به وقت #خاطرات عروسی
عروسی عمم بود ما شیش سال داشتیم ،بعد من دوتا عمه دارم ولی فقط دوتا نوه بودیم اون زمان، منو پسرعمم که کلا کمتر از یک ماه فاصله سنی داریم کلی ذوق داشتیم جفتمون لباسای قشنگ خریده بودیمممم انقدرمم اون لباسارو دوسو داشتیمم ، حالا اون بلوزش کاملللل سفید بود ،وسط عروسی یکی رفت واسه ما دوتا دونه بستنی رنگ صورتی گرفت اخه کسیم نبود بهش بگه اینا جفتشون لباساشون سفیددد اخه بستنییی صورتیییی هیچی اقا ما این بستنیارو شروع کردیم به خوردن چشمتون روز بد نبینه یک ان دیدم کل لباس پسرعمم شده صورتیی😂😐 منم زدم زیر خنده که یهو قاطی کرد بستنیشو کوبید رو لباس من، منو میبینی نمیدونستیم بخندم به کیی بگم فکرم میکردیم بگم دعوامون میکنن😂😂هیچی دیگه بزور یه لباس پیدا کردیم پوشید ولی دارین میرین عروسی اگه لباس بچه هاتون سفیده یه لباس اضافه هم ببرین شاید مثله ما نیازتون شد😁
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این راهکار لاغریِ جهانی به برنامه ی طبیب هم رسید😳
اگه اضافه وزن دارید و میخواید با روشی که سازمان بهداشت جهانی تاییدش کرده لاغر بشید این کلیپ رو تا آخر ببینید👌🏻
برای سفارش با تخفیف ویژه و تکرار نشدنی این پودر جلبک روی لینک زیر کلیک کنید👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/mI63T
https://landing.saamim.com/mI63T
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام خدمت دوستای گلم واقعا کانال عالی ای دارید 😉😍خیلی از ایده هاتون استفاده کردم و خداروشکر تو زندگیم نتیجه شو دیدم و از همتون ممنونم.
منم میخواستم یکی از تجربه هامو براتون بگم من ۲۴ و اقامون ۲۸سالشه.
ماهم دیگه رو خیلی دوست داریم ولی بخاطر #دخالت های خانواده شوهرم خیلی اذیت میشدم حتی کار به طلاق کشید و از اون جایی که هم رو دوست داشتیم، نتونستیم از هم جدا بشیم.
بعد از این ماجرا سعی کردم زندگیمو از نو بسازم.
اومدم با خانواده شوهرم #صمیمی شدم و #صبر کردم ولی اونا مدام در حال #اذیت کردن بودن!🙄
و شوهرم فهمید که مقصر خانوادش بودن.
البته با #سیاست جوابشون رو تو یه جاهایی میدم ولی دیگه قهر و دعوا داد و بیداد نمیکنم با شوهرم.
الان زندگیم شده بهشت.
تو زندگی احترام خانواده شوهری رو نگه دارید تا ارزش خودتون بالا بره.
یه ایده دیگم دارم برا دلبری😉
من یکی از #عکسای شوهرمو گذاشتم رو #پروفایلم و روش این متنو نوشتم
(ســـایــه ات از ســـر ما کــــم نشـــود حضـــــرت یــــار)😍
وای نمیدونید شوهرم وقتی شب اومد خونه چقد خوشحال شد . شمام امتحان کنید جواب میگیرید😉❤️بازم از این شیطونیا براتون میزارم😘
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🔴بافت مو حرفه ای برای هرموقعیتی باارائه جدیدترین مدل ها🔴
شماهم جشن یامهمونی دعوتی⁉️
میخوای واسه هربارآرایشگاه رفتن کلی هزینه کنی
اینجا یادبگیر وبه درآمد برس ازهنردستت
پول دربیار💸💰💸👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/38601359C830cfba3bf
چیزی تا #عید نمونده دست بجنبون یادبگیر🔥
#اعتراف
آقا من الان ۲۱سالمه
یادمه ۱۴ ،۱۵ ساله ک بودم ؛نصف شبا عادت داشتم برم تو آینه حموم پانتومیم بازی کنم
آقا خلاصه مشغول بودم یهو
سرمو اوردم پایین یه سوسک بزرگ دیدم :/دمپايي و برداشتم زارتی زدم تو سرش😐این ی قسمت ماجرا بود تا اینکه یهو دیدم بغضم گرف نشستم گریه کردم بالاسرش:/ براش دعا خوندم و از خدا طلب بخشش کردم و دیگ هم تا الان هیچ موجودی و دلم نیمده بکشم 🤣🤦♀
تازه چقدرم از خودش عذر خواهی کردم حتي یادمه بهش میگفتم ببخشید که نزاشتم بیشتر زندگي کني
:اینقدر سم بودم من🤣😑
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
سلام اعتراف میکنم چند دقه پیش کیفی که خواهرم سفارش داده بود اومد بهم گفت برو بازش کن وقتی داشتم با چاقو بازش میکردم چاقو خورد به کیفش و یه تیکش برید منم انداختم تقصیر پیجی که ازش خریده بود و گفتن پستش کنین تا عوضش کنیم براتون
خدا ببخشم صدبار توبه کردم🥲
ادمین: خدا از سر تقصیراتت بگذره
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اتفاقات_واقعی
داداشم و زنداداشم دوسه ماهی طبقه بالا مامانم اینا زندگی میکردن تاخونه شون آماده شه. وقتی میخواستن اسباب کشی کنن منم رفتم کمکشون دختر سه ساله م جلو پنجره بالکن ایستاده بود همش میگفت مامان اون زنه کیه مام هر چی نگاه میکردیم کسی نبود همش میگفت اونجا نشسته گفتیم برو پیشش ببینیم کدومو میگی میگفت پاشد رفت این داستان رو چندین بار ازش پرسیدیم و دقیق همینو بدون کمو و زیاد تعریف میکنه باگذشت یه سالو نیم همیشه بازم میگه مامان اون زنه کیبود.حالا همه میدونیم جن بوده و خودمون هم چند باری دیدیم ولی زنداداش بیچاره م از ترس بعد از چند وقت رفت شهر خودشون😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
19.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍔#پیتزا_اسپاگتی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت #خاطرات خواستگاری
سلام داستان خواستگاری مامانم بابام اینجوریه که هر دوشون اصلا نمیخواستن باهمازدواج کنن نه باهم نه با کسه دیگه ای بعد بابام خانوادش مجبور میکنن برن خواستگاری مامانم وقتی مامانم چایی میاره یکی از قند ها میوفته مامانم اون قند رو نمیزاره تو قندون میبره میندازه سطل زباله خلاصه بابام اینو میبینه خوشش میاد و الانم ۲۰ ساله باهم زندگی میکنن هر وقت قند میوفته به هم نگاه میکنن میخندن هر وقتم بحث میکنن بابام میگه هر چی میکشم بخاطر همین قنده 😂😔
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت #خاطرات خواستگاری
سلام پارسال خواستگاریه رفیقم بود بعد داماد یه رفیق صمیمی داره که حتی تو خواستگاریشم بود خود داماد تک فرزنده.
بعد دوستم میخواست چایی تعارف کنه داماد و رفیقش کنار هم نشسته بودن دوستن همینکه میخواست چایی رو به داماد تعارف کنه پاش به میز گیر میکنه یه لیوان چایی رو رفیق داماد میریزه😂😂هیچی دیگه دوستم میگفت بنده خدا هیچی نگفت سعی کرد عادی جلوه بده 😂😭حالا خواستگاری به هم نخورد چند ماه دیگه عروسیشونه😂😍 اما بنده خدا تمام بدنش تاول زده بود بخاطر آبجوش
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•