eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.6هزار دنبال‌کننده
411 عکس
420 ویدیو
29 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴ضرورت به‌روزرسانی دانش اصول 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يکي ديگر از دانش‌هاي مرتبط با «روش»، دانش «اصول فقه» است. علم اصول فقه در حقيقت عبارت است از دانش «روش استنباط و روش کشف آموزه‌هاي فقهي». علم اصول به دنبال ارائة روش صحيح استنباط احکام شرعي از منابع ديني است. به تعبير شهيد مطهري: «علم اصول در حقيقت «علم دستور استنباط» است. اين علم روش صحيح استنباط از منابع فقه را در فقه به ما مى‏آموزد. ازاين‌رو، علم اصول مانند علم منطق يك علم «دستورى» است و به «فن» نزديك‌تر است تا «علم» يعنى در اين علم دربارة يك سلسله «بايد»ها سخن مى‏رود نه دربارة يك سلسله «است»ها.» البته به اعتقاد این بنده، در صورت تکميل و به‌روزرساني اين دانش و آگاهي عالمان اصول از مباحث «روش‌شناسي» و «ديدگاه‌هاي تأويلي و تفسيري معاصر»، مي‌توان به جاي تعبير «اصول فقه»، آن را با همان عنوان اوليه‌اش يعني «اصول استنباط» معرفي کرد و از آن به عنوان روشي براي کشف همة آموزه‌هاي ديني، اعم از فقهي، اخلاقي، سياسي، اجتماعي و امثال آن استفاده نمود. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ناکافی بودن روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻روش اجتهادي رايج و مرسوم در مسائل فقهي، ارزش‌هاي بي‌بديلي داشته و دارد. و به نظر مي‌رسد در طول تاريخ چند صد سالة فقاهت نيز در کشف و استنباط احکام فردي کارآمدي خود را نشان داده است. مع‌الاسف اين روش، در بسياري از حوزه‌ها و قلمروهاي علمي مورد نياز جامعه از کارآيي و کارآمدي لازم برخوردار نيست. توضيح آنکه اين روش، به شکل موجود نمي‌تواند در حوزة فقه اجتماعي، فقه نظام و فقه حکومت کارآيي داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادي مرسوم اساساً چيزي به نام فقه نظام و فقه سياسي و فقه اجتماعي و فقه تربیتی و فقه مديريتي بي‌معناست. به همین دلیل، بعضاً‌ از فقیهان سنتی شنیده می‌شود که ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. یا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» و «جامعه‌شناسی اسلامی» و به طور کلی اسلامی نداریم! آنان درست می‌گویند زیرا بر اساس روش اجتهادی مرسوم و متعارفی که آموخته‌اند، «فقه نظام» و «اقتصاد» و «جامعه‌شناسی» و امثال آن معنایی ندارد. نهایتاً با تکیه بر روش‌شناسی متعارف‌شان، احکامی درباره حلیت یا حرمت برخی از رفتارها را می‌توانند استنباط کنند. 🔻به عقیده ما روش اجتهادي مرسوم، براي اکتشاف نظرية اسلامي در حوزه‌هاي علوم انساني سترون است. اين حقيقتي است که (ره)، به عنوان يک مجتهد و نظريه‌پرداز بزرگ و تاريخ‌ساز در عالم اسلام، در پايان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بيان کرد و دگرگوني و بازنگري در روش اجتهادي را از عالمان ديني مطالبه نمود. ايشان در تاريخ 10 آبان 1367 در نامه‌اي به يکي از اعضاي دفتر خود، که بعداً با عنوان «منشور برادري» مشهور شد، مي‌فرمايد: «اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد.» 🔻در نامة مشهور به «منشور روحانيت» که خطاب به حوزه‌هاي علميه نوشتند، مي‌فرمايد: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.» 🔻در جايي ديگر از همين نامه نيز به نقش‌آفريني دو عنصر مهم زمان و مکان در اجتهاد توجه داده و نوشتند: «در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزه‏ها، اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبك صحيح است ولى اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست، زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.» 🔻در تاريخ 17 ارديبهشت سال 1368، کمتر از یک ماه پایانی عمر مبارکشان، در پيامي خطاب به شوراي مديريت حوزة علمية قم، ضمن تأکيد بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رايج در حوزه‌ها، نوشتند: «در عين اينكه از «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روش‌هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢علوم انسانی و موضوع‌شناسی استنباط حکم اسلامی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لزوم گنجاندن در برنامه درسی حوزه‌های علمیه؛ مطالبه‌ای که بعد از ۳۱ سال هنوز هم به درستی اجابت نشده است! و البته هر چه می‌گذرد خسارت‌های بی‌توجهی به آن را در حوزه‌های علمیه بیشتر حس می‌کنیم. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه‌ای، در پیامی که به مناسبت تشکیل شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۷۱ صادر کردند از جامعه محترم مدرسین می‌خواهند که در برنامه‌های درسی حوزه‌های علمیه، در کنار توجه ویژ‌ه‌ای که به فقه، تفسیر، حدیث، فلسفه، کلام، رجال و امثال آن می‌کند، لازم است توجهی ویژه نیز به «علوم انسانی» داشته باشند: «مجموعه‏‌اى از علوم انسانى و غيره، كه داراى تأثير در استنباط و تنقيح موضوعات فقهى‏اند، بايد مورد عنايت قرار گيرند و فقيه اين دوران، با همه‏‌ى ابزارهاى استنباط صحيح، كه از آن جمله، تشخيص درست موضوعات است، مجهز گردد. بديهى است كه شناخت درست موضوع، در تصحيح شناخت حكم الهى، داراى تأثيرى تمام است.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢«نظریه‌شناسی» از ویژگی‌های «فقه جواهری» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از ویژ‌گی‌های فقه جواهری، این است که شرط لازم و ضروری هر نوع فتوادهی و نظریه‌پردازی را «نظریه‌شناسی» و آگاهی از فتاوای پیشینیان در مسأله مورد نظر می‌داند. این ویژگی را می‌توان از رویه بنیانگذار فقه جواهری یعنی مرحوم صاحب جواهر، (شيخ محمدحسن نجفي، متوفاي 1266قمري) به دست آورد. بدون تردید، مرحوم یکی از بزرگ‌ترین و کم‌نظیرترین نظریه‌شناسان فقهی در عالم تشیع بوده است. وي تقريباً از همة اقوال و ديدگاه‌هاي فقیهان پيشين در هر مسأله‌اي آگاهي داشته است. به گونه‌اي که در اختيار داشتن اين کتاب، فقیهان بعدي را از مراجعة مستقيم به کتاب‌هاي فقهاي پيشين براي اطلاع از ديدگاه آنان، بي‌نياز کرده است. مرحوم سیدمحسن امین در کتاب اعیان الشیعه از شيخ مرتضي انصاري (که خود نیز در نظریه‌شناسی از برجستگان فقه شیعی است، و از معاصران مرحوم صاحب‌جواهر هم به شمار می‌رود) چنین نقل مي‌کنند که «براي مجتهدي که بخواهد احکام الهي را استنباط کند، کافي است کتاب‌هاي جواهر الکلام و وسائل الشيعه را در اختيار داشته باشد و کمتر اتفاق مي‌افتد که به کتابي از پيشينيان نيازمند شود.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢دشواری «نظریه‌پردازی» و نیازمندیهای «اجتهاد» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «نظريه‌پردازی» امری دشوار، پيچيده و دير‌ياب است. قله‌ی رفيع دانش و انديشه‌ورزی است. هر کسی را توان فتح اين قله نيست. هر چند هدف نهايی بسياری از نظام‌های آموزشی تربيت «نظريه‌پرداز» است، اما کسانی که بتوانند به اين هدف نايل شوند، بسيار نادرند. دشواری نظريه‌پردازی، در حوزه‌ی مسائل دينی و اسلامی، دو چندان است. نخبگی يا مجاهدتِ علمی مضاعف می‌خواهد. بی‌جهت نیست که در ادبیات عالمان مسلمان، نام آن را «اجتهاد» گذاشته‌اند. افزون بر آگاهی از مرزهای دانش در حوزه‌ای تخصصی، بايد اطلاعات گسترده‌ای درباره‌ی دانش‌های مربوط به علوم اسلامی نيز داشت. به تعبير ديگر، هم بايد از آگاهی‌های درون‌رشته‌ای در سطح قابل قبولی برخوردار بود و هم از آگاهی‌های اسلامی در سطحی محققانه و اجتهادی. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢ضرورت آشنايي با مباني نظري اسلام برای اجتهاد 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علمای گذشته به هنگام معرفی دانش‌های مورد نياز اجتهاد فقهی، به صورت خيلی مجمل از دو دانش فلسفه و کلام سخن می‌گفتند. فلسفه ناظر به هستی‌شناسی و کلام نيز ناظر به مبانی الهياتی و دين‌شناختی بود. به عنوان مثال، درباره‌ی ميزان آشنايی با علم کلام می‌گويد، شرط اجتهاد فقهی عبارت است از شناخت خدا، صفات جلال و جمال او، عدل و حکمت او. اعتقاد به پيامبری حضرت محمد(ص) و عصمت او؛ و اعتقاد به امامت ائمة اطهار(ع) و عصمت آنان. شهيد ثانی می‌فرمايد آگاهی افزون‌تری از مسائل کلامی و اعتقادی لازم نيست. (م1071ق) دربارة نياز به علم کلام مي‌گويد: آگاهی از احکام شرعی، متوقف بر علم به اين است که اولاً، سخنان خداوند قابل فهم‌اند؛ ثانياً، معنای آنها همان معانی‌ای است که از ظواهر کلمات و جملات وحی فهميده می‌شود و خداوند معنای خلاف ظاهر را اراده نمی‌کند. اما علم به اين دو مسأله متوقف بر علم به اين است که خداوند حکيم است و مرتکب کار قبيح نمی‌شود. افزون بر اين، علم به احکام شرعی، متوقف بر علم به صدق پيامبر و ائمه اطهار است. و اينها مسائلی است که در علم کلام مورد بحث و اثبات قرار می‌گيرند. در عين حال، «حق اين است که احتياج به کلام، به منظور تصحيح باورهاست و ويژه‌ی احکام شرعی نيست» آيت‌الله هم به صورت اجمالی و بسيار مختصر مي‌فرمايد، برای اجتهاد و نظريه‌پردازی فقهی، نيازمند به علم کلام هستيم. زيرا اثبات حجيت سخن و رفتار و سکوت معصوم، متوقف بر اثبات امامت و عصمت اوست؛ همانطور که اثبات حجيت ظواهر کتاب نيز مبتني بر اثبات حقانيت اصل قرآن است؛ و چنين مباحثي در علم کلام مورد بحث قرار مي‌گيرند. اما دربارة‌ فلسفه مي‌فرمايد، فلسفه هيچ ارتباطي به دانش فقه ندارد؛ زيرا در فلسفه از امور حقيقي بحث مي‌شود در حالي که در فقه از امور اعتباري. بلکه دخالت فلسفه در اصول فقه را نيز، که از سوي برخي از اصولياني مثل آخوند خراساني، صورت گرفته است، مخل به رسالت اصلي اصول فقه مي‌دانند. 🔻اما به نظر مي‌رسد براي نظريه‌پردازي ديني و حتي اجتهاد فقهي بسيار بيش از اين، بايد از مباني نظري اسلام آگاهي داشته باشيم. مباني نظري نقشي جدي در نظريه‌پردازي دارند. و اين مباني نيز اختصاصي به مباني کلامي و الهياتي ندارند. آگاهي دقيق و استدلالي از مباني هستي‌شناختي، معرفت‌شناختي، انسان‌شناختي، دين‌شناختي و ارزش‌شناختي اسلامي از مهم‌ترين شرايط علمي براي نظريه‌پردازي اسلامي است. فهم نوع نگاه اسلام به هستي، معرفت، انسان و ارزش است که به يک نظريه‌پرداز در حوزه‌هاي علوم انساني کمک مي‌کند، نظريه‌اي مبتني بر اين بنيان‌ها ارائه دهد. انديشمندان اسلامي، هر چند به صورت پراکنده، تلاش‌هاي گسترده‌اي را براي کشف و عرضة مباني پنج‌گانة يادشده به کار بسته‌‌اند. اما به اعتقاد من، آيت‌الله مصباح يزدي، تنها کسي است که در طول تاريخ اسلام و تشيع توانسته است مجموعه‌اي منسجم و عملياتي از اين مباني را آموزش داده، تدوين کنند و به صورت کتاب‌هاي درسي در سطوح مختلف دانشجويي، و نخبگاني عرضه کنند. مباني پنج‌گانه يادشده، در دوره‌هاي موسوم به «طرح ولايت» به صورتي دقيق، تنظيم شده و آموزش داده مي‌شوند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«حوزه علمیه» و «مرجعیت در مطالعات اسلامی و علوم انسانی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] با انتخاب اعضای محترم دوره جدید شورای عالی حوزه‌های علمیه، امیدهای تحولی در حوزه‌ علمیه زنده شده‌اند. امید به تحولاتی اساسی در سخت‌افزار و نرم‌افزار حوزه‌های علمیه. امید به نقش‌آفرینی حوزه‌ علمیه در تأمین نیازمندی‌های گام دوم انقلاب (یعنی گام دوم فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی). امید به تحقق مرجعیت علمی حوزه‌های علمیه در مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی. امید به ورود حوزه‌های علمیه در مجامع علمی بین‌المللی. امید به نقش‌آفرینی حوزه‌های علمیه در نهادینه‌سازی دین و ارزش‌‌های دینی در زیست اجتماعی و تمدنی ایران اسلامی و .... به هر حال، وظیفه‌ای سنگین بر دوش اعضای محترم و فرهیخته شورای عالی حوزه‌های علمیه نهاده شده است. دعا می‌کنم در انجام این وظیفه موفق شوند و امیدوارم که هرگز بر چهره‌های امیدواری که بی‌صبرانه منتظر اقدامات تحولی این عزیزان نشسته‌اند، گرد یأس و ناامیدی ننشیند. [دو] انتظار اصلی از (در زمینه فعالیت‌های علمی) و شاید بتوان گفت مهم‌ترین مطالبه علمی رهبر فرزانه انقلاب از حوزه‌های علمیه در سالیان اخیر، این بوده است که به معتبرترین مرجع علمی در زمینه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی تبدیل شود. حوزه‌های علمیه باید بتوانند مرجعیت علمی را در علوم انسانی که نرم‌افزار فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی‌اند، کسب کنند؛ و الا محتوا و نرم‌افزار فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی، کماکان، محتوایی اومانیستی و لیبرالیستی خواهد بود، و نتیجه آن چیزی جز تهی شدن حکمرانی جامعه اسلامی از محتواها و ارزش‌های اسلامی و در نتیجه مرگ جمهوری اسلامی و از بین رفتن انقلاب اسلامی نخواهد بود. [سه] رهبر حکیم و فرزانه انقلاب ۱۴ سال پیش (۲۹ مهر ۱۳۸۹) در دیدار جمعی از طلاب و اساتید حوزه‌های علمیه به صراحت بیان کردند که علوم انسانی رایج در دانشگاه‌های ما، علومی «ذاتاً مسموم‌»‌اند. حاوی مطالب و آموزه‌هایی کاملاً معارض و مخالف با فکر و فرهنگ اسلامی‌اند. متکی بر جهان‌بینی اومانیستی‌اند. دنبال اهداف و غایاتی غیراسلامی‌اند. در صدد شکل‌دهی به سبک زندگی لیبرالی‌اند. و نتیجه تعلیم و تعلم آنها چیزی جز تربیت مدیرانی بیگانه با اسلام و ارزش‌های اسلامی نخواهد بود. و در همین سخنرانی خطاب به حوزه‌های علمیه فرمودند: «حوزه‌های علمیه و علمای دین موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه [مدیریت، اقتصاد، سیاست، امنیت، و ....] از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازی‌های گوناگون.» (رهبر انقلاب، ۲۹ مهر ۱۳۸۹) [چهار] البته حقاً‌ و انصافاً در دوران مدیریت حضرت آیت‌الله اعرافی، اقدامات بسیار خوب و اعجاب‌انگیزی در موضوع علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است؛ که توصیف و توضیح آنها به فرصتی فراخ نیازمند است. اما به نظر می‌رسد بدون همدلی، همراهی و حتی مطالبه همه اعضای محترم شورای عالی حوزه نمی‌توان انتظار داشت که این اقدامات و برنامه‌ها در حوزه‌های علمیه فراگیر و همگانی شوند. [پنج] به باور این بنده، برای این منظور باید سازوکار «برنامه‌ درسی» حوزه‌های علمیه به گونه‌ای متحول شود که دانش‌آموختگان این مرکز علمی دست‌کم در سه حوزه علمی و مهارتی تسلط لازم را کسب کنند: یک. علوم انسانی جدید را به درستی بشناسند؛ (مع الاسف در حال حاضر، در برنامه‌های درسی متعارف و معمول حوزه‌های علمیه چنین آموزش‌هایی داده نمی‌شود) دو. بر علومی که بنیان‌های را شکل‌ می‌دهند (مثل هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی) از نگاه اسلام تسلط پیدا کنند؛ (مع‌الاسف در برنامه‌های درسی و مصوب حوزه‌های علمیه هیچ برنامه‌ای درباره مباحث معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی وجود ندارد!) سه. در زمینه روش استنباط و استخراج «نظریه‌‌های» ناظر به مسائل مختلف انسانی از متون دینی مهارت لازم را کسب نمایند. (به صراحت می‌گویم که اجتهاد به شیوه‌ سنتی که در حوزه‌‌های علمیه رایج است، هرگز جوابگوی این نیاز نیست. نیازمند انقلابی علمی در روش‌های و نظریه‌پردازی هستیم.) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️شرایط لازم برای یک مجتهد جامع 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از نکات مهمی که (ره) در پیام موسوم به «منشور روحانیت» خطاب به طلاب و روحانیون و علمای حوزه‌های علمیه بیان می‌کند، ذکر شرایط لازم برای اجتهاد اسلامی و مجتهد جامع‌الشرایط است. یک. لزوم «آشنايى به روش برخورد با حيله‌‏ها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان» دو. «داشتن بصيرت و ديد اقتصادى»؛ سه. «اطلاع از كيفيت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان»؛ چهار. «شناخت سياست‌ها و حتى سياسيون و فرمول‌هاى ديكته‌‏شده آنان» پنج. «درك موقعيت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمايه‌دارى و كمونيزم» [طبیعی است که منحصر به این دو قطب نیست؛ منظور آن است که نظامات و قدرت‌هایی حاکم بر جهان را به درستی بشناسد] شش. برخوردار از «زيركى و هوش و فراست لازم برای هدايت يك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غيراسلامى» هفت. «خلوص و تقوا و زهدى كه در خور شأن مجتهد است»؛ هشت. «واقعاً مدير و مدبر باشد» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️نسبت میان فقه و حکومت و شاخص تعیین مجتهدان واقعی و غیرواقعی از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] امام خمینی(ره) در پیام موسوم به «منشور روحانیت»، در عباراتی کوتاه، تبیینی بسیار عمیق و دقیق از جامعیت و کارآمدی فقه شیعی و رابطه آن با حکومت اسلامی ارائه می‌دهد. [دو] به اعتقاد امام: «فقه» عبارت است از «تئورى واقعى و كامل اداره انسان از گهواره تا گور» «حکومت اسلامی» نیز عبارت است از: «فلسفه عملى تمامى فقه در تمامى زواياى زندگى بشريت»؛ «نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی»؛ «پیاده کننده اصول محکم فقه در عمل فرد و جامعه» «نشان دهنده توانایی فقه برای پاسخ به همه معضلات و مسائل در زندگی فردی و اجتماعی» [سه] (ره) دو نکته مهم را در این زمینه گوشزد می‌کند: نخست اینکه مجتهدان واقعی چنین نگاهی به فقه دارند. یعنی یک مجتهد واقعی و راستین هرگز نمی‌تواند نگاهی سکولار به فقه اسلامی داشته باشد؛ کسی که فقه اسلامی را فهمیده باشد نمی‌تواند نسبت به ارائه راه‌حل‌های فقهی برای حل معضلات فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و نظامی و اقتصادی اظهار ناتوانی کرده یا بی‌تفاوت باشد. و دوم آنکه مهم‌ترین دلیل مخالفت استکبار جهانی و اذناب داخلی‌ آن با حکومت اسلامی «ترس از آن است که فقه و اجتهاد، جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد.» (صحیفه امام،‌ج۲۱، ص۲۸۹) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️مجتهدان مرده! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فلسفه رجوع به مجتهد زنده این است که بتواند برای مشکلات نوپدید، راه‌حل‌هایی نو پیدا کند؛ راه‌حل‌هایی که به صورتی ضابطه‌مند، از متون و منابع اسلامی معتبر، استنباط و استخراج شده باشند. و الا اگر نیازها و مسائل و مشکلات نوپدید نبود و اگر اعتقاد بر این نبود که دین خاتم برای همه مسائل و مشکلات بشری، راه‌حل‌های شرعی و الهی دارد، تقلید از زنده و مرده تفاوتی نداشت. بر همین اساس، اگر مجتهدی به مسائل و مشکلات جدید توجه نکند، حال یا از روی بی‌اعتنایی و یا از روی بی‌آگاهی، به تعبیر «او را باید در صف مردگان به شمار آورد.» (مجموعه آثار، ج۲۴، ص۸۷) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«فقه استکبارستیز» و «حوزه آینده‌بین» در کلام امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام خمینی در واپسین ماه‌های عمر مبارک‌شان ( در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷) در پیام نسبتاً مفصلی که با عنوان «منشور روحانیت» مشهور شد، خطاب به همه روحانیان و عالمان دین می‌فرماید: «ما باید بدون توجه به غرب حیله‌گر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان در صدد تحقق فقه عملی اسلام برآییم و الّا مادامی که فقه در کتابها و سینه علما مستور بماند، ضرری متوجه جهانخواران نیست و روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمی‌تواند درک کند که مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست. حوزه‌ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس العمل مناسب باشند. چه بسا شیوه‌های رایج اداره امور مردم در سالهای آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند. علمای بزرگوار اسلام از هم اکنون باید برای این موضوع فکری کنند.» (صحیفه امام،‌ج۲۱، ص۲۹۲) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️«حوزه علمیه» و «مرجعیت در مطالعات اسلامی و علوم انسانی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] با انتخاب اعضای محترم دوره جدید شورای عالی حوزه‌های علمیه، امیدهای تحولی در حوزه‌ علمیه زنده شده‌اند. امید به تحولاتی اساسی در سخت‌افزار و نرم‌افزار حوزه‌های علمیه. امید به نقش‌آفرینی حوزه‌ علمیه در تأمین نیازمندی‌های گام دوم انقلاب (یعنی گام دوم فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی). امید به تحقق مرجعیت علمی حوزه‌های علمیه در مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی. امید به ورود حوزه‌های علمیه در مجامع علمی بین‌المللی. امید به نقش‌آفرینی حوزه‌های علمیه در نهادینه‌سازی دین و ارزش‌‌های دینی در زیست اجتماعی و تمدنی ایران اسلامی و .... به هر حال، وظیفه‌ای سنگین بر دوش اعضای محترم و فرهیخته شورای عالی حوزه‌های علمیه نهاده شده است. دعا می‌کنم در انجام این وظیفه موفق شوند و امیدوارم که هرگز بر چهره‌های امیدواری که بی‌صبرانه منتظر اقدامات تحولی این عزیزان نشسته‌اند، گرد یأس و ناامیدی ننشیند. [دو] انتظار اصلی از (در زمینه فعالیت‌های علمی) و شاید بتوان گفت مهم‌ترین مطالبه علمی رهبر فرزانه انقلاب از حوزه‌های علمیه در سالیان اخیر، این بوده است که به معتبرترین مرجع علمی در زمینه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی تبدیل شود. حوزه‌های علمیه باید بتوانند مرجعیت علمی را در علوم انسانی که نرم‌افزار فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی‌اند، کسب کنند؛ و الا محتوا و نرم‌افزار فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی، کماکان، محتوایی اومانیستی و لیبرالیستی خواهد بود، و نتیجه آن چیزی جز تهی شدن حکمرانی جامعه اسلامی از محتواها و ارزش‌های اسلامی و در نتیجه مرگ جمهوری اسلامی و از بین رفتن انقلاب اسلامی نخواهد بود. [سه] رهبر حکیم و فرزانه انقلاب ۱۴ سال پیش (۲۹ مهر ۱۳۸۹) در دیدار جمعی از طلاب و اساتید حوزه‌های علمیه به صراحت بیان کردند که علوم انسانی رایج در دانشگاه‌های ما، علومی «ذاتاً مسموم‌»‌اند. حاوی مطالب و آموزه‌هایی کاملاً معارض و مخالف با فکر و فرهنگ اسلامی‌اند. متکی بر جهان‌بینی اومانیستی‌اند. دنبال اهداف و غایاتی غیراسلامی‌اند. در صدد شکل‌دهی به سبک زندگی لیبرالی‌اند. و نتیجه تعلیم و تعلم آنها چیزی جز تربیت مدیرانی بیگانه با اسلام و ارزش‌های اسلامی نخواهد بود. و در همین سخنرانی خطاب به حوزه‌های علمیه فرمودند: «حوزه‌های علمیه و علمای دین موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه [مدیریت، اقتصاد، سیاست، امنیت، و ....] از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازی‌های گوناگون.» (رهبر انقلاب، ۲۹ مهر ۱۳۸۹) [چهار] البته حقاً‌ و انصافاً در دوران مدیریت حضرت آیت‌الله اعرافی، اقدامات بسیار خوب و اعجاب‌انگیزی در موضوع علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است؛ که توصیف و توضیح آنها به فرصتی فراخ نیازمند است. اما به نظر می‌رسد بدون همدلی، همراهی و حتی مطالبه همه اعضای محترم شورای عالی حوزه نمی‌توان انتظار داشت که این اقدامات و برنامه‌ها در حوزه‌های علمیه فراگیر و همگانی شوند. [پنج] به باور این بنده، برای این منظور باید سازوکار «برنامه‌ درسی» حوزه‌های علمیه به گونه‌ای متحول شود که دانش‌آموختگان این مرکز علمی دست‌کم در سه حوزه علمی و مهارتی تسلط لازم را کسب کنند: یک. علوم انسانی جدید را به درستی بشناسند؛ (مع الاسف در حال حاضر، در برنامه‌های درسی متعارف و معمول حوزه‌های علمیه چنین آموزش‌هایی داده نمی‌شود) دو. بر علومی که بنیان‌های را شکل‌ می‌دهند (مثل هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی) از نگاه اسلام تسلط پیدا کنند؛ (مع‌الاسف در برنامه‌های درسی و مصوب حوزه‌های علمیه هیچ برنامه‌ای درباره مباحث معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی وجود ندارد!) سه. در زمینه روش استنباط و استخراج «نظریه‌‌های» ناظر به مسائل مختلف انسانی از متون دینی مهارت لازم را کسب نمایند. (به صراحت می‌گویم که اجتهاد به شیوه‌ سنتی که در حوزه‌‌های علمیه رایج است، هرگز جوابگوی این نیاز نیست. نیازمند انقلابی علمی در روش‌های و نظریه‌پردازی هستیم.) @Ahmadhoseinsharifi 🌹