eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
7.2هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا پروردگارا رحمت و دانش تو بر هر چيز احاطه دارد 📚سوره غافر آیه ۷
۲ اما اونا به قصد دعوا رفتن، بابام گفت رفتیم در خونه مادرش در زدیم‌ باز نکردن ما‌هم با کلنگ کنار در و کندیم و رفتیم تو، باورم‌نمیشد همچین پشتکاری داشتن گفت که وقتی رفتیم تو دیدیم خواهر کوچیکه شوهرت خونه هست از دیدن ما ترسید و خودشو خیس کرد میخندید و میگفت عین دیوونه ها شد، دلم‌ برای خواهرشوهر کوچیکم سوخت بالاخره به واسطه فامیل من سر زندگیم برگشتم وقتی دیدم که خواهرشوهرم واقعا حالش خوب نیست و انگار زده به سرش خجالت زده شدم بالاخره هر جوری بود انقدر نذر و نیاز کردیم که شفا گرفت اما مادرشوهرم تا چند سال اون‌تیکه دیوار که کنده بودیم و با در شکسته رو درست نمیکرد عین یادبود گذاشته بود از بی محبتی های شوهرم خسته بود و میخواستم‌ که بهم توجه کنه برای همین ی روز به جاریم گفتم
۳ که اسد پسر خاله پدرشوهرمون اومده در خونه دنبال شوهرم منم چون رفت و امد زیاد داشتیم دعوتش کردم توی خونه کمی که نشسته خواسته بهم دست درازی کنه از بس التماس کردم دلش سوخته و رفته جاریم باورش شد، با اینکه اسد واقعا اومده بود خونمون ولی کاری به من نداشت دید شوهرم نیست رفت اما من حقیقت رو جوری دیگه ای برای جاریم گفتم تا به گوش شوهرم برسه و شاید یکم بهم توجه کنه اونم برای خودشیرینی رفت و گذاشت کف دست مادرشوهرم که چی شده، مادرشوهرمم به شوهرم گفت و اونم وقتی اومد خونه تا جایی که میتونست کتکم زد که چرا بهش نگفتم منم گفتم که به جاریم همه چیزو نگفتم و اسد بهم تعرض کرده شوهرمم رفت و شکایت کرد که اسد بهم تعرض کرده بعد از شکایت ما اسد رو دستگیر کردن و جلسات دادگاه تشکیل شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امام باقر (عليه السلام) : ✍ لا يَنقَطِعُ المَزِيدُ مِنَ اللّه ِ حتّى يَنقَطِعَ الشُّكرُ مِنَ العِبادِ . 👌 افزايش نعمت از طرف خداوند قطع نمى شود تا زمانی که بندگان، را ترک کنند. 📖 بحارالانوار ، ج ۷۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هم یکی از معجزات بزرگ خداوند رو ببینیم ☺️ ❌معجزه در غزه 🔹در رخدادی معجزه‌وار نوزادی که اولین روزهای جنگ غزه متولد شده بود، پس از ۳۷ روز زنده از زیر آوار بیرونش آوردن خیلی عجیبه این واقعه! داستان حضرت موسی بر روی رود نیل براتون تداعی نشد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر دوباره زنده شوم! پیامی از عالم برزخ.... یکی از متقدمین نقل می کند که وقتی به زیارت امام هشتم (ع) نائل شده بودم مرحوم شیخ مرتضی آشتیانی را در عالم مکاشفه دیدم و از او پرسیدم در آخرت چه عملی در راس اعمال حسنه قرار دارد؟ شیخ آشتیانی گفت اگر دوباره زنده شوم... 🎙 📺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ لبیک یا زینب، پیکر شهید مدافع حرم مصطفی صادقی پس از ۶ سال شناسایی به وطن بازگشت. صحبت‌های شهید قبل از شهادت با دختر کوچکش بسیار عجیب است! ❤️شهید آوینی: «ما همه افق های معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم. ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می یابد. عزت را هم؛ شوق را هم... و همه آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیدند، ما به چشم دیدیم. ما دیدیم که چگونه کرامات انسانی در عرصه مبارزه به فعلیت می رسند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دختر کوچولو بالاخره بعد از چند ماه در آغوش پدرش جا گرفت🥰 ☆ــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازیگر سریال یوسف پیامبر عاشورا درحال تکرار است ندای "هل من ناصر"لحظه به لحظه داره اتفاق میفته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥چرا اسرائیل شر مطلق است 💥این دختر همان روح الروح است💔 هنوز این پدر و دختر نوه دارن با قلب ما بازی میکنند😔
یاد بخیر...
احترام دو طرفه 🥰 📿
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ از‌مهم‌ترین‌شئون‌عاقبت‌بخیری ‌. .♥️ حااج قااسم!!؟✅ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
خدای من!!🥺
کم کم داریم به ماه قشنگ رمضان‌مون نزدیک میشیمااا😍😌 📿@ganjmaanavi🕋
۴ در طول جلسات شوهرم کاری بهم نداشت و به زور حتی حرف میزد میگفت غیرتم ضربه خورده و خونم به جوش اومده بچه هام پنج ساله و سه ساله بودن دوتا جلسه دادگاه گفته بودم که دست درازی کرده و فقط ی جلسه مونده بود که بگم دست درازی کرده و محکوم بشه اما ترسیدم از گفتن دروغ به این بزرگی تو جلسه اخر دادگاه حقیقت رو گفتم همه‌ماتشون برده بود قاضی تشویقم کرد که راست گفتم و اسد هم از من شکایت نکرد موقع برگشت به خونه بهم گفت دیگه نمیتونم تحملت کنم هر بار که نگاهت کنم یاد این بی ابرویی میافتم و تو خودم میمیرم نمیدونم اینبار زیر دستم زنده بمونی یا نه پس برو که نه تو بمیری نه من قاتل بشم منو مقابل خونه بابام پیاده کرد و رفت چند وقت بعدشم طلاقم رو داد هر چی‌میرفتم برای دیدن بچه هام نمیذاشت و وقتی ام که میذاشت به بچه ها یاد داده بود که بهم فحاشی کنن پسر بزرگم هیچی نمیگفت ولی پسر کوچیکه م خیلی فحشم میداد چون عقلش نمیرسید
✨وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۳﴾ ✨و بر خدا اعتماد كن ✨همين بس كه خدا نگهبان توست (۳) 📚 مبارکه الأحزاب ✍ ۳
۵ کم کم منم دیگه نرفتم به دردسر دیدنشون و دل شکستنم نمیارزید اینجوری بچه هامم راحت بودن و اذیت نمیشدن هیچ راهی برای خبر گرفتن ازشون نداشتم زندگیم هر روز سیاه و سیاهتر میشد از دوریشون میسوختم ولی چاره ای نداشتم تنها چیزی که از بچه هام داشتم همون لباسهای نوزادیشون بود زندگی من این بود که وقتی سرم خلوته بشینم و با اون لباسها حرف بزنم بغلشون کنم و بو کنم به یاد بچه هام زندگی خوبی داشتم با اینکه شوهرم خوب نبود ولی حداقل کنار بچه هام بودم با ی دروغ که برای جلب توجه گفتم زندگیم از هم پاشید و ابروم رفت چند باری رفتم خونه خاله های شوهرم و براشون درد دل کردم اونام گفتن صبر کن بچه ها بزرگ بشن میاریمشون اینجا تورم صدا میکنیم بیای که ببینیشون ولی الان کوچیکن منم قبول کردم اونام به حرفشون عمل کردن اگر شوهر من کمی گذشت میکرد و گناه منو نادیده میگرفت الان بچه هامون زیر دست خودمون بزرگ شده بودن