🌹باعرض پوزش جهت تاخیر در ارسال #اختصاصی #یاد_شهدا #بخش_مرکزی #صفی_آباد #شهید_غلامعلی_نریمانی ______________________________________ 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 اینجانب غلامعلی نریمانی فرزند #ابراهیم در سال 1345 در روستای کوتیان (صفی آباد کنونی)متولد شدم. بنده در تاریخ 13اسفندماه سال 64 در منطقه عملیاتی #جنوب_فاو به شهادت رسیدم. ✍ از زبان دوستان و همرزمان شهید بزرگوار: 🔸شهید غلامعلی نریمانی فردی بسیار باهوش و شجاع بود. در پاسگاه زید به عنوان فرمانده تیم کمین بود. وی عاشق کار های #سخت در جبهه بود و هر کاری که دیگر بچه ها توان انجام آن را نداشتند ایشان داوطلب می شدند. 🔹 بعد از عملیات خیبر بود که در یکی از شب ها به سراغ ایشان رفتم و به چادرش سر زدم ولی او را ندیدم؛ در جستجوی وی بودم که به طور اتفاقی به یاد قبری که بچه ها حفر کرده بودند افتادم. به سراغ قبر رفتم و غلامعلی را دیدم که داخل قبر رفته و با صدای بلند گریه میکند و با خدای خود در حال راز و نیاز است ؛ ایشان عاشق راز و نیاز با خدا بودند. 🔸 مکبر جبهه ها....؛ از جمله کار های آموزنده ای که شهید نریمانی انجام میدادند این بود که هر گاه موقع #اذان میشد بالای خاکریز میرفت و با #صدای #بلند اذان میگفت و همیشه تاکید داشت که هر وقت موقع اذان شد مسلمانان باید به صورت خود جوش اذان بگویند. 🔹 احترام و صبر..؛ او وقتی کاری را در بسیج شروع میکرد اگر صد ها مانع هم بر سر راهش قرار میگرفت با خونسردی آنها را از سر راه خود بر داشته و کنار میزد.ایشان در کار کردن آن قدر با حوصله بودند که از این نظر برای همه بچه ها نمونه بودند ✅ شهید نریمانی پدر بزرگوارشان را در کودکی از دست داده بودند و برای مادرشان احترام زیادی قائل بودند و همیشه برای سلامتی مادرشان دعا میکردند و همواره میگفتند: مادرم را از جان خودم بیشتر دوست دارم و همیشه دست مادر خود را میبوسید. ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔴 توضیحات( متن فوق بر اساس اطلاعات موجود و خاطرات همرزمان شهید بزرگوار تهیه و تنظیم شده است) #قرارگاه_نوشت: اگر روزی یک خط از وصیت شهدای شهرمان را مطالعه کرده بودیم و عمل کرده بودند وضع دین و ایمانمان،اقتصادمان،حال روحیمان ،اخلاقمان این نبود!!! 🍃 شادی روحش گناه نکنیم! ☑️ @Aflakiyan0 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄

💞 قسمت دوم #شهید_یوسفعلی_دوستی 🔸خواهر شهید می‌گوید:  قبل انقلاب درمحله «سیاه پوشان» اجتماع عده ی زیادی از طرفداران طاغوت بود که نگاه کمونیستی داشتند. دو روحانی در آن محل زندگی می کردند که خیلی تهدیدشان می‌کردند وبه آنها گفته بودند: یک روزبا دست‌های خودمان شما را خواهیم کشت.(حالا به انقلاب برگشته اند) با دوستانش برای فعالیت‌های انقلابی‌ حسینیه ای در محله درست کردند و قرارگذاشتند اولین نفری که شهید بشود اسم او را بر سر درب حسینیه بگذارند. اولین نفری که از آن بچه ها شهید شد #شهید_محمدی بود. ✨آرزوی شهادت… 🔹مادر باحسرتی که در دل دارد گفت: آرزویش #شهادت بود.به او گفتم: #یوسفعلی  قصد دارم همسری برایت انتخاب کنم، گفت: مادر امسال نه سال دیگر من #شهید می‌شوم،(با خنده) حورالعین به من می‌دهند. 🔻مادر است دیگر.. مادربا اشاره به خاطره آخرین وداع با فرزندش گفت: بسیار ذوق زده بودم. اصلا مانع رفتن او نشدم. اما دل کندن از #یوسفعلی برایم #سخت بود. نبش خیابان که رسید صدایش کردم، گفت: جانم مادر، دست وپایم را گم کرده بودم، خندیدم به او گفتم: پلاکت را برده ای؟ 🌀ادامه دارد... 🍃❤️| @Aflakiyan0

#شبانه_ها 🌙 سلام شبتون بخیر❤️ شیطون کارش اینه دائم‌تو گوش ما بخونه و زمزمه کنه که فلان گناه و معصیت رو کردی دیگه این #چله نشستن و زیارت و فلان ... فایده نداره ! اینا برای تو نیست برا فلان آیت الله و فلانه ❗️ دقیقا اشتباه ماهم همینجاست ... اینجاست که زانو غم یا بغل میگیریم و هیچ کاری نمیکنیم و یا میگیم آب از سر گذشته و دنباله گناه رو پیش میگیریم... اما دقیقا جایی که حالت داره از وضع موجود بهم میخوره و جایی که از گذشته احساس پشیمونی داره اونجا برمیگردی و دقیقا همون جا هم‌خدا بیشتر خریدارته😅🌹 #توبه آسونه ... موندن سر قول قرار #سخت ولی نه زیاد .. وسوسه میشی... بیاین از امشب #چله #نشین محرم اباعبدالله باشیم ... با آبروی سید الشهدا بریم جلو ... 🍃 خدایا ... دست مارو امسال به محرم برسون ... 🍃 خدایا همه اونایی که روی تخت بیمارستان هستند رو به جمع هیئت ها و دسته های عزاداری برسون... الهی آمین #عجل فرج مولا صاحب العصر و الزمان 💞زیارت عاشورا فراموش نشه❗️ 🍃🌸| @Aflakiyan0

📜 #پیام_شهدا 🍁 شهید عباس دانشگر: خدایا❗️ دلم‌#تنگ است ؛ هم #جاهلم هم #غافل نه در #جبهه #سخت میجنگم نه در جبهه #نرم کربلای #حسین #تماشاچی نمیخواهد یا حقی یا باطل ... راستی #من کجا هستم؟ 🍃🌸| @Aflakiyan0