#یاد_داشت 9️⃣5️⃣
#تحلیل
📝📝 موضوع: مکتب فقیهانه و صوفیانه
📌فرسته دوم
➖➖➖
📍مکتب صوفیانه، به اذعان مریدان این مکتب و مخالفانشان این تفکر وارداتی است و بعد از ورود به اسلام رنگ و بوی دینی گرفت. ابتدا در بستر اهل سقیفه زایش یافت و تا قرون متمادی در شیعه نبود تا بالاخره از قرن هفتم به بعد وارد شیعه شد و تا امروز در مجامع علمی و غیرعلمی نفوذ دارد. ستون این خیمه بر رابطه مرید و مرادی است. شعارشان لا دین لمن لاشیخ له هست و چنان این شیخ و قطب مهم است که سالها باید مدفوعش را شست (نک: نفحات الانس، ص 222) اگر خواست تا زن، فرزند و شراب برایش حاضر کناد، چنین کند.( داستان ملاقات شمس و مولوی نک: افلاکی، مناقب العارفین، ج 2، ص621.)
+
دین در این مکتب باید تبعیت محض از شیخ باشد (عین القضات، تمهیدات، ص 99) تا جایی که اگر سخن قطب خلاف دین بود هیچ اشکالی ندارد که از آن تبعیت کرد. مبتدی آن صورت شیخ که از وی تلقین ذکر یافته بر دل خود به ادب تمام و نیازمند هرچهتمامتر حاضر ساخته (نک: گلشن معرفت [کتب نقشبندیها]، نسخه خطی، ج 2، بیان طریق شغل مبتدی در ذکر.) چون مرشد واسطه وصول مرید است و به بین دو ابروی وی که نور ساطع است نگاه کند (همان، باب ملفوظات بزرگواران طریقت در رابطه شیخ و تعظیم وی) چرا گفتن با شیخ هرگز رستگار نمیشود (نک: وظایف و تکالیف مرید، مسجد و خانقاه محمد نسیم خادم طالبانی سنندج)
+
به قول علاءالدوله سمنانی این شیوخ صوفی همه اولیاء الهی هستند (نک: مکاتبات مرشد و مرید، تصحیح: هرمان لندنت، ص 3) و سمنانی از صوفیان پرآوازه به استادش اسفراینی گوید: «نقطه نطفه منی در دایره تویی توان یافت، دایره ولایت از نقطه منی وجود گرفت و ترا دریافت.» (همان، مکاتبات مرشد و مرید، ص 57) دکتر نوربخش با استناد به قران فارسی صوفیان یعنی مثنوی 23 وظیفه برای مرید برشمرده است (نک: نوربخش، مراد و مرید، فصل آخر)
+
این شکل از رفتار امروزه هم هست مثلاً استاد غفاری تائید میکند مکاشفات شاگردانش خیالبافی نیست (غفاری، ظهور عشق، ص 313) و وقتی مریدش مدعی میشود که وی در مکان التجاع حضرت آدم به امام علی ع برای توبه حضورداشته سخنش را تائید میکند (سلوک عشق، ص 96).
+
مراد حق تصرف در شریعت نبوی را دارد ولو اینکه مجتهد نباشد و میتواند حلال را حرام یا حرام را حلال کند .(محمد محسن تهرانی، اسرار ملکوت، ج 2، ص 43؛ محمدصادق تهرانی، نور مجرد، ج 1، ص 565)
==
آنچه ذکر شد از گروههای مختلف صوفیه بود تا روشن شود هرچند تفاوتهایی بین سلاسل هست اما یکی از مبانی مشترک تبعیت از مرشد است.
➖➖➖
🔺تذکر:
الف) حال این دو مسیر در وادی تقرب الی الله فراروی ماست. ما هم باکسی دعوا نداریم و باورمندان شیعی به این طریق را مرتد و بیدین نمیدانیم. به گفته بهجت عارفان ما باید در اعتقاد و عمل تابع انبیا و اوصیا علیهمالسلام و با آنها باشیم، اما اینکه بگوییم: اینها کافرند و تناکح و تناسل با آنها جایز نیست، این را هم نمیتوانیم بگوییم؛ زیرا آنها به نماز و روزه التزام داشتهاند.درهرحال، باید از ثقلین تقلید کرد، و مرجع همه مسلمانها ثقلین (قرآن و عترت پیامبر) است. ( نک: در محضر بهجت، ج۲، ص۱۱۶.)
+
ب پیروان مکتب صوفیانه نیز دلایلی دینی بر ادعاهای خود آوردهاند که میتوانید به کتاب عرفان اسلامی آیتالله مکارم شیرازی ایده الله تعالی مراجعه و نقد آن دلایل را بخوانید.
البته خدا آگاهتر است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 0️⃣6️⃣
#تحلیل
#پاسخ
📝📝 موضوع: حمایت از مغول در نزد شیعه و فرقه مولویه
➖➖➖
📍توضیح:
در کتابم نوشتم مولوی و فرقهی مولویه با حاکمان سیاسی جائر ارتباط خوبی داشت. ملای رومی معتقد بود، خدا ، مغولان را یاری نمود و پادشاهشان ندایی دریافت که همیشه منصور هستند.( نک:مولوی، فیه ما فیه،ص80) . او با حاکمان قونیه که از ١٥ سال پیش از سقوط خلافت در خدمت مغول بودند همدل و همراه بود. (محمود فتوحی، تعامل مولانا جلال الدین بلخی با نهادهای سیاسی قدرت در قونیه، زبان و ادبیات فارسی بهار و تابستان 1392 - شماره 74، ص60) میکائیل بایرام باور دارد شمس تبریزی باعث ارتباط بین مولوی و مغول شد. (حنان عطیه الله، التصوف و آثاره فی ترکیا، ص 126.) این ارتباط حسنه با مغول توسط سلطان ولد نیز ادامه داشت. (گولپینارلی،مولویه پس از مولانا،ص54.) و امرای مغول به زیارتش می رفتند. (همان،ص55.)
+
در بین دانشیان بزرگ شیعه نیز شاهد ارتباط آنان با مغولان و تعریف از انان و حتی پذیرش مناصب دولتی هستیم. افرادی چون خواجه نصیر الدین طوسی و ابن طاووس. حال سوال این است: اگر ارتباط با مغول قدحی برای مولوی و فرقهی مولویه هست ،چرا چنین قدحی را بر دانشمندان شیعی روا نمی دانید؟
➖➖➖
🔺جواب:
جنس این همکاری در بین شیعه و مولوی سنی متفاوت است. مولوی معتقد بود حاکم جامعه اسلامی واجب الاطاعه است. هرچند با زور و غلبه حاکم شده باشد. باور به واجب الاطاعه بودن سلطان که خوداگاه اجتماعی و ناخودآگاه هنری مولانا را زیر سیطره دارد برآمده ازالگوی ایدئولوژیک در فقه سیاسی اهل سنت و اشاعره است . این نگره سنیان را باید در ذیل مفهوم«جماعت» یافت. (نمونه نک: مفهوم الجماعة في الكتاب والسنة،ناصر بن عبد الكريم العقل؛الإمامة العظمى عند أهل السنة والجماعة،عبد الله بن عمر بن سليمان الدميجي).
بنابر همین اعتقاد بود که سلطان ولد فرزند مولوی نیز پس از اینکه الجایتو شیعه شد تلاش نمود تا وی را از خطر رافضه (=شیعه) برحذر دارد و پسرش را برای ارشاد پادشاه می فرستد . (افلاکی،مناقب العارفین،ج2،ص858.)
-=-=
لیکن ارتباط با مغولان در دستگاه فکری شیعیان کاملا متفاوت است. شیعیان، مغولان را حاکمان جائر می دانستند لیکن از روی تقیه و برای حمایت و بقاء مذهب با مغولانی که در صدد از بین بردن آثار و افراد شیعی بودند از سر صلح درآمده و حتی تلاش در حفظ عالمان سنی نیز کردند.
. ابن علقمی شیعی به خواجه نصیر الدین طوسی خبر داد که تصمیم بر قتل ابن ابی الحدید سنی دارند.خواجه خود را به پادشاه مغول رسانید و گفت عوض او مرا بکش و پادشاه مغول گفت:اگر میخواستم ترا تا این زمان کشته بودم و به برکت تو از وی گذشتم (نک: نخجوانی،تجارب السلف ،ص 359 .)
=-=
📌 شاهد تاریخی بر اینکه روابط خواجه با مغولان با ارتباط مولوی و فرقه مولویه متفاوت بود را در قتل خلیفه عباسی می توانیم ببینیم. چه انکه: حسام الدین منجم به قاان خان گفت: اگر حاکم عباسی کشته شود شش عذاب بر تونازل شود . عذابهایی چون: زلزله،عدم بارش باران و مردن پادشاه. خواجه نصیر تضمین داد قتل خلیفه عباسی هیچ اثرتکوینی ندارد .و استدلال نمود: اصحاب پیامبر شهید شدند اتفاقی نیافتد. مامون عباسی برادرش را کشت و هیچ نشد.(نک: خواجه رشید الدین،جامع التواریخ، تصحیح: محمد روشن- مصطفی موسوی،ج2،ص.1007.)
+
ارتباط ابن طاووس نیز خاستگاهی شیعی دارد و نگره تبعیت بی چون و چرا از حاکم سیاسی اعم از عادل و جائر که در فقه سنی است، ندارد. ابن طاووس بر پایه تطبیق روایاتی با عصر خودش معتقد بود زوال خلافت عباسی به دست مغولان پیشگویی ائمه هدی علیهم السلام و زمینه ساز ظهور و فرج امام زمان است. وی معتقد بود با امام زمان عجل الله فرجه ارتباط دارد و بارها در خواب ایشان را دیده است (ابن طاووس،کشف المحجة ،مترجم:اسد الله مبشری،ص230) و به فرزندش بشارت ظهور امام زمان را در آن روزگار می داد ( همان،ص234.)
➖➖
نتیجه: ارتباط دانشیان شیعی با مغولان با ارتباط مولوی و فرقهی مولویه تفاوتی بنیادین دارد .
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 1️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: زن در نزد مولوی و فرقه مولویه
🔺فرسته اول
➖➖➖
📍توضیح:
بعد از حوادث تلخ روزهای اخیر یکی از کسانیکه پیامی برای مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه فرستاد، دکتر سروش بود. پسازاین دست سخنان نیز زنان خیابانی این جریان وارد صحنه شده و شعار آزادی برهنگی زنان را سر دادند. بر اهل علم و بصیرت سستی سخنان امثال سروش دباغ و رفتارهای نابهنجار روشن است. لیکن با توجه به اینکه سروش متأثر از مولوی است در این یادداشت به برخی زوایای جایگاه زن در نزد مولوی و فرقه مولویه اشاره میشود. تا روشن شود خواستگاه نگاه به زن در نزد منورالفکرهایی چون سروش ریشه صوفیانه نیز دارد.
➖➖➖
1. برخی احترام به زن در نزد مولوی را در تکهمسریاش میجویند. اینکه او پس از مرگ زن اولش فقط با یک زن دیگر بوده را نشانی بر عظمت زن در نظرش برشمرده و بهصورت آشکار و پنهان با این سخن دفاع اسلام از تعدد زوجات را نقصی بر این دین الهی میدانند. بله اگر کسی مسلمان حقیقی باشد قران را کلام خدا میداند که یکی از دستوراتش تعدد زوجات است با تفاصیلی که دارد. لیکن وقتی فردی این قرآن را رؤیای رسولانه بداند تکلیفش مشخص است.
_____
2. همانگونه که مرحوم فروزان فر تذکر دادهاند مولوی متأثر از پدرش بهاء ولد است (نک: معارف بهاء ولد، مقدمه فروزان فر) زن در نزد بهاء ولد چنان بلند بود که خصوصیترین حالات با زنانش را درملأعام گزارش میکرد. در موردی روابط خاص خودش با دختر قاضی شرف را مطرح و درصدد تفسیر توحیدی از این رابطه بود!(معارف بهاء ولد، ج 1، ص 328.) و در مورد دیگر جنبانیدن شهوتش توسط بیبی علوی را، جنبانیدن الله متعال دانسته است. (همان، ص 381).
_____
3.هرچند بیان روابط صوفیان با زنان در بین صوفیه مرسوم نبود اما مولوی به پیروی از پدر آن را ادامه داد.
در ضمیر و ذهن کراخاتون آمد که چرا مولوی بهجانب ما توجهی ندارد و گرد شاهدبازى نمىگردد؛ مولوی چون آگاه به اسرار نهان بود! بر وی دستیافت بهگونهای که کراخاتون خسته شد وپشت بام فرار کرد. مولوی سپس برایش گفت: حکایت من و تو حکایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و عایشه است..... (به قدری ادامه سخن مستهجن است که شرم از نوشتن این نسبت ناروا دارم به آدرس مراجعه کنید .نک: افلاکی، مناقب العارفین، ج 1، ص 449.)
+
نقل کرامات از وی نیز در ضمن صحنههای خاص صورت میگیرد. مثلاً: همسرش نقل میکند به حضورش بودم و در حال دست کشیدن برپایش بودم که دیدم کفش وی خاکی است. از وی سؤال کردم کجا بودی؟ در پاسخ گفت: با طی الارض به مکه مشرف شدم والان بازگشتم. (مناقب العارفین، ج 1، ص 263.)
👇👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 2️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: جشن آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله فرجه
➖➖➖
هر ساله در نهم ربیع یکی از مطالبی که بین شیعیان مورد توجه است،برپایی مراسمی است با نام «آغاز امامت حضرت مهدی ع » به اختصار سابقه تاریخی این مطلب را بررسی میکنیم.
=-=
1. بنابر فحص بنده اولین مرتبه این مسئله در همان زمان امام عسکری ع بود لیکن بحث تهنیت مربوط به جعفر کذاب بود نه امام زمان. چون عدهای می خواستند جعفر کذاب را به عنوان امام شیعه معرفی کنند که موفق نشدند. [فَأَشَارَ النَّاسُ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ عَلِيٍّ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ وَ عَزَّوْهُ وَ هَنَّوْهُ ؛ شیخ صدوق، کمال الدین،ج2،ص476.]
+
2.سید بن طاووس اول عالم شیعی است که چنین مطلبی را گفته است.[...فيكون ابتداء ولاية المهدي عليه السلام على الأمّة يوم تاسع ربيع الأوّل، فلعلّ تعظيم هذا اليوم ؛ ابن طاووس،الاقبال،ج3،ص114.]
+
3.محدث قمی دیگر عالم شیعی است که چنین نوشته است : [ چون روز هشتم وفات امام حسن عسکری واقع شده،امروز،روز اول امامت حضرت صاحب الزمان است و این جهت نیز باعث تعظیم و شرافت روز است. (عباس قمی،وقائع الایام،ص316)]
+
4.مرحوم آیت الله تبریزی مرجع فقید شیعی نیز چنین گفته است : « ان في هذا اليوم توج الإمام المهدي بالإمامة بعد وفاة والده الإمام الحسن العسكري في اليوم الثامن من شهر ربيع الأول، و هو المنتقم من أعداء الزهراء (سلام اللّٰه عليها) و أعداء الدين و الموكل بإقامة دولة الحق،» (رسالة في لبس السواد - الأنوار الإلهية، ص: 122)
+
5. مرحوم انصاری زنجانی نویسنده دانشنامه بزرگ فاطمه زهرا س نیز معتقد است این روز را مجازا باید عید دانست : « تمّ الخبر و الحمد للّه وحده، و صلى اللّه على محمد و آله و سلم، من خط محمد بن علي بن محمد بن طي، و وجدنا فيما تصفّحنا من الكتب عدة روايات موافقة لها فاعتمدنا عليها. فينبغي تعظيم هذا اليوم المشار إليه إظهار السرور فيه مطلقا لسرّ يكون في مطاويه على الوجه الذي ظهر احتياطا للروايات، فيستحب أن يسمّي ذلك اليوم يوم العيد مجازا.» (الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(ع) نویسنده : الأنصاري الزنجاني، إسماعيل جلد : 10 صفحه : 274 )
➖➖➖
🔺 نتیجه:
این مناسک جدیدی شیعی دلیل عرفی دارد نه دلیل روایی.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 3️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: شخصیت شناسی عمر و ابولولو
🔺 فرسته اول
➖➖➖
هر ساله در نهم ربیع یکی از مطالبی که مورد سوال است، مراسمی است با نام «فرحة الزهراء» که معتقدند عمر در این روز توسط فردی ایرانی با نام ابولولو کشته است. قبلا در کانال به تفصیل درباره سالروز قتل خلیفه دوم مطالبی تقدیم شد . در این فرسته به اختصار به شخصیت قاتل و مقتول اشاره میشود.
➖➖
1. قاتل:
1.1. شناسنامه:
نامش فیروز و چون دختری داشته مثل مروارید بدین علت به وی ابولولو گویند: (میرزا عبدالله افندی،رسالیه فیروزیه،برگه31). وی از مردم نهاوند بوده است. (همان،برگه 45). البته در کتاب قدیمی حدود قرن 5 گفته وی از کاشان بوده .(نک: مجمل التاریخ و القصص،تصحیح ملک الشعرائ بهار،ص280) . نام وی در تاریخ برای ترساندن بچهها نیز استفاده میشود. آقا محمد علی کرمانشاهی در مقامع الفضل می نویسد:« (لا لا) كه براى آرامش بچه مى گفتند, همان (لا اله الا اللّه) است و (لولو) كه براى ترساندن بچه به كار مى بردند, همان ابولؤلؤ است» ( مقامع الفضل،ج1،ص15).
=-=
1.2.مذهب او:
دسته اول، وی را مجوسی و کافر دانسته اند.(مسعودی ،مروج الذهب،2/320؛محمد بن حبیب بغدادی،المُحبَّر(به ضم و کسر میم)،ص14) البته مرحوم سید جعفر مفصل دلایل مجوسی بودنش را رد کرده است (نک: عاملی،الصحیح من سیره الامام علی،ج14،ص195)
—
دسته دوم،او را مسیحی دانستهاند. (طبری،تاریخ الطبری،4/190)
—
دسته سوم، وی را مسلمان پاک، بلکه مومن خالص شیعه می دانند. افندی مدعی است تمام علمای شیعه چنین نظری دارند(تحفه فیروزیه،برگه 44) و خودش ادعا میکند غلام فیروز، شیعه خالص است.(همان،برگه 33 ؛ آخر برگه 34؛ برگه 41 ). ابن قتیبه روایتی نقل کرده است که نشان میدهد باور به مسلمان بودن وی در قرن دوم نیز بوده است (عیون الاخبار (چهار جلد در دو جلد)، ج2،ص159.) البته می توان در مورد این سند تاریخی گفت: چون شیعیان از خلیفه دوم نظر خوشی نداشتند، چنین موضع مثبتی درباره وی ارائه نمودهاند( جعفریان،تاریخ سیاسی اسلام،2/110).
برخی به روایتی تمسک کردهاند که حضرت علی علیه السلام قاتل خلیفه دوم را بهشتی خوانده است. (نک:الهدایه الکبری،162) . در تحلیل این حدیث لازم است بدانیم: در هیچ منبع معتبر متقدم چنین خبری یافت نمیشود. خصیبی صاحب الهدایه غالی است، رجب برسی صاحب مشارق نیز بنابر نظر برخی صوفی و غالی است. و به متفرداتش نمیشود اعتماد کرد. همچنین سلسله راویان نیز همه ضعیف اند .در هیچ منبع تاریخی ابولولو را « عَبْدِ أُمِّ مَعْمَر» ندانسته اند.
همچنین می گویند امام هادی بر وی ترحم کرده است و دلیل مهم بر شیعه بودنش است. باید گفت این ترحم سخن امام هادی نیست بلکه نقل حذیفه است: « قَالَ حُذَيْفَةُ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ دَعْوَةَ مَوْلَايَ عَلَيْهِ أَفْضَلُ الصَّلَاةِ وَ السَّلَامِ عَلَى ذَلِكَ الْمُنَافِقِ وَ جَرَى كَمَا جَرَى قَتْلُهُ عَلَى يَدِ قَاتِلِهِ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى قَاتِلِه» (بحار،95/354)
=-=
1.3. انگیزه :
•انگیزه شخصی بوده است،عمر از وی مالیات زیاد می گرفت و پس از شکایت ،عمر سخن او را قبول نمیکند بدین علت ابولولو عمر را کشت. (مروج الذهب،2/230).
•ملی گرایی،وی شکست ایرانیان را دیده بود بدین خاطر درصدد جبران بود که با تقل خلیفه دوم بدین مقصودش رسید. البته این احتمال دلیل قابل اعتنایی ندارد. (جعفریان،تاریخ سیاسی اسلام،2/110).
=-=
1.4. فرجام و محل دفن :
عموم منابع و علمای شیعه و سنی مرگش را در مدینه نوشته اند.(نمونه: عمادی الدین طبری،کامل بهائی،تحقیق:اکبر صفدری ،ص457) البته گروهی مقبره وی را در کاشان می دانند که دلایل قوی این ادعا را تایید نمیکند. البته کراماتی برای این قبر نیز نقل شده است. که طبیعتا برای راست آزمایی روش دیگری نیاز دارد.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 4️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 معنویت شیعی و تبری و نحوه اظهار آن باید چگونه باشد.
#مناسبتی
=-=
1. می دانیم یکی از ارکان مذهب شیعه تبری از دشمنان دین خداست. شیعه،افزون بر آیات قران،دهها حدیث معتبر در این باب دارد که حتی برخی از آن احادیث در منابع سنیان نیز دست یاب است.. از جمله احادیث صحیح بودن اصل برائت ،لعن حضرت علی بر طلحه و زبیر است. حضرت امیر (ع) طلحه و زبیر را مورد لعن قرار دادند ، وقتی به گوش آنها رسید به حضرت اعتراض کردند : شما که شجاع ترین مرد عرب هستید ، چرا ما را لعن می کنید و اینجور می بینید که با این کار ما را شکست می دهید ؟ حضرت در پاسخ فرمودند : هر موقفی عملی دارد ، یعنی هر برهه ای اقتضای نوعی از برخورد را دارد ، در میدان جنگ با شمشیر و الآن با لعن با شما مبارزه و دشمنی خود را اظهار می کنم . (کلینی،الکافی،ج1،ص343.)
=-=
2.شیعه ملاک سرور و غمش، امام حق و خلیفه خداست. چون امامان مفترض الطاعه ما، از کسانی که با توحید و انسانیت منازعه داشتند، تبری جستهاند.
=-=
3.حدیث نهم ربیع را چه معتبر و چه غیر معتبر بدانیم، قطعا اصل تقیه لازم الاجراء است. شیعیانی که با برگزاری مراسمات علنی، سبب تحریک و خشم عامه می شوند، گناهی عظیم مرتکب شده اند.شیعیان آموخته اند که خروج از تقیه، تبعات منفی سنگینی در پی دارد و هیچ گاه چنین خطایی نخواهند کرد.
=-=
4. کوتاه آمدن شیعه از عقایدش باعث کوتاه آمدن سنیان از عقایدشان نیست.دکتر عجاج خطیب محدث بزرگ سوری که سال گذشته از دنیا رفت ،مینویسد:« جميع الأحاديث التي تنصّ على وصاية عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ أو على خلافته غير صحيحة، وهي موضوعة، لأنّها تخالف ما أجمعت عليه الأمّة من أنّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لم ينصّ على تولية أحد بعده.» (السنة قبل التدوين، ص ٢٤٥.)
=-=
5.وحدت مدنظر دین و امامین انقلاب کوتاه آمدن و عقب نشینی از عقاید درست شیعه نیست. دکتر تیجانی از مستبصرین معاصر است که می نویسد مقام معظم رهبری امام خامنهای از کتابش «آنگاه که هدایت شدم» تمجید فراوان کردند و به من فرمودند: من سه مرتبه کتاب عربی و یک مرتبه ترجمه فارسی را خواندم (تیجانی،سیروا فی الارض،ص195) همچنین می نویسد: رهبر انقلاب وی را برگزید خدا برای هدایت دانستهاند: «..ان اصطفاک لتکون من المدافعین عن الحق،عن رسول الله و اهل البیت الاطهار،و هذا منصب لا ینتخب له الا افذاذ الرجال،فهنیئا لک یا سید تیجانی» (همان) *
➖➖➖
🔺 نتیجه: هیچ وقت از تبری نسبت به دشمنان خدا و اهل بیت کوتاه نمی آییم و جریانهای افراطی چون شیعه انگلیسی را قبول نداریم . از دیگر سو مدعای جریانهایی چون نوبتریه را بر خلاف مبانی وحدت در نظر دین و امامین انقلاب می دانیم.
مسئله در اظهار تبری و نوع ان است . که اگر بحث علمی و مدرسه ای با اداب و روشهای علمی باشد نه تنها مضر به وحدت نیست بلکه کمک به انسجام مسلمانان نیز می کند. شبیه کاری که علامه امینی در الغدیر انجام دادهاند.
پس باید در جلسات علنی و خانوادگی حقایق تاریخی از کتابها و مقالات معتبر بیان شود تا وجه تمایز معنویت و مکتبمان با بقیه مکاتب و مرامهای معنوی نیز روشن گردد.
چه انکه معنویت صوفیانه سنی با تبری با مصادیقی که شیعه قبول دارد مخالف است،و معنویت جدید که مشترکاتی با مبانی معنویت صوفیانه دارد ،اساس تبری و لعن را منکر است.
➖➖➖
*دقت شود رهبری معظم مدافع چه کتابی است. تالیفی با نام«انگاه که هدایت شدم» یعنی نویسنده قبل از انتخاب مذهب شیعه خود را گمراه می دانسته است!
#معنویت_شیعی
#میراث_مادری
#تبری
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 5️⃣6️⃣
#تحلیل
#مناسبتی
📝تحقیر،تضعیف و تکفیر شیعه توسط صوفیان سنی.
🔺فرسته اول
➖➖➖
1. در این روزها داغدار شهادت هموطنان توسط داعشیان هستیم. بدین علت این فرسته نوشته شده است.
=-=
2. اصحاب اندیشه بر این عقیدهاند که حمایت از صوفیه سنی در تقابل با تکفیریان یک فرصت هست. صوفیان سنی چون مدح اهل بیت ع را دارند به ما شیعیان نیز نزدیک هستند. در ادامه به برخی از دیدگاههای سلاسل مختلف صوفی درباره شیعه امامیه اشاره میشود که خلاف این نگره است.
+
2.1. ابی نعیم اصفهانی ( 430 ق) صوفی سنی است که کتابی دارد با نام «الإمامة والرد على الرافضة». وی می نویسد:« إِن عَاد إِلَى الِاحْتِجَاج بِأَحَادِيث الروافض - إِن النَّبِي - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم َ - قَالَ لعَلي: " أَنْت خَيرهمْ وأفضلهم وَأَنت الْخَلِيفَة من بعدِي وَمَا فِي مَعْنَاهُ.قيل لَهُ كَذَلِك رُوِيَ عَن عَليّ رَضِي الله عَنهُ أَن النَّبِي - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم َ - قَالَ لَهُ: يكون فِي آخر الزَّمَان قوم يتملقون حبك يُقَال لَهُم الرافضة فاقتلوهم فَإِنَّهُم مشركون؛ اگر شیعه به احادیث برتری امام علی ع تمسک کند ما نیز به این حدیث پیامبر ص استناد میکنیم که فرمود: گروهی می آیند با نام رافضه (= شیعه) آنها را بکشید چون مشرک هستند» (ابی نعیم اصفهانی،الامامة،ص241)
+
در عبارت دیگری شیعیان را احمق معرفی میکند( همان؛ص326)
——
2.2.حارث محاسبی (243ق) صوفی پراوازه کتابی نوشته در رد شیعه امامیه.( تاریخ بغداد،ج8،ص211.)
——
2.3.ابوبکر شبلی : «هيچكس دنىتر از رافضى و خارجى نيامد» (عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء ،ص173.)
——
2.4. مستملی بخاری (434ق) :«و رافضى نزديك ما كافر؛ از بهر آنكه رافضى مبغض صحابه رسول باشد و مبغض صحابه كافر باشد.»(بخاری، شرح التعرف لمذهب التصوف،ج1،ص462.)
——
2.5. مجد الدین فیروزآبادی (817) : وی صوفی است و کتابی در دفاع از ابن عربی دارد با نام «الاغتباط بمعالجة ابن الخياط» وی کتابی در رد شیعه نگاشت با نام «الرد على الرافضة» در مقدمه کتابش می نویسد: «إني نظرت إلى هذا الكتاب المنسوب إلى بعض غلاة الرافضة المحرومين عن قوى العاصمة والحافظة، قد أتى مما لا يحل من الأحاديث الموضوعة والأخبار المطروحة المفتراة ما لا يرضى بذكره إلا جاهل أو زنديق في أمر الدين، متحامل متساهل في هذه الأحرف، فواجب لاعناق بقبائه باتكه وشوارع لإطباق نفاقه وإحقاق نفاقه هاتكه، وسميته بالقضاب المشتهر على رقاب ابن المطهر. على الله أعتمد وبالله نعتضد في صحة ما إلى الكتاب والسنة نعزو ونستند، وبالله التوفيق.» ( الرد علی الرافظه،ص34.)
——
2.6. مولوی 672 ق : معتقد است امام علی ع و عمر رابطه نیکویی داشتند و این روافض هستند که به جدایی ان دو باور دارند : «گفتن همه جنگ آورد در بوى و در رنگ آورد / چون رافضى جنگ افكند هر دم على را با عمر» همودر شعر دیگری شیعه وخوارج را منحرف میداند :«بر رافضى چگونه ز بنى قحافه لافم / بر خارجى چگونه غم بو تراب گويم؟»
——
2.7. ابن عربی محبت شیعیان به اهل بیت را القاء شیطان می داند (الفتوحات المكية(اربع مجلدات)، ج1، ص: 282؛ ) و مثل وهابیون امروزی تهمت خان الامین را به شیعه میزند (همان)
——
2.8. خواجه پارسا از صوفیانِ نقشبندی است. وی در فصل پنجم کتابش درباره رد روافض بحث میکند و از طایفه رجبیه نقل کرده است که انها روافض از شیعه را به صورت خوک می بیند (فصل الخطاب،ص399.) او از زبان حضرت زهرا فتوا به وجوب قتل روافض را می دهد( همان،472.)
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 6️⃣6️⃣
#تحلیل
#استاد_غفاری
📝بدعت اعتکاف در خانه
🔺فرسته اول
➖➖➖
نقد و بررسی این ادعا در فرسته دوم.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 7️⃣6️⃣
#تحلیل
📝غصب ولایت ائمه هدی ع توسط صوفیه
🔺فرسته اول
➖➖➖
در قالب چند فرسته نگره یکی بودن تشیع و تصوف را مورد پژوهش قرار دادم. با استفاده از کتاب خوشمزه دکتر سوری با نام " تصویر امامان شیعه در متون زهد و تصوف نخستین" از زاویهی جدیدتری این ادعا را بررسی میکنم.
1. متون زهد:
کتابهای زهد نماینده تفکر آن عصر و تاثیر گذار بر متون تصوف هستند ( محمد سوری،تصویر امامان شیعه در متون زهد و تصوف نخستین، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم،1400 ش،ص18) / زهد و تصوف فرامذهبی است و تصویر صوفیه از ائمه با طرق متداول شیعه و سنی متفاوت است( همان،ص19) / بیشتر زهاد از منظر کلامی و فقهی سنی و پیرو سقیفه اند. (همان) / حدود 100 اثر درباره زهد نوشته شده است و 20 اثرنسخه خطی است و 13 عنوان چاپ شده است. / حجم روایات ائمه با بقیه اصحاب و زهاد قابل مقایسه نیست و بسیار کم است. آن روایات به 10 صفحه نمیرسد / فقط مولی علی ع و امام سجاد ع فصل مستقل در این رسائل دارند. / کتب زهد 300 سال بودهاند از زمان ابن مبارک 181 ق تا خطیب بغدادی 436 ق . در این مدت زمانی یک کلمه از امام صادق ع ندارند. در نتیجه وضع کتابهایی چون مصباح الشریعه که ادعا میشود سخنان امام صادق ع است،روشن میشود (همان،ص111.) / علاوه بر بر اینکه نامی از معصومان نیست،برخی موارد مثل ابن مبارک و ابی حاتم رازی قصص و روایاتی دارند در ذم ائمه و اثبات برتری بقیه زهاد بر ایشان . / آنچه از ائمه نقل کردهاند اگر حذف کنیم هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.بر خلاف حسن بصری و عمر بن الخطاب.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 7️⃣6️⃣
#تحلیل
📝غصب ولایت ائمه هدی ع توسط صوفیه
🔺فرسته دوم
➖➖➖
در قالب چند فرسته نگره یکی بودن تشیع و تصوف را مورد پژوهش قرار دادم. با استفاده از کتاب خوشمزه دکتر سوری با نام " تصویر امامان شیعه در متون زهد و تصوف نخستین" از زاویهی جدیدتری این ادعا را بررسی میکنم.
2. متون تصوف
نزدیک هفتاد رساله تا سده چهارم صوفیه نوشته اند. اکثریت صوفیه حداقل در این هفتاد اثر، درباره اهل بیت ع سکوت کرده اند.(همان،ص191.) گروه اندکی نیز، اشاراتی دارند که برخی به خاطر تمایلات شیعی است .چون: محاسبی. برخی سه خلیفه اول را برتر از امام علی ع میدانند، مثل سلمی(همان.) / منصورحلاج در ذیقعده سال 309 کشته شده و جرمش بی دینی و موارد دیگر بود. زین پس بزرگان صوفی دنبال دینی معرفی کردن خود و اموزههایشان بودند.همچنین غیر صوفیه را در جوامع متصوفه به عنوان صوفی معرفی کردند. جوامعی چون: " اللمع سراج طوسی" ، "التعرف کُلابادی" ، " قوت القلوب ابوطالب مکی " و " تهذیب الاسرار خرگوشی" . / وقتی امامان شیعه وارد رجال صوفیه شدند، به ترتیب قوت القلوب بیشترین توجه را به ائمه داشته است ،بعدی تهذیب الاسرار سپس اللمع و در نهایت التعرف به ائمه هدی عنایت داشته اند.( همان،ص247.) / علی ع زاهدترین فرد امت معرفی میشود،که علم خاص و لدنی دارد وجانشین معنوی پیامبر ص است. / صوفیان معتقدند سه خلیفه اول،جانشین پیامبر ص در اداره جامعه بودند و در واقع خلیفه شدن امام علی ع تنقیص وی است نه ترفیعش.(همان،ص250.) / حال، اگر علی ع جانشین باطنی است. در جانشین ظاهری یکی پس از دیگری آمدند ولی جانشین باطنی پس از حضرت علی ع چه کسی است؟/ حدیثی جعل کردند تا حسن بصری لایق چنین مقامی شود/ کرامات زیادی از علی ع نقل کردند. [ تا زمینه ترویج کرامات مشایخ خودشان باز شود*] / توجه به امام صادق از سده چهارم بیشتر شده است. علت مهمش اشتباه گرفتن ایشان با جعفر بن محمد خلدی است.( همان،ص254.) / در سده های بعدی وقتی سلاسل درست شد لازم بود خود را به رسول الله ص متصل کنند. لذا بقیه ائمه هدی ع را نیز جزو رجال صوفی معرفی کردند. تا بقیه اقطاب خود را از طریق ائمه هدی به پیامبر اکرم ص متصل سازند / آنان به برخی از حقایق درباره امام علی ع دست یافتند ولی به لوازمش پایبند نبودند (همان؛ص270.) / میدانستند زاهدترین مسلمان، علی ع است. ولی یا انکار کردند یا اخفاء فضائل کردند و یا تحریف. / در اندیشه شیعی علم لدنی مولی علی ع و بقیه ائمه هست. برخی صوفیه نیز بدین مطلب دست یافتند ولی هیچ روایت شیعی را ندیده اند. آنان به عنوان یک حقیقت خارجی بدین مطلب نائل شدند نه اینکه از علمای شیعه اخذ کرده باشند.(همان، ص278.) [ پس صرف تشابه اموزه ها در ظاهر نمیتواند دلیلی بر شیعی بودن افکارشان باشد.*]
——-
* آنچه در دو گیومه ذکر شد، استنتاج من هست و در متن کتاب دکتر سوری نیست.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 8️⃣6️⃣
#تحلیل
📝خدای و برگزیدگان لوتی! و نجات دلقک فرعون
🔺فرسته اول
➖➖➖
یکی از مریدان و مروجان غفاری در اردوی راهیان نور امسال معتقد است. خدا لوطی است 😳مثل حضرت اباالفضل ،ما هم باید لوتی باشیم. وی داستانی نیز ذکر میکنه درباره نجات دلقک فرعون. چون آن دلقک خودش را شبیه حضرت موسی در می آورد لذا خدا وی را نجات داد. !
در ادامه به بررسی این ذوقی بافی استاد اشاره میکنم.
🕳🕳🕳
1. توقیفی بودن اسماء و صفات
مرحوم کلینی از دانشوران بزرگ ما در کتابش بابی دارد با نام " بَابُ النَّهْيِ عَنِ الصِّفَةِ بِغَيْرِ مَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ تَعَالَى " که دوازده روایت در این زمینه گزراش کرده است. دانشیان شیعی در این زمینه اختلاف اقوال دارند. آیت الله مکارم شیرازی پس از بیان اقوال مختلف در نتیجه گیری می نویسد:
به هر حال با توجه به این توضیحات و احادیث به نظر می آید انتخاب نام هایى براى خداوند غير از آنچه در كتاب و سنت آمده، کار صحیحی نیست؛ پس احتياط در آن است که غير از اوصاف و نام هايى كه در شرع ثابت شده، از نام و وصف ديگرى استفاده نشود. ( مکارم شیرازی،پیام قران،ج4،ص34.)
📌 نتیجه :
استفاده از کلمه "لوتی" برای خدا و نبی بزرگ وی حضرت ابراهیم صحیح نیست.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 8️⃣6️⃣
#تحلیل
📝خدای و برگزیدگان لوتی! و نجات دلقک فرعون
🔺فرسته دوم
➖➖➖
2. دلقک موسی
بنابر جستجوی بنده، منبعی که این ادعا را آورده است، " الانوار النعمانیة " سید نعمت الله جزائری است. وی می نویسد:
«👈 روایت شده است، فرعون دلقکی داشت. روزی خود را شبیه حضرت موسی در آورد. پس از اینکه فرعونیان غرق شدند،فقط او زنده ماند. حضرت موسی به خدا گفت: چرا وی را از بین نبردی؟ نداآمد: هرکسی که خود را شبیه محبوبان من کند، عذابش نمیکنم.» ( جزائری،الانوار النعمانیة،ج3،ص220.)
گذشته از اینکه این قصه واقعیت ندارد. چون جزائری با لفظ " روایت شده" این قصه را گزارش کرده است. آیا هرکسی از روی مسخره کردن معصومان، خود را شبیه آنان سازد نجات می یابد؟
ای کاش کمی غیرت پسر متوکل را میداشتیم.
چه انکه:
متوکل ملعون عباسی دلقکی داشت با نام " عبادة المخنث " وی خود را شبیه امام علی ع میکرد و ایشان را مسخره می نمود. پسر متوکل به این تمسخر اعتراض کرد. متوکل درپاسخش گفت: «غار الفتى لابن عمّه رأس الفتى فى حِرِ امّه ؛ این جوان به خاطر پسر عمویش به غیرت در آمد. سر این جوان در... مادرش باد! »( ابن اثیر،الکامل،ط دار صادر،ج7،ص55.)
پس "منتصر" پسر متوکل، پدرش را کشت.
📌 نتیجه :
آنچه این سخنران محترم در جمع جوانان جویای معنویت بیان میکند، مثل ادعاهای استادش ، " غفاری " حاصل ذوقی بافی و صوفیانه فکر کردن است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 1️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: زن در نزد مولوی و فرقه مولویه
🔺فرسته اول
➖➖➖
📍توضیح:
بعد از حوادث تلخ روزهای اخیر یکی از کسانیکه پیامی برای مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه فرستاد، دکتر سروش بود. پسازاین دست سخنان نیز زنان خیابانی این جریان وارد صحنه شده و شعار آزادی برهنگی زنان را سر دادند. بر اهل علم و بصیرت سستی سخنان امثال سروش دباغ و رفتارهای نابهنجار روشن است. لیکن با توجه به اینکه سروش متأثر از مولوی است در این یادداشت به برخی زوایای جایگاه زن در نزد مولوی و فرقه مولویه اشاره میشود. تا روشن شود خواستگاه نگاه به زن در نزد منورالفکرهایی چون سروش ریشه صوفیانه نیز دارد.
➖➖➖
1. برخی احترام به زن در نزد مولوی را در تکهمسریاش میجویند. اینکه او پس از مرگ زن اولش فقط با یک زن دیگر بوده را نشانی بر عظمت زن در نظرش برشمرده و بهصورت آشکار و پنهان با این سخن دفاع اسلام از تعدد زوجات را نقصی بر این دین الهی میدانند. بله اگر کسی مسلمان حقیقی باشد قران را کلام خدا میداند که یکی از دستوراتش تعدد زوجات است با تفاصیلی که دارد. لیکن وقتی فردی این قرآن را رؤیای رسولانه بداند تکلیفش مشخص است.
_____
2. همانگونه که مرحوم فروزان فر تذکر دادهاند مولوی متأثر از پدرش بهاء ولد است (نک: معارف بهاء ولد، مقدمه فروزان فر) زن در نزد بهاء ولد چنان بلند بود که خصوصیترین حالات با زنانش را درملأعام گزارش میکرد. در موردی روابط خاص خودش با دختر قاضی شرف را مطرح و درصدد تفسیر توحیدی از این رابطه بود!(معارف بهاء ولد، ج 1، ص 328.) و در مورد دیگر جنبانیدن شهوتش توسط بیبی علوی را، جنبانیدن الله متعال دانسته است. (همان، ص 381).
_____
3.هرچند بیان روابط صوفیان با زنان در بین صوفیه مرسوم نبود اما مولوی به پیروی از پدر آن را ادامه داد.
در ضمیر و ذهن کراخاتون آمد که چرا مولوی بهجانب ما توجهی ندارد و گرد شاهدبازى نمىگردد؛ مولوی چون آگاه به اسرار نهان بود! بر وی دستیافت بهگونهای که کراخاتون خسته شد وپشت بام فرار کرد. مولوی سپس برایش گفت: حکایت من و تو حکایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و عایشه است..... (به قدری ادامه سخن مستهجن است که شرم از نوشتن این نسبت ناروا دارم به آدرس مراجعه کنید .نک: افلاکی، مناقب العارفین، ج 1، ص 449.)
+
نقل کرامات از وی نیز در ضمن صحنههای خاص صورت میگیرد. مثلاً: همسرش نقل میکند به حضورش بودم و در حال دست کشیدن برپایش بودم که دیدم کفش وی خاکی است. از وی سؤال کردم کجا بودی؟ در پاسخ گفت: با طی الارض به مکه مشرف شدم والان بازگشتم. (مناقب العارفین، ج 1، ص 263.)
👇👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 2️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: قدسی سازی و مقام سازی برای قطب و مرشد
🔺فرسته اول
➖➖➖
1. غلو درباره معصومان و غیر معصومان در تاریخ اسلام بوده و خواهد بود. سنیان مقامهای بالایی برای خلفای خودشان ذکر کرده و نوشتهاند. مریدان مکتب امامیه نیز از این عقیده جدا نبوده و نیستند. لیکن تفاوت مکتب ما با مکتب سنیان در این است، رهبران ما اعم از معصومان و جانشینان انها قدیما و حدیثا با این خط غلو مقابله کرده و کوشیدهاند مکتب را از این ادعاهای واهی جدا کنند.
به عنوان نمونه : امام خمینی به عنوان یکی از عالمان و مجاهدان بزرگ دوران معاصر هرچند میتوانست ادعاهای فراوانی داشته باشد ، چون فقیه ژرف اندیش و تربیت شده مکتب امام صادق ع بودند به هیچ عنوان چنین مباحثی را مطرح نساختند.مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی در این زمینه از خمینی کبیر نقل میکند :
یک وقت پسر دکتر صبوری اردوبادی و داماد او آمدند که ما با امام زمان رابطه داریم و پیامی از حضرت(ع) برای آقای خمینی داریم. وقتی وارد شدند ،امام،سه سوال از انها پرسید که از امام زمان بپرسند انها نتوانستند پاسخ دهند و مشخص شد ادعای باطلی داشتند.
در ادامه می گوید:
آیا در جلسات خصوصی دیدید که امام تسبیحی دستشان باشد یا ذکر بگویند؟
- نه، امام اصلاً این کارها را نمی کرد. شاید بدش می آمد.
هیچ وقت برخورد کردید که در تصمیمات بگویند من استخاره بکنم؟
- نه، من ندیدم. من از ترس هم پیش امام نمی گفتم استخاره کنید. چون می دیدم خوشش نمی آید. امام اهل این کارها نبود. اهل ذکر به صورت ظاهر نبود، حتی ندیدم از آدم هایی که مشهورند به ذکر و کرامات و امثال آنها، امام از آنها تعریف کنند یا قضایایی از کرامات نقل کنند.
نک: پرتال امام خمینی : اینجا
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 2️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: قدسی سازی و مقام سازی برای قطب و مرشد
🔺فرسته دوم
➖➖➖
2. ادعای مقامات والای معنوی و علمی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب برای برخی بوده و هست. مثلا محمد رضا شاه معدوم برای خودش مقامات معنوی و تاییداتی از ائمه هدی ادعا می کرد. یا ساواک برای تقابل با دینداری مردم مبلغ زیادی برای تبلیغ دیدن عکس امام خمینی در ماه قرار داد.
-=-
در میان صوفیه قدیم و جدید نیز ، تبلیغ مقامات فراوان برای اقطاب به شدت رواج دارد. قبلا به تفصیل نوشتهام که مثلا مولوی چه مقاماتی برای مرادش شمس پرنده بیان میکند.
+
کافی است کتاب تذکرة الاولیاء عطار را تورقی کنید و بیابید چه کرامات و مقامات محیر العقولی برای اقطاب صوفیان ادعا شده است. همچنین با مراجعه به بازار کتابهای مذهبی نیز میتوانید نمونه های فراوانی از کرامت تراشی ها برای مرشدان معنوی که حداقل برخی از آنها متاثر از متصوفه هستند، بیابید.
↕️↕️
⭕️ استاد غفاری با ادعاهای فراوان که بی اساس بودنش را در این کانال و کتابمان نشان دادیم، چنان فضایی برای خودش تصویر کرده است که شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه که مدتی شاگرد وی بوده است؛ ایشان را " آیت الله العظمی " دانسته و میخواهد حتی پس از مرگش نیز ایشان دستش را بگیرند.! فردی که تلفظ درست نام کتابها و احادیث معصومان را نمی داند کجا و مقام " آیت الله العظمایی " کجا.
3. ما منکر کرامت داشتن اولیاء الهی اعم از عالمان مکتب یا افراد عادی نیستیم لیکن مهم در این زمینه اثبات این ادعاهاست. و بعد از اثبات دروغ نبودن این ادعاها باید ثابت شود این کرامت از جانب خدا بوده نه شیطان. که کاری بسیار سخت است.
👇👇
چه خوب است به استوری همسر شهید مدافع حرم، شهید عزیزمان بلباسی توجه کنیم. که این بانوی محترمه می گوید: سخنان من را در مصاحبه ها تقطیع میکنند وقتی میگویم برای نماز صیح با بدبختی بیدارش می کردم.
✳️ مهمترین آسیب این قدسی سازیها ندیدن معایب مرشد و قطب است که بسیار خطرناک است. به ویژه با مبانی خطرناکی که در بین متصوفه شایع است که باید تسلیم قطب بود و کلا دین شما باید قطب باشد.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 3️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: نتیجه مولی بودن امیر المومنین علیه السلام
➖➖➖
1. خاصه و عامه گزارش دادهاند که رسول الله ص فرمود: هرکسی من مولای اویم علی ع مولای اوست. کلمه" ف "در "فمن" مفید تفریع است . "من" در این عبارت نیز از ادات شرط است. "کنت" فعل ماضی است ولی چون ادات شرط بر سرش آمده است،معنای حال یا استقبال میدهد. یعنی: پس هرکسی مولایش منم چه الان و چه در آینده . به عبارت دیگر : "من" افاده عموم افراد می کند. و "کنت" مفید عموم زمانی است. "مولاه" مصدر میمی است. "فهذا" جزای شرط است. و "هذا" که اسم اشاره است، توجه می دهد که منظور ما یک علی ع بیشتر نیست که در صحنه غدیر حضور داشته است.
💧💦
2. پیامبر ص بدون هیچ قیدی و شرطی مولی بودنشان را برای وصی خودش قرار داد. یعنی:
پس از غدیر تمام شئون مولی بودن پیامبر ص برای امیر المومنین ع نیز هست.
مثل:
✨چون قرآن مهیمن بر همه کتابهای مقدس است ( مائده/48.) و رسول الله ص خاتم همه انبیاء و رسولان الهی است (احزاب/40) پس مولیی همه انبیاء الهی است. حال وصی وی نیز همینگونه است.
✨ رسول الله ص مُستَغفِر است.(نساء /64.) و برای هرکسی طلب بخشش کناد، خدا آن بنده گنهکار را می بخشد. حال وزیر و جانشینش هم چون مقام مولی بودن را داراست، مُستَغفِر امت است.
✨رسول الله ص انسانها را غَنی و بی نیاز میکند.(توبه/74) . امیر بیان ع نیز چون مثل رسول الله ص مولی شد، مُغنی فقراء است.
✨ وقتی رسول الله ص صاحب " خُلق عظیم" است، مولای ما نیز که جانشین رسول الله ص است چنین مقامی دارد.
✨ پیامبر خدا ص فاروق بهشت و دوزخ است. ( صف/10 و11 ) . خلیفه ایشان که مولی بودنش در غدیر اعلان شد، هم ، فاروق است.
✨وقتی حضرت عیسی ( مائده/110.) و آصف بن برخیا ( نمل/40.) دارای ولایت تکوینی اند. رسول الله ص و خَلَفِ صالِحش علی ع نیز چنین مقامی را داراست.
و...
⭕️ در یک کلام هرچه درباره رسول الله ص در اسلام وجود دارد، به جز نبوت برای وزیر و خلیفه ایشان حضرت علی ع نیز هست چون به واسطه غدیر مولی شدند.
💧💦
در نتیجه :
👈غالیان منحرفاند چون ولایت و غدیر را انکار کرده و نبوت که اختصاص به رسول الله ص دارد را به امام علی ع نسبت داده اند.
+
👈 صوفیان سنی نیز راه انحرافی دارند که ولایت نوعیه را ترویج دادهاند. با اینکه اقطابشان گرفتار انواع و اقسام انحراف عقیدتی و عملی بوده و هستند،آنان را صاحب مقام "ولی " و "مولی " دانستهاند.
+
👈 متصوفه شیعی، اگرچه به خاطر فضای تربیتی که داشتهاند "مولی " بودن علی ع را به نحو کامل و درست باور دارند. ولی به جهت پذیرش مبانی صوفیان سنی، گاهی سخنانی دارند که همان گفتمان سنی است درباب "مولی " منتهی با ادبیات شیعی.
+
👈 چه دوراند شیعیان دگر اندیشی - چون : ا.خ ، ش.س، ح،ق و محسن .ک - با این همه اسناد معتبر یا اساس ولایت را خرافه دانسته یا تفسیری هماهنگ با مکتب سقیفه ارائه کرده و نهایتا مولی بودن امامِ غدیر را به یک دانشمندان خوب تقلیل دادهاند.
+
👈 همچنین برخی دوستان عزیز که برداشتی غلط از وحدت امت اسلامی دارند. ناخواسته سخنان و فِرِستههای مجازیشان در صدد تهی کردن گفتمان غدیر از معنای شیعیاش که همان قرائت اسلام ناب است ، شده اند. تبلور این نگره غلط در سخنان مرتضی .ا نمایان است که محاربان به امام علی ع را پیشگام اسلام دانسته است.او با صراحت می گوید: پیامبر ص و هیچ فردی مقدس نیست . حتی حاج قاسم عزیز را به خاطر کشتن تکفیریان مرید سقیفه تخطئه میکند.
این جماعت توجه ندارند شیعیان در همه زمینه های اعقتادی و عملی با سایر مکاتب اسلامی اختلاف دارند .از توحید تا معاد تا جزئیات احکام شرعی . البته نزاع ندارند و وحدت به معنای درستش را قبول دارند.
کوتاه آمدن و عقب نشینی در دفاع و تبیین معارف شیعی ، کمک به وحدت و انسجام امت اسلامی نیست. همانطوریکه برخی برای مقابله با راه "غُلُو" مسیر "تقصیر" را رفتهاند.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 9️⃣6️⃣
#تحلیل
📝شخصیت زدگی آفت پژوهش و عقلانیت
🔺فرسته اول
➖➖➖
یکی از آسیبهای تربیت علمی امروزه ما،شخصیت زدگی است.بزرگان عرصه علم و فقاهت همواره به این آسیب مهم هشدار دادهاند. بدین خاطر به چند سخن درباره ضرورت پرهیز از این بلیه علمی و معرفتی اشاره میکنم.
=-=
الف) شیخ اشراق می نویسد:
« هر روح جویایی،کو وبیش،سهمی از نور خدا دارد،هر مجتهد دارای ذوقی است،چه ناقص و چه کامل؛بنابراین دانش در اختیار گروه خاصی نیست تا پس از ایشان درهای آسمان را بر روی مردم ببندند و چیزی افزون بر دانش آنان را به کسی روا ندارد. »
(حکمة الاشراق،مقدمه،مجموعه مصنفات شیخ اشراق،به تصحیح هانری کربن،چاپ انجمن فلسفه ایران،ج2،صص9-10.)
+
ب)علامه آشتیانی به پیروان ابن عربی چنین تذکر داده است :
« يك عيب اساسى در كار اتباع ابن عربى آن است كه چشم بسته آن چه مرشد آنها نوشته است قبول كردهاند. از جمله آن كه در «فصّ اسحاقى» شيخ بر خلاف ظواهر كتاب و سنت، بلكه نص صريح، اسحاق را ذبيح دانسته است. اتباع أو عذر آوردهاند كه الشيخ (رض) معذور فيما ذهب إليه لأنه به مأمور. حال آن كه به حكم قواعد شرعي و عقلي شيخ را بايد مورد مؤاخذه قرار مىدادند. وجه صحيح آن است كه هيچ دليل شرعي و عقلي بر عصمت شيخ از اشتباه وجود ندارد. در جايى ديگر شيخ يكى از أكابر انبيا را متهم مىكند كه در بيان احكام شرعيه مأمور به اجتهاد بوده است.»
(داود قیصری، شرح فصوص الحكم( القيصرى)،محقق / مصحح: سيد جلال الدين آشتيانى،شركت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران،چاپ اول، 1375،ص6.)
+
ج) علامه جوادی آملی در تبیین طریق عرفانی علامه طباطبایی می گوید:
«ایشان روشش مثل سید حیدر آملی بود و معتقد بود کتاب ابن عربی دامن دامن مطلب به انسان می دهد، اما احیانا اگر نقدی بر ابن عربی داشت بیان می کرد. مثلا در مساله خلود نظر وی را قبول نداشت و آنرا رد می نمود. »
(علامه طباطبایی،مجموعه رسائل،به کوشش:سید هادی خسروشاهی،بوستان کتاب،قم،چاپ دوم،1388ش،ج2،ص23.)
+
د) حکیم متاله، ملاصدرا در اول اسفار مینویسد:
«و إني أيضا لا أزعم أني قد بلغت الغاية فيما أوردته كلا فإن وجوه الفهم لا تنحصر فيما فهمت و لا تحصى و معارف الحق لا تتقيد بما رسمت و لا تحوى » (الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج1، ص: 10.)
👈حال این مطلب را مقایسه کنید با نظام تربیتی مکتب تصوف قدیم و جدید و معنویتهای نوین که اساس و بنیادش بر فانی شدن در شخصیتهاست.
✨ ادامه دارد
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 0️⃣7️⃣
#تحلیل
📝مروری بر کتابهای کشف و کرامت
🔺فرسته اول
➖➖➖
از جمله کتابهای پرطرفدار در کشورمان،کتب کشف و کرامات است.مردم عزیز میهنم به دلایل مختلف به این دست کتابها علاقه دارند و هرکسی دنبال حل مشکل یا پیدا کردن گمشدهاش در این آثار است. در چند فرسته درباره این دست کتابها نکاتی تقدیم میکنم.
=-=
📌دلسوزان دین و مردم که دین را بر اساس عقلانیت و تفقه خواندهاند، مخالف صد در صد خرافات هستند. و حتی نسبت به کلیت این آثار موضع منفی نیز داشته اند. (نمونه نک: آیت الله سیستانی و عراق جدید،ص70.)
+-+
⭕️ مروری بر این آثار به مخاطب بصیر هشدار میدهد که با تحقیق بیشتری ادعاهای مطرح شده در این کتابها را بپذیرد. به چند نمونه اشاره میشود.
1. در محضر لاهوتیان.*
جعفر مجتهدی از چهرههای معاصر است که مریدانی نیز دارد. کتابهایی در شرح حالش نگاشته شده است. محمد علی مجاهدی که ادعا دارد بهترین توصیف از مجتهدی در اثر وی جمع آوری شده است، درباره دیگر کتابهایی که حاوی کرامات مرادش هست، موضع منفی دارد.مجاهدی،ابتدا گروهی را مدعیان دغل و ناصالح دانسته که درباره جعفر مجتهدی کتاب نوشته اند.(مجاهدی،در محضر لاهوتیان،ج1،ص16.) وی از حمید سفیدآبیان که اقدام به چاپ کتابی درباره مرادش کرده دلخور هست و مدعی است ،او به تعهدش عمل نکرده است. (همان،ص17)
=-=
2.طوبای محبت
محمد اسماعیل دولابی ، از افرادی است که کتابهایی دربارهاش تحریر شده است. «مهدی طیب » یکی از هواخواهان اوست که مدعی است نزدیک بیست سال از دهه شصت تا سال 1381 ش همراه آن مرد الهی بوده است. (مهدی طیب،مصباح الهدی،ص11.) «طیب» ادعا دارد، آنچه در این کتاب آمده است حاصل سخنان دودههی استاد و مرادش میباشد.( همان،ص14.) در مقابل،محمد دولابی فرزند محمد اسماعیل دولابی پنج جلد کتاب در احوالات و سخنان پدرش منتشر کرده با نام «طوبای محبت». او کار طیب را نپسندیده و معتقد است آنچه طیب گفتهاست، مستند نیست. ( طوبای محبت ،کتاب یک،مقدمه،ص19.)
به راستی کدام مرید مستند سخن گفته جناب طیب یا محمد دولابی ؟
=-=
3. عارف فی الرحاب القدسیة
هاشم حداد یکی دیگر از مردان الهی است که مریدانش وی را ستوده و در مقاماتش کتابها نوشته و همایشهایی برگزار نموده اند. محقق بصیر پس از مطالعه این آثار ابهاماتی برایش حاصل میشود. چند مورد از آنها اشاره میکنم : ⬇️⬇️
1.3.دیدار با جعفر مجتهدی
نوه مرحوم حداد مدعی است، حداد با جعفر آقا مجتهدی دیدار داشته است. به مجتهدی می گوید: چطور این کرامات را پیدا نمودی؟ او می گوید: از توسل به اهل بیت (ع). حداد در پاسخش گفته است: اجازه بده من این مقامات را از تو بگیرم، سپس مقاماتی بزرگتر برایت حاصل میشود. مرحوم سید عبدالکریم کشمیری گفته است: جعفر مجتهدی سخن مرحوم حداد را قبول نکرد. (عارف فی الرحاب القدسیة، ص 139.) در حالیکه سید علی تهرانی می گوید: چنین مطلبی صحت ندارد و درست نیست.(سید علی تهرانی، زمهر افروخته، ص94.)
——
2.3.فقر مرحوم حداد
علامه تهرانی معتقد بودند در دوران فناء وضعیت مالی حداد خوب نبود. (روح مجرد، ص 71.) این حالت عرفانی در آخر عمر حاصل شده بود. (همان، ص 86.) ولی فرزندان حداد معتقدند این فقر قبل از حالت فناء نیز بوده است. آنان چنین گزارش کردهاند:
«او حتی پول خرید یک نان را نداشت. در مدرسه غذای ساده ای داشتیم گرده نانی که وسطش شکر بود. همیشه همین طور بود چه بسا شب که بدون غذا می خوابیدیم وقتی گرسنه میشدیم میگفت الان برای شما غذا می آورم. آنقدر میگفت تا ما به خواب میرفتیم.» (دلشده، ص 148؛ عارف فی الرحاب القدسیة، ص 115.)
——
3.3. استادی کردن مرده
از ایشان سوال شد آیا استاد بعد از مرگش نیز می تواند شاگردش را هدایت کند، مرحوم حداد گفته بود: استاد مرده و زنده ندارد و چنین قدرتی دارد. (عارف فی الرحاب القدسیة، ص 238.) در حالیکه مرحوم علامه معتقد است، چنین سخنی صد ر صد همان استدلال عمر بن الخطاب است. (روح مجرد، ص 49.) ایشان بر رد ارتباط استاد مرده به عالم دنیا چنین استدلال کرده است:
«عزيزم! به أدلّه فلسفيّه و براهين حِكَميّه و مشاهدات عينيّه و روايات و احاديث وارده، ثابت است و قابل ترديد نيست كه تمام مردگان بدون استثناء پس از مرگ تجرّدشان بيشتر مىشود، يعنى بيشتر در فناى توحيد در ذات متوغّل ميگردند؛ و اين مستلزم انصراف از عالم طبيعت است و حتّى از عالم مثال و صورت. به همين جهت برهان قطعى قائم بر لزوم امام زنده و مربّى زنده است تا روز قيامت.» (همان، ص 50.)
🕳🕳🕳
*ما اساس کرامت داشتن مردان الهی را منکر نیستیم. و صحبت بر اثبات ادعاها و نسبتهاست. (دقت شود)
✨ ادامه دارد
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 1️⃣7️⃣
#تحلیل
📝انسان خدائی در معنویت جدید
🔺فرسته اول
➖➖➖
یکی از رسالتهای معنویت جدید تبدیل انسان به خداست! این متوهمان عصر جدید ترویج کننده الحاد معنوی هستند. والش که یکی از رهبران این طریقت است داستانهای استادش به نام «باربارا مارکس هابر» را نوشته است. مبنای انسانخدایی بهوضوح در این نوشته هست.
=-=
باربارا احساس کرده وجودی از نور هست (دونالد والش، ابداع زندگی، ترجمه: فرخ بافنده، نشرمیم،1391، ص 29) پس از شنیدن صدایی متوجه حضور خدا در درونش شده و حضورش در درون کائنات را حس میکند.(همان، ص 29) او با موجود جهانی ملاقات کرده است که آن موجود، خودِ متعالی انسان است. (همان، ص 31)
+
همو از درون الهامی دریافت کرده که باید بنویسد و این الهام، الهام هرروزه خود اوست. درنتیجه به وحدت با خود رسیده است و ملکوت را در درون تجربه میکند (همان، ص 34) بهواسطه درک این مطلب یک بشر جهانی زاده شده است. (همان، ص 35) البته تجربیات این بشر جهانی متفاوت با آن اموری است که نبی خدا چون مسیح بدان اشارهکرده است (همان، ص 37)
+
وی مدعی است باید عاشق بود حتی بیشتر از مسیح (همان، ص 38) و معشوق خودش باشد (همان، ص 39) چون: «ارتباط با نفس خودم را تجربه کردم»(همان، ص 38)
این شناخت باعث تغییرات در شعائر اجتماعی، سیستم اعتقادی و ساحتهای فرهنگی میشود(همان، ص 43) این خبر مهمی است که بشر مدتهاست منتظر شنیدن اوست (همان، ص 45) و آنیکی شدن با خداوند است (همان، ص 47) 〰️〰️〰️ البته توهم خود خدایی قبلاً نیز در بین متصوفه بوده است. منصور حلاج از مشاهیر این مکتب، در شَطَحی مدعی است: «خدا را با چشم قلبم دیدم و از او پرسیدم تو کیستی؟ خدا جواب گفت: تو هستم!»(طواسین، طاسین النقطة، ص 99.) ✨ ادامه دارد •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
🔺#تحلیل
▫️ ارتباط تئوری جذب با موجودات فرا مادی!
➖➖
▫️استر هیکس ادعا دارد، قلب آموزه هایش قانون جذب است. (1)
+
▫️وی این آموزه ها را از شخصی با نام آبراهام گرفته است و خانم هیکس ارتعاشات آبراهام را به شکل گفتار درآورده است. (2). و او بوده است که دو دهه راز و قانون جذب را ترویج داده است.(3)
+
🔹حال ابراهام کیست؟ هیکس توضیح میدهد: اولین بار در جلسه ای با شوهرش حاضر شده است.در آن جلسه زنی با تئو که هویتی غیر مادی دارد ارتباط برقرار کرده و با او حرف زده است.در اثر این جلسه استر به مراقبه روی می آورد. پس از مدتی،استر با بینی حروف هجا را احساس میکند و اولین تماس با آبراهام محقق میشود. (4)
➖➖➖
1. استر هیکس،بخواهید تا به شما داده شود،مترجم:نوشین احمدی،ندای معاصر،چاپ دوم،1399ش،ص10.
2. استر هیکس،پول و قانون جذب،مترجم:سولماز موثق،ص35.
3.همان،ص14.
4. همان،بخواهید تا به شما داده شود،ص14.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 1️⃣6️⃣
#تحلیل
#تاریخ
📝📝 موضوع: زن در نزد مولوی و فرقه مولویه
🔺فرسته اول
➖➖➖
📍توضیح:
بعد از حوادث تلخ روزهای اخیر یکی از کسانیکه پیامی برای مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه فرستاد، دکتر سروش بود. پسازاین دست سخنان نیز زنان خیابانی این جریان وارد صحنه شده و شعار آزادی برهنگی زنان را سر دادند. بر اهل علم و بصیرت سستی سخنان امثال سروش دباغ و رفتارهای نابهنجار روشن است. لیکن با توجه به اینکه سروش متأثر از مولوی است در این یادداشت به برخی زوایای جایگاه زن در نزد مولوی و فرقه مولویه اشاره میشود. تا روشن شود خواستگاه نگاه به زن در نزد منورالفکرهایی چون سروش ریشه صوفیانه نیز دارد.
➖➖➖
1. برخی احترام به زن در نزد مولوی را در تکهمسریاش میجویند. اینکه او پس از مرگ زن اولش فقط با یک زن دیگر بوده را نشانی بر عظمت زن در نظرش برشمرده و بهصورت آشکار و پنهان با این سخن دفاع اسلام از تعدد زوجات را نقصی بر این دین الهی میدانند. بله اگر کسی مسلمان حقیقی باشد قران را کلام خدا میداند که یکی از دستوراتش تعدد زوجات است با تفاصیلی که دارد. لیکن وقتی فردی این قرآن را رؤیای رسولانه بداند تکلیفش مشخص است.
_____
2. همانگونه که مرحوم فروزان فر تذکر دادهاند مولوی متأثر از پدرش بهاء ولد است (نک: معارف بهاء ولد، مقدمه فروزان فر) زن در نزد بهاء ولد چنان بلند بود که خصوصیترین حالات با زنانش را درملأعام گزارش میکرد. در موردی روابط خاص خودش با دختر قاضی شرف را مطرح و درصدد تفسیر توحیدی از این رابطه بود!(معارف بهاء ولد، ج 1، ص 328.) و در مورد دیگر جنبانیدن شهوتش توسط بیبی علوی را، جنبانیدن الله متعال دانسته است. (همان، ص 381).
_____
3.هرچند بیان روابط صوفیان با زنان در بین صوفیه مرسوم نبود اما مولوی به پیروی از پدر آن را ادامه داد.
در ضمیر و ذهن کراخاتون آمد که چرا مولوی بهجانب ما توجهی ندارد و گرد شاهدبازى نمىگردد؛ مولوی چون آگاه به اسرار نهان بود! بر وی دستیافت بهگونهای که کراخاتون خسته شد وپشت بام فرار کرد. مولوی سپس برایش گفت: حکایت من و تو حکایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و عایشه است..... (به قدری ادامه سخن مستهجن است که شرم از نوشتن این نسبت ناروا دارم به آدرس مراجعه کنید .نک: افلاکی، مناقب العارفین، ج 1، ص 449.)
+
نقل کرامات از وی نیز در ضمن صحنههای خاص صورت میگیرد. مثلاً: همسرش نقل میکند به حضورش بودم و در حال دست کشیدن برپایش بودم که دیدم کفش وی خاکی است. از وی سؤال کردم کجا بودی؟ در پاسخ گفت: با طی الارض به مکه مشرف شدم والان بازگشتم. (مناقب العارفین، ج 1، ص 263.)
👇👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 9️⃣5️⃣
#تحلیل
📝📝 موضوع: مکتب فقیهانه و صوفیانه
📌فرسته اول
⏬⏬⏬
📎این فرسته به مناسبت سالگرد وفات آیت الله خوئی از فقهاء بزرگ شیعی آماده شده بود. که توفیق نشرش امروز حاصل شد.
➖➖➖
📍مکتب فقیهانه، وارداتی نیست. فقه از علوم اصیل اسلامی است. امام باقر ع با فقه، مذهب تشیع را متفاوت از سایر مذاهب ساختند (نک: کلینی، الکافی، ج 2، ص 20) و الگوهای اولیه شیعه دوازدهامامی چون زراره افقه الناس بودند و با مدار فقه، آثار صادقین علیهماالسلام را حفظ نمودند.
+
در عصر غیبت ائمه نیز همین فقهای صمدانی محافظ و مروج دین الامامیه هستند؛ و هشدار میدهند خانقاه و تفکر خانقاهی و اذکارشان که سندی ندارد بدعت است و برای سلوک و عمل به وظایف دینی رسالههاى عمليّه و مانند مفاتیحالجنان باید رجوع نمود. (نک: محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، ج 1، ص 154؛ مکارم شیرازی، عرفان اسلامی؛ همان، جلوه حق، صص 193-207).
+
یکی از دانشیان مکتب امامیه میگوید: من به تصوف و اعتزال در نجف معروف شدم ،استادم آیت الله خوئی به من گفتند: آقا سید محمد حسین انسان باید اوقات خود را به درس و بحث بگذراند و وقت خود به این امور تلف نکند.اینها مسائلی است که خود به خود [با عمل به همین تعالیم قرانی و روایی] برای انسان حاصل میشود.(نک:محمد محسن تهرانی،اسرار ملکوت،ج1،ص99)
==
📌در این مکتب تربیتی فقیه باب الائمه است و علمش متخذ از قران و عترت است. عادل است و معصوم نیست و تبعیت از وی به خاطر دلایل عقلانی و وحیانی است.
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 9️⃣5️⃣
#تحلیل
📝📝 موضوع: مکتب فقیهانه و صوفیانه
📌فرسته دوم
➖➖➖
📍مکتب صوفیانه، به اذعان مریدان این مکتب و مخالفانشان این تفکر وارداتی است و بعد از ورود به اسلام رنگ و بوی دینی گرفت. ابتدا در بستر اهل سقیفه زایش یافت و تا قرون متمادی در شیعه نبود تا بالاخره از قرن هفتم به بعد وارد شیعه شد و تا امروز در مجامع علمی و غیرعلمی نفوذ دارد. ستون این خیمه بر رابطه مرید و مرادی است. شعارشان لا دین لمن لاشیخ له هست و چنان این شیخ و قطب مهم است که سالها باید مدفوعش را شست (نک: نفحات الانس، ص 222) اگر خواست تا زن، فرزند و شراب برایش حاضر کناد، چنین کند.( داستان ملاقات شمس و مولوی نک: افلاکی، مناقب العارفین، ج 2، ص621.)
+
دین در این مکتب باید تبعیت محض از شیخ باشد (عین القضات، تمهیدات، ص 99) تا جایی که اگر سخن قطب خلاف دین بود هیچ اشکالی ندارد که از آن تبعیت کرد. مبتدی آن صورت شیخ که از وی تلقین ذکر یافته بر دل خود به ادب تمام و نیازمند هرچهتمامتر حاضر ساخته (نک: گلشن معرفت [کتب نقشبندیها]، نسخه خطی، ج 2، بیان طریق شغل مبتدی در ذکر.) چون مرشد واسطه وصول مرید است و به بین دو ابروی وی که نور ساطع است نگاه کند (همان، باب ملفوظات بزرگواران طریقت در رابطه شیخ و تعظیم وی) چرا گفتن با شیخ هرگز رستگار نمیشود (نک: وظایف و تکالیف مرید، مسجد و خانقاه محمد نسیم خادم طالبانی سنندج)
+
به قول علاءالدوله سمنانی این شیوخ صوفی همه اولیاء الهی هستند (نک: مکاتبات مرشد و مرید، تصحیح: هرمان لندنت، ص 3) و سمنانی از صوفیان پرآوازه به استادش اسفراینی گوید: «نقطه نطفه منی در دایره تویی توان یافت، دایره ولایت از نقطه منی وجود گرفت و ترا دریافت.» (همان، مکاتبات مرشد و مرید، ص 57) دکتر نوربخش با استناد به قران فارسی صوفیان یعنی مثنوی 23 وظیفه برای مرید برشمرده است (نک: نوربخش، مراد و مرید، فصل آخر)
+
این شکل از رفتار امروزه هم هست مثلاً استاد غفاری تائید میکند مکاشفات شاگردانش خیالبافی نیست (غفاری، ظهور عشق، ص 313) و وقتی مریدش مدعی میشود که وی در مکان التجاع حضرت آدم به امام علی ع برای توبه حضورداشته سخنش را تائید میکند (سلوک عشق، ص 96).
+
مراد حق تصرف در شریعت نبوی را دارد ولو اینکه مجتهد نباشد و میتواند حلال را حرام یا حرام را حلال کند .(محمد محسن تهرانی، اسرار ملکوت، ج 2، ص 43؛ محمدصادق تهرانی، نور مجرد، ج 1، ص 565)
==
آنچه ذکر شد از گروههای مختلف صوفیه بود تا روشن شود هرچند تفاوتهایی بین سلاسل هست اما یکی از مبانی مشترک تبعیت از مرشد است.
➖➖➖
🔺تذکر:
الف) حال این دو مسیر در وادی تقرب الی الله فراروی ماست. ما هم باکسی دعوا نداریم و باورمندان شیعی به این طریق را مرتد و بیدین نمیدانیم. به گفته بهجت عارفان ما باید در اعتقاد و عمل تابع انبیا و اوصیا علیهمالسلام و با آنها باشیم، اما اینکه بگوییم: اینها کافرند و تناکح و تناسل با آنها جایز نیست، این را هم نمیتوانیم بگوییم؛ زیرا آنها به نماز و روزه التزام داشتهاند.درهرحال، باید از ثقلین تقلید کرد، و مرجع همه مسلمانها ثقلین (قرآن و عترت پیامبر) است. ( نک: در محضر بهجت، ج۲، ص۱۱۶.)
+
ب پیروان مکتب صوفیانه نیز دلایلی دینی بر ادعاهای خود آوردهاند که میتوانید به کتاب عرفان اسلامی آیتالله مکارم شیرازی ایده الله تعالی مراجعه و نقد آن دلایل را بخوانید.
البته خدا آگاهتر است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 9️⃣6️⃣
#تحلیل
📝هاشم نعلبند و عزاداری امام حسین(ع)
➖➖➖
یکی از اهل تقوا که در مکتب تصوف تربیت یافت، هاشم نعلبند است. ایشان هندی الاصل بود و اولین مرتبه توسط «محمدعلی خلف زاده طائی» به هاشم حداد نامیده شد. (موسوی حداد،عارف فی الرحاب القدسیة،ص 61.) یکی از علمای نجف معتقد بود اگرچه وی از فقه بیگانه است و اهل علم نیست ولی به نیک مردی معروف است. (دل شده، ص 175. عارف فی الرحاب القدسیة، ص 168 -169.) در دوران حیاتش وی را صوفی لقب دادند.(دل شده، ص 136.)
+
آن مرد الهی عاشق امام حسین(ع) بود و معتقد بود راه سلوک از طریق سیدالشهداء است.(عارف فی الرحاب القدسیة، ص48.)تاسوعا و عاشورا بدنش متورم میشد و کم غذا می خورد با خودش اشعاری می خواند و گریان بود.(دل شده، ص 252.) البته گریه های عاشورایی آقا هاشم توحیدی بود. حالتش همان حال امام حسین (ع) بود که هرچه مصیبت بیشتر میشد ابتهاجش نیز بیشتر میشد. ! (دل شده، ص 246.)
+
البته وقتی به مقام فنا نائل آمد در کنار عزاداری ،معتقد بود در عزای امام حسین(ع) شاد باشیم.(روح مجرد،ص86.).مرحوم تهرانی از مهمترین شاگردان این قطب چنین گزارش می دهد:
آقا هشام حداد در تمام دهه عاشورا حال حزن و اندوه در ایشان نبوده و سراسر ابتهاج و مسرت داشتند. غصه خوردن و ماتم و اندوه دیگران در سوگ حسینی را نشانه غفلت آن مردم میدانست. چون معتقد بود عاشورا عالیترین صحنه عشق بازی است. معتقد بود، اهل بیت (ع) به فنای مطلق در ذات احدیت رسیده و بدین علت تحقیقاً عاشورا، روز شادی و مسرت اهل بیت (ع) است. (تهرانی،روح مجرد، ص 78-79.)
علت این دیدگاه آقا هاشم، رسیدن به حقیقتی بود که مولوی بدان راه یافته بود*( روح مجرد،86.)
+
📌 البته مریدان آن مرحوم خود معترفند : چنین نگاهی به عزاداری عمومی نیست. گروه اندکی هستند که در اثر طی کردن مقامات سلوکی می توانند بدین جایگاه نائل شوند که عزادار نباشند.**(محمد حسن وکیلی،عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهدا علیه السلام، ص 17.) رفتار عملی آنان در سوگ عزیزانشان هم نشان می دهد که نمی توان در مرگ کسی شاد بود. حجه الاسلام محمد صادق تهرانی لحظه وداع با پدرشان را چنین توصیف میکند:
«بدن مطهّرشان بعد از غروب به منزل آورده شد و در ميان حياط منزل بيرونىشان، بر مغتسلى كه تهيّه شده بود قرار گرفت. ارادتمندان داغدار بوده و ذكر مصيبت سالار شهيدان أبا عبد الله الحسين عليه السّلام و اشك و شور حسينى لحظهاى قطع نمىشد. آنگاه كه پارچه از روى آن چهره منوّر كنار رفت، ضجّه و ناله فضا را پر كرد و پيكر نورانى پير عشق غسل داده شد.» (آیت نور، ص 626)
⭕️در حین تشییع و خاک سپاری، جوانی خونآبهای که از بدن ایشان خارج شده بود را نوشید. اینجا سپس با هزار درد و اندوه، در قسمت جنوب شرقى صحن عتيق رضوى- صحن انقلاب- در آستانه كفشدارى شماره چهار به خاك سپرده شدند. (همان، ص: 627)
⏏️ همو درپاسخ پیام تسلیت چنین نوشته است:
وصول تلگرام جانبخش حضرتعالی در ارتحال آیت الله والد 👈قلوب جریحه دار را ترمیم و صدور محرقه را تبرید نمود.تالم در فقدان پدری که حق حیات ابدی بر متعلمین و تلامذه خود داشت...گرچه متالمین در این واقعه،👈به مصیبتی عظمی و داهیه دهیا و خسارتی غیر متوقع دچار شدند... .(محمد محسن دعائی و محمد حسن وکیلی،عرفان و سیاست،ص274.)
📌 نتیجه: اینگونه نبوده که آقا هاشم مخالف عزاداری سید الشهداء(ع) باشد .در مرحله ای از زندگی به گزارش مریدان، نگاه خاصی به عاشورا داشت که البته اگر این گزارشات درست باشد، در مکتب تشیع چنین نگاهی نداریم. عاشورا سراسر حزن و عزاست.
〰️〰️〰️
* مولوی روز عاشورا وارد شهر حلب می شود و عزاداری شیعیان در سوگ امام حسین(ع) را مشاهده می نماید. وی در قالب اشعاری این رفتار را نکوهیده و معتقد است در روز عاشورا باید شاد بود و بر خود گریه کرد.
+
** البته ممکن است سوال شود چرا سالک الی الله در مکتب تصوف وقتی به اوج قله رسید باید اینگونه شود🤔
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 0️⃣7️⃣
#تحلیل
📝لعن رحمت است🧐
➖➖➖
یکم: آقا هاشم معتقد بود لعن های در زیارت عاشورا به معنای رحمت است و خیر محض است!(تهرانی،روح مجرد،111-112)
+
دوم: حجه الاسلام محمد صادق تهرانی معتقد است : خدا یک پارچه نور و عشق است و لعن از وی متمشی نمیشود.(نورمجرد:1/ 298)
+
سوم: امام رضا (ع) درباره مغیره و ابوالخطاب از سران غلات فرمودند:آنها دروغگو هستند. حرارت آهن را خدا بدانها بچشاند.(رجال کشی:332.) آیت الله محمد سند معتقد است منظور از «کذب» در روایت یعنی اشاعه اسرار. یعنی: منظور امام دروغگو بودن این دو غالی نیست بلکه منظور امام بیان اسرار است. (سند،(الغلوّ و الفرق الباطنیة،ص250.)
➖➖➖
انسان تعجب می کند این انسانهای مومن چرا اینگونه سخن می گویند. اگر باب این تاویلات بی اساس باز شود دیگر چیزی از دین باقی نمی ماند.
❌بنابر این روش صوفیانه : وقتی امام سجاد(ع) نیز حرمله را نفرین نمود و فرمود:خدایا گرمای آهن را به وی بچشان(طوسی،الامالی:238.) منظور امام اظهار اسرار توسط حرمله بود.❌
——
✅ امام حسین(ع) در موراد فراوانی یزیدیان را نکوهش و لعن نمود. ازجمله:
همه سپاهیان ابن سعد در اول روز عاشورا،وقتی به جوانش علی اکبر نگریست،کنار پیکر غرق خون قاسم و قنداقه خونین طفل شیرخوارش،ابوالحتوف جحفی و... .
قطعا این شیعیان حاضر نیستند بر قاتلان سید الشهداء ترضی کرده و معتقد باشند که لعن امام بر این ملعونان یعنی همان رحمت الهی.
〰️〰️〰️
این استدلال در منابع سنی یافت می شود. مسلم نیشابوری از بزرگترین محدثان سنی برای دفاع از معاویه و امثال وی در بابی از ابواب کتابش 8 روایت از افرادی چون عایشه و ابی هریره آورده که اینان به دروغ به پیامبر نسبت داده اند که ایشان فرمود: من بشری مثل شما هستم وقتی کسی را لعن کردم بدانید لعن من رحمت است بر این فرد. ↘️↘️
آقا هاشم که اهل علم نبوده ولی حجه الاسلام تهرانی و آیت الله سند می دانند یکی از مبانی شیعه در اخذ معرفت و عقیده مخالفت با عامه است. عامه معتقدند لعن پیامبر(ص) به معنای رحمت است. طبیعتا شیعیان که مرید مکتب خلفاء نیستند چنین اعتقادی ندارند.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water