⭕️ به این گزارهها که #سناریویی_هماهنگ بین #بیگانگان و جریان #سازشکار_داخلی ست توجه کنید:
۱) هفته گذشته بیبیسی فارسی یک مستند جدید و البته تحریف شده با عنوان #جام_زهر پخش کرد و به علل پذیرش قطعنامه پرداخت.
۲) در هفته اخیر دلار به 12000 تومان و سکه به 4.5 میلیون تومان رسید.
۳) هیچ یک از مسئولان اقتصادی دولت اظهار نظری درباره اوضاع اقتصادی نمیکنند و #سکوت پیشه کردهاند.
۴) #ظریف گفت شکر نعمت #برجام نکردید و اینطور شد!
۵) دیشب #ترامپ اعلام کرد آمادگی دارد با #روحانی دیدار کند.
۶) روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد که گویی از قبل آماده بوده بلافاصله یک مصاحبه با #حسین_موسویان(جاسوس و عضو تیم مذاکره کننده روحانی در مذاکرات سعدآباد و ساکن امریکا) ترتیب داد و جزئیات درخواست دیدار روحانی و ترامپ را بررسی کرد!
۷) #محسن_هاشمی امروز با اشاره به موضوع #جام_زهر گفت: نجات ایران در گرو تصمیم امثال ماست!
تصمیم سختی که سی سال قبل توسط مسئولان کشور گرفته شد و صلحی پایدار را برای ایران و نظام به ارمغان آورد!
۸) بهدنبال صحبتهای دیشب ترامپ امروز #قیمت_دلار_کاهش_یافت!
۹) بلافاصله دعوتنامه ای برای #تجمع_مردم در تمام شهرها در فضای مجازی منتشر شد.
یعنی مردم را به میدان میکشانیم!
گویی جریان سازشکار بهدنبال #جام_زهر دیگریست!
فشار برای پذیرش #برجام۲
#هوشیار_باشیم
️ 🍃🌸 @AhmadMashlab1995🌸🍃
هدایت شده از 🕯شمع ❣
انتشار رمان تنها مسیری #او_را
📚دختری به نام ترنم که از طبقه ی ثروتمند میباشد و دچار دین گریزی شده... و به دنبال آرامش میگردد
آرامش را در خانه ای پیدا مےکند که صاحبخانه اش....
.
برای ادامه همراه ما باشید در کانال
#آھ...(٣نقطه)
💕 @aah3noghte
http://eitaa.com/joinchat/1335885836Cf6915e67a8
شمام تشریف بیارید....😊👌
صلوات خاصه امام جواد علیه السلام
#التماس_دعــا
🍃🌸 @AhmadMashlab1995🌸🍃
سلام همراهان
از امشب با رمان زیبای #عاشقانه_ای_براےتو در خدمت شما هستیم
بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ
#رمان_واقعی
#عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو
#قسمت_اول
(بـامـن ازدواج می کنـیـد؟!)
توی دانشگاه مشهور بود به اینکه نه به دختری نگاه می کنه و نه اینکه، تا مجبور بشه با دختری حرف می زنه ... 😒
هر چند، گاهی حرف های دیگه ای هم پشت سرش می زدن ... .🙊
توی راهرو با دوستام ایستاده بودیم و حرف می زدیم که اومد جلو و به اسم صدام کرد ...
"خانم همیلتون می تونم چند لحظه باهاتون صحبت کنم؟ "... .☝️
کنجکاو شدم ... پسری که با هیچ دختری حرف نمی زد با من چه کار داشت؟ ...
دنبالش راه افتادم و رفتیم توی حیاط دانشگاه ... بعد از چند لحظه این پا و اون پا کردن و رنگ به رنگ شدن؛ گفت:
"می خواستم ازتون درخواست ازدواج کنم؟" ... .😑
چنان شوک بهم وارد شد که حتی نمی تونستم پلک بزنم ...😳
ما تا قبل از این، یک بار با هم برخورد مستقیم نداشتیم ...
حتی حرف نزده بودیم ...
حالا یه باره پیشنهاد ازدواج ... ؟ 😳😳
پیشنهاد احمقانه ای بود ...😏 اما به خاطر حفظ شخصیت و ظاهرم سعی کردم خودم رو کنترل کنم و محترمانه بهش جواب رد بدم ... .
بادی به غبغب انداختم و گفتم:
"می دونم من زیباترین دختر دانشگاه هستم اما ... ".😌
پرید وسط حرفم ... به خاطر این نیست ... .😶
در حالی که دل دل می زد و نفسش از ته چاه در میومد ... دستی به پیشانی خیس از عرق و سرخ شده اش کشیده و ادامه داد:
"دانشگاه به شدت من رو تحت فشار گذاشته که یا باید یکی از موارد پیشنهادی شون رو قبول کنم یا اینجا رو ترک کنم ...
برای همین تصمیم به ازدواج گرفتم ...
شما بین تمام دخترهای دانشگاه رفتار و شخصیت متفاوتی دارید ... رفتار و نوع لباس پوشیدن تون هم ... ".
همین طور صحبتش رو ادامه می داد و من مثل آتشفشان در حال فوران و آتش زیر خاکستر بودم ... 😠😡😣
تا اینکه این جمله رو گفت:
" طبیعتا در مدت ازدواج هم خرج شما با منه ..." .
دیگه نتونستم طاقت بیارم و با تمام قدرت خوابوندم زیر گوشش ...😡😡
✍شهید سید طاها ایمانی
ادامه دارد...
@Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ #رمان_واقعی #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو #قسمت_اول (بـامـن ازدو
بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ
#رمان_واقعی
#عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو
#قسمت_دوم
(تـا لحـظـہ مــرگ)
تو با خودت چی فکر کردی😡 که اومدی به زیباترین دختر دانشگاه که خیلی ها آرزو دارن فقط جواب سلام شون رو بدم؛ پیشنهاد میدی؟ 😡😡...
من با پسرهایی که قدشون زیر 190 باشه و هیکل و تیپ و قیافه شون کمتر از تاپ ترین مدل های روز باشه اصلا حرف هم نمیزنم چه برسه ... .😠😌
از شدت عصبانیت نمی تونستم یه جا بایستم ... دو قدم می رفتم جلو، دو قدم برمی گشتم طرفش ... .😡😠
اون وقت تو ...😏 تو پسره سیاه لاغر مردنی که به زور به 185 میرسی ... اومدی به من پیشنهاد میدی؟ ... 😡
به من میگه خرجت رو میدم ... 😑
تو غلط می کنی ...
فکر کردی کی هستی؟ ... مگه من گدام؟ ...
یه نگاه به لباس های مارکدار من بنداز ... یه لنگ کفش من از کل هیکل تو بیشتر می ارزه ... .😎
و در حالی که زیر لب غرغر می کردم و از عصبانیت سرخ شده بودم ازش دور شدم ...
دوست هام دورم رو گرفتن و با هیجان ازم در مورد ماجرا می پرسیدن ... با عصبانیت و آب و تاب هر چه تمام تر داستان رو تعریف کردم ... .
هنوز آروم نشده بودم که مندلی با حالت خاصی گفت:
"اوه فکر کردم چی شده؟ بیچاره چیز بدی نگفته. کاملا مودبانه ازت خواستگاری کرده و شرایطی هم که گذاشته عالی بوده ... تو به خاطر زیبایی و ثروتت زیادی مغروری ... ."😏
خدای من ... باورم نمی شد دوست چند ساله ام داشت این حرف ها رو می زد ...
با عصبانیت کیفم رو برداشتم و گفتم:
"اگر اینقدر فوق العاده است خودت باهاش ازدواج کن ... بعد هم باهاش برو ایران، شتر سواری ... .😜😶
اومدم برم که گفت:
"مطمئنی پشیمون نمیشی؟ ... ."😏
باورم نمی شد ... واقعا داشت به ازدواج با اون فکر می کرد ... داد زدم:
" تا لحظه مرگ ... "و از اونجا زدم بیرون ... .
✍شهید سید طاها ایمانی
ادامه دارد...
🍃🌸
@ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ #رمان_واقعی #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو #قسمت_دوم (تـا لحـظـہ
بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ
#رمان_واقعی
#عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو
#قسمت_سوم
(آتــش انـتـقـام)
چند روز پام رو از خونه بیرون نگذاشتم ... 😡
غرورم به شدت خدشه دار شده بود ... تا اینکه اون روز مندلی زنگ زد و گفت که
به اون پیشنهاد ازدواج داده و در کمال ادب پیشنهادش رد شده 😏... و بهم گفت یه احمقم که چنین پسر با شخصیت و مودبی رو رد کردم و ... .😖😫
دیگه خون جلوی چشمم رو گرفته بود ...😡😡
می خواستم به بدترین شکل ممکن حالش رو بگیرم ... .😏
پس به خاطر لباس پوشیدن و رفتارم من رو انتخاب کردی؟؟ ... من اینطوری لباس می پوشیدم چون در شان یک دختر ثروتمند اصیل نیست که مثل بقیه دخترها لباس بپوشه و رفتار کنه ... .😌
همون طور که توی آینه نگاه می کردم، پوزخندی زدم و رفتم توی اتاق لباس هام ... گرون ترین، شیک ترین و زیباترین تاپ و شلوارک مارکدارم رو پوشیدم ...😶 موهام رو مرتب کردم ...
یکم آرایش کردم ... و رفتم دانشگاه ... .
از ماشین که پیاده شدم واکنش پسرها دیدنی بود ...😎
به خودم می گفتم:
" اونم یه مرده...."😌 و ته دلم به نقشه ای که براش کشیده بودم می خندیدم ...
😏
✍شهید سید طاها ایمانی
ادامه دارد...
🍃🌸
@ahmadmashlab1995
#انتشارداستان_بدون_ذکر_نام_نویسنده_و_لینک_کانال_ممنوع⛔️
May 11