⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز دوم محرم
🔻اشک بر سید الشهدا
✍روایت دوم
💭بعد از 16 سال جنازه اش را آوردند.
خودم توی گلزار شهدای #قم دفنش کردم. عملیات #کربلای_4 با بدن مجروح اسیر شد. برده بودنش بیمارستان بغداد. همونجا شهید شده بود، با #لب_تشنه.
بعد از این همه سال هنوز سالم بود. سر، صورت و محاسن از همه جا تازه تر.
یاد شبهای جبهه گردان تخریب افتادم.
بلند می شد لامپ سنگر رو شل می کرد همه جا که تاریک می شد شروع می کرد به خوندن :
«حسینم وا حسینا.»
می شد بانی روضه امام حسین عليه السلام .
آخر مجلس هم که همه اشکاشون رو با چفیه پاک می کردند محمدرضا #اشکاشو می مالید به #صورتش. دلیل تازگی صورت و محاسنش بعد از 16 سال همین بود اثر #اشک امام حسین عليه السلام .
🌹شهید محمدرضا شفیعی 🌹
🎙راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب عليه السلام
🍂 تا چشم
کار میکند
جای تو...
خالیست.
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
شب سوم محرم ؛ دردانه ی بابا
🔻 تو را چه بنامم⁉️
... تو را چه بنامم، که ناب تر از #شبنم های صبح گاه بر گلبرگ #تاریخ نشسته ای.
تو را چه بسرایم که آوازه #برکت و #کرامتت، موج وار، همه دل ها را به تلاطم در آورده است.
تو را چه بنامم که بیش از #سه بهار در آغوش 💞بابا، طعم زندگی را نچشیدی و مانند او، غریبانه از غربت این #غریبستان #خاکی بار سفر بستی.
پس سلام بر تو، روزی که به عالم خاکی گام نهادی و روزی که به افلاک پر کشیدی...
🍂تاچشم
کار میکند
جای تو...
خالیست.
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز سوم محرم
🔻عمه بیا گم شده پیدا شده !
✍روایت سوم
💭 شهیدی را در منطقه #طلائیه تفحص کردیم.
میان وسایلش دفتری کوچک و قطور مثل دفتر مداحان بود.
صفحه اولش را که نگاه کردم، نوشته بود:
"عمه بیا گم شده پیدا شده."
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو...
خالیست.
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز چهارم محرم
🔻 ظهور در کلام امام حسین (ع) :
✍ #برکت از آسمان به سوی زمین فرو می ریزد، تا آنجا که درخت از میوه فراوانی که خداوند در آن میافزاید، میشکند.
(مردم) میوه زمستان را در تابستان و میوه تابستان را در زمستان میخورند و این معنای سخن خداوند است که: (و اگر مردمِ آبادیها ایمان می آوردند و تقوا پیشه میکردند، برکتهایی از آسمان و زمین به روی آنان میگشودیم، لیکن تکذیب کردند)
■ الخرائج و الجرائح، جلد2 ،صفحه 849
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو...
خالیست.
☑️ t.me/Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز چهارم محرم
🔻عطر بین الحرمین دارد او...
✍روایت چهارم
💭با خنده گفت: می خواهم #شهید شوم...
و گفت که می خواهد مثل #عباس(ع) #دستش را و مثل #حسین(ع) #سرش را تقدیم کند.
وقتی که او را آوردند، خمپاره سر و شانه اش را با خود برده بود...
🎙راوی: مادر شهید علی ابوچناری
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو....
خالیست.
☑️ t.me/Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز پنجم محرم
🔻 درس عاشورا ، نماز !
✍روایت پنجم
💭وقتی هفتساله شد، خیلی خاص دل به نماز میسپرد. بدون اینکه کسی به او #تذکر بدهد، تا صدای #اذان را میشنید، #بازیاش را رها میکرد، #وضو میگرفت و به نماز میایستاد.
حتی مقید شده بود که نماز صبحش را هم بخواند.
میگفت: باید بیدارم کنید. اگر یک روز #دیر صدایش میکردم، میزد زیر #گریه و میگفت:
چرا اینقدر دیر بیدار شدیم؟ مگر خواب #مرگ گرفته بودمان؟ ببینید، آفتاب دارد درمیآید و... . محمد شده بود #زنگ نماز اهالی خانه.
🌷شهید محمد معماریان🌷
📚«امتداد 34»، ص33
✨امام باقرعلیه السلام:
بدان كه #اوّل وقت همیشه #بهتر است. پس تا جایی كه میتوانی به سوی كار #خیر بشتاب.
محبوبترین كارها نزد خداوند
-عزّوجلّ- كاری است كه بنده بر آن #مداومت ورزد؛ گرچه #اندك باشد.
📚اصول کافی؛ ترجمهی مصطفوی
ج 3، ص 129
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو....
خالیست
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز ششم محرم
🔻 رمز علی اصغر(ع)
✍روایت ششم
💭 خیلی وقت ها شهید می دادیم. یک مداح باصفایی در تبریز داریم به نام مهدی آذریان. او با گروه صدا و سیما به طلاییه آمده بود. چند روزی بود که شهید پیدا نمی کردیم. نمی دانم علت چه بود؟ این ها که آمدند، از همه چیز فیلم گرفتند، جز کشف شهدا. حتی یک روز گفتند بروید چند تا از شهدایی که پیدا کردید را بیاورید، دفن کنید و خاک بریزید رویش و بعد یکی بگوید یا حسین؛ یعنی شهید این جاست و ما بیاییم فیلمبرداری کنیم.
آقای لطفی داد زد و گفت: برگردید بروید. چه کسی گفته شما بیایید این جا؟! بعد از پانزده سال ما دوباره این ها را زیر خاک دفن کنیم؟ حاج مهدی گفت: رحیم، من از خود شما شنیدم وقتی می آیید پای کار، رمز می بندید. بیشتر به کدام ائمه (ع) رمز داشتید که شهید پیدا کردید؟ گفتند: یا علی اصغر، سرباز شش ماهه ی ابی عبدالله (ع).
همه نشستیم. حاج مهدی شروع کرد از علی اصغر خواندن. ده بیت خواند و داشت تمام می کرد که یک دفعه یکی از بچه ها گفت: یا حسین. گفتیم: چیه؟ بلند شدیم رفتیم دیدیم یک کلاه نمدی محلی است. نگو که کلاه را برداشته بود و زیرش را دیده بود که جمجمه است. همه افتادیم به خاک. این ها گفتند صبر کنید ما هم بیاییم نحوه ی آوردن را فیلمبرداری کنیم. روی شهید درآوردن وسواس بودیم. تمام استخوان هایش را می شمردیم که چندتایش کم است. به هر حال آن روز سه تا شهید پیدا کردیم به برکت فقط و فقط علی اصغر (ع) و مداحی و شکستن دل هایمان.
رمزها، کارها را این طوری آسان می کرد. حداقل بیست – سی مورد درباره ی علی اصغر (ع) داریم.
🎙منبع: نشریه امتداد، صفحه:11، شماره مجله:48
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو...
خالیست
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
سلام علیکم
در روز عاشورا به مناسبت نزدیکی با هفته دفاع مقدس ، به درخواست خانواده شهید بزرگوار #حسن_درویش این شهید بزرگوار را معرفی خواهیم کرد.
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو...
خالیست
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
🍃زندگینامه شهید #حسن_درویش
حسن درویش در سال 1341 هجرى شمسى در روستاى جعفرآباد از توابع. شوش دانیال در یك خانواده كشاورز و مذهبى چشم به جهان گشود. كودكى شجاع و فوقالعاده دلسوز و مهربان بود. او دوران تحصیلات ابتدایى را مىگذراند كه سایه رژیم ستمشاهى به همه جا سایه افكند و به دستور حاكمان زر و زور تحت عنوان تقسیم اراضى تعداد عظیمى از روستاییان مجبور به ترك زمینهاى خود گشته و آواره شهرها شدند. خانواده حسن هم جزء همین روستاییان بود كه خانه و كاشانه خود را از دست دادند و راهى شهرها شدند. آنها ابتدا به دزفول و سپس به شوش دانیال مهاجرت كردند. مادرش مىگوید: طاغوت زمین و زندگى را تصاحب كرد و منزلمان را در روستا با خاك یكسان نمود. ناچار به دزفول رفتیم و خانهاى را كرایه كردیم، آنجا حسن كلاس هشتم را در دزفول خواند. برادرش به شوش آمد و دكانى گرفت. او وقتى وضع خانواده را دید، آستینها را بالا زد و در كنار برادرش مشغول به كار شد. وى گمشدهاش را در مسجد و محراب یافت و همین امر سبب شد كه شبها جهت فراگیرى قرآن در همان سنین نوجوانى در مجالس قرآن شركت كند. او عموما هر روز غروب به خانه مىآمد و براى انجام ورزش مىرفت. وزنهبردارى ورزش مورد علاقه او بود و هنوز هم وزنههایش در خانه به یادگار مانده است. زمانى كه امام خمینى (س) علم مخالفت بر علیه رژیم برپا كرده بود، وى اعلامیهها و عكسهاى حضرت امام (س) را پخش مىنمود. با پیروزى انقلاب از اولین كسانى بود كه در كمیته مشغول حفظ و حراست از دستاوردهاى انقلاب شد و با تشكیل سپاه از طلایهداران آن شد. وى با شروع جنگ تحمیلى در محور شوش از كناره كرخه تا شرق دجله سدى شد علیه مزدوران عراقى، آن گاه كه لشكر خصم تا كنار رود كرخه به قصد تصرف شوش و جاده استراتژیكى اهواز - اندیمشك آمده بود، حسن با همان چند نیروى جانبركف كه تنها یك قبضه آر.پى.جى.7 داشتند، به جنگ تیپ 57 پیاده مكانیزه عراق رفتند و خواب را براى سپاه دشمن حرام كردند. دشمن قصد داشت با زدن پل روى كرخه، شوش را به تصرف خود درآورد ولى شناسایى به موقع شهید حسن درویش مانع از فعالیت دشمن در آن دشت شد. شهید حسن درویش مهارتش در استفاده از آر.پى.جى7 بىنظیر بود. او با درست كردن قایقهاى محلى به آن طرف كرخه مىرفت و به شكار تانكهاى دشمن مىپرداخت و تكیه كلام رزمندهها شده بود كه مىگفتند: واى به حال تانكهاى عراقى اگر با حسن مواجه شوند. در اوایل جنگ مسوولیت جبهه شوش به او سپرده شده بود و ضمن آماده كردن نیرو در مورخه 25/1/1360 طى عملیاتى با رمز یا مهدى ادركنى به قلب دشمن زد. در این عملیات ظفرمند كه با فرماندهى ایشان صورت گرفت، قسمتى از تپههاى استراتژیكى منطقه شوش آزاد و تعدادى تانك و نفربر عراقى منهدم و نفرات زیادى از نیروهاى دشمن اسیر و به پشت جبهه تخلیه شدند. با گسترده شدن جبهه شوش و نیاز به بكارگیرى سلاحهاى سنگین، او به ارتش مامور شد و ظرف مدت كوتاهى استفاده از سلاحهاى سنگین از جمله خمپاره را فرا گرفت و بعد از برگشت، خود شروع به آموزش برادران بسیجى و سپاهى نمود و در عملیات فتحالمبین نقش جاودانهاى از خود به یادگار گذاشت. چند روز بعد از عملیات فتحالمبین بنا به دستور فرمانده وقت كل سپاه، سردار رضایى، ماموریت تشكیل و فرماندهى تیپ 17 قم به ایشان واگذار گردید كه ظرف مدت 20 روز آن را تشكیل داد و یكى از بهترین یگانهاى عمل كننده در عملیات رمضان بود. ماموریت تشكیل تیپ 15 امام حسن (ع) نیز به ایشان محول گردید كه با تلاش شبانهروزى تشكیل و سازماندهى شد و بعدا به نام تیپ مستقل 15 تكاور دریایى معروف شد كه نقش مهمى در عملیاتهاى بزرگ و خطوط پدافندى داشت. مدتى بعد به لبنان اعزام گشت كه بعد از بازگشت در لشكر 17 على بن ابیطالب (ع) مشغول به خدمت شد و در ادامه به تیپ امام حسن (ع) بازگشت و در عملیاتهاى مختلف شركت كرد. سرانجام شهید حسن درویش در عملیات بدر در كنار بسیجیان به نبرد پرداخت و پس از انهدام چندین پاسگاه دریایى دشمن، از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد و اكنون او پرچمى جاودانه براى دفاع از ولایت على (ع) در شوش دانیال است.
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
روز تاسوعا به یاد شهید #حسن_درویش
🗯یکی از دوستان شهید درویش:
✍ "شهیدحسن درنو جوانی طرح ساخت یک هلی کوپتر جنگی را داشت در محل کارگاه برادرش اجرا می کرد ک برای موتور ان ازخودرو فولکس استفاده کرده بود خیلی هم پیشرفت کر ده بود ک جنگ پیش امد این نشانه نبوغ سرشار ایشان بود"
افسوس که آن همه نبوغ که میتوانست در سطح جهانی شکوفا شود و تحولی عظیم در ایران شکل میگرفت بوسیله تیر خصم پرپر گشت.
🍂تا چشم
کار میکند
جای تو...
خالیست
☑️ @Aflakiyan0
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله (ع)
عرض سلام و با آرزوی قبولی عزاداری های همه بزرگواران
ان شاءالله شفاعت حضرت زینب سلام الله علیها در آخرت نصیب همگی شیعیان و رهروان راه حسینی
🍃 ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی تا پایان ماه محرم ادامه خواهد داشت.
و شهدا مورد نظر به طور کامل معرفی خواهند شد.
#التماس_دعا 🌹
⭕️ ویژه برنامه #خورشید_به_روی_نی
💞 با ذکر یا حسین و یا زهرا یک وجب خاک ندادیم و نخواهیم داد!
دشمنان بدانند که لشکر لشکر خیل عظیم بسیجی و سپاهی و ارتشی ، سپر مردمان وطن بوده و هستند.
☑️ @Aflakiyan0