاپیچشون نشین یکم که آروم شدن بعدش باهم حرف بزنین و علتشو جویا بشین 💠آقایون به غذا خیلی اهمیت میدن. هرچی که درست کردین سعی کنین سفره رو رنگارنگ کنین. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍😋 کره…..۱۲۵ گرم شکر قهوه ای….۱۲۵ گرم شکر….۲قاشق غذاخوری تخم مرغ….۱عدد نشاسته ذرت…..۱قاشق غذاخوری ارد….۲پیمانه بکین پودر…..۱قاشق چای خوری جوش شیرین…..نصف قاشق چای خوری شکلات تکه ای….۵۰ گرم طرز تهیه: ابتدا نوتلا یا هر نوع شکلات صبحانه ای که دارید ،با قاشق کوچک روی کاغذ روغنی بزارید.داخل فریزر بزارید حدودا ۲۰ دقیقه تا سفت بشه. کره و شماره را با همزن حدود ۴تا ۵ دقیقه بزنید بعد تخم مرغ اضافه کنید. مواد خشک اضافه کنید و در آخر شکلات خرد شده یا شکلات نسوز بریزد.با لیستک خوب هم بزنید. از خمیر برداشته وسطش از شکلات سفت شده قرار میدیم.داخل سینی فر می چینیم. با درجه ۱۷۰ حدود ۱۲ تا ۱۳ دقیقه حتما بزارید خنک بشه بعد از سینی جدا کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام. من ۲۳ سالمه و مجردم. ۸ ماهه با پسری ک قصدمون ازدواجه در ارتباطم ❤️ من احساساتی، رمانتیک و صبورم و خیلی زود ادمایی ک در حقم بدی کردند رو می بخشم. 😍 اما ایشون برعکس منن. 😔 ایشون بارها بدقولی کردند و چندین بار دروغ گفتن 😕 که هربار گذشت کردم. چند بار خواستیم بخاطر اختلاف اخلاقیمون کات کنیم اما بخاطر زیاد نتونستیم! 🙈 من میخوام در نظر ایشون قوی و محکم باشم طوریکه ایشون فکر نکند هرکاری میتونه بکنه اما به خاطر علاقه زیادم نتونستم! حالا هم از ایندم با ایشون می ترسم. 🙊 به دختر خانوم های گل پیشنهاد می کنم تا جایی ک امکان داره از این رابطه ها برقرار نکنید. 🙏 پدر و مادر من از این ارتباط اگاهند و می ترسم این ارتباط به جایی ختم نشه و ابروم بره. 😞 برای خوشبختی همه صلوات ✍ در چنین شرایطی مراجعه به مشاور بهترین راهکار است •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه راننده تپسی بدون اینکه بگه از یه مسیر خلوت تر رفت من بند کیفمو اماده خفه کردنش کرده بودم دیدم رفت تو پمپ بنزین  گفت یه بنزین بزنم بااجازتون از هول دیگه نشنیدم چی گفت سریع بندو انداختم دور گردنش 😐 وای روم سیاه چسبید به صندلی دست و پا میزد انقدر عذرخواهی کردم رفتم براش ابمیوه گرفتم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• سلام خواستم یه خاطره براتون بگم دوسال پیش یه جک بی مزه من فرستادم تو گروه فامیل مون،جک این بود( رفتیم مهمونی سر میز شام خانوم صابخونه تند تند میگفت فاضلاب فاضلاب فاضلاب، ،😕😕ما هم همه حالی به حالی شدیم آخه ای چه حرفیه سر شام😏☹️نگو غذا گیر کرده تو گلو خانومه اسم شوهرش رو میگفته فاضل  آب فاضل آب😁😁😁) خلاصه اینو من فرستادم دیدم عمومم زنگ زده خدا خفت اسم شوهر عمه فاطمه فاضل هست دیگه فاتحه ت رو بخون و غشش کرده بود به خنده چشمتون روز بد نبینه عمم منو گرفت به فحش😅😅😬😬🫣🫣والا من اصلا یادم نبود به اسم شوهرش 🥺🥺😢😩😂😂حالا از اون روز یه مراسمی چیزی هست عموهام میگن زنگ بزنید فاضلاب هم بیاد🤭🤭 @ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
15.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اکبرجوجه به روش حاج اکبر کلبادی❌😍😋 به جرأت میتونم بگم یکی از بهترین و خوشمزه ترین اکبرجوجه ای بود که تاحالا خوردم🤤😍🤌🏻 جوجه 800تا 1 کیلویی روغن بمقدار لازم کره 100 گرم آب 1 لیتر نمک 2 ق غ زعفران به مقدار لازم 📍جوجه رو از وسط نصف کردم و یه شب تا صبح تو آب نمک گذاشتم تو یخچال،بعد خشکش کردم و توی روغن داغ سرخش کردم و بعدش روش کره و زعفران ریختم و دم‌کنی گذاشتم تا کاملا سرخ بشه‌‌. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام من یه دختر ۱۷ ساله و نامزدم. توی زندگیم حسرت یه روز زندگی با مادری رو داشتم که با عشق نگاهم کنه. بهم کنه. فقط یه روز! 😔 مادرم همیشه بجای بچه هاش وقتشو باخواهر و برادراش میگذرونه و عاشقانه دوسشون داره حتی خیلی وقتا بخاطر خاله هام کتک خوردم. دیگه تحمل زندگی واسم سخت شد و تصمیم گرفتم ازدواج کنم. خداروشکر نامزدم مرد خوبیه و پشتمه ولی چون یکی از خاله هام هنوز ازدواج نکرده بهم سرکوفت میزنن 😔 میگن تو دیگه پیر شدی و خونه نشین 😭😭 وقتی میخوام وسایل خونمو بگیرم میگن خجالت بکش خاله ات از تو بزرگتره ولی مجرده! واقعا زندگیو برام مشکل کردن. خانومای عزیز! توروخدا به بچه هاتون بیشتر اهمیت بدین. مخصوصا دخترا🙏😔 ✍ به خودتان عشق بورزید. بی دریغ. به خودتان اعتماد به نفس بدهید و در اینه خودتان را تشویق کنید. بدون توجه به حرف اطرافیان سریع تر عروسی بگیرید و سر خونه زندگی خودتان بروید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هواشو داشته باش تا هواتو داشته باشه 👈یکی از راههایی که باعث میشه همسرتون تشویق بشه تا شما رو توی جمع تحویل بگیره اینه که شما هم توی جمع حسابی تحویلش یگیرین. مخصوصا اگر طالب این هستین که توی جمع خانواده خودش خیلی هواتون رو داشته باشه... 👈مثلا توی جمع خانواده خودتون بگین: "رضا، مثلا فلان کار رو عالی انجام میده " یا "شوهرم سلیقه اش توی خرید عالیه ، اگه موقع موقع خرید باهام باشه دیگه غصه ندارم ...." از ویژگی هاش تعریف کنین،توی جمع همیشه طرفش رو بگیرین ❌یادتون باشه بعدش که رفتین خونه، مستقیم بهش نگین : "دیدی من چقدر ازت تعریف کردم؛ حالا نوبت تواِ " ⛔️ فرصت بدین و یه وقتی اگه غیر مستقیم شد بهش بگین: " وقتی ازت جلو خانوادم تعریف می کنم واقعا بهت افتخار میکنم، انقدر دوست دارم تو هم از من جلو خانوادت تعریف کنی....". یا بر حسب صلاحدید خودتون، یه حرفی که غیر مستقیم همسرتون رو سوق بده با سمت تحویل گرفتن و تعریف کردن از شما. ولی بهش فرصت بدین و صبر کنین. 👇👇👇 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
بگذار یک بار دیگر بگویم: که مرد همیشه محبوب من چقدر "دوستت دارم" در تنگاتنگ آغوش امن تو چه لذتی از زن بودنم می برم  •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
. 🔰این دعا برای رسیدن شرعی و ازدواج با شخص مورد نظر استفاده میشود و باید در ساعت سعد نوشته شود وهمراه کنید بسم الله الرحمن الرحیم 🌛ماشاء الله لا حول و لا قوة الاّ بالله وَ لَسوفَ یُعطیکَ الملوان فَتَرضی احرقت قلب فلان زاییده شكم فلان علی حب فلان زاییده شكم فلان اللهّمّ صلّ علی سیّدنا و نبینا محمدٍ ما اَختَلفَ المَلوان و تَعاقَبَ العَمران وَ کَرّ الجدیدان و استقبل الفَرقَدانَ وَ بَلَغَ روٌحَدا و ارواح ذریّة و اَهل بَیتهُ منی السّلام🌜 📌یک هفته نمیگذردطرف مقابلت از عشقت تو بی تاب ونزدت خواهد آمد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی داشتم نگاه میکردم که حمید با ذوق گفت این دستشوییه نازی اگه خواستی بیای.. نگاهی به ات
داستان زندگی زیر لب گفتم حمید خیلی گرسنمه گفت پاشو امروز میبرمت بیرون. خلاصه که لباسامو گذاشتم توی کمد، خواستیم از خونه بریم بیرون که عشرت خانم مادر حمید دست به کمر از پشت در یهو گفت کجاااا؟ حمید مثل موش شد و آروم گفت هیچ جا میخواستیم بریم یه سری وسیله از خونه آقاش اینا بیاره.... دیدم فایده نداره بزار از همین اول بهش بفهمونم که پسرش دیگه زن داره، ادامه دادم از اونور گفتیم بریم بیرون یه چیزی بخوریم.. حمید اخماشو توی هم کشید و گفت کی پول داره که به تو بده..؟ فکر کردی خونه باباته که بریم یه چیزی بخوریم؟ چشمام از تعجب چهار تا شد و گفتم حمید خودت گفتی... حمید با تشر گفت برو برو تو اصلا نمیخواد بریم بیرون... از این رنگ به رنگ بودن حمید متعجب شده بودم و بدون حرفی برگشتم سمت اتاقم، عشرت خندید، دندونای کریه و زردش مشخص شد و گفت امروز یه عالمه کار داریم دختر جون، کلی سبزی هست باید پاک کنی.. به حمید نگاهی انداختم که بگه امروز روز اول ازدواجمونه.. ولی حمید سرش رو پایین انداخت و حرفی نزد. اون روز ظهر غذاشون نون و دوغ بود، چند تا آدم بزرگ با یه کاسه نون و دوغ...! بعدش عشرت دو تا گونی سبزی جلوم خالی کرد گفت اینا رو باید پاک کنی.. آروم به حمید گفتم ولی من بلد نیستم نمیتونم... اخماشو تو هم کشید و گفت بلد نیستم و نمیتونم نداریم، پاک کن دیگه.. تنها کسی که از همون روز اول انگار هوامو داشت سمیه خواهر حمید بود، چند سالی از من بزرگتر بود و از همه سر به زیرتر، گفت من از سبزی پاک کردن خوشم میاد بزار کمکت کنم.. اومد نشست کنارم و دوتایی باهم شروع کردیم به پاک کردن سبزیا، بخاطر دوغ و بی خوابی دیشب مدام چرت میزدم، سمیه بهم گفت عیبی نداره تو بخواب من همشو پاک میکنم.. گفتم نه بخدا همشو نه فقط همین گوشه یه چرت بزنم.. بالشت کوچیک که اون کنار بود رو گذاشتم زیر سرم و گفتم فقط یه چرت کوچولو، بعدش پا میشم باقیشو پاک میکنم.... ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام این خاطره مال چند سال پیشه.با مامانم میخواستیم ساق دست بخریم ولی اسمش رو نمیدونستیم آخر سر مامانم گفت ببخشید آقا جوراب دست دارید که دراز باشه.فروشنده بیچاره داشت منفجر میشد عین لبو سرخ شده بود😅😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ خانما! مردها خیلی از خوششون میاد. سعی کنید همه رقصا رو یاد بگیرین. ما یه کار جالب که میکنیم و خیلیم میخندیم اینکه: همسرم اهنگ میذاره. من با هر اهنگی یه مدل میرقصم. بعد یهو اهنگو عوض میکنه، منم یهو مدل رقصمو تغییر میدم. اینقدرخوشش میاد. تمرین کنید ، جواب میده •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•