eitaa logo
🌹🌻 احکام تقلیدی 🌻🌹
9 دنبال‌کننده
193 عکس
37 ویدیو
2 فایل
🌻 لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم 🌻 🤔 دانستن احکام، مقدمه عمل‌ کردن به احکام 🙂 مطابق با فتوی آیت الله سید علی حسینی خامنه ای «حَفَظَهُ ٱلله» 😀 سایت های استفاده abadis.ir leader.ir 🌷 ما شاء الله کان 🌷 وبلاگ newontology.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 احکام تطفیف(کم فروشی) 📚 ۱. اگر کسی را برای تطفیف و کم‌‌فروشی اجیر کنند، چنین اجاره‌‌ای باطل و حرام است. ۲. اگر کسی برای توزین(وزن کردن) یا اکتیال(پیمانه کردن) صحیح اجیر شود، ولی کم‌فروشی و خیانت کند، این اجاره صحیح است. اما مستحق اُجرت نیست؛ مثلاً اگر به مدّت یک ماه تطفیف کرده، یک ماه را مستحق اجرت نیست؛ چون اجاره او بر اکتیال و توزینِ صحیح واقع شده، که به مقتضای این اجاره عمل نکرده است. اگر مال‌‌الاجاره، بر ایّام، توزیع شده است، اگر یک روز خیانت کرده باشد، به همان نسبت مستحق اُجرت نیست و اگر اجرت موزّع بر دفعات اکتیال و توزین باشد، به سهم و اندازه آن دفعاتی که خیانت کرده، مستحق اُجرت نیست. ۳. اگر کسی را اجیر کند، بدون اینکه قید توزین صحیح یا فاسد را داشته باشد، این هم ملحق به صورتی است که شرط اکتیال و توزین صحیح را می‌‌کند؛ یعنی آنجا هم اگر خیانت کرد، مستحق اُجرت نخواهد بود. ۴. کم‌‌فروشی به چیزهایی‌‌که مَکیل و موزون است، اختصاص ندارد. بلکه شامل اشیایی که با شمارش، یا پارچه‌‌ای‌ که با متر، یا زمینی که با متر مربع اندازه‌گیری می‌‌شود نیز می‌‌شود. ۵. تطفیف و کم‌‌فروشی فقط در مورد خرید و فروش نیست و شامل معاملات دیگر هم می‌‌شود. ۶. گاهی کم‌دادن حق است؛ مثل جایی که مشتری از بایع طلبکار است. در این معامله آن مقدار را، در جایی‌‌که تقاص جایز است، برمی‌‌دارد.
معامله به مجانس است: الف) بیع کلی فی‌‌الذّمه است← این معامله صحیح است؛ اگر چه در ثمن یا مثمن کم‌فروشی شده است. ولی این کم‌فروشی در مقام تسلیم و تسلّم موجب نمی‌شود که معامله باطل باشد؛ چون معاملة همجنس با تفاضل آن، وقتی باطل است که در اصل معامله تفاضل وجود داشته باشد؛ مثلاً بگوید: "یک مَن گندم را فروختم به یک من و نیم از فلان گندم"، که این رباست. ولی چون در اینجا معامله بر عنوان کلّی یک من گندم است (نه یک من مشخص) و در معامله، از لحاظ وزن، تفاضلی بین آنها وجود ندارد، معامله صحیح است. ولی بایع به همان مقدار که از وزن مبیع کم گذاشته است، مدیون مشتری است و باید آن را ادا کند و تصرّف او در معادل آن مقدار از ثمن، حرام است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۳) ب) متعلق معامله، یعنی مبیع، یک عین شخصی خارجی است، نه یک امر کلّی فی‌‌الذّمه، و این مبیع موزون است: یک- مشتری به وزن آن اهمیتی نمی‌دهد. فرض کنید کیک دو کیلویی را به دو کیلو شیرینی مربّایی از همان جنس می‌خرد و اهمیتی هم به وزن آن کیک نمی‌‌دهد، ولی آن کیک صد گرم کم است. ← معامله باطل است؛ زیرا آنچه واقع شده است، بیع متجانس به متجانس با تفاضل است و این رباست و معاملة ربوی باطل است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۴) دو- متعلق معامله عین خارجی مشخصی است، به شرط کمیّت معیّن.← اینجا هم بیع ربوی است و معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۴) سه- بیع روی عین شخصی خارجی واقع می‌شود، لکن معنون به عنوان این کمیّت معین(۷): - اگر متعلق بیع را به کمیّت خاص مقیّد می‌کند(۸) ← معامله باطل است. - اگر این را می‌خرد به شرط اینکه وزنش مثلاً سه کیلو باشد (که رجوعش به آن صورت دوم خواهد بودد) در این صورت معامله باطل است. - غرض تقسیط(۹) است. ← معامله صحیح است و هر کس کم گذاشته است، ثمن آن مقدار در ذمّه او باقی است. مثال: فروشنده سه کیلو برنج طارم را در مقابل سه کیلو برنج صدری می‌‌فروشد؛ به طوری‌‌‌‌که یک کیلو از این، در برابر یک کیلو از آن است. بیع نسبت به هر مقداری که این برنج با مقابل خودش از همجنس قرار دارد، صحیح واقع شده است و آن مقداری که کم گذاشته است، در آن مقدار ذمّة او مشغول است و معامله در همان مقدار مساوی، صحیح و در غیر آن، معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۵)
📚 کم فروشی در معامله به مجانس (هم جنس) الف) بیع کلی فی‌‌الذّمه است← این معامله صحیح است؛ اگر چه در ثمن یا مثمن کم‌فروشی شده است. 👆 این کم‌فروشی در مقام تسلیم و تسلّم موجب نمی‌شود که معامله باطل باشد؛ چون معاملة همجنس با تفاضل آن، وقتی باطل است که در اصل معامله تفاضل وجود داشته باشد؛ مثلاً بگوید: "یک مَن گندم را فروختم به یک من و نیم از فلان گندم"، که این رباست. ولی چون در اینجا معامله بر عنوان کلّی یک من گندم است (نه یک من مشخص) و در معامله، از لحاظ وزن، تفاضلی بین آنها وجود ندارد، معامله صحیح است. ولی بایع به همان مقدار که از وزن مبیع کم گذاشته است، مدیون مشتری است و باید آن را ادا کند و تصرّف او در معادل آن مقدار از ثمن، حرام است. ب) متعلق معامله، یعنی مبیع، یک عین شخصی خارجی است، نه یک امر کلّی فی‌‌الذّمه، و این مبیع موزون است:👇 یک. مشتری به وزن آن اهمیتی نمی‌دهد← معامله باطل است؛ زیرا آنچه واقع شده است، بیع متجانس به متجانس با تفاضل است و این رباست و معاملة ربوی باطل است. ❗️ مثل اینکه، کیک دو کیلویی را به دو کیلو شیرینی مربّایی از همان جنس می‌خرد و اهمیتی هم به وزن آن کیک نمی‌‌دهد، ولی آن کیک صد گرم کم است. دو. متعلق معامله عین خارجی مشخصی است، به شرط کمیّت معیّن ← اینجا هم بیع ربوی است و معامله باطل است. سه. بیع روی عین شخصی خارجی واقع می‌شود، لکن معنون به عنوان این کمیّت معین(اینکه وزنش این قدر است از تو خریدم) 👇 ۱- اگر متعلق بیع را به کمیّت خاص مقیّد می‌کند(تعلیق در انشاء) ← معامله باطل است. ۲- اگر این را می‌خرد به شرط اینکه وزنش مثلاً سه کیلو باشد← در این صورت معامله باطل است. ۳- غرض تقسیط(تعیین قیمت هر واحد) است ← معامله صحیح است و هر کس کم گذاشته است، ثمن آن مقدار در ذمّه او باقی است. ❗️مثال: فروشنده سه کیلو برنج طارم را در مقابل سه کیلو برنج صدری می‌‌فروشد؛ به طوری‌‌‌‌که یک کیلو از این، در برابر یک کیلو از آن است. بیع نسبت به هر مقداری که این برنج با مقابل خودش از همجنس قرار دارد، صحیح واقع شده است و آن مقداری که کم گذاشته است، در آن مقدار ذمّة او مشغول است و معامله در همان مقدار مساوی، صحیح و در غیر آن، معامله باطل است.
📚 کم فروشی در معامله به غیر مجانس الف) بایع کلّی را می‌فروشد، نه جنس معیّن مشخص خارجی را. مشتری هم همان کلّی را می‌پذیرد، ولی در مقام تسلیم، آنچه به عنوان مصداق کلّی به مشتری می‌‌دهد، کمتر از آن مقداری است که معامله بر آن واقع شده است← این معامله صحیح است. ولی به همان مقدار ‌‌که بایع از وزن آن مبیع کم گذاشته است، مدیون مشتری بوده و باید آن را بپردازد و فرقی هم نمی‌کند که کلّی در معیّن باشد یا در غیر معیّن ب) معامله بر شخص موجود خارجی واقع شده است که به چند صورت متصور است:👇 یک- خریدار اهمیّتی به کمیّت آن نمی‌‌دهد← این معامله صحیح است. ❗️مثال: شیرینی‌‌ فروشی وزن کیکی ‌‌را دو کیلو نوشته است، درحالی‌‌که می‌داند این کیک از آنچه مشخّص شده صد گرم کمتر است. با توجه به اینکه ظاهر این کیک متناسب با آن چیزی است که مشتری می‌خواهد، لذا اهمیتی نمی‌‌دهد که کیک ۲ کیلو باشد یا ۱.۵ کیلو ← این معامله صحیح است؛ چون مشتری مبالاتی به وزن ندارد. بنابراین خسارت زدن به مشتری محسوب نمی‌شود. دو- کمیت و وزن، شرطی است که معامله بر مبنای آن واقع شده است یا ضمن معامله شرط شده است. ← معامله صحیح است، اما مشتری حق خیار دارد و می‌تواند مبیع را پس دهد. ❗️مثال: مشتری از میان کیسه‌های ده کیلویی برنج، یک کیسه را برمی‌دارد به اعتقاد اینکه وزن آن ده کیلو است. انگیزه او هم برای معامله این است که این کیسه، ده کیلو است؛ لذا وزن شرط ضمنی می‌شود. یا حتی هنگام معامله شرط می‌کند که من این کیسه را می‌خواهم، مشروط بر اینکه ده کیلو باشد. سه- مقدار، قید مبیع است: 👇 ۱. قرائن حال اقتضا کند که اگر مبیع به این مقدار نباشد، مشتری اصلاً آن را نمی‌خواهد ← در این صورت معامله باطل است. ۲. قرائن حال اقتضا می‌کند که مراد او شرط ضمنی است ← معامله صحیح است، ولی خیار ثابت می‌شود. ۳. قرائن حال نشان می‌دهد که برای تقسیط است← در این صورت معامله در همین مقدار از مبیع که تسلیم شده، صحیح و نسبت به آن مقداری که تطفیف کرده، باطل است.👇 یعنی می‌خواهد با ذکر مقدار و کمیّت، مشخص کند که این پول گرفته شده، چگونه بر مثمن تقسیط می‌شود و قیمت هر کیلو را می‌خواهد معین کند. یعنی چنانچه این کیسه ۹.۵ کیلو بود، معامله این ۹.۵ کیلو درست و مالک ثمن آن است. اما چون نسبت به آن نیم کیلو معامله‌ای انجام نگرفته، ثمن آن، ملک بایع نیست و باطل است.👇 ⚠️ فرق این صورت با صورت سابق این است که در صورت سابق متعلق معامله خود این عین است. مقدار، شرطی است خارج از متعلق معامله، عنوان ده کیلو جزو متعلق معامله نیست، بلکه متعلق معامله همین عین خارجی است، (کیسه برنج خارجی)، اما در این شق اشاره می‌کند به این برنج خارجی و مقید می‌کند او را به ده کیلو و می‌گوید:" این برنج خارجی را که ده کیلو است، از تو می‌خرم". پس مقدار، قید مبیع محسوب می‌‌شود. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔹 کلی در معین= مثل خرید یک کیسه از کیسه‌‌های ده کیلویی برنج داخل مغازه. 🔸 کلی در غیر معین= مثل اینکه از شخصی مقداری برنج خریداری شود که متعلق معامله در ذمه اوست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙✍️📙✍️📙 💢 ⭕️پرسش: تا چه زمانی می‌توانیم بر مرجع تقلید خود باقی بمانیم ؟ •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• طرح سؤال در ‌نرم افزار پاسخگو •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• گروه پاسخگویی فضای مجازی مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
📚 دیدن مانع در بدن بعد از غسل 💠 سؤال: اگر مانعی در بدن ببینیم و احتمال دهیم که پس از غسل به وجود آمده، آیا غسل صحیح است؟ اگر با این غسل، روزه گرفته یا نماز خوانده باشیم، چه حکمی دارد؟ ✅ جواب: غسل، روزه و نماز مذکور، صحیح است. 🆔 @leader_ahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 تنجیم(نجوم) 📚 ✍ با انگیزه های مختلفی انجام میگیرد. بعضی قصد شناخت نجوم و مسیرهای آنها را دارند و می خواهند مطالع و مغاربشان را بشناسند ؛ مثلاً مشتری از کجا طلوع و در کجا غروب می کند؟ زمان آن کی است؟ یا مقارنه دو کوکب در چه زمانی انجام می گیرد؟ ولی با قطع نظر از اینکه در زندگی شان آثاری دارد یا ندارد! ⚠️ اما گاهی برای این است که آثار آن را بر زندگی بشر کشف کنند. اقوام و ملل گذشته، مانند ایرانیان، هندیان و عرب های قدیم، معتقد بودند که حوادث عالم سُفلی، از مرگ و حیات، مرض و سلامت، جنگ و صلح، عزّت و ذلّت و همچنین سود و زیان در تجارت و دیگر حوادثی که در زندگی انسان پیش می آید، همة اینها ناشی از تأثیراتی است که این اجرام فلکی بر زندگی انسان می گذارد. آنان معتقد بودند که زمین و آنچه در آن است، اسیر دست این اجرام فلکی است ؛ مثلاً می گفتند: اگر مولودی در ساعت طلوع زحل متولّد شود، دارای طالع زحل است و کسی که طالع زحل دارد، خصوصیّات چنین و چنان دارد. یا سفری که در مقارنه مثلاً زهره و مشتری صورت می گیرد، فلان حکم را خواهد داشت. به همین دلیل وقتی پادشاهی می خواست به تخت قدرت بنشیند، به منجّمان دستور می داد که ساعت سعد را بیابند. 📚 حکم بر مبنای اوضاع و احوال فلکی درباره زندگی انسان ها، یا خبر دادن از گذشته و آینده شان به دو صورت است: الف) اِخباری که بر اساس این تنجیم بیان می شود یا قضاوتی که برای خود منجّم بر اثر این تنجیم حاصل می شود،قضاوت و اِخبار جازم و قطعی است← در این صورت تعلیم و تعلم تنجیم و اِخبار به آن حرام است. همچنین قبول و تصدیق منجّم نیز حرام است.(به این معنا که معتقد می شود این حادثه قطعاً اتفاق خواهد افتاد و دعا، استغفار، صدقه و استعانت از خدای متعال، هیچ کدام در جلوگیری از آن حادثه تأثیری ندارند.) ب) اِخبار و قضاوت به صورت قطع و یقین نیست← تعلیم و تعلم و اِخبار بدین نحو حرام نیست.(بلکه می گوید: «من این را فهمیدم. اگر مشیّت الهی بر محو آن نباشد، محقق می شود. اما ممکن است خدا، این را محو کند و ممکن است با استعانت از خدای متعال، با صدقه، صله رحم، دعا، تضرّع و استغاثه، این بلا دفع شود، همچنان که فرموده: «یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ» ⤴️ تعلیم و تعلم رمل و جفر، و اِخبار از این طرق، مانند تنجیم است. ⚠️ کسب درآمد از طریق تنجیم و طرق دیگر مثل رمل و جفر چنانچه کسی از طرق مذکور چیزی را کشف کند و آن را وسیله درآمد خود قرار دهد، در صورتی که با نوع حلالش معامله کند و عنوان إغواگری، دروغ گویی،اخاذی و دیگر عناوین حرام بر عملش صدق نکند، معامله اش اشکال ندارد. امّا نوع تنجیم حرام، هم حرمت تکلیفی دارد و هم حرمت وضعی ؛ هم اصل اِخبار حرام است و هم معامله از این طریق، حرام و باطل است.
📚 کهانت 📚 ✍ یعنی خبر دادن از آینده، گذشته یا چیزهایی که از چشم افراد پوشیده است؛ مانند اِخبار از شیء دزدیده شده یا گمشده؛ منبع خبر کاهن، شیطان است ؛ یعنی اَخبار را از شیطان می گیرد و به مردم خبر می دهد. ⚠️ گاهی اِخبار به وسیله محاسبه است ؛ مثلاً به کمک علم رَمل، جَفر یا تنجیم، خبر از غیب می دهد. این نوع إخبار کهانت نیست. یک نوع دیگر اِخبار، مبنی بر محاسبه نیست، مثل معبِّر خواب که از آینده، گذشته یا حال افراد، خبر می دهد و گاهی هم درست می گوید، اما این نوع اِخبار، کهانت نیست. ⁉️ منشأ اِخبارِ کاهن محاسبات نیست. بلکه چیزی است که از طرف شیطان به قلب او الهام می شود؛ چراکه شیطان جنّ است و می تواند به آسانی در هر جا حاضر شود، حوادث را از نزدیک ببیند و به کاهن خبر دهد. گاهی هم خصوصیات نفسانی کاهن، مثل هوش و زیرکی او تأثیرگذار است. گفتنی است، شیطان ضمایر و چیزهای پنهان را نمی داند. امّا آنچه را از عمل انسان ظاهر می شود، می بیند ؛ به همین دلیل وقتی از کاهن درباره شی ء مسروقه می پرسند، مکان اختفای مال را خبر می دهد. پس مُخبِر به کاهن، شیطان است و کاهن کسی است که شیطان با او مرتبط است. ⛔️ کهانت مطلقاً حرام است؛ خواه از گذشته، حال و آینده خبر دهد یا هر امر غیبی دیگر؛ خواه به طور احتمالی خبر دهد یا قطع و یقین؛ خواه اِخبار او همراه با ادعا باشد یا بدون ادعا، همچنین تعلیم و تعلم آن نیز حرام است. ☝ مراجعه به کاهن برای فهمیدن مطلبی، حرام است؛ اگرچه در دلش تصدیق هم نکند و معتقد باشد به اینکه محو و اثبات در دست خداست،اما اگر فقط برای تماشا رفته باشد، اشکال ندارد. 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ۱. همان طور که بیان شد، مراد از کاهن آن نیست که مطلق جن به او خبر دهد. بلکه کسی است که با شیطان سر و کار دارد. پس کسی که با جن غیر شیطان سر و کار دارد، داخل در عنوان کاهن نیست. همچنین کسی که از طرق علمی خبری به دست می آورد، کاهن محسوب نمی شود ؛ مثل اِخبار از طریق علوم جفر، رمل و تنجیم. ۲. خبردادن غیبی از غیر طریق کهانت، در صورتی که موجب حرامی مثل اغراء به جهل یا کذب شود، حرام است. ۳. صرف تلقی اَخبار از شیطان، بدون اِخبار به دیگران حرام نیست. 🤔 جفر علم ائمّه (ع) و رمل نیز از علوم انبیاء و منسوب به حضرت دانیال نبی (ع) است. اما برخی بزرگان و مؤمنان نیز دارای این علم بودند. اگرچه ممکن است برخی افراد شید مدّعی این علوم باشند. ولی اصلِ علم، علم شریفی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓🎞❓🎞❓🎞 💢 ⭕️پرسش: در صف نماز جماعت ، اگر طفل نابالغ فاصله بیندازد، آیا نماز جماعت باطل است؟ •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• طرح سؤال در ‌نرم افزار پاسخگو •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• گروه پاسخگویی فضای مجازی مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
📚 شرط جبران خسارت در قرارداد مضاربه 💠 سؤال: آیا در قرارداد مضاربه، سرمایه گذار می تواند شرط کند که عامل باید تمام ضررهای احتمالی بر سرمایه را از مال خود جبران کند؟ در صورت عدم حصول سود از مضاربه، آیا سرمایه گذار می تواند از عامل، سود را مطالبه کند؟ ✅ جواب: شرط یاد شده، اشکال ندارد ولی اگر سودی حاصل نشود، سرمایه گذار نمی تواند از عامل، سود را مطالبه کند. 🆔 @leader_ahkam
📚 انجام حج نیابتی با وجود استطاعت 💠 سؤال: کسی که پدرش فوت شده و پدر مستطيع بوده و با فيش او به قصد حج براي پدر حرکت کرده و به ميقات رسيده و در آنجا خودش هم مستطيع است چه کند؟ توضيح آنکه نه وصيتی بوده و نه از او خواسته شده که نيابت کند مثلاً وارث منحصر است و راه برای او باز نبوده مگر به اين‌طور؟ ✅ جواب: در فرض مرقوم بايد براي خودش حج به‌جا آورد و برای پدر نايب بگيرد. 🆔 @leader_ahkam
📚 اجوبة الإستفتائات تجدید چاپ شد ♦️ کتاب «اجوبة الإستفتائات» مشتمل بر پرسش و پاسخ‌های شرعی است که بر اساس فتاوای فقهی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) تنظیم و تدوین گردیده است و در حال حاضر چاپ هفدهم آن توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) روانه‌ی بازار نشر گردیده است. ♦️ این کتاب حاوی ۲۱۱۸ استفتاء است که در ابواب فقهی گوناگونی از جمله: تقلید، طهارت، نماز، روزه، خمس، معاملات، موسیقی، وقف و بسیاری از موضوعات روز و مبتلابه دیگر تنظیم گردیده است. از جهت گستردگی و تنوّع مسائل شرعی در موضوعات مختلف می‌توان این اثر را کامل‌ترین کتاب فقهی معظّم‌له در موضوع بیان احکام و مسائل شرعی برشمرد. ♦️ لازم بذکر است از چاپ ۱۳ ام این کتاب علاوه بر بروزرسانی فتاوا و اعمال برخی اصلاحات محتوایی، با قطع، طرح جلد و صفحه آرایی جدید به زیور طبع آراسته گردیده است. ♦️ چاپ جدید کتاب مذکور، در ۶۴۷ صفحه و با شمارگان ۵ هزار جلد در دسترس علاقمندان قرار گرفته و گفتنی‌ست در حال حاضر بالغ بر ۲۵۰ هزار جلد از این کتاب در طی چاپ‌های متعدد منتشر شده است. مقلدان معظّم‌له می‌توانند کتاب «اجوبة الاستفتائات» را از کتابفروشی‌های سراسر کشور و همچنین از پایگاه اینترنتی انتشارات انقلاب اسلامی تهیه نمایند. 📌 ثبت سفارش نسخه‌ی فیزیکی: https://shop.khameneibook.ir/اجوبة-الإستفتائات 📌 ثبت سفارش نسخه‌ی الکترونیکی: https://taaghche.com/details/110990/اجوبه-الاستفتائات-پاسخ-به-پرسش-های-شرعی @KhameneiBook
📚 گران شدن هزینه حج در سال استطاعت 💠 اگر اجرت ماشين يا هواپيما و يا ساير وسايل نقليه در سال استطاعت، بيشتر از حدّ متعارف باشد، در صورتی كه توانايی پرداخت مازاد را بدون حرج و مشقّت داشته باشد، واجب است آن را بپردازد تا به حج برود و صِرف گرانی و افزايش قيمت‌ها ضرری به استطاعت نمی زند؛ ولی اگر توانايی پرداخت مازاد را ندارد يا پرداخت آن اجحاف بر او باشد، واجب نيست آن را بپردازد و مستطيع نيست و حكم خريد يا اجاره چيزهای ديگری كه در سفر حج به آنها نياز دارد نيز چنين است. همچنين در صورتی كه بخواهد مال خود را به كمتر از قيمت معمول بفروشد و پول آن را صرف حج كند، همين حكم را دارد. ✅ منبع: مناسک حج (مقام معظم رهبری) شرايط وجوب حَجة‌الاسلام / مسأله ۴۴ 🆔 @leader_ahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙✍️📙✍️📙 💢 ⭕️پرسش: اجازه از موجر برای خوردن درخت در خانه اجاره ای •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• طرح سؤال در ‌نرم افزار پاسخگو •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• گروه پاسخگویی فضای مجازی مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
📙✍️📙✍️📙 💢 ⭕️پرسش: اگر به کسی پول قرض بدهیم و خود شخص مبلغ بیشتری پس دهد آیا حکم ربا را دارد؟ •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• طرح سؤال در ‌نرم افزار پاسخگو •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• گروه پاسخگویی فضای مجازی مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 سحر 📚 ✍ سحر عملی است که بر چشم، ذهن و خیال مخاطب یا مسحور اثر می گذارد، ولی در واقعیت خارج هیچ تأثیری ندارد. بنابراین اگر کارهایی انجام گیرد که واقعیت دارد، سحر نیست. یکی از ویژگی هایی که سحر را از کارهای مشابه به سحر جدا می کند، این است که منشأ سحر شیطانی است. ⛔️ سحر مطلقاً حرام است؛ چه ملازم با ادعای غیرحقّ، اضلال یا ضرر زدن به دیگری باشد و چه نباشد. ⚠️ اگر کسی فیلم جذّابی را به دیگری نشان دهد و او را به توهم اندازد، به گونه ای که خیال کند در همان حالت قرار دارد، این حرام نیست ؛ چنان که مردم با دیدن اولین سری از فیلم های سینمایی به توهم می افتادند و از جلوی تصویر خودروی در حال حرکت به دوربین، فرار می کردند. امروزه نیز اگر با انواع پیشرفته سینماها با حیله های تصویرگری، انسان را به گونه ای با خود همراه کنند که گمان کند خودش در کانون حادثه قرار گرفته یا مثلاً در حال پرواز است، این کار سحر نیست ؛ چراکه منشأ آن بشری است، نه شیطانی. 👆 تعلیم و تعلّم سحر 👆 ⚠️ اگر تعلم سحر به قصد انجام دادن آن باشد، حرام است. تعلیم هم، چنانچه به این قصد باشد که این شخص پس از آموزش سحر کند، حرام است. در غیر این صورت تعلیم و تعلم سحر حرام نیست. ❗️مثلاً اگر سحر را از آن جهت که دانایی و معرفت است و می خواهد بر معلوماتش بیفزاید، یاد بگیرد، نه به قصد عمل به سحر، این تعلم اشکال ندارد. یا در صورتی که دشمنانِ ساحر دارد و احتمال می دهد که او یا دیگری را سحر کنند، آن را یاد بگیرد یا اگر کسی پیدا شود که افکار مردم را به وسیله سحر متوجّه خود کند، انسان سحر را بیاموزد برای اینکه ادعای او را باطل کند، این هم اشکال ندارد.