✂️ برشی از یک کتاب
#ولایت_ادامهٔ_توحید
#ولایت_علی ، علی را #سرپرست گرفتن و از #هواها و #حرفها و جلوها بریدن است . و این ولایت #ادامهٔ_ولایت_حق است و دنبالهٔ #توحید ، آن هم توحیدی در #سه_بُعد ، در #درون و در #هستی و در #جامعه ؛ که توحید در درونِ انسان ، هواها و حرفها و جلوه ها را می شکند ؛ هواهای دل و حرفهای خلق و جلوه های دنیا را . و در #جامعه طاغوت ها را کنار می ریزد و در هستی خدایان و بت ها را . در این حد ، #موحد جز خدا کسی را حاکم نمی گیرد . جز #وظیفه چیزی او را #حرکت نمی دهد . هیچ قدرت و ثروت و جلوهای در روح او موجی نمیآورد و هیچ #دستوری او را از جا نمی کند جز دستور حق و امرِ الله ، از هر زبانی که این دستور برخیزد و از هر راهی که این امر برسد . و هنگامی که روحی به آزادی رسید و جز امر حق امری نداشت و جز خواست او خواهشی نداشت ، این روح به ولایت میرسد و به سرپرستی میرسد و دستور او و حتی نگاه او در دل های موحدِ عاشق حرکت می آفریند . و این است که #رسول به ولایت رسید و به #اولویت رسید ؛ که 🔹النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ🔸 و این است که علی به ولایت می رسد ؛ که 🔹مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ🔸
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲ و ۱۳
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#کاش_مالک_میشدیم
#ولایت یعنی #تنها علی را #حاکم_گرفتن و #تنها او را #دوست_داشتن و این ولایت و سرپرستی است که #معاویه و #احمد_حنبل و #جُرج_جُرداق و ... از آن بهره ای ندارند ، که حاکم در #درون آن ها و #محرک در #وجود آن ها امر علی و دستور علی(نیست) که #هواها و حرف ها و جلوه ها در آن ها حکومت دارند . معاویه گرچه علی را دوست دارد ، ولی #سلطنت را #بیشتر از علی خواهان است و دوستدار آن است . و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می سراید اما حکومت دیگری را بر عهده دارد . و جُرج جُرداق گرچه از علی می نویسد ، اما برای علی نمی نویسد ؛ که #محرکی دیگر دارد و عاطفه ای فقط او را به چرخ انداخته است . اما مالک ؟ این مالک است که ولایت علی را به عهده دارد و این بار گران را به آسانی می کشد . مالک چند سال برای نابودی معاویه رنج کشیده و کوشش کرده است . #خویش و فامیل و قبیله اش را به #خون کشیده ، شب ها و روز ها را بر روی لبه تیغ و سرِ نیزه ها گذرانده و شمشیر زده تا این که لشگر شام را عقب رانده و معاویه را به حرکت وادار کرده و در بیرون از خیمه آمادهٔ فرار نموده ، هان چیزی نمانده تا این #بت_بزرگ بشکند و این #طاغوتِ_سرکش بمیرد و یا فراری شود و مالک به هدف نهایی ، به پیروزی محبوب دست بیابد و در میانِ قومش و در میان تمام مردم به بزرگی معرفی شود و بر رقیب خودش ، اشعث و بر قبیلۀ رقیبش ، کِنده ، پیروز شود . درست در این هنگام ، علی او را می خواند ، علی او را می طلبد . علی می گوید که #برگرد . و این از #مرگ سخت تر و این از مرگ جانکاه تر است .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۴ و ۱۵
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#بشری_که_دنبال_انسان_شدن_است
این #مقام_ولایت است که #استعدادهای بشر را بیرون ریخت و خُلق کریمه و استعدادهای خوب او را شکوفا کرد و از بشر ، #انسان بیرون کشید و او را از #ظلمات_نفس ، از ظلمت #خلق دنیا ، از #هواها و حرف ها و جلوه های پوچ به سوی نور هستی هدایت کرد . انسانی که دیگر در سطح #غریزه و حرفها و محدود ها زندگی نمیکرد و با این معیارهای کم و کوتاه اندازه نمیگرفت . و #انسان یعنی همین ، یعنی در سطح #وظیفه زندگی کردن ؛ چون این حیوان است که تمام مسائلش با غرایزش حل و فصل میشود ، و حتی #امنیت و #رفاه و #نظم و #عدالت را با غریزه تامین میکند . آن نظم و رفاه و عدالتی که در #کندو حاکم است ، هنوز در جامعهٔ انسانی در شکل های مختلف کمونیستی و سرمایه داریش ، حکومت نکرده و نمی کند ، مگر هنگامی که بشر از اسارت ها ، از ظلمات ، از هواها ، و حرف ها و جلوه ها آزاد شود و به عظمتی دست یابد که این حقارت ها او را در خود نگیرند . و مگر هنگامی که #بشر_انسان_شود . و در این حد ، #عدالت که هیچ ، حتی #انفاق و #ایثار هم ، رخ می نماید و آشکار می شود . و این است که ، آنهایی که #بیشتر از #رفاه و #بالاتر از #عدالت و #آزادی را می خواهند ، باید به #غدیر رو بیاورند و از این جام سیراب شوند .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۳
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed