✂️ برشی از یک کتاب
#وظیفه_یا_غریزه
#مخالفت یک #هوی ، مخالفت یک #هوس ، مخالفت با یک #حرف و گذشتن از حرف های #خلق ، مخالفت با یک #جلوه از جلوه های #دنیا ما را می شکند ، ما را از پای در می آورد . ما از راه حق با یک حرف با یک #فُحش با یک #پشیز باز می گردیم و اما #مالک ؟ و اما مالک ؟
او از تمام هوا های چند ساله و تمام حرف های تمامِ مردها و زنهای عرب و از زمزمۀ خفیفِ زبان ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاههای شیفتۀ سردارانِ پیروز و از #تمام جلوه های #دنیا ، از این همه می گذرد و باز میگردد و به علی این سرپرستِ #آگاه ملحق میشود . چرا ؟ چون در #درون مالک دیگر هواها و غریزه ها ، حرف ها و زمزمه های زنهای عرب ، جلوههای پر رنگ و برق دنیا حاکم نیست ، اینها کوچکتر از این هستند که در روح بزرگ مالک موجی و حرکتی ایجاد کنند . این بادهای بی رمق بیچاره تر از این است که در این دریای بزرگ طوفانی به پا کند . مالک از هوا ها از حرفها از جلوه های دنیا بزرگتر است و عظمت او اسیر این حقارت ها نیست او در سطح #غریزه نیست او انسانی است که در حد #وظیفه زندگی میکند و زندگی و مرگ او با این #معیار میخواند ، او کوه است از طوفان نمیلرزد ، او کاه نیست تا با نسیمی از دهنی زیر رو شود . به #ولایت رسیده و از نعمت ولایت برخوردار است . نشستن و ایستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت #ولیّ کنترل میشود نه از طرف هوا ها و حرف ها و جلوه ها مالک این را یافته که علی این #مردِ_آزاد_از_غیر_حق و این #انسانِ_آگاه_حق ، بیش از مالک به مالک علاقه دارد و #بیش از مالک از #مصالح و #منافع مالک آگاهی دارد و بیشتر از مالک به منافع او می اندیشد و بهتر به منافع او میاندیشد ؛ پس دیگر جای درنگ نیست و جای سرکشی نیست که سرکشی ها حماقت های زیان آوری بیش نیستند . جای #تسلیم است و #اطاعت و پیروی و #تشیع و دنباله روی .
📚 غدیر ، علی صفائی حائری ، ص ۱۵ و ۱۶
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#بشری_که_دنبال_انسان_شدن_است
این #مقام_ولایت است که #استعدادهای بشر را بیرون ریخت و خُلق کریمه و استعدادهای خوب او را شکوفا کرد و از بشر ، #انسان بیرون کشید و او را از #ظلمات_نفس ، از ظلمت #خلق دنیا ، از #هواها و حرف ها و جلوه های پوچ به سوی نور هستی هدایت کرد . انسانی که دیگر در سطح #غریزه و حرفها و محدود ها زندگی نمیکرد و با این معیارهای کم و کوتاه اندازه نمیگرفت . و #انسان یعنی همین ، یعنی در سطح #وظیفه زندگی کردن ؛ چون این حیوان است که تمام مسائلش با غرایزش حل و فصل میشود ، و حتی #امنیت و #رفاه و #نظم و #عدالت را با غریزه تامین میکند . آن نظم و رفاه و عدالتی که در #کندو حاکم است ، هنوز در جامعهٔ انسانی در شکل های مختلف کمونیستی و سرمایه داریش ، حکومت نکرده و نمی کند ، مگر هنگامی که بشر از اسارت ها ، از ظلمات ، از هواها ، و حرف ها و جلوه ها آزاد شود و به عظمتی دست یابد که این حقارت ها او را در خود نگیرند . و مگر هنگامی که #بشر_انسان_شود . و در این حد ، #عدالت که هیچ ، حتی #انفاق و #ایثار هم ، رخ می نماید و آشکار می شود . و این است که ، آنهایی که #بیشتر از #رفاه و #بالاتر از #عدالت و #آزادی را می خواهند ، باید به #غدیر رو بیاورند و از این جام سیراب شوند .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۳
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed