eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
دوران دو را ناميده اند؛ در اين دوران، بهائيان از هر نظر پيشرفت فراواني داشتند؛ با اين كه يكي از تعاليم بهائيت "مداخله نكردن در امور سياسي"است برخي عناصر بهائيت، تا حدي پيش رفتند كه گويا بهائيت بر ايران حكومت مي كرد نه شاه پهلوي؛ فردي به نام كه عنوان پزشك محمدرضا شاه را پيدا كرده بود به حدي پيشرفت كرد و به شاه نزديك شد كه در تصميمات سياسي و مملكتي شاه، اثر مستقيم گذاشته بود؛ ارتشبد فردوست-رئيس دفتر حفاظت اطلاعات محمدرضاشاه- درباره وي مي گويد: "تمام ایرانیان رده بالا، چه در ایران باشند و چه در خارج، خواهند پذیرفت که سلطان واقعی ایران بود؛ حقیقتی که پیش از انقلاب جرأت بیان آن را نداشتند. در زمان حاکمیت ایادی بود که بهائی ها در مشاغل مهم قرار گرفتند و در ایران بهائی بی کار وجود نداشت. در دوران قدرت ایادی تعداد بهائی های ایران به 3 برابر رسید.»[1] نه تنها قدرت سياسي بهائيت، در اين دوران به حد نهائي خود رسيد بلكه در امور مهم ديگر مانند نظامي، فرهنگي، اقتصادي و ... بهترين دوران خود را مي گذراندند. از اين جا مي توان فهميد كه چرا بهائيت اكنون تا توان در بدن دارد، به تخريب عليه جمهوري اسلامي دست مي زند. [1] - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی صص 203- 202 🔰 @Adyanuniv
همان گونه كه گفته شد، يكي از تعاليم بهائيت، «مداخله نكردن در امور سياسي است». رهبر دوم بهائيان، (عبدالبهاء) مي گويد: «ميزان بهائي بودن و نبودن اين است که هر کس در امور سياسيه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفي زند يا حرکتي نمايد همين برهان کافي است که بهائي نيست دليل ديگر نمي خواهد.»... اين سخن، به اين معناست كه بهائي (فرزند عين الملك و نوه ميرزا رضا قناد از ياران نزديك )، از دستور رهبر بهائيت، سرپيچي كرده است. البته اين تنها مورد نيست؛ فردي مانند كه به عنوان پزشك، وارد دربار شده، اندك اندك بر حكومت پهلوي تاثير گذار شده بود؛ اين شخص را نه تنها قوي تر از هويدا بلكه قوي تر از شاه بايد دانست. به اين دو مورد افراد ديگري را مي توان اضافه كرد: كه دهه اول حكومت محمدرضا، مدتي نخست وزير بود و توسط فدائيان اسلام ترور شد؛ ارتشبد كه در اواخر حكومت پهلوي، مدتي نخست وزير شد؛ پارساي، وزير آموزش و پرورش؛ سپهبد ، وزير جنگ؛ ، وزير کشاورزي و آب و برق؛ دکتر ، وزير بهداري؛ ، وزير امور خارجه؛ ، عهده دار وزارت بازرگاني و اطلاعات؛ و... به اين ترتيب، بهائيت آموزه (مداخله نكردن در امور سياسي) را نقض كردند. آري! مي توان گفت كه: بهائيت در آن دوران از نظر سياسي، نقش مهمي در حكومت بر مردم ايران داشتند. البته تنها جنبه حكومت بهائيان بر ايران سياست نبود بلكه موارد ديگر را نيز شامل مي شد. 🔰 @Adyanuniv
علاوه بر امور سياسي، قسمت مهمي از ارتش را از آنِ خود كرده بود؛ حضور در ارتش موجب شده بود قدرت دخالت در امور ديگر مانند امور اقتصادي، فرهنگي و ... را داشته باشند. اكنون به ذكر تعدادي از اين افراد مي پردازيم: ارتشبد : وي سردسته بهائيان در ارتش و پزشك مخصوص شاه بود و علاوه بر اين سمت ها، بيش از هشتاد شغل با منصب و درآمد عالي براي خود دست و پا كرده بود؛ ارتشبد ؛ ارتشبد ؛ سپهبد : وي به صورت آشكارا دزدي مي كرد... در زمان سرلشكري خود با چند افسر بهائي ديگر از جمله سرهنگ ، سرهنگ و سرهنگ يك باند تشكيل داده بود و علنا سهمي از اختلاس هاي آنان را به خود اختصاص مي داد؛ ارتشبد ؛ سرلشكر ؛ سپهبد : او در غائله 15 خرداد و كشتار خونين مردم، فرمانده ژاندارمري ناحيه مركز و از سردمداران اين جنايت بود؛ سپهبد ؛ سرهنگ ؛ سرلشكر ؛ سرتيپ ؛ سرتيپ ؛ سپهبد ؛ سرهنگ ؛ سرهنگ ؛ . اين ها تعدادي از افراد بهائي در ارتش بودند و علاوه بر امور نظامي در امور ديگر نيز دخالت مي كردند كه به علت طولاني نشدن بحث از ذكر آن خودداري مي كنيم. كتاب - دفتر پژوهش هاي موسسه كيهان، جهت مطالعه پيشنهاد مي شود. 🔰 @Adyanuniv
چگونه يك انسان مي تواند در مدت شش سال از ادعاي نيابت امام زمان، به ادعاي خدايي برسد؟ عليمحمد در سال 1260 هجري قمري، ادعاي خود را مطرح كرد. سير اين ادعاها تا سال 1266 -كه سال اعدام وي بود- ادامه پيدا كرد. 🔰 @Adyanuniv
اولين ادعاي عليمحمد شيرازي، ادعاي بود. به روايت تاريخ، پس از مرگ سيد كاظم رشتي و «پس از انتشار جانشين شدن سيد علي محمد [او] در سال 1260 ه.ق، فرصت را غنيمت شمرد، از استقبال عده‏اي از شيخيه استفاده کرد، پاي را از جانشيني استادش فراتر نهاد و در خانه‏ي خود، در شيراز، نخستين بار دعوت را به ملا حسين بشرويه آشکار ساخت و خود را امام دوازدهم شيعيان (يعني واسطه‏ي ميان مردم و امام زمان عليه‏السلام) معرفي کرد. بر اين اعتقاد اصرار داشت که براي پي بردن به اسرار و حقايق بزرگ و مقدس ازلي و ابدي، بايد مردم به ناچار از «در» بگذرند و به حقيقت رسند. لذا مي‏گفت: «مردم، بايد به من ايمان آورند تا به کمک من - که واقف به اسرار هستم - بر آن اسرار دست يابند.» منبع: كتاب از شيخي گري تا بابي گري، عزالدين رضانژاد_ مبحث ادعاي بابيت 🔰 @Adyanuniv
دومين ادعاي ملقب به ، ادعاي بود. البته، چون اين ادعا، به همراه ادعاي بوده، شايد در ميان ديگر ادعاهاي وي محسوب نشده باشد لكن استاد عزالدين رضانژاد، متخصص و پژوهشگر مبحث مهدويت و نقد فرق انحرافي، آن را به عنوان ادعاي مجزا آورده: «سيد علي محمد شيرازي، پس از آن که لقب «باب» را به طور رسمي يدک کشيد، در آغاز امر، بخش‏هايي از قرآن کريم را با روشي که از مکتب شيخيه آموخته بود، تأويل و تصريح کرد که امام دوازدهم شيعيان، او را مأمور داشته تا جهانيان را ارشاد کند و خويشتن را «ذکر» ناميد. مقام «ذکر» و «فؤاد»، بالاترين مراحل سلوک است...» ادامه دارد... 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
#ادعاهاي_عليمحمد_شيرازي دومين ادعاي #عليمحمد_شيرازي ملقب به #باب، ادعاي #ذِكريّت بود. البته، چون ا
ادعاي ⏪ «وي[عليمحمد شيرازي]، در آغاز تفسيرش بر سوره‏ي يوسف مي‏نويسد: الله قد قدر أن يخرج ذلک الکتاب في تفسير أحسن القصص من عند محمد بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي‏طالب، علي عبده، ليکون حجة الله من عند الذکر علي العالمين بليغا، [1] . [ترجمه:] همانا، خدا مقدر کرده که اين کتاب، از نزد محمد، پسر حسن، پسر علي، پسر محمد، پسر علي، پسر موسي، پسر جعفر، پسر محمد، پسر علي، پسر حسين، پسر علي، پسر ابي‏طالب، بر بنده‏اش برون آيد تا از سوي ذکر (سيد علي محمد) حجت بالغه‏ي خدا بر جهانيان باشد.» 💡همان گونه كه مي بينيد وي پس از ، قائل به مقام نيز شده است. [1]- احسن القصص، عليمحمد شيرازي، ص 1؛ ر.ك: دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص 17. منبع: از شيخي گري تا بابيگري، عزالدين رضا نژاد- ادعاي ذكريت 🔰 @Adyanuniv
ادعاهاي ملقب به ادعاي سوم: قائميت و مهدويت درباره مساله نقد فرقه هاي و ، كتب و رديه هاي زيادي نوشته شده است؛ از جمله اين نويسندگان و مولفان، استاد رضانژاد است ايشان در كتاب «شيخي گري تا بابي گري» در خصوص ادعاي آورده است: «همين که از دعاوي «بابيت» و «ذکريت» [عليمحمد شيرازي] مدتي گذشت و گروهي نزد سيد علي محمد شيرازي جمع شدند، وي ادعاي خود را تغيير کرد و از «مهدويت» سخن به ميان آورد و گفت: من‏ ام آن کسي که هزار سال مي‏باشد که منتظر آن مي‏باشيد.» [1] [1]. نقطةالكاف، ص135. ادامه در پست بعد... 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
ادعاهاي #عليمحمد_شيرازي ملقب به #باب ادعاي سوم: قائميت و مهدويت درباره مساله نقد فرقه هاي #بابيت و
◀️ «برخي آورده‏ اند، خود «باب» از عراق به مکه رفت و چنان که بابيان گفته‏ اند، در آن جا دعوي مهدويت خود را علني ساخت. در اخبار ظهور مهدي عليه‏ السلام آمده است که او، ابتدا در مسجد الحرام، خود را معرفي مي‏کند، او نيز به مکه رفت. سپس به بوشهر بازگشت، رحل اقامت افکند. نكته: بر اساس شواهد و قرائن تاريخي، رفتن به مكه، بعيد به نظر مي رسد. آقاي رضا نژاد در ادامه آورده اند: ◀️ «مدت دعوت قائميت و مهدويت او، حدود دو سال و نيم در آخر زندگي اش بيش نبود و با وجود توبه نامه، در ادعاي خويش ثبات قدم نداشته است.» [2] [2]. دايرةالمعارف تشيع، ج3، ص 5-4. منبع: شيخي گري تا بابي گري- ادعاي مهدويت 🔰 @Adyanuniv
، ملقب به ◀️ تبيين يك شبهه ▶️ ⏪ بنابر روايت تاريخ، شيرازي، در پنجم جمادي الاولي سال 1260 ه ق ادعاي خود را مطرح كرده است؛ لكن بهائيان مي گويند: وي در آن شب و را اعلام كرده است. حال، كدام سخن درست است؟ جواب اين مطلب را از استاد محمدجواد صافي ره پدر آيت الله العظمي صافي گلپايگاني مي آوريم: «آنچه مسلم است وي در اوايل، فقط مدعي بابيت بود و خود را از ناحيه ي حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف مامور قلمداد مي‏نمود و همه ي گفته ها و نوشته‏هاي خود را به طور علني به آن حضرت نسبت مي داد و از مهدويت و قائميت و نسخ احکام اسلام و تأسيس آيين جديد هيچ سخني به ميان نمي آورد. اين حقيقت را دلايلي چند به اثبات مي رساند:... ادامه در پست بعد... 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
#ادعاهاي_عليمحمد_شيرازي، ملقب به #باب ◀️ تبيين يك شبهه ▶️ ⏪ بنابر روايت تاريخ، #عليمحمد شيرازي، د
⏪ شواهد و اسنادي كه نشان مي دهد در پنجم جمادي الاولي ادعاي داشته نه : 1️⃣ باب در کتاب احسن القصص که در آن دوره تأليف نموده، در سوره‏ ي ملک که نخستين سوره ي آن کتاب است چنين مي گويد: «الله قد قدر أن يخرج ذلک الکتاب في تفسير احسن القصص من عند محمد بن حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي‏طالب علي عبده لتکون حجة الله من عند الذکر علي العالمين بليغا» ترجمه: «به درستي که خدا مقرر کرده است که اين کتاب را در تفسير نيکوترين داستان ها از نزد محمد بن حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب بر بنده اش خارج سازد تا از نزد ذکر حجت رساننده خدا بر اهل عالم باشد. ادامه در پست بعد... 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
⏪ شواهد و اسنادي كه نشان مي دهد #عليمحمد #باب در پنجم جمادي الاولي ادعاي #بابيت داشته نه #مهدويت: 1
و نيز در پنجاه و هشتمين سوره ي همين کتاب [=تفسير احسن القصص] گويد: 2️⃣ «... يا بقيه الله قد افديت بکلي لک و رضيت السب في سبيلک و ما تمنيت الا القتل في محبتک.» ترجمه: «اي بقية الله سراپا فداي تو شوم و به ناسزا شنوي در راه تو خشنودم و در طريق دوستيت جز کشته شدن آرزوئي ندارم .» در اين [دو] گفته با صراحت تمام و بدون هر گونه اجمال و ابهام، خود را مامور از جانب بقية الله مي داند و مطالب و گفته هاي خود را به وي نسبت مي دهد و [در مورد اول] او را با نام و نام پدر و نياکان بزرگوارش تا علي بن ابي‏طالب عليه السلام معرفي مي نمايد. طبق اين دو شاهد، تا اين جا مشخص مي شود كه وي در آن شب ادعايي غير از و داشته. ادامه در پست بعد... 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
⏪ شواهد و اسنادي كه نشان مي دهد #عليمحمد #باب در پنجم جمادي الاولي ادعاي #بابيت داشته نه #مهدويت: 1
3️⃣ اشراق خاوري در کتاب تلخيص تاريخ نبيل صفحه 130 مي‏نويسد. در مراجعت از مکه [1] چند روزي در بوشهر اقامت نمود و قدوس را پيش از خود فرستاد و رساله اي به او داد و دستور داد به چيزهايي که در آن رساله نوشته شده عمل کند. از جمله ‏ي دستورها اين بود: بر اهل ايمان واجب است در اذان نماز جمعه «اشهد ان عليا قبل نبيل باب بقية الله» را اضافه کنند؛ يعني: گواهي مي دهم علي پيش از نبيل (چون نبيل و محمد هر دو به حساب ابجد 92 هستند، باب صلاح دانسته از علي محمد به علي پيش از نبيل تعبير کند) باب بقية الله است. جمله اي كه دستور داده اذان اضافه شود (اشهد... باب بقيةالله) نشان مي دهد كه وي در ابتدا ادعاي بابيت داشته نه مهدويت. [1]همان گونه كه قبلا ذكر شد، حضور در مكه، بنابر شواهد تاريخي، بعيد به نظر مي رسد و بهائيت به جهت اين كه آن را با حديث حضور امام زمان ع در مكه به هنگام ظهور تطبيق دهند براي وي ساخته اند. 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
⏪ شواهد و اسنادي كه نشان مي دهد #عليمحمد #باب در پنجم جمادي الاولي ادعاي #بابيت داشته نه #مهدويت: 1
4️⃣ در صفحه 317 همين کتاب [تلخيص تاريخ نبيل]چنين آمده است: «در شب دوم پس از وصول حضرت به تبريز، جناب عظيم را احضار فرمودند و علنا در نزد او اظهار نمودند. عظيم چون اين ادعا را شنيد در قبول متردد شد، حضرت به او فرمودند: من فردا در محضر وليعهد و حضور علما و اعيان ادعاي خود را علني خواهم کرد و براي اثبات ادعا به آيات، تحدي خواهم نمود و به جز آيات به ساير مطالب متمسک نخواهم شد، عظيم گفت من آن شب تا صبح نخوابيدم. بالأخره پس از فکر و تامل به قائميت او ايمان آوردم...ـ وي تا رويداد مجلس وليعهد در تبريز، يعني سال 1263 ه. ق ادعايي جز نداشت و هيچ کس حتي نزديک‏ترين ياران و اصحاب ، نه تنها ادعاي را از وي نشنيده بودند، بلکه احتمال چنين چيزي را هم نمي‏دادند. چنانکه عظيم در اين تاريخ براي اولين بار، آن را شنيد و متردد و حيران گرديد و هر چه درباره ي بعثت او در همين کتاب ها [منابع بهائي] و غير اين ها نوشته شده دروغ، افسانه و کاملا بي‏اساس است. [1] [1] عمده مطالب اين استدلال از كتاب ارمغان صافي، محمد جواد صافي گلپايگاني ره اخذ شده. 🔰 @Adyanuniv
ادعاهاي ملقب به ادعاي چهارم: و علي محمد شيرازي، به ادعاهاي واهي ، و بسنده نکرد، و انحراف و گمراهي را به حدي رسانيد که مقام ادعاي را به مرتبه ي تبديل کرد و مدعي نزول کتاب جديد و دين نو گرديد و به گمان خود، احکام جاودانه ي اسلام را با نوشتن کتاب نسخ کرد! وي، در اين باره نوشت: «در هر زمان، خداوند جل و عز، کتاب و حجتي از براي خلق مقدر فرموده و مي‏فرمايد. در سنه ي هزار و دويست و هفتاد از بعثت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم کتاب و حجت را ذات حروف سبع [علي محمد که داراي هفت حرف است] قرار داد»[1]. [1]- بيان، ص3 نسخه خطي. ادامه در پست بعد... 🔰 @Adyanuniv
کانال فرق و ادیان
ادعاهاي #عليمحمد_شيرازي ملقب به #باب ادعاي چهارم: #نبوت و #رسالت علي محمد شيرازي، به ادعاهاي واهي
◀️ ...بدين سان بود که انحراف کوچک «ادعاي »، به انحراف بزرگي چون «ادعاي » منجر شد و عده اي به گمراهي و ضلالت روي آوردند. وي، خود را برتر از همه ي انبياي الهي مي انگاشت و مظهر نفس پروردگار مي پنداشت [2] و عقيده داشت که با ظهورش، آيين اسلام، منسوخ، و قيامت موعود در قرآن، به پا شده است [3]. بدين ترتيب، علي محمد شيرازي، هر از چند گاهي، دعاوي خود را به مقامات بالاتري تغيير مي داد و سخنان پيشين را براي يارانش تأويل مي کرد و آنان را در پي خود مي کشيد». [2]- ر.ك: بيان، ص 1. [3]-ر.ك: لوح هيكل الدين، عليمحمد باب، ص18 نسخه خطي. منبع: از شيخي گري تا بابي گري(عزالدين رضانژاد)- ادعاي رسالت 🔰 @Adyanuniv
ادعاي پنجم ملقب به باب ، در لوح هيکل صفحه‏ي 5 مي‏نويسد: «شهد الله انه لا اله الا هو الملک ذوالملاکين و ان علي قبل نبيل (نبيل حساب ابجد مطابق با محمد است و علي قبل نبيل يعني علي محمد) ذات الله و کينونته. ترجمه: [خدا] شهادت داد بر اين که ذات خدا و کينونت اوست و در قسمتي از الواح که به خط خود اوست، به ازل مي‏نويسد: «هذا کتاب من عند الله المهيمن القيوم الي الله المهيمن القيوم» نمونه هاي ديگري از ادعاي خدايي او وجود دارد لكن به همين حد اكتفا مي شود. منبع: توضيح واضحات در مرام باب و بهاء (محمد مرداني) با اعدام توسط اميركبير، مجموعه دعاوي وي به پايان رسيد. 🔰 @Adyanuniv
چگونه به دربار راه يافت؟ رئيس دفتر حفاظت اطلاعات محمدرضا شاه مي گويد: محمد رضا و علیرضا هر دو دارای یک مرض بودند که می توان آن را «میکروبوفیا» یعنی ترس از میکرب به طور دائم و در تمام مدت شبانه روز و برای تمام عمر نامید. در چنین مواقعی، محمد رضا اگر پزشک حضور نداشت او را احضار می کرد و تا دکتر برسد از من و از هر فردی که در دسترس بود، حتی از پیشخدمت ها، سؤالات گوناگون می نمود و لازم بود به او گفته شود که به هیچ وجه چنین میکربی به شما حمله نکرده! با این جواب او تا اندازه ای راحت می شد، ولی مدت آرامشش کوتاه بود و دو مرتبه ناراحتی شروع و سؤالات هم شروع می شد. علیرضا نیز همین مرض را داشت، ولی مدت مرض او با عدم معاشرت کامل توأم بود...»[1] يك روز عيرضا كه قبلا از طبابت بهره برده بود، در كنار شاه حضور داشت و حالت شاه را ديد؛ اجازه خواست تا را براي معالجه به نزد خود بطلبد. احضار شد و شاه او را پسنديد؛ ابتدا قرار بود هفته اي سه بار، و هر بار به مدت يك ساعت به نزد محمدرضا بيايد لكن اين ديدار ها تبديل به تمام هفته، و يك ساعت تبديل به تمام اوقات شبانه روز شد. [1]- ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج1 ص200 🔰 @Adyanuniv
تخصص در پزشكي تا چه حدي بود؟ ایادی به عنوان پزشک شخصیت اول مملکت، تا چه حد در پزشکی تخصص داشت؟ فردوست می گوید: «... علیرضا دچار مرض روحی شدید بود و احتیاج به پزشکی داشت که به طور مدام با او در تماس باشد تا ناراحتی هایش را تسکین دهد. در آن زمان علیرضا خواهان بهترین پزشک ارتش شد و چون ایادی در ارتش بود به علیرضا معرفی گردید. ایادی در رشته خود یک پزشک متوسط بود و تخصصی در امراض روانی نداشت و نمی توانست علیرضا را معالجه کند، ولی حضور یک پزشک در زندگی علیرضا برای او تسکینی بود...» «ایادی تا مرگ علیرضا پزشک معالج او بود... ایادی کلاش، در طول بیش از 10 سال که پزشک علیرضا بوده فقط به او انواع ویتامین های جهان را داده و او نیز مصرف کرده است! جیب علی رضا همیشه مملو از انواع ویتامین ها بود، که البته نه تنها مرض را معالجه نمی کرد بلکه امراض دیگری نیز، بخصوص امراض جلدی و لرزش برخی عضلات بدن، بر آن می افزود. محمد رضا نیز دچار این اعتیاد به ایادی شد»[1] [1]- ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ج1، ص 201، با اندكي تلخيص 🔰 @Adyanuniv
پزشك يا دامپزشك؟ سپهبد حسين فردوست در خاطرات خود مي گويد: «محمد رضا... اجازه داد [ايادي او را معالجه كند] و برای اولین بار ایادی، محمد رضا را معاینه کرد. از همان آغاز برای من مشخص شد که این فرد که دوره پزشکی را در فرانسه طی کرده، یک کلاش و حقه باز به تمام معناست. باید اضافه کنم که ایادی در فرانسه ابتدا دانشجوی دامپزشکی بوده و سپس پزشکی را به طور ناقص می خواند؛ می گویم به طور ناقص، زیرا 2 سال از دوره دامپزشکی او را به عنوان دوره مقدماتی پزشکی قبول کرده بودند...»[1] [[1] - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص 201 🔰 @Adyanuniv
در عقايد و احكام و آداب و تاريخ باب و بهاء، ج اول تاليف لينك دانلود: http://www.bahai19.com/post/191 🔰 @Adyanuniv
در عقايد و احكام و آداب و تاريخ باب و بهاء، ج دوم تاليف لينك دانلود: http://www.bahai19.com/post/194 🔰 @Adyanuniv
در عقايد و احكام و آداب و تاريخ باب و بهاء، ج سوم تاليف لينك دانلود: http://www.bahai19.com/post/195 🔰 @Adyanuniv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا فرقه هاي انحرافي از جمله حق تبليغ در جامعه اسلامي را ندارند؟ استاد 🔰 @Adyanuniv