eitaa logo
برشی از یک کتاب
4.4هزار دنبال‌کننده
201 عکس
41 ویدیو
2 فایل
ارتباط با من : @Ammar12 تبادل و تبلیغ : @Mohajer1214 _ هدف، ارائه طریق و الگوست _ با #ایتا و #تلگرام کسی فیلسوف نمی‌شود _ باید کتاب خواند... کتابِ خوب
مشاهده در ایتا
دانلود
✂️ برشی از یک کتاب انسان پس از گسترش دانش هایش اگر چیزی را به دست بیاورد و چیزی را کشف کند ، همان‌هایی است که تجربه اش کرده و با آن روبرو بوده است و چه بسیار عوالمی که هنوز به آن نرسیده ایم و تجربه اش نکرده‌ایم و چه بسیار مراحلی که هنوز از آن بی‌خبریم و غافلیم . و به خاطر این در و این در است که به سوی خدا می شتابد و از او می پرسد و از او می پذیرد . که به هستی آگاه است ؛ از تمام نفع ها و ضررها و از تمام اثر ها ؛ اثر یک غذا بر تمام سلول ها ، آن هم نه در یک سال و دو سال و هفتاد سال و در این محدودهٔ هستی و در این عالم ؛ که در تمام طول راه ، تا بینهایت . هنگامی که را رفت ، آنگاه می‌یابد که اثر یک ، اثر یک ، اثر یک ، بر تمام هستی و بر تمام عوالم تا چه اندازه بوده است و آنگاه می یابد که چقدر بر اثر بی توجهی و سرکشی ضرر کرده و زیان دیده است ... اما امروز خیلی هم که دوربین به دست بگیرد و از وسایل علمی اش کمک بستاند بیش از این محوطه ، بیش از این عالم را نمی‌بیند و نمی یابد و تجربه نمی کند . از این رو از آنچه از عوالم بعد می گذرد و از آنچه یک نگاه و یک لبخند و یک غذا و یک مشروب به دنبال می آورد نه در این محدوده بلکه در آن وسعت و در آن مرحله بیگانه است . این پیداست که ناچار با آشنا می‌شود و از خدا مدد می گیرد و خدا روح هایی را از جدا کرده و به رسانده و او دل‌هایی را با و با همراه نموده و او برای آنها از تمام هستی حکایت کرده و بر طبق قانون هایی که بر تمام هستی در تمام راهِ انسان هستند ، قانون‌هایی گذاشته و دستورهایی داده و به آنها سپرده است . 📚غدیر ، علی صفایی حائری ، ص ۱۹ و ۲۰ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب تلاش کردند تا به قول خودشان ، ارزش های را کنند ؛ و سپردیم . تلاش کرند تا به قول خودشان ، دفاع مقدس را تشریح کنند ؛ و کردیم . انگشت هایشان را تا آنجا که می توانستند باز کردند و افتخار کردند که را حتی به اندازه یک هم از دست نداده اند ؛ و کردیم . ما بودیم و در حال تحقیق و تشریح و ترویج و تبلیغ و تبیین و تثبیت بودند . ما بودیم و خیلی ها دوست داشتند که ما و به گوش کنیم . (بنشینیم) و از روی مین رفتن های داوطلبانه ، از نماز شب های زیر منوّر ، از وصیت نامه نوشتن های کنار اروند ، از به خط زدن و به خدا رسیدن ، از یخ زدن روی قله ماووت ، از سوختن در سه راه شهادت ، از قطعه قطعه شدن پشت خاکریز و ... بشنویم . شده بود و ... جهادِ نسلِ ، شده بود نسل . و در تمام آن سال ها که ما داشتیم حاج همّت و متوسلیان و بروجردی و باکری و خرازی را پشت کلاسورهایمان یا روی کُمدهایمان می چسباندیم و صبح های سه شنبه می رفتیم (زیارت عاشورا با ساندیس) ؛ یک نفر می زد : باید در باشد تا فضیلت های انقلاب زنده بماند . 📚 شهدا برای چه اُفقی جنگیدند ، وحید جلیلی ، ص ۲۱ و ۲۲ 📚 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed