eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.6هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
143 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ فقط مجردا بخونن🙈 یکی از رفقا میگفت: "قصد داشتم💕 گفتم برم و از امام رضا(ع)… یه زن خوب بخوام...❗️ رفتم و درخواستمو به آقا گفتم...🗣 شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️ هر جای حرم که میخوابیدم... خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢 "آقا بلند شو..." متوجه شدم کنار پنجره فولاد… یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن…🙈 کسی هم کاری به کارشون نداره. رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و....... تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️ صبح شد☀️...پارچه رو وا کردم...☺️ پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم... چشتون روز بد نبینه…❗️ یهو یکی داد زد : "آی ملت…شفا گرررفت…😱 . . به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭 نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که… خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️ "مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛ مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..." . "آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️ خوابم میومد،جا واسه خواب نبود... رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴… همین" تاااا اینو گفتم… یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت: "تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…" خیلی دلم شکست💔 رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم: "آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔 زن که بهمون ندادی هیچ… یه کشیده آب دار هم خوردیم.😢 همینجور که داشتم نِق میزدم… یهو یکی زد رو شونم و گفت: "سلام پسرم❗️ "مجرّدی⁉️" گفتم آره؛ "من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛ تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...🙈 . خلاااااصهههه... تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁 . بعد ازدواج💕 با خانومم اومديم حرم...❤️ از آقا تشکر كردم و گفتم: "آقا،ما حاضریما...😂 یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا :) ❤️ (به روایت آقای موسوی زاده) . 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🔹بعد از جنگ وقتی برای بازدید از منطقه حرکت می کردیم و به می رسیدیم دیگر نیازی به خواندن مصیبت نبود🚫! رو به قبله می نشست و به افق خیره می شد، اشک در حلقه می زد، بعد به شدت گریه می كرد😭. نگاه به خیلی در انسان تأثیر گذار بود👌. 🔸رضا علیپور می گفت: «بعد از آنكه سید از خانه خدا🕋 برگشت برای گفتن زیارت قبولی رفتیم منزلشان🏡.» سید گفت: «وقتی رفتم توی سرزمین ، یک جایی خلوت كردم. اول بینی ام را روی خاک گذاشتم و خاک را ، می دانی چه بویی را حس كردم⁉️» گفتم: «نه.» 🔹با حال عجیبی ادامه داد: «من را احساس كردم. بعد هم خیلی گریه كردم😭، اطرافم كسی نبود. ، گریه كردم. می گفتم آقا من لایق نیستم❓ می خواهم برای یک بار هم كه شده، حتی به صورت شما را ببینم، آن قدر گریه كردم كه اطراف سرم كاملاً خیس شده بود.» آری👌، سید همه جا به یاد شلمچه بود. 🔸علیپور می گفت: «یک شیشه عطر خوشبو😌 از به سید مجتبی رسیده بود.» آقا سید در مراسم ازدواج رفقا💍 كه دعوت می شد به آن ها می گفت: «این شیشه عطر سوغات سید علی است كه از آورده، حیفم می آید كه فقط خودم از آن استفاده كنم. در این روز مبارک به یاد سید علی و تشرف او به (ع) شما را هم معطر می كنم☺️.» 🔹سید حتی در این لحظه ها هم از شهیدش غافل نبود🚫 و با این كار به دیگران هم یادآوری می كرد. @AhmadMashlab1995
#یاایهاالرئوف خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است محبت تو همان خط سرنوشت من است گناهکارم و از آسـتان قدس شـما کجا روم؟! به خدا مشهدت بهشت من است #شهیداحمدمشلب #مشهد #ارسالی @AhmadMashlab1995
💠 رفاقت به رنگ شهادت 🌷رفاقتشان از مدتها پیش شکل گرفته بود، رفاقتی که هیچ کدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیایی . نه شهید علی خلیلی بعد از رفتنش آقانوید را فراموش کرد و نه آقا نوید. 🌷 از دستش برمیآمد برای رفیق شهیدش می کرد. از سر زدن به خانواده ش و پرکردن جای خالی علی برای مادر تا برگزاری و شرکت در روضه های منزل شهید. به گواهی خیلی از اطرافیان، بعد از شهادت ( )، حال و هوای آقانوید هم عوض شد و انگار پنهان شده در دلش راه نجات یافته بود. در یکی از نوشته هایش گفته که علی راه را بمن نشان داد. 🌷از شهید علی از همان اولین روزهای آشنایی مان زیاد برایم می گفت. یکبار که دوستانش بودند، به عکس علی نگاه کرده و گفته : علی جان دوستانم رفتند پیش آقا و من تنهام، خیلی دلم میخواد.. و خیلی ناگهانی همانروز از طرف مادر شهید به روضه در منزل علی آقا می شوند و میگفت چقدر روضه اون شب چسبید. 🌷یادم هست یکبار که یکی از اقوام به رحمت خدا رفته بود، بهش گفتم چقدر آدم با مرگ عادی بره ، یعنی ما قراره چطور بریم. یکی از عکسهای داخل قبر پوشیده شده از پرچمِ شهید علی خلیلی رو نشونم داد و گفت: ان شاﺀالله اینطوری. 🌷عکس رو که دیدم گفتم خوش به حال شما رزمنده اید و میتونید زیبا از خدا بخواید و.. گفت: شهادت طلبی، شهادت رو در پیش داره. مگه علی خلیلی رزمنده بود که اینطور رفت.. 🌷در عمق همین بس که حدود یکسال و نیم بعد از شهادت علی، را آقانوید می بیند که شهید به او می گوید: امشب تونستیم را بگیریم…. آنان که خاک را بنظر کیمیا کنند آیا شود، که گوشه ی چشمی بما کنند.. 🌸🍃شادی روح شهدا صلواتی هدیه کنیم. ( ) ( ) @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ارادت ویژه #شهیداحمدمشلب به امام رضا ولقب غریب طوس #مادرانه_های_سلام_بدرالدین #مادر_شهید_احمد_مشلب #مشهد @AhmadMashlab1995
چون میدانم عاشق امام رضا بودی به نیابت از تو در حرمم #مشهد #ارسالی #به_نیابت_از_شهید_احمد_مشلب #تولدت_مبارک کانال شهید احمد مشلب @AHMADMASHLAB1995
34.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبا با عنوان ای حرم محترمت کعبه عاشقان رضا(ع) 🎤 🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود @AHMADMASHLAB1995
🌷🍃💚 بعد از ازدواج رفتیم . توی صحن که نشسته بودیم از علاقه‌اش به و امام برایم صحبت کرد، می گفت عشق معنوی امام رضا (ع) تمام وجودم رو پر کرده. و اونجا بهم گفت براش بخونم و فهمیدم به خواندن زیارت عاشورا خیلی علاقه دارد. در وصیت نامه اش هم این موضوع را قید کرده بود. 🌷 🌾 @AHMADMASHLAB1995
💔 تجمع میدان شهدا برای حمایت از کودکان مظلوم فلسطینی 🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞