✂️ برشی از یک کتاب
#چرا_خدا_رو_نمیبینیم
(پاسخ #سطح_اول برای کودکان)
چه جوری خدا رو #ببینیم ؟
خدا رو نمی شه با #چشم دید .
چرا ؟
چون خدای بزرگ مثل ما یا چیزای دیگه نیست که بشه با چشم اونو دید . البته ما خیلی چیزا رو با چشمامون نمی بینیم ؛ مثلاً اون پَرده چرا تکون می خوره ؟
چون باد بهش می خوره .
آیا بادِ کولر رو میتونی ببینی ؟
نه .
آفرین ! درسته ؛ ما باد رو نمی تونیم با چشم ببینیم ، ولی بادی #وجود داره که پرده رو حرکت میده . اگه باد بهش نمی خورد که حرکت نمی کرد ، درسته ؟
بله .
پس باد #هست ، ولی ما نمی تونیم اون رو با چشم ببینیم . خیلی چیزای دیگه هم هست که وجود دارن ولی دیده نمی شن ، مثلاً این گل رو بو کن ! چه بویی میده ؟
بوی خوبی داره .
تو میتونی این بو رو با چشمات ببینی ؟
نه .
بوها و صدا ها هم هستند ، ولی ما نمی تونیم با چشمامون اونا رو ببینیم . پس خیلی چیزا هستند که ما با چشمامون نمی تونیم اونا رو ببینیم . خدا هم با چشم دیده نمیشه . البته درسته که خدا هم با چشم دیده نمیشه ولی با همه چیز فرق داره ، یعنی خدا مثل باد و بو نیست . این مثال ها رو برات گفتم تا فقط ذهنت رو کمی روشن تر کنم ، ایشالا وقتی بزرگتر بشی و چیزای بیشتری یاد بگیری ، پاسخ سئوالت رو بهتر می فهمی .
📚 شصت پرسش اعتقادی ، سید رضا طباطبایی ، ص ۲۴
#خرید_کتاب از طریق لینک زیر 👇:
http://yon.ir/0cuUN
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#کاش_مالک_میشدیم
#ولایت یعنی #تنها علی را #حاکم_گرفتن و #تنها او را #دوست_داشتن و این ولایت و سرپرستی است که #معاویه و #احمد_حنبل و #جُرج_جُرداق و ... از آن بهره ای ندارند ، که حاکم در #درون آن ها و #محرک در #وجود آن ها امر علی و دستور علی(نیست) که #هواها و حرف ها و جلوه ها در آن ها حکومت دارند . معاویه گرچه علی را دوست دارد ، ولی #سلطنت را #بیشتر از علی خواهان است و دوستدار آن است . و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می سراید اما حکومت دیگری را بر عهده دارد . و جُرج جُرداق گرچه از علی می نویسد ، اما برای علی نمی نویسد ؛ که #محرکی دیگر دارد و عاطفه ای فقط او را به چرخ انداخته است . اما مالک ؟ این مالک است که ولایت علی را به عهده دارد و این بار گران را به آسانی می کشد . مالک چند سال برای نابودی معاویه رنج کشیده و کوشش کرده است . #خویش و فامیل و قبیله اش را به #خون کشیده ، شب ها و روز ها را بر روی لبه تیغ و سرِ نیزه ها گذرانده و شمشیر زده تا این که لشگر شام را عقب رانده و معاویه را به حرکت وادار کرده و در بیرون از خیمه آمادهٔ فرار نموده ، هان چیزی نمانده تا این #بت_بزرگ بشکند و این #طاغوتِ_سرکش بمیرد و یا فراری شود و مالک به هدف نهایی ، به پیروزی محبوب دست بیابد و در میانِ قومش و در میان تمام مردم به بزرگی معرفی شود و بر رقیب خودش ، اشعث و بر قبیلۀ رقیبش ، کِنده ، پیروز شود . درست در این هنگام ، علی او را می خواند ، علی او را می طلبد . علی می گوید که #برگرد . و این از #مرگ سخت تر و این از مرگ جانکاه تر است .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۴ و ۱۵
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#ولایت_راهی_به_سوی_نجات
#مالک که این همه را یافته ، سرسپردهٔ روحِ #معصومِ_آگاهِ_مهربان می شود و #ولایت او را به عهده میگیرد . و این ولایت و سرسپردگی است که بر اساس همین #شناخت و #برهان و #منطق استوار است . و این ولایت است که ادامهٔ #توحید است و این ولایت است که آن همه فداکاری و از خودگذشتگی و تسلیم را به دنبال می آورد و بر اساس این ولایت است که مالک طرز #خوابیدن و بیدار شدن و خوردن و آشامیدن و رفتن و آمدن و نگاه کردن و نشستن و ایستادن و مسافرت کردن و معاشرت کردن و و و تمام #رفتار و #گفتار و #پندار خود را از #ولی می پرسد و از او می گیرد و همانطور که من وقتی می یابم که فلان #مکانیک ، #آگاهی و #دلسوزی دارد تمام اجزای ماشین را تحت #اختیار او میگذارم و تمام مسایل را از او می پرسم و از او می گیرم . آنها که #ولایت را #قبول کردند ، آنهایی هستند که یافتند ماشین پیچیدهٔ #وجود آنها را #امام و #ولی بهتر از خود آنها رهبری می کند و در این راهِ شلوغِ هستی ، که #اعمال و #افکار انسان غوغایی به پا کرده ، او بهتر انسان را به مقصد می رساند و نجات می دهد .
📚 غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۲۰ و ۲۱
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed