eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7.2هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
7.6هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق عليه السلام: لا تَقطَعُوا الثِّمارَ فَيَبعَثُ اللّهُ عَليكُمُ العَذابَ صَبّا درختان ميوه را قطع نكنيد، كه خداوند بر سر شما عذاب فرو مى ريزد ميزان الحكمه ج5 ص481
❤️خیلی قشنگه یکی بهت بگه : از چیزی نترس... همه چیزو مثل روز اول برات درست میکنم:)🥰
دقیقا🙂 ‎❤〰〰💙   @zibaroon ❤〰〰💙
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعجاز قرائت سوره‌ی واقعه در شب جمعه 🍃🌸🍃 🌤
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیکار کنیم؛ که غصه هامون از بین بره⁉️
6 روز بعد که طاها به خونه اومد بازم از اسباب بازی های امیرحسین می‌‌گفت و همین موضوع دل من رو خون می‌کرد برای همین تنبیهش می‌کردم! ظهر که مهدی به خونه اومد ماشین اسباب بازی برای طاها آورده بود اما طاها برعکس همیشه با دیدن اون ماشین اخم می‌کرد و اونو از دست پدرش پرت کرد _ من اینو نمی‌خوام بابا! من مثل اسباب بازی امیرحسینو می‌خوام ! بعدش با گریه اتاق رفت مهدی که شوکه بود. گفتم _بفرما تحویل بگیر. مهدی سری تکون داد _ درست میشه خانم تو که نباید این کارا رو بکنی اون بچه است! تو داری اشتباه می‌کنی بچمون الان تو سن حساسیه ازت خواهش می‌کنم که باهاش راه بیا و اینقدر سر به سرش نذار! یکم مراعات اون بچه رو بکن اون که سنی نداره. اون شب تا خود صبح فکر کردم کاملا حق با شوهرم بود . من با بدرفتاری بدتر بچه رو ناراحت کردم. یه مدت که گذشت پدر امیرحسین از از بانک انتقالی گرفت و به شهر دیگر رفتند از این موضوع خیلی خوشحال بودم. اما طاها خیلی ناراحت بود اوایل برای دوستش غصه می خورد اما بعدش همه چیز رو فراموش کرد و پسرم مثل سابق شده دیگه آنچنان توقعی از پدرش نداشت. پایان . کپی حرام.
1 سه سال از من که پدرم می‌گذشت پدررم تاکسی داشت و با همون خرج خونه رو می‌داد . اما از وقتی که سکته کرد و فوت شد دیگه منبع درآمدی نداشتیم برادرم دو سال از من بزرگتر بود اما مدام دنبال کارای خلاف بود و بدجوری مادرم رو عاصی کرده بود. مادر بیچارم انقدر حرص می‌خورد که می‌ترسیدم زبونم لال اونم مثل پدرم بلایی سرش بیاد . بارها با عباس حرف زدم که دست از کارهای خلاف برداره اما عباس که به حرف کسی گوش نمیداد! بعد از مرگ پدرم ناچار بودم که برای خرج خونه جای پدرم با تاکسی کار کنم و اینطوری مخارج خونه رو هم تامین کنم کار کردن با تاکسی اونم برای یه دختر جوون خیلی سخت بود اما چاره‌ای جز این نداشتیم. پدرم از دار دنیا فقط همین یه ماشین فرسوده رو داشت که نمی‌تونستیم از پول فروشش هم یه پس انداز برای خودمون داشته باشیم. کپی حرام. کپی حرام.