eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.6هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
143 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍دلنوشته حسن یاسین ابو هادی دوست و چگونگی خبر شهادت🌸 .❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ انگار خبر همچین روزی(اسفند/29فوریه) به من رسید... روحم از غم و درد خالی نمیشه... قلبم بخاطر فقدان اون چهره خندان غمگینه...و عقلم میخواد در مقابل چشمهام مقاومت کنه که اشکهام جاری نشه...💔 در بهشت ابدی جاودانه هست🍃 و انگار این چند سال همین دوساعت پیش بود که گوشیم زنگ خورد و ای کاش زنگ نمیخورد..📞📱 _اسم پدر احمد مشلب چیه؟ قلبم شروع به تپیدن کرد..و چشمهام لرزید..آیا به آسمان ملحق شد؟؟🌠 ای خدا....ای خدا....ازت خواهش میکنم که این احمد، احمدِ ما نباشه😔 +اسم پدرش محمده _یعنی مصطفی نیست؟ +نه داداش، محمده _ولی اون(احمد) نمیتونه(شهید) باشه یکم خیالم راحت شد...ولی به سرعت قلبم شروع به تپیدن کرد...انگار یه اتفاقی افتاده بود...🍁 یادم میاد که دیروز احمد باهام صحبتی نکرد... باسرعت بهش پیام دادم💌 ولی زنگ نزد..☎ تو سرم احساس سنگینی می کردم و انگار رگهام منجمد شده بود❗️ بعد با خودم گفتم: احمد...! ...احمد تنها شخص تو منطقه ماست که از این خانوادست(مشلب)‼️ اشکهامو حبس کردم...قطعا اون لحظات جزء سخت ترین لحظه ها بود...💔 تلفنم دوباره زنگ خورد📲 _حسن...احمد شهید شد..💔🍃 +نه نه نه داری بهم دروغ میگی؟! داری باهام شوخی میکنی،درسته؟!😔 _نه،راست میگم داداش به خدا احمد شهید شد...😔🌸🍃 خاطراتی که باهم داشتیم مثل یه فیلم از جلوی چشمام رد شد...🎥🎞 کلماتی که قبل از آخرین باری که میخواست بره،یادم اومد...📝 ◀برام دعا کنین برنگردم▶ و چطور جواب داد.... جواب نداد جز با دريايي از اشک💧 و قلبم از همون موقع تا الان داره میسوزه..💔🌹 نویسنده نیستم و در کل شخص بااستعدادی هم نیستم..ولی این کمترین چیزیه که از اون لحظه کشنده میتونم بنویسم...و بیشترازین از عهده من خارجه..❣ 📝حسن إ.یاسین سالگرد شهادت برادرم احمدمشلب .❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❄️🌟کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب در ایتا❄️🌟 @ahmadmashlab1995
‍ ‍ ‍ . ✍دلنوشته حسن یاسین ابو هادی دوست و چگونگی خبر شهادت🌸 انگار خبر همچین روزی(اسفند/29فوریه) به من رسید... روحم از غم و درد خالی نمیشه... قلبم بخاطر فقدان اون چهره خندان غمگینه...و عقلم میخواد در مقابل چشمهام مقاومت کنه که اشکهام جاری نشه...💔 در بهشت ابدی جاودانه هست🍃 و انگار این چند سال همین دوساعت پیش بود که گوشیم زنگ خورد و ای کاش زنگ نمیخورد..📞📱 _اسم پدر احمد مشلب چیه؟ قلبم شروع به تپیدن کرد..و چشمهام لرزید..آیا به آسمان ملحق شد؟؟🌠 ای خدا....ای خدا....ازت خواهش میکنم که این احمد، احمدِ ما نباشه😔 +اسم پدرش محمده _یعنی مصطفی نیست؟ +نه داداش، محمده _ولی اون(احمد) نمیتونه(شهید) باشه یکم خیالم راحت شد...ولی به سرعت قلبم شروع به تپیدن کرد...انگار یه اتفاقی افتاده بود...🍁 یادم میاد که دیروز احمد باهام صحبتی نکرد... باسرعت بهش پیام دادم💌 ولی زنگ نزد..☎ تو سرم احساس سنگینی می کردم و انگار رگهام منجمد شده بود❗️ بعد با خودم گفتم: احمد...! ...احمد تنها شخص تو منطقه ماست که از این خانوادست(مشلب)‼️ اشکهامو حبس کردم...قطعا اون لحظات جزء سخت ترین لحظه ها بود...💔 تلفنم دوباره زنگ خورد📲 _حسن...احمد شهید شد..💔🍃 +نه نه نه داری بهم دروغ میگی؟! داری باهام شوخی میکنی،درسته؟!😔 _نه،راست میگم داداش به خدا احمد شهید شد...😔🌸🍃 خاطراتی که باهم داشتیم مثل یه فیلم از جلوی چشمام رد شد...🎥🎞 کلماتی که قبل از آخرین باری که میخواست بره،یادم اومد...📝 ◀برام دعا کنین برنگردم▶ و چطور جواب داد.... جواب نداد جز با دريايي از اشک💧 و قلبم از همون موقع تا الان داره میسوزه..💔🌹 نویسنده نیستم و در کل شخص بااستعدادی هم نیستم..ولی این کمترین چیزیه که از اون لحظه کشنده میتونم بنویسم...و بیشترازین از عهده من خارجه..❣ 📝حسن إ.یاسین سالگرد شهادت برادرم احمدمشلب . 🌐کانال رسمی شهید احمد مشلب🌐 @AHMADMASHLAB1995