eitaa logo
احمدحسین شریفی
6هزار دنبال‌کننده
329 عکس
343 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۰) 🔶آزاداندیشی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توصیه قرآن به همه آدمیان و جامعه پیروان این است که از ابزارهای ادراکی خود بهره گیرند و همه «اَقدام» و «اِقدام»های خود را عالمانه بردارند و انجام دهند: وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا (اسرا ٣۶) اما مع‌الاسف بسیاری از آدمیان زیستی تقلیدی و غیرعالمانه دارند. حیاتی گوسفندوار دارند. از این هدایای الهی یعنی ابزارهای ادراکی، بهره لازم را نمی‌گیرند. در این میان، فیلسوفان از معدود کسانی‌اند که از تقلید و تبعیت کورکورانه در فکر و عمل مبرّایند. اساساً فلسفه و تعقل با تقلید در فکر و اندیشه ناسازگار است. فلسفه‌ورزی نوعی آزاداندیشی به فیلسوف می‌دهد او خود را اسیر هیچ فکری نمی‌کند. او «جستجوگر حقیقت» و «مرید حقیقت» است و بس. و تنها معیار و خط‌کش زیست و زندگی او نیز عقل و استدلال عقلی است. به همین دلیل، می‌توان گفت که آزاد‌اندیشی در ذات فلسفه‌ورزی نهفته است. او آزاد از هر گونه «تحمیل» و «تعصب» و «تقلید» است. ارسطو در پاسخ این پرسش که چرا حرمت استاد خود افلاطون را نگه نمی‌داری می‌گفت: افلاطون را دوست دارم اما حقیقت را بیش از افلاطون دوست دارم. این جمله به خوبی روحیه فلسفی را آشکار می‌کند. فیلسوف هرگز گرفتار بت‌ تقلید و پیروی کورکورانه از دیگران نمی‌شود. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۱) 🔶بت‌شکنی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی دیگر از ویژگی‌های زیست فیلسوفانه را می‌توان مبارزه با هرگونه «بت» و «بت‌پرستی» دانست. توضیح آنکه انسان‌های متعارف گرفتار اصنافی از بت‌ و بت‌پرستی‌اند: از بت‌های صوری و ظاهری گرفته تا بت‌های اعتقادی و اندیشه‌ای؛ از بت‌های گرایشی گرفته تا بت‌های کنشی و امثال آن. اغلب آدمیان بدون آنکه فرصت تأمل داشته باشند و یا حتی بدون آنکه به تأمل و تفکر احساس نیاز کنند بسیاری از آداب و رسومات اجتماعی، باورهای میراثی، هنجار‌های اجتماعی و امثال آن را حق می‌دانند و تخلف از آنها را مجاز نمی‌شمارند! اما فیلسوف راستین بدان دلیل که سرلوحه زندگی خود را عقل و استدلال قرار داده است، به صورتی بی‌طرفانه می‌کوشد همه مسائل را از دریچه عقل خود عبور دهد. از نگاه فیلسوف، «حق» آن چیزی است که بتوان برای آن «استدلالی معتبر» اقامه کرد. فیلسوف راستین، یک بت‌شکن به معنای واقعی است: او سعی می‌کند هم «خود» را از پرستش بت‌های ذهنی و اعتقادی و ارزشی نجات دهد و هم «دیگران» را. به همین دلیل، نه تنها انواع بت‌های بیرونی و درونی را می‌شناسد؛ بلکه چگونگی شکستن آنها را نیز می‌داند. از نگاه فیلسوف، «پیروی کورکورانه» از هر باور یا ارزشی، (حتی اگر فی‌الواقع باور و ارزشی درست هم باشد) نوعی «بت‌پرستی ذهنی» است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۲) 🔶آزادی از حاکمیت اکثریت 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان به این دلیل که تنها منبع و روش معتبر و مُطاع را «عقل» و «استدلال عقلی» می‌دانند، طبیعتاً تحت تأثیر آداب و سنت‌ها و عادات اجتماعی و امثال آن قرار نمی‌گیرند. توضیح آنکه فیلسوف هرگز 1. مسحور «جماعت» و «اکثریت» نمی‌شود. کثرت طرفداران یک اندیشه را نه «دلیل» حقانیت آن می‌داند؛ و نه حتی «نشانه» حقانیت آن. 2. فریفته نام‌ها و مکتب‌ها نمی‌شود. البته هرگز به بزرگان فکری هم توهین و جسارت نمی‌کند؛ اما احترام گذاشتن به نام‌ها و مکتب‌ها به معنای پذیرش کورکورانه و مقلدانه سخنان و ایده‌های آنها نیست. 3. گرفتار عادات و آداب اجتماعی نمی‌شود؛ شیوع و رواج یک اندیشه را معیار حقانیت آن نمی‌داند. اساساً از مهم‌ترین کارویژه‌های فلسفه این است که آدمیان را از چنبره «عادت‌های فکری» و «نگاه‌های عادت‌زده» به عالم و آدم، نجات ‌دهد. 4. همانطور که خود را مسحور و محصور در چارچوب آداب و عادات اجتماعی نمی‌داند، دشمنی خاصی با آنها نیز ندارد. او همه چیز را با ترازوی عقل و اندیشه می‌سنجد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۳) 🔸تأثیرناپذیری از داوری دیگران 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان به این دلیل که (۱) برای اکثریت از آن جهت که اکثریت است، جایگاه و اهمیتی ویژه‌ای قائل نیستند و (۲) همچنین بدان دلیل که یگانه معیار و ترازوی آنان عقل و استدلال و برهان است، اهمیتی به قضاوت‌ها و داوری‌های دیگران و تأیید و رد اندیشه‌هایشان توسط مردمان نمی‌دهند. خوشایند یا بدآیند دیگران برای آنان اهمیتی ندارد. یعنی خوشایند دیگران را نشانه‌ای بر درستی رأی و اندیشه‌ خود نمی‌دانند؛ همانطور که به دلیل بدآیند دیگران، از رأی و اندیشه خود دست برنمی‌دارند. برای تأیید یا رد دیگران هیچ نقشی در درستی یا نادرستی رأی و اندیشه‌ یا رفتاری قائل نیستند. اساساً کسانی که دائماً دغدغه‌مند «تأیید شدن» از سوی دیگران یا به دنبال «قضاوت کردن» دیگران هستند، نه تنها به پیشرفت و تعالی نخواهند رسید؛ بلکه از آرامش در زندگی محروم‌اند؛ امام موسی‌بن جعفر(ع) در جمله‌ای حکیمانه خطاب به هشام‌بن حکم می‌فرماید: يَا هِشَامُ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ مَا كَانَ يَنْفَعُكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا جَوْزَةٌ وَ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ لُؤْلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوْزَةٌ مَا ضَرَّكَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا لُؤْلُؤَةٌ ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود و مردم گفتند مروارید است سودی به حال تو ندارد، در حالی که تو خود می‌دانی که آن گردو است. و اگر در دست تو مرواریدی باشد ولی مردم بگویند گردو است، این گفته مردم نیز زیانی به تو نمی‌رساند، در حالی که خود می‌دانی که آنچه در دست داری مروارید است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۴) 🔸تفکر روشمند 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر کسی ممکن است تفکر یا استدلال عقلی داشته باشد؛ اما تفکر عقلی یک فیلسوف تفکری روشمند و ضابطه‌مند است. دقیقاً معلوم است که بر اساس چه مقدماتی و با چه ارزش معرفت‌شناختی‌ای به نتیجه رسیده است. فیلسوف کسی است که دارای یک نظام عقلی محض است. همه پیش‌فرض‌ها، مقدمات، مسائل و روشی که برای استدلال به کار می‌گیرد، عقلی و برهانی‌اند. فیلسوفان در روش تربیتی و تعلیمی خود نیز بیش از آنکه به دنبال انتقال مفاهیم و افزودن داده‌ها در ذهن متعلمان و مخاطبان خود باشند، به دنبال آموزش عملی تفکر روشمند هستند. رنه دکارت از بزرگ‌ترین فیلسوفان فرانسوی پس از رنسانس می‌گفت: «داشتن ذهن نیکو مهم نیست؛ مهم آن است که این ذهن را درست به کار برند. عقل و هوش را همگان دارند، اما روش استفاده از آن را نمی‌دانند.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۱۵) 🔸برون‌نگری یا مطالعات آفاقی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فیلسوفان برخلاف عارفان، هرگز به روش شهودی و مطالعات انفسی بسنده نمی‌کنند؛ بلکه به مطالعات بیرونی و آفاقی هم عنایتی ویژه دارند. به همین دلیل یکی دیگر از قواعد زیست فیلسوفانه را می‌توان «برون‌نگری» (Extraversion) دانست. یک فیلسوف به دلیل روشی که برای کشف حقیقت اختیار کرده است، یعنی روش عقلی، هر چند برای مطالعه انفسی و درون‌نگری اهمیت ویژه‌ای قائل است؛ اما هرگز به درون‌نگری بسنده نمی‌کند. بلکه برای مطالعات آفاقی و بیرونی هم اصالت قائل است. اساساً اگر هم با درون‌نگری (introversion) و شهود حقیقتی را یافته باشد، آن را امری شخصی می‌داند و تنها زمانی آن را در ادبیات فلسفی بیان می‌کند که بتواند با روش برهانی آن را اثبات کند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قدرت ادبی شیخ اشراق 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ اشراق، شیخ شهاب‌الدین (۵۴۹-۵۸۷ق) در کنار ابتکارات و نوآوری‌های فلسفی و ابداع مکتب فلسفی اشراق، از ذوق ادبی سرشاری نیز برخوردار بود. وی افزون بر نثر ادبی فاخری که در عربی و فارسی دارد، و افزون بر خلاقیتی که در تولید ترکیب‌های ادبی و خلق واژگان نوپدید فارسی و عربی دارد؛ از سرآمدان ادبیات داستانی در حوزه عرفان و اخلاق نیز به شمار می‌رود. رساله‌هایی چون «عقل سرخ»، «لغت موران»، «منطق الطیر»، «صفیر سیمرغ» و «آواز پر جبرئیل» از توانایی خارق‌العاده او در ادبیات فلسفی و عرفانی خبر می‌دهد. افزون بر همه اینها دارای ذوق شعری هم بود و عملاً حکمت اشراقی و حکمت شعری را با هم داشت. اشعار بر جای مانده از او به زبان عربی و فارسی نشان از ذوق شعری او دارد. یکی از اشعار مشهور او به زبان فارسی این است: هان تا سر رشته خِرَد گم نکنی خود را ز برای نیک و بد گم نکنی رهرو تویی راه تویی منزل تو هشدار که راه خود به خود گم نکنی @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴نام‌های فلسفه در کلام ابن‌سینا 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ابن‌سینا بحث از عنوان «فلسفه» یا نام آن را که فی‌الواقع از مبادی تصوریه فلسفه به شمار می‌رود، به عنوان یکی از رؤوس ثمانیه مورد بحث قرار می‌دهد. ابن سینا می‌گوید یکی از نام‌های این علم عبارت است از «مابعدالطبیعه». مراد از «طبیعت» در این ترکیب مجموعه سه امر است: (۱) جسمی که از ماده پدیده آمده و متحرک است؛ (۲) قوه‌ای که منشأ حرکت است و (۳) اعراضی که عارض بر جسم می‌شوند. خلاصه آنکه منظور از طبیعت در این ترکیب عبارت است از «مجموعه موجودات عالم اجسام». و مقصود از «بعدیت»، بعدیت نسبت به ادراک ما است. توضیح آنکه مسائل فلسفه از سنخ مسائلی‌اند که بعد از ادراک طبیعیات درک می‌شوند. یعنی شناخت ما آدمیان از طبیعت و امور طبیعی مقدم بر شناخت ما از امور غیرطبیعی و مجرد است. به همین دلیل، ابن‌سینا این نکته را متذکر می‌شود که اگر بنا باشد فلسفه را فی‌ذاته و بدون لحاظ مراتب ادراک، در نظر بگیریم نام شایسته آن «ماقبل الطبیعه» بود. زیرا مسائل فلسفی هم ذاتاً مقدم بر طبیعت‌اند و هم مفهوماً‌ اعم از طبیعت. نام دیگر این علم، «فلسفه اولی» است. فلسفه را از این جهت «فلسفه اولی» می‌نامد که درباره واجب‌الوجود بحث می‌کند که اولین امر از حیث وجود است و همچنین از وجود و وحدت بحث می‌کند که از حیث عمومیت، اولین امورند. نام دیگر این علم، «حکمت» است. فلسفه را از این جهت حکمت می‌نامند که «برترین علم» یعنی «یقین نسبت به برترین معلوم» یعنی خدای متعال و اسباب بعد از خداست. و بالاخره اینکه نام دیگری که بر این علم نهاده‌اند، عبارت است از «علم الهی». دلیل این نام‌گذاری آن است که از اموری بحث می‌کند که هیچ تعلقی به ماده ندارند. یعنی هم در «وجود خارجی» خود و هم در «ظرف ذهن» مفارق از ماده‌اند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴شیخ اشراق؛ احیاگر یا بنیانگذار حکمت اشراق؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ شهاب‌الدین علی‌رغم همه ابتکارات فلسفی و منطقی و علم‌النفسی خود، به ندرت سخن از «من» و «لم یسبقنی به احد» یا «لم یقل به احدٌ قبلی» و امثال آن به میان می‌آورد. در جایی هم که می‌خواهد نقش خودش را در پیشبرد "حکمت خسروانی" بگوید با این ادبیات بیان می‌کند: «و الحجّة و ان كانت لنا الاّ انّ‌ المذهب للقدماء من البابليّين و الحكماء الخسروانيّين و الهند و جميع الاقدمين من مصر و يونان و غيرهما.» در رساله کلمه التصوف نقش خود را نقش احیاگیری نسبت به سنت فلسفی ایرانیان می‌داند و می‌گوید: و كانت في الفرس أمّة يهدون بالحق، و به كانوا يعدلون، حكماء فضلاء غير مشبهة المجوس، قد أحيينا حكمتهم النّورية الشريفة التي يشهد بها ذوق أفلاطون و من قبله من الحكماء في الكتاب المسمّى ب‍‌ «حكمة الإشراق» و ما سبقت إلى مثله. به اعتقاد این بنده، بی‌توجهی به تواضع علمی شدید موجب شده است که عده‌ای او را واقعاً فیلسوف «محیی» یا احیاگر فلسفه باستانی بدانند و نه «مبدع»‌ و «مبتکر». در حالی که بدون تردید چنین فلسفه‌ای با چنین نظم و انضباطی هرگز پیش از شیخ اشراق وجود نداشته است. خود سهروردی می‌گوید آنچه که از حکمای باستانی یونانی و ایرانی و هندی و مصری دریافت کرده است "حکمت خطابی" بوده است. به تعبیر دیگر آموزه‌ها و داده‌هایی پراکنده آن هم مربوط به عمل و رفتار پیشینیان، وجود داشته است. اما وجود این حد از پیشینه هرگز موجب نمی‌شود اندیشمندی را که آن داده‌های پراکنده را تبدیل به ایده و مکتب کرده است "محیی" بدانیم و نه "مبدع". و الا هیچ مبدعی در هیچ نظام فکری‌ای نمی‌توان سراغ گرفت. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢نشاط زیست متفکرانه 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر خلاف ارنست که می‌گفت: «خوشحالی افراد باهوش نایاب‌ترین چیزی است که من می‌شناسم» معتقدم بهره متفکران و هوشمندان از خوشی و لذت و «نشاط انسانی» قابل مقایسه با هیچ گروه دیگری نیست. «شادمانی متفکرانه زیستن»، با هیچ نوع شادمانی دیگری قابل مقایسه نیست. رنج، راحت دان، چو شد مقصد بزرگ گرد گله توتیای چشم گرگ 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢دین‌مداری ابن‌سینا در عمل و نظر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــ در اینکه به عنوان یک فیلسوف عقل‌گرای بزرگ اسلامی، عملاً ملتزم به شریعت بوده است؛ به نظر می‌رسد جای هیچ شک و شبهه‌ای نیست. او حتی در سنین نوجوانی وقتی با مسائل مشکل و به ظاهر لاینحل مواجه می‌شد، به مسجد می‌رفت و نماز می‌گذارد و به درگاه الهی تضرع می‌کرد و مشکل و مسأله بر او گشوده می‌شد. او در آن وصیت‌نامه مشهورش که گویا خطاب به بوده است می‌گوید: بدان که «أن أفضل الحركات الصلاة و أمثل السكنات الصيام؛ برترین حرکات نماز است و عالی‌ترین سکنات روزه» از جهت نظری نیز فقط به نقل جملاتی از کتاب عیون الحکمه که بیانگر بیشترین و عمیق‌ترین رابطه میان حکمت (عملی و نظری) و شریعت است، بسنده می‌کنم: شیخ‌الرئیس پس از تعریف حکمت و تقسیم آن به دو قسم حکمت عملی و نظری، و تقسیم حکمت عملی به سه قسم حکمت مدنی، منزلی و اخلاقی می‌گوید: حکمت‌های سه‌گانه عملی یعنی حکمت مدنی و منزلی و اخلاقی هم ریشه در شریعت الهی دارند و هم کمال و غنای آنها از شریعت الهی است. یعنی کمالات و حدود و ثغور آنها و ضوابط و قواعد حاکم بر هر کدام از آنها توسط شریعت الهی مشخص می‌شود. و کار عقل بشری صرفاً تعیین جزئیات و تطبیق آنها بر مصادیق خارجی است. و این خیلی روشن است که وظیفه مورد انتظار از دین و ارباب شریعت ارائه راه صواب و صلاح و تبیین پسند و ناپسند از افعال و در نتیجه هدایت جامعه بشری به سوی سعادت دنیا و آخرت است. و افعال و احوال آدمی هم یا فردی‌اند (که دانش اخلاق متکفل آن است) و یا خانوادگی‌اند (که دانش تدبیر منزل عهده‌دار آن است) و یا مدنی و اجتماعی(که دانش سیاست و کشورداری متکفل آن است). درباره نسبت حکمت‌های سه‌گانه نظری یعنی حکمت طبیعی و ریاضی و فلسفه اولی با دین و شریعت می‌فرماید: «و مبادئ هذه الأقسام التي للفلسفة النظرية مستفادة من أرباب الملّة الإلهية على سبيل التنبيه، و متصرّف على تحصيلها بالكمال بالقوّة العقلية على سبيل الحجّة.» این حکمت‌ها نیز ریشه در شرایع الهی دارند اما کمالات و غایات آنها وابسته به قوه عقل است. به تعبیر دیگر مواد خام و اصول اولیه مباحث حکمت نظری نیز در شرایع الهی بیان شده است اما بشر با قدرت عقل و قوه عقلی خود آنها را مستدل و مبرهن می‌کند و به کمال می‌رساند و قواعد و ضوابط حاکم بر آنها را مشخص می‌کند. و باز هم به تعبیر دیگر، وظیفه مورد انتظار از شارع در مسائل حکمت نظری، «تنبیه» و «تذکر» و «تلنگر» زدن است؛ اما وظیفه عقل و فلسفه «تبیین» و «تفسیر» و «حجت‌آوردن»‌ و «مبرهن کردن» است. واین کاری است که فیلسوفان مسلمان به درستی از عهده آن برآمده‌اند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
نسبت حکمت و شریعت از نگاه ابن‌سینا.mp3
21.94M
🎤احمدحسین شریفی 🟢نسبت «حکمت» و «شریعت» در فلسفه ابن‌سینا 🔸 سخنرانی در موسسه حکمت و فلسفه ایران، به مناسبت روز بزرگداشت ابن‌سینا 🔸اول شهریور ۱۴۰۱ 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢تبیین فلسفی نقش «زیارت» در کمال «زائر» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محقق فیاض (م۱۰۷۱ق) از متکلمان بزرگ شیعی قرن یازدهم در کتاب بسیار ارزشمند «گوهر مراد»، در فصلی با عنوان «در بيان سبب اجابت دعوات و حدوث امور خوارق عادات و سرّ انتفاع از زيارت‏ قبور مؤمنين و مراقد صالحين‏» در جمع‌بندی سخنان فیلسوفانی چون ، ، و ... درباره زیارت، می‌نویسد: «سرّ انتفاع از زيارت قبور و اتيان مشاهد آن است كه نفس را دو گونه علاقه با بدن حاصل است: يكى از جهت صورت شخصيّه بدن معيّن مخصوص و به موت لا محاله اين علاقه منقطع شود؛ و ديگر از جهت مادّه محفوظة التشخص في ضمن أيّة صورة كانت بدنيّة، أو ترابيّة أو غير ذلك؛ و اين علاقه به موت باطل نشود؛ بلكه باقى ماند. پس نفس مفارقت كرده از بدن، هميشه متوجّه و متوقّع ماده بدنيه خود باشد، از مقوله سفركرده كه ياد خانه و منزل خود كند. پس هرگاه نفس، مؤمن و صالح باشد و بالجمله كمالى و طهارتى و علمى و عملى كسب كرده بود، هرآينه مورد اشراقات انوار الهيّه و فيوضات ربّانيّه گردد و نفس زائر نيز هرگاه به توجّه تمام به مرقد مزور حاضر شود و اين حضور مرقد را حضور و صحبت او داند لا محاله از فيض وارد به نفس مزور پرتوى در نفس زائر افتد و به قدر استعداد، لا محاله منتفع شود. ... و شيخ ابوعلى گفته: كه نفس كامل شده در علم و عمل چون مفارقت كند شبيه عقل فعّال شود و مانند او تصرّف در اين عالم تواند كرد. و چون نفس زاير به وسيله زيارت مستمد از آن نفس كامل شود، در طلب خيرى و سعادتى يا دفع شرّى و اذيّتى، لا بد است كه به قدر استمداد مدد وى كند و تأثير عظيم ظاهر گردد.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷 فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک) ✍️ احمدحسین شریفی 🔸مسأله «فلسفه اسلامی برای کودکان» (فابک) از جمله مطالباتی است که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب از سال ۱۳۷۸ تاکنون در نوبت‌های مکرر و در جمع‌های مختلفی مطرح کرده‌اند. مع‌الأسف علیرغم ضرورت و اهمیت این موضوع، و نقشی که در رشد و پرورش عقلانی آینده‌سازان جامعه دارد، تاکنون از سوی مراکز معتبر علمی اقدامی درخور صورت نگرفته است. تا جایی که شاهد «شیادی‌ها» و «مدعیان زرد» و «سودجو» و «منحرفی» هستیم که آموزش‌ها و آثارشان می‌تواند بنیان‌های اومانیستی و لیبرالیستی را از دوران کودکی در ذهن و ضمیر متربیان وارد کند. 🔻اراده آن داریم که با همکاری محققان و اندیشمندان دلسوز و دغدغه‌مند و با عنایت الهی این مطالبه ۲۵ ساله رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را در «دانشگاه بین‌المللی قم» در قالب طراحی رشته کارشناسی ارشد، جامه عمل بپوشانیم. ان شاءالله تعالی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢فلسفه اسلامی برای کودکان: فرمانی که بیست سال بر زمین مانده! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، مشخصاً از سال ۱۳۷۸ درباره‌ی نقش آموزش تفکر و تعقل بر پایه اندیشه و فکر اسلامی به کودکان تأکید کرده‌اند. از جمله در دی‌ماه سال ۱۳۸۲ نیز برای چندمین بار می‌فرماید: «یکی از رشته‌های تألیف و کار فلسفی، نوشتن فلسفه برای کودکان است. کتاب‌های فلسفیِ متعدّدی برای کودکان نوشته‌اند و ذهن آنان را از اوّل با مبانی فلسفی‌ای که امروز مورد پسند لیبرال دمکراسی است، آشنا می‌کنند. ... ما از این کار غفلت داریم. من به دوستانی که در بنیاد ملاّصدرا مشغول کار هستند، سفارش کردم، گفتم بنشینید برای جوانان و کودکان کتاب بنویسید. این کاری است که قم می‌تواند بر آن همّت بگمارد. بنابراین از جمله کارهای بسیار لازم، بسط فلسفه است؛ البته با مبانی مستحکم و ادبیات خوب و جذّاب.» 🔻هر چند در این زمینه کارهای پراکنده‌ای توسط بخش‌های مختلف پژوهشی کشور، انجام گرفته است اما مع‌الأسف کاری در خور و شایسته انجام نگرفته است. با حول و قوه الهی قصد آن داریم که در دانشگاه بین‌المللی قم، به سهم ناچیز خود، با راه‌اندازی رشته فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک) در مقطع کارشناسی ارشد، در دو بخش خواهران و برادران، این «فرمان زمین مانده» را، اجرایی کنیم. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢آموزش فلسفه اسلامی برای کودکان: فرایند یا فرآورده‌ فلسفه‌ورزی؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برخی از محققان با تکیه بر مطالعات تجربیِ پاره‌ای از روان‌شناسان مثل ژان‌ پیاژه و پیروان وی، مدعی‌اند که آموزش مضامین و مفاهیم و آموزه‌های فلسفی به کودکان، ناممکن و ناشدنی است! اساساً‌ کودکان یعنی تا سن حدود ۱۰ سالگی امکان درک مفاهیم و حقایق فلسفی را ندارند! البته اینان مخالف «فلسفه برای کودکان» نیستند. بلکه مدعی‌اند منظور از آموزش فلسفه به کودکان، آموزش «فرایند فلسفه‌ورزی» است: یعنی «آموزش تفکر و تعقل». اما برخی دیگر از محققان مدعی‌اند می‌توان و می‌باید «آموزه‌ها و فرآورده‌های فلسفی» را نیز به زبان کودکی و برای کودکان آموزش داد. فی‌المثل، می‌توان پاره‌ای از آموزه‌های فلسفه صدرایی مثل اصالت‌ وجود، تشکیک در وجود، عین ربط بودن هستی به علت حقیقی و امثال آن را به کودکان نیز آموزش داد. به نظر می‌رسد، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی به عنوان یکی از پیشگامان طرح ضرورت آموزش فلسفه اسلامی به کودکان، هر دو نوع آموزش را شدنی و ممکن می‌داند. به عنوان نمونه در جایی می‌فرماید: «امروز در دنیا به زبان کودکی به کودکان فلسفه می‌آموزند؛ یعنی چیزی که از نظر بعضی از طراحان کشور ما بی‌معنی است؛ فکر می‌کنند فلسفه مخصوص آدم‌های ریش و سبیل‌دار و کسانی است که یک سنی از آنها گذشته باشد. نگاه مدرن به مسائل حیات، امروز پیشروان علمی دنیا را به اینجا رسانده که باید فلسفه را از دوره‌ی دبستان به کودکان تعلیم داد؛ البته با زبان کودکی»(۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۵) و در جایی دیگر از ضرورت آموزش فلسفه به معنای فرایند فلسفه‌ورزی به کودکان سخن می‌گوید و می‌فرماید: «امروز در کشورهای پیشرفته‌ی مادی دنیا، یکی از کارهای اساسی و یک رشته‌ی مهم، تدریس فلسفه برای کودکان است. خیلی‌ها در جامعه‌ی ما اصلاً تصور نمی‌کنند که برای کودک هم فلسفه لازم است. برخی تصور می‌کنند فلسفه به معنای یک چیزِ قلمبه سلمبه‌ای است که یک عده‌ای در سنین بالا به آن توجه می‌کنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همین فلسفه‌ی کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛ یعنی کودک از اول کودکی عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزی؛ این خیلی مهم است.» (۲۰ مهر ۱۳۹۱) 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢فابک، واقع‌گرایی و حق‌محوری 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در آموزش فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک)، چه در نگاه فرایندی و چه در تفسیر فرآورده‌ای، (برای توضیح بیشتر ر.ک: https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/2343 ) لازم است به بنیان‌های فلسفه اسلامی مثل واقع‌گرایی، مطلق‌گرایی و حق‌گرایی پایبند بود. یعنی ۱. به هدف تقویت قوه تفکر و استدلال کودکان، مجاز نیستیم که در همه چیز تشکیک کنیم! و فضایی از شکاکیت در ذهن کودکان ایجاد کنیم. ۲. و یا به بهانه تقویت تفکر نقاد و روحیه‌ی گفتگومحوری و رعایت احترام دیگران، مجاز نیستیم که نسبی‌گرایی در فهم واقع را به طور غیرمستقیم در ذهن و ضمیر کودکان نهادینه کنیم. بلکه گفتگوها و نقادی‌ها باید بر مدار واقعیت و حقیقت باشد. روش آموزش و روش استدلال‌ورزی و تعقل باید به گونه‌ای باشد که کودک متوجه شود آنچه را که باید مراعات کند و همه چیز را بر مدار آن تعریف کند، «حقیقت» و «واقعیت» است و نه منزلت و شأنیت دیگر افراد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢ابونصر فارابی؛ معلم بزرگ حکمت و فلسفه اسلامی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روز ۳۰ آبان به عنوان روز بزرگداشت ابونصر (۲۵۹- ۳۳۹ق) بزرگ‌ترین فیلسوف سیاسی مسلمان، نامگذاری شده است. زندگی‌نامه شفاف و روشنی از فارابی در اختیار نیست. نه خود به نگارش زندگی‌نامه خویش پرداخته است و نه شاگردانش. ابن‌خَلِّکان (۶۰۸-۶۸۱ق) در وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، (یعنی سه قرن بعد از فارابی) شرح حال نسبتاً مفصلی از او نوشته است. هر چند در اعتبار و سند مطالب او اختلاف است. فارابی بدون تردید زبان فارسی و عربی را به خوبی مسلط بود. اما در درستی سخن ابن خلکان که فارابی به ۷۰ زبان مسلط بوده است! شک جدی وجود دارد. اهل قریه وسیج در نزدیک فاراب ترکستان به دنیا آمد. ظاهراً اصالتاً ترک بوده است. پدرش شغل سپهسالاری داشته است. خود او هم مدتی به شغل قضاوت پرداخته است. از میان علوم رایج تقریباً در همه آنها دستی داشت. اما ظاهراً اطلاعات چندانی از طبابت نداشت. در جوانی به بغداد سفر کرد. که مرکز علم و فرهنگ بود. به مطالعه عمیق منطق پرداخت. مدت بیست سال در بغداد بود بعد به حلب رفت و در خدمت حمدانیان، سیف‌الدوله حمدانی، مشغول تحقیق و تدریس شد و تا پایان عمر در شام ماند و در همانجا (دمشق) هم از دنیا رفت. جایگاه والایی در دربار سیف‌الدوله حمدانی داشت. همین مسأله یکی از شواهدی است که برای شیعه دوازده امامی بودن فارابی اقامه کرده‌اند. چون حمدانیان شیعه دوازده امامی بودند. البته شواهد دیگری هم در تأیید شیعه بودن او اقامه کرده‌اند مثلا: 1.عادل و عالم بودن را شرط امامت و خلافت می‌داند. در حالی که هیچ یک از فرق اهل سنت چنین شرایطی را برای خلیفه و حاکم قائل نیستند. 2.نصب امام را بر خداوند واجب می‌داند در حالی که اهل سنت آن را وظیفه امت می‌دانند 3.معتقد است رئیس مدینه، چه ریاست کند و چه نکند، رئیس است. قبول یا عدم قبول امت، تأثیری در حق و شأن ریاست او ندارد. درمقابل برخی از محققان مثل دکتر رضا ، می‌گویند هر چند فارابی سنی نبوده است، اما شیعه هم نبوده است! زیرا اگر قول به عدل و علم خلیفه و رئیس دوم مدینه برای انتساب کسی به تشیع کافی باشد، افلاطون را هم باید شیعه بدانیم، زیرا او نیز در کتاب مرد سیاسی، چنین اوصافی را لازمه مقام رئیس دوم می‌داند. اما آموزه‌های دوم و سوم یعنی اعتقاد به وجوب نصب امام بر خداوند و اعتقاد به مشروعیت ریاست رئيس مدینه حتی اگر مقبولیت نداشته باشد از شاخصه‌های الهیات سیاسی شیعی است و افلاطون چنین باورهایی نداشته است. یک زندگی عمیقاً ساده و زاهدانه داشت. تا جایی که بعضی گفته‌اند جامه صوفیان می‌پوشید. تألیفات بسیار زیادی داشت. برخی تعداد آنها را ۷۰، برخی ۱۲۰ و برخی ۱۸۷ رساله و کتاب دانسته‌اند! آثار او در موضوعات منطق، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، علم اخلاق و سیاست بود. کتاب الموسیقی الکبیر او، بدون تردید مهمترین کتاب درباره موسیقی کل دوران قرون وسطای مسیحی و دوران اولیه اسلامی است. حتی هانری کربن می‌گوید همان روح موسیقایی افلاطون که معتقد به نوعی توازن و تعادل بود، موجب شد میان آراء افلاطون و ارسطو وفق دهد و کتاب الجمع بین رأی الحکیمین را بنویسید! و حتی راز تلاش او در ایجاد توافق میان دین و فلسفه هم ریشه در همین روحیه او دارد. می‌توان سه ویژگی «دقت»، «صراحت» و «ایجاز» را از ویژگی‌های سبک نگارش او به شمار آورد. و این بدان دلیل بود که معتقد بود مباحث فلسفی نباید در اختیار عامه مردم قرار گیرد. زیرا از فهم آنها عاجزند و ممکن است اسباب انحرافشان را فراهم کند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢ساده‌سازی و عمومی‌سازی اندیشه‌های فلسفی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶یکی از ویژگی‌های خوب اندیشمندان غربی «ساده‌سازی» اندیشه‌های انتزاعی و «عمومی‌سازی» افکار فلسفی است. هنر «امتدادبخشی» به بنیان‌های فکری خود را دارند. حتی معماری و طراحی‌های مدها و مدل‌ها را نیز بر اساس بنیان‌های فلسفی و معرفت‌شناختی خود انجام می‌دهند. در کنار کتاب‌های فلسفی پیچیده، کتاب‌هایی مثل «لذات فلسفه» و «دنیای سوفی» و امثال آن را نیز می‌نویسند. یعنی کتاب‌هایی که با ادبیاتی شیوا و شیرین و با ساختاری جالب و جذاب لب‌اللباب افکار فلسفی اندیشمندان بزرگ را به خوانندگان غیرتخصصی منتقل می‌کنند. 🔹رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در دیدار اعضای محترم مجمع عالی حکمت اسلامی فرمودند: «یک کار دیگری هم که به نظر من جایش خالی است، نوشته‌هائی درباره‌ی فلسفه‌ی تطبیقی است؛ شبیه آن کاری که ویل دورانت در «لذات فلسفه » کرده، که لابد ملاحظه کرده‌اید. «لذات فلسفه» یک کتابی است که با ادبیات خیلی شیوا و شیرینی نوشته شده و مرحوم دکتر عباس زریاب هم ترجمه‌ی خیلی خوبی کرده؛ انصافاً خیلی خوش‌قلم ترجمه کرده. این کتاب، مباحثه و مناظره‌ی بین فلاسفه‌ی قدیم و جدید غرب است در یک مسئله‌ی خاصی؛ مثل اینکه اینها یک جلسه‌ای تشکیل داده‌اند و دارند با هم بحث می‌کنند؛ هگل یک چیزی می‌گوید، بعد کانت جواب او را می‌دهد، بعد دکارت حرف خودش را می‌زند؛ همین‌طور دانه‌دانه اینها شروع می‌کنند با همدیگر بحث کردن. اگر یک چنین کار شیرین و شیوائی انجام بگیرد، چقدر خوب است.» 🔻تا جایی که بنده اطلاع دارم مع الاسف نه از سوی مجمع عالی حکمت و نه به صورت خودجوش، از سوی محققان فلسفه اسلامی تاکنون اقدامی برای عملی شدن این خواسته به حق صورت نگرفته است! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢امتداد فلسفه 🖊احمدحسین شریفی 🔻به باور این بنده مهم‌ترین خلأ فکر فلسفی در ایران و جهان اسلام همین نکته‌ای که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی بر آن انگشت گذاشته‌اند: «ناتوانی در امتداددهی» 🔻فلسفه اسلامی زمانی می‌تواند نقاط قوت و ضعف خود را بهتر بشناسد و سیر تکاملی خود را ادامه دهد که بکوشد کاربست اندیشه‌ها و نظریه‌های فلسفی را در عینیت جامعه نمایان کند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢ناتوانی اذهان جزء‌نگر از فهم «پارادایم‌ها و جریان‌های فکری»: بحثی در «اخلاق نقد و انتقاد» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اقتضای برخی از رشته‌های علمی، مثل ، «جزءنگری» است. همانگونه که اقتضای برخی دیگر از آنها مثل ، «کل‌نگری» است. انس زیاد با هر یک از این دو دسته، درکی صرفاً جزئی یا صرفاً کلی نسبت به پدیده‌ها ایجاد می‌کند که نتیجه آن ناتوانی از فهم درست بسیاری از حقایق به ویژه پارادایم‌ها و جریان‌های فکری و فرهنگی است. صاحبان چنین نگاه‌هایی معمولاً از «بصیرت علمی و فرهنگی و سیاسی» لازم هم برخوردار نیستند. همیشه در بزنگاه‌ها، در جای نادرست می‌ایستند. در میان غبارهای فتنه (فتنه‌های علمی یا اجتماعی) «قدرت دیدن» حق و «جرئت بیان» آن را ندارند. از مصادیق و مؤیدات این سخن، مواجهه‌ای است که برخی از مدرسان فقه و حلقه مریدان‌شان با مناظره جناب مهدی جمشیدی و بیژن عبدالکریمی در موضوع و عفاف داشتند! آنان (که بعضاً خود را مدافع حجاب و عفاف هم می‌دانند!) بدون اینکه توانایی درک و فهم کلیت این مناظره و منطق طرفین را داشته باشند، مدتی است به یکی از جملات استطرادی جناب آقای مهدی جمشیدی گیر داده‌ و با شدیدترین الفاظ او را خطاب قرار می‌دهند و حتی دوست‌ دارند که حق سخن گفتن را از او بستانند و معترض‌اند که چرا امثال او در این جامعه فرصت سخن گفتن دارند! (یکی از آنها گفته‌ است: «من واقعا نمی‌دانم چرا این افراد راه پیدا می‌کنند حرف بزنند») [بترسید از روزی که چنین افرادی سکان‌دار مراکز علمی شوند؛ آنگاه است که بساط نفرین و لعن و بستن دهان‌های هر کسی که غیر از آنان فکر کند، پهن خواهد شد.] بزرگ‌ترین خطایی که برای ایشان در آن مناظره دوساعت و نیمه کشف کرده‌اند این است که چرا به نقل دیدگاه مشهور فقیهان و عالمان شیعی پرداخته‌اید که گفته‌اند «حجاب از ضروریات دین است و ولایت امیرمؤمنان علیه السلام، از ضروریات مذهب است»؟ و می‌گویند این نقل شما به «مصلحت» نیست؛ زیرا موجب سوء استفاده وهابیت می‌شود! در حالی که اولاً، این سخن عین صواب است. بزرگ‌ترین عالمان شیعی از قدیم الایام تاکنون، همین دیدگاه را داشته و دارند؛ و ثانیاً مراد جناب دکتر جمشیدی از گفتن این سخن چیز دیگری بود. اما همانطور که گفته شد، اذهان جزءنگر، اساساً قدرت و توان درک اصل مطلب ایشان را ندارند؛ صدر و ذیل کلامش را نمی‌فهمند. فقط همین جمله «مثله‌شده» را گرفته و تلاش می‌کنند با تمسک به آن، گوینده‌اش را به «مسلخ» بکشانند و اگر بتوانند ذهن و زبان او را «مثله» کنند! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢نقش مبانی در نظریه‌ها 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نظریه‌های علوم انسانی به شدت متأثر از فلسفه‌های ناظر به تک‌تک علوم انسانی‌اند و آن فلسفه‌ها نیز به نوبه خود متأثر از بنیان‌های معرفتی و فلسفی و انسان‌شناختی کلان‌تر و کلی‌ترند. به عنوان مثال، اختلاف مبنا در «فلسفه سیاست» منجر به اختلاف نظریه‌ها و رویکردها در مسائل علم سیاست شده و می‌شود. بر اساس «فردگرایی» که مبنای پذیرفته تفکر لیبرالیستی است، «حفظ منافع افراد» از اصلی‌ترین وظایف دولت است لازمه این نظریه، دفاع از اقتصاد «بازار آزاد و رقابتی» و «عدم دخالت دولت در بازار» است. اما بر اساس «جامعه‌گرایی» که مبنای پذیرفته تفکر سوسیالیستی است، اصلی‌ترین وظیفه دولت «حفظ منافع جامعه» است. لازمه این نظریه، دفاع از «عدالت اقتصادی» و «لزوم دخالت دولت در بازار» است. این یک نمونه از تأثیرپذیری راهبردها و رویکردها و نظریه‌های اقتصادی از مبانی فلسفی نظریه‌پردازان است. حال اگر فلسفه سیاسی اسلامی را هم لحاظ کنیم، اختلافات عمیق‌تری را هم می‌توانیم ترسیم کنیم. به این صورت که بر اساس فلسفه سیاسی لیبرالیستی و سوسیالیستی، وظیفه دولت منحصراً تأمین مصالح دنیوی (امنیت، عدالت، آزادی، رفاه ...) است؛ اما بر اساس فلسفه سیاسی اسلامی، اصالت با «تأمین مصالح اخروی و معنوی» افراد است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢لزوم تأسیس مراکز مشاوره فلسفی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸بسیاری از مشکلات روحی و روانی، به ویژه در دنیای مدرن، ریشه در گره‌های فکری و مسائل فلسفی دارند. عدم آگاهی از فلسفه آفرینش، ابهام در معنای زندگی، سؤال درباره نظام احسن، سؤال و ابهام درباره علم و قدرت و حکمت و خیرخواهی خداوند، شبهات ناظر به حیات ابدی و جاودانه و امثال آن از سنخ پرسش‌های فلسفی‌اند که نداشتن پاسخی روشن برای آنها موجب دلهره و اضطراب و پرخاشگری و يأس و ناامیدی و گوشه‌نشینی و انزوا می‌شود و حتی ممکن است فرد را تا مرز خودکشی بکشاند. 🔹روشن است که هرگز یک روان‌شناس یا روان‌درمان‌گر نمی‌تواند چنین پرسش‌هایی را پاسخ دهد. با تجویز داروهای آرام‌بخش و خواب‌آور و توصیه به ارتباطات اجتماعی و تفریح و تنظیم اوقات فراغت و امثال آن نمی‌توان چنین گره‌هایی را باز کرد و چنان معضلاتی را برطرف نمود. پاسخ به این پرسش‌ها فقط از عهده فیلسوفان و متکلمان واقع‌گرا و الهی برمی‌آید. 🔻به هر حال، با توجه به گستردگی چنین مسائلی در دنیای جدید، معتقدم فیلسوفان الهی به ویژه فیلسوفان حکمت متعالیه باید از لاک مباحث انتزاعی و صرفاً نظری خارج شده و با امتداد مباحث فلسفی تا سطح نیازها و تقاضاهای اجتماعی، برنامه‌هایی مشخص برای پاسخ به پرسش‌های فلسفی و گره‌های فکری و نظری مردم به ویژه جوانان و نوجوانان داشته باشند. پیشنهاد می‌شود سازو کار تأسیس مراکز مشاوره فلسفی توسط مراکز فلسفی اصیل و قویم کشور به ویژه مجمع عالی حکمت اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران طراحی شود. پیش‌نیاز تأسیس چنین مراکزی تهیه دوره‌های آموزشی خاص برای متخصصان فلسفه و آگاه‌سازی آنان نسبت به روش‌های مشاوره و درمان است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸کاربردی‌سازی و عمومی‌سازی فلسفه و کلام؛ کار ویژه دانشکده‌های الهیات 🔹به گزارش واحد خبر روابط عمومی دانشگاه قم، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم در چهارمین اجلاس سراسری دانشکده‌های الهیات سراسر کشور که در دانشگاه قم برگزار شد، عنوان کرد: درباره دو موضوع مهم "نقش الهیات در علوم انسانی" و "الهیات کاربردی" که برای هم‌اندیشی در این جلسه انتخاب شده بحث‌های بسیاری را می‌توان مطرح کرد. در واقع می‌توان گفت که فلسفه وجودی الهیات در دوران معاصر به نقش آفرینی در این دو حوزه گره خورده است. 🔸دکتر شریفی اضافه کرد: سوالات جدی درباره کارویژه رشته‌های الهیات مخصوصا برخی از رشته‌ها مثل فلسفه مطرح می‌شود که باعث شده فیلسوفان دنیا برای تبیین اهمیت نقش و جایگاه خود به دیگران به تکاپو بیفتند و اگر در این زمینه محبوبیت و مقبولیتی صورت نگیرد اقبال مخاطبان به این رشته‌ها باز هم کمتر خواهد شد. 🔹رئیس دانشگاه قم گفت: نکته قابل ذکر این است که در برخی از رشته‌های الهیاتی متعارف در دانشکده‌های الهیات مثل فقه تجربه گران‌سنگی وجود دارد که ماندگاری هزارساله این دانش و رشد آن مرهون این است که توانسته مقبولیت لازم را در جامعه هدف و عامه مردم کسب کند و این امر را در میان مردم بیان کرده است که برای ادامه زندگی به صورت هدفمند و سعادت خود نیازمند مسئله فقه هستند در نتیجه مردم حاضر هستند که حتی برای این مسئله هزینه کنند. 🔻وی افزود: سیر تحول فقه داستان طولانی دارد که بهتر است مطالعه شود زیرا باید بدانید که فقه چگونه به جایگاهی رسیده است که در انقلاب اسلامی امام خمینی فقه را قانون تنظیم معاش و معاد و برنامه کامل اداره بشریت از گهواره تا گور می‌داند. 🔸دکتر شریفی بیان کرد: بطور خلاصه در بحث سیر مباحث فقهی یکی از مراحل مباحث نظری و آکادمیک است که هنوزهم جریان دارد و روز به روز نیز عمیق‌تر می‌شود؛ البته همواره و هر روزه این امر مورد نیاز است بخش اصلی کار حوزه‌های علمیه نیز تعمق و تفکر در مباحث فقهی است. اما اگر فقه در همین مرحله می‌ماند به چیزی همانند بحث‌های انتزاعی محض تبدیل می‌شد. اما فقه به این سطح اتکا نکرد و به سطح سیاستی، تصمیم‌سازان جامعه و مدیران حکومتی نیز خود را اثبات کرد تا آن‌ها احساس نیاز به فقها کرده و فقه را در تصمیم‌گیری‌های سطح کلان جامعه قبول کنند. مسئله نیاز به فقه در تمام دوران حکومتی از مغول تا پهلوی مشهود است و در دوران جمهوری اسلامی نیز به حد اعلای خود یعنی حضور در عرصه قانون‌گذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در سطح کلان جامعه خود را نشان داده اما در مقوله کلامی و فلسفی به این سطح نرسیده است و هیچگاه فلسفه در حوزه تصمیم‌سازی اجتماعی، تدوین اسناد اداره جامعه و صدها سند کلان و راهبردی جامعه دخالتی نداشته است در نتیجه، فلسفه در این سطح خلاء فراوانی دارد که باید برای رفع آن تلاش صورت گیرد. برگ برنده فقه این است که در لایه سوم یعنی عامه مردم توانسته است مقبولیت لازم را کسب کند به حدی که مردم حاضرند برای دستیابی به محصولات آن هزینه کنند. با هزینه خود خانه عالم بسازند تا روحانی در روستای آن‌ها مستقر شود چرا که احساس نیاز می‌کنند اما در خصوص حضور فیلسوف یا متکلم که درمانگر امراض ذهنی، فکری و معرفتی‌اند، هنوز چنین احساس نیازی نکرده‌ است.   🔹وی ادامه داد: البته در سطح جهان به صورت محدود مراکز فلسفی موجود است اما این امر در ایران وجود ندارد در صورتی که بسیاری از دلهره‌ها و اضطراب‌های موجود در جامعه مربوط به معرفت و معنای زندگی در میان جوانان است و درمان این بیماری‌ها کار فیلسوف است نه روانشناس. بنابراین فلسفه و کلام باید به سطح سوم یعنی مقبولیت در میان عامه مردم ورود کند و این امر یکی از کارها و ماموریت‌های مهم دانشکده‌های الهیات است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢مشاوره فلسفی و اخلاقی 🖊احمدحسین شریفی 🔸به هنگام بیماری جسمی، به پزشک مراجعه می‌کنیم، اما انواعی از بیماری هست که نه جسمانی‌اند و نه منشأ جسمانی دارند؛ بلکه مربوط به «ذهن و ضمیر»اند. 🔻اکنون سؤال این است که راه درمان این نوع از بیماری‌ها چیست؟ این نوع بیماری ممکن است برای خود شخص بیمار هم ناشناخته باشد! یعنی نه تنها به قول لوکرتیوس، شاعر اپیکوری، چنین فردی «از علت بیماری خود آگاه نیست» بلکه اساساً‌ از بیماری خود هم اطلاع ندارد! طبیعی است که درمان چنین بیماری‌هایی کاری به غایت دشوار است. راه درمان این نوع از بیماری‌ها، تصحیح باورها و تنظیم گرایش‌ها (احساسات، هیجانات و عواطف) است. اولی وظیفه «الهیات» است و دومی وظیفه «اخلاق». 🔹بر این باورم که اگر الهیات یا اخلاقی نتواند راه درمانی برای این نوع بیماری‌ها داشته باشد، یا نخواهد خود را تا مرحله درمان‌گری امتداد دهد، الهیات و اخلاقی صرفاً انتزاعی و ناکارآمد است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹