eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
364 عکس
379 ویدیو
26 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢اخلاق مواجهه با «اتباع» در نگاه سعدی 🖊احمدحسین شریفی مصلح‌الدین شیرازی از معدود شاعران حکیمی است که به اقصی نقاط عالم مسافرت می‌کرد. ده‌ها شهر و کشور را از نزدیک دیده بود؛ فرهنگ‌ها و آداب مختلف جوامع را به خوبی می‌شناخت. پندها و موعظه‌های او درباره نحوه مواجهه با اتباع بیگانگان محصول ده‌ها سال تجربه زیسته اوست که با اندیشه و حکمت اسلامی و اخلاق قرآنی او عجین شده و در قالب حکایت‌ها یا اشعاری نمایان گردیده است. در ابتدای باب اول بوستان در مورد مواجهه با اتباع بیگانه در کشور چنین می‌گوید: شهنشه که بازارگان را بخست در خیر بر شهر و لشکر ببست کی آن جا دگر هوشمندان روند چو آوازه‌ی رسم بد بشنوند؟ نکو بایدت نام و نیکی قبول نکو دار بازارگان و رسول بزرگان، مسافر به جان پرورند که نام نکویی به عالم برند تبه گردد آن مملکت عن قریب کز او خاطر آزرده آید غریب غریب آشنا باش و سیاح دوست که سیاح جلاب نام نکوست نکو دار ضیف و مسافر عزیز وز آسیبشان بر حذر باش نیز ز بیگانه پرهیز کردن نکوست که دشمن توان بود در زی دوست 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
⚫️«به کارهای گران مرد کارآزموده فرست» ✍️ احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸معتقدم برای کارهای انتظامی و امنیتی و حفاظت فیزیکی و گیت‌های امنیتی، باید از افراد «آموزش‌دیده»، «کارآزموده»، «متخصص»، «مصاف‌دیده»، «زیرک»، و «آگاه از روان‌شناسی امنیتی و انتظامی» و «چهره‌شناسی جاسوسی و تروریستی» استفاده کرد. افراد عادی را، به هر میزان که مخلص و مؤمن و دلسوز باشند، نباید برای چنین اموری گمارد. 🔸در همین رابطه حکایت در باب هفتم گلستان بسیار حکیمانه و پندآموز است: «سالی از بلخ بامیانم سفر بود و راه از حرامیان پر خطر. جوانی به بدرقه همراه من شد، سپربازِ چرخ‌انداز، سلحشورِ بیش‌زور که به ده مردِ توانا کمانِ او زه کردندی و زورآورانِ رویِ زمین پشت او بر زمین نیاوردندی ولیکن چنان که دانی متنعم بود و سایه‌پرورده نه جهاندیده و سفر کرده. رعد کوس دلاوران به گوشش نرسیده و برق شمشیر سواران ندیده. نیفتاده بر دست دشمن اسیر به گِردش نباریده باران تیر اتفاقاً من و این جوان هر دو در پی هم دوان. هر آن دیوار قدیمش که پیش آمدی به قوّت بازو بیفکندی و هر درخت عظیم که دیدی به زور سرپنجه بر کندی و تفاخرکنان گفتی: پیل کو تا کتف و بازوی گُردان بیند؟ شیر کو تا کف و سر پنجهٔ مردان بیند؟ ما در این حالت که دو هندو از پس سنگی سر بر آوردند و قصد قتال ما کردند. به دست یکی چوبی و در بغل آن دیگر کلوخ کوبی. جوان را گفتم: چه پایی؟ بیار آنچه داری ز مردی و زور که دشمن به پای خود آمد به گور تیر و کمان را دیدم از دست جوان افتاده و لرزه بر استخوان. نه هر که موی شکافد به تیر جوشن‌خای به روز حملهٔ جنگاوران بدارد پای چاره جز آن ندیدیم که رخت و سلاح و جامه‌ها رها کردیم و جان به سلامت بیاوردیم. به کارهای گران مرد کاردیده فرست که شیر شرزه در آرد به زیر خمّ کمند جوان اگر چه قوی‌یال و پیل‌تن باشد به جنگ دشمنش از هول بگسلد پیوند نبرد پیش مصاف‌آزموده معلوم است چنان که مسألهٔ شرع پیش دانشمند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢گر بگریزی ز خراجات شهر/ بارکش غول بیابان شوی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام موسی بن جعفر علیه السلام در جمله‌ای کوتاه یکی از قواعد حاکم بر زیست اینجهانی انسان را بیان می‌کند. آن حضرت می‌فرماید: إِيَّاكَ أَنْ تَمْنَعَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَتُنْفِقُ مِثْلَيْهِ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ. مبادا از هزینه‌کردن در راه طاعت خدا خوددارى كنى؛ آن گاه دو برابرش را در معصيت خدا خرج كنى! معنای این حکمت آن است که اگر از امکان‌ها و مکنت‌هایی که برای بندگی خدای متعال و اطاعت از خواسته‌های او و ترویج دین او در اختیار داریم، به درستی استفاده نکنیم و از هزینه‌کردن برای تحقق خواسته‌های الهی و انفاق در راه او کوتاهی کنیم؛ آنگاه سیر زندگی و اوضاع اجتماعی به گونه‌ای رقم خواهد خورد که دو برابر آن هزینه‌ها را در راه معصیت و نافرمانی خدا صرف خواهیم کرد. در باب دوم گلستان حکایتی را نقل می‌کند که می‌توان گفت شرح این حکمت است: «کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی‌قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده نبود: چو پیروز شد دزد تیره روان چه غم دارد از گریه کاروان حکیم اندر آن کاروان بود. یکی گفتش از کاروانیان: «مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه‌ای گویی تا طَرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود.» گفت: «دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن»: آهنی را که موریانه بخورد نتوان برد از او به صیقل زنگ با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ همانا که جرم از طرف ماست: به روزگار سلامت شکستگان دریاب که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی بده وگرنه ستمگر به زور بستاند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢نوع رفتار با زیردستان؛ راهی برای شناخت شخصیت مدیران 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از راه‌های شناخت شخصیت افراد، مشاهده نوع رفتار آنان با زیردستان است. مدیری که «نوع رفتار» او و حتی «لحن صدای» او در برابر فرودستان و فرادستان متفاوت باشد، مدیری اسلام‌پسند نیست. توصیه و تأکید اسلام و اولیای دین، رعایت فروتنی، همراهی و همدلی با زیردستان و حفظ عزت و کرامت خود در برابر فرادستان است. غفاری از (ص) نقل می‌کند که فرمودند: فَمَنْ کانَ اَخُوهُ تَحْتَ یَدِهِ فَلْیُطْعِمْهُ مِمّا یَأْکُلُ وَلْیُکْسِهِ مِمّا یَلْبسُ وَلا یُکَلِّفْهُ ما یَغْلِبُهُ فَاِنْ کَلَّفَهُ ما یَغْلِبُهُ فَلْیُعِنْهُ؛ هر کس برادر و هم نوعش را زیردست دارد باید از آنچه خود مى‏‌خورد به او بخوراند، و از آنچه مى‌‏پوشد به او هم بپوشاند و هیچ وقت کارى که خارج از قدرت اوست به او نسپارد و اگر کار دشوارى را به او سپرد او را کمک کند. در بخش ۱۵ از باب اول بوستان می‌گوید: بد انجام رفت و بد اندیشه کرد که با زیردستان جفا، پیشه کرد به سختی و سستی بر این بگذرد بماند بر او سال‌ها نام بد نخواهی که نفرین کنند از پَسَت نکو باش تا بد نگوید کست 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢انسان معنوی و عشق‌ورزی به همه هستی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹از مهم‌ترین ویژگی‌های پرورش‌ یافتگان اخلاق و معنویت اسلامی «کلان‌نگری» و «خیرخواهی» و «عشق‌ورزی» به همه آفریده‌ها است. به تعبیر زیبای : به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست 🔸و این آموزه‌ای است که در اغلب ادعیه ماه مبارک رمضان موج می‌زند: اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ‏ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيض‏ 🔻از مهم‌ترین آثار و پیامدهای نگاه عاشقانه به هستی این است که عاشق غیر از دلدادگی به معشوق و جلب رضایت او و تأمین خواسته‌های او هیچ شأن و جایگاهی برای خود قائل نیست. او خود را خدمتگذار و نوکر همگان می‌داند. او خود را بدهکار همه مردمان می‌داند. درد و رنج آنها را درد و رنج خود می‌داند. حتی بی‌مهری و حرمت‌شکنی دیگران باز هم او را از دغدغه خدمت به آنها باز نمی‌دارد. او خود را وقف خدمت به خلق می‌کند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢سعدی و سکوت 🖊احمدحسین شریفی 🔸سکوت رفتاری است که می‌تواند نشانه بسیاری از امور مختلف و حتی متضاد باشد. به همین دلیل فهم «معنا» و «پیام» آن نیازمند زیرکی و تأمل است. سکوت گاهی نشانه رضایت است و زمانی نشانه نارضایتی؛ گاهی نشانه امید است و زمانی نشانه ناامیدی، گاهی نشانه تأیید است و زمانی نشانه تکذیب. سکوت گاهی نشانه ناتوانی از پاسخ است و زمانی بهترین پاسخ. به تعبیر علیه السلام: «سکوت در برابر احمق، بهترین پاسخ است». و به تعبیر شیخ محمود شبستری در سعادت‌نامه «ابلهان را جواب خاموشی است» میشل هم می‌گفت: «همیشه سکوت نشانه‌ی تایید حرف طرف مقابل نیست، گاهی نشانه‌ی قطع امید از سطح شعور اوست!» 🔹در روزگار حاضر بیش از گذشته به «حکمت‌ سکوت» نیازمندیم. دنیای جدید دنیای اطلاعات نام گرفته است؛ دریایی از اطلاعات راست و دروغ و دقیق و نادقیق روزانه در اختیار مردم قرار می‌گیرد. همه ساختارهای دنیای جدید ما را وارد به سخن گفتن و انتشار سخن می‌کند. تا جایی که سخن گفتن از نشانه‌های مهم بودن شناخته می‌شود. انتشار هر چه بیشتر اطلاعات، صرف نظر از درست یا نادرست آن، منبعی مهم برای امرار معاش و مایه‌ای برای کسب شهرت‌ و اعتبار اجتماعی شده است. افراد سعی می‌کنند در هر زمینه‌ای اظهار نظر کنند! حتی اگر هیچ تخصصی در آن موضوع نداشته باشند. پرحرفی و زیاده‌گویی، موجب احساس نوعی توهم دانایی شده است. 🔻از مهمترین حکمت‌هایی که مصلح‌الدین سعدی شیرازی در کتاب بی‌نظیر گلستان بر آن تأکید دارد، حکمت سکوت و کم‌گویی است. تا جایی که یک باب از ابواب هشت‌گانه گلستان را با عنوان «در فواید خاموشی» به این موضوع اختصاص داده است و البته در ابواب دیگر نیز به هر مناسبتی در باب سکوت سخن گفته است. فی المثل در حکایت هفتم از باب چهارم «در فواید خاموشی» می‌گوید: «یکی را از حکما شنیدم که می‌گفت: هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است، مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد، همچنان ناتمام گفته، سخن آغاز کند. سخن را سر است اى خردمند و بُن میاور سخن در میان سخن خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش نگوید سخن تا نبیند خموش @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢چگونگی مواجهه با بی‌ادبی و بی‌ادبان 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادب از مهم‌ترین سرمایه‌های اخلاقی و وجودی هر انسانی است: «ادب مرد، به ز دولت اوست» مع‌الاسف این فضیلت بزرگ اخلاقی در جامعه ما، قدری کم رنگ شده است. البته هیچ جامعه معصومی را نمی‌توان یافت؛ بی‌ادبان در همه‌جا حضور دارند؛ ما باید مهارت اخلاقی مواجهه با بی‌ادبی و بی‌ادبان را بیاموزیم و در خود و متربیان‌مان تقویت کنیم. به نظر می‌رسد برای مهار بی‌ادبی و در مواجهه با بی‌ادبان چند نکته مهم را باید مورد توجه قرار دهیم: یک، توجه کنیم که خود ما هم معصوم نبوده و نیستیم. خود نیز در مواقعی نسبت به افرادی بی‌ادبی کرده‌ایم! دو، بدانیم که خواهی نخواهی در همه ساحت‌های زیست اجتماعی خود با افراد بی‌ادب و گستاخ مواجهه می‌شویم. بی‌ادبان در همه جا حضور دارند: در خیابان، در بیابان، در کلاس درس، در شهر، در روستا، در حوزه، در دانشگاه ...؛ به همین دلیل باید تلاش کنیم مهارت مواجهه با بی‌ادبان را بیاموزیم. سه، تلاش کنیم منشأ، علت یا دلیل بی‌ادبی او را بفهمیم؛ شاید مشکلات خانوادگی داشته باشد، شاید از جای دیگری ناراحت باشد، شاید اساساً رفتار خود را بی‌ادبی نداند! شاید به دلیل ساده‌لوحی یا ویژگی‌های شخصیتی خاصش، ابزار افراد سیاست‌باز و فرصت‌طلب دیگری قرار گرفته باشد! شاید متوهمانه اوضاع سیاسی و اجتماعی را بر وفق همراهی با بی‌ادبی می‌پندارد (به اصطلاح بوی کباب به مشامش رسیده غافل از این که ....)، و ... در عین حال هرگز سعی نکنید دلیل بی‌ادبی را در همان حین بی‌ادبی، از خودشان جویا شوید. زیرا افراد بی‌ادب و گستاخ، عصبانی هم هستند؛ و در حین عصبانیت هیچ اعتمادی به سخنان آنان نمی‌توان داشت. چهار، قلب و ذهن خود را درگیر آن گستاخی و بی‌ادبی نکنید. تمرکز و توجه ویژه به آن ممکن است خود شما را هم دچار رذایل اخلاقی دیگری کند: ممکن است دچار سوء ظن یا کینه و بغض نسبت به آن شخص شوید. که اینها نیز به نوبه خود گناهانی بزرگ‌اند. پنج، هرگز مقابله به مثل نکنید. و این دشوارترین اما مطمئن‌ترین راه مواجهه با بی‌ادبان است. دشواری آن از این جهت است که بی‌ادبی از مُسری‌ترین رفتارهای اجتماعی است. چون شخص بی‌ادب اصل شخصیت و هویت ما را نادیده می‌گیرد و به آن حمله می‌کند! و در چنین شرایطی همه ما تمایل به دفاع از خود داریم و مع الاسف عموماً راه دفاع را در مقابله به مثل می‌بینیم! اما باید بدانیم که رفتار متقابل فقط اوضاع را بدتر می‌کند. و این همان نتیجه‌ مورد علاقه فرد بی‌ادب است. اما در هر شرایطی باید مواظب باشید که در زمین افراد گستاخ و بی‌ادب بازی نکنید. باید چرخه و زنجیره بی‌ادبی را قطع کنید. و راه قطع این چرخه آن است که مواظب باشیم رفتار یا سخن ما تحت‌الشعاع رفتار یا سخن افراد بی‌ادب قرار نگیرد. حتی نباید سعی کرد که بلافاصله فرصت بی‌ادبی و گستاخی را از فرد بی‌ادب گرفت! سکوت و طمأنینه و آرامش شما، موجب می‌شود فرد گستاخ و بی‌ادب خلع سلاح شود. مهم‌ترین پادزهر بی‌ادبی، آرامش و خونسردی و مهربانی است. به تعبیر هاینریش بل، نویسنده بزرگ آلمانی قرن بیستم و برنده جایزه ادبی نوبل: «هنوز هم که هنوز است اظهار ادب، در مقابله با یک فرد بی‌ادب، مطمئن‌ترین، طریق تحقیر است» البته قصد ما از اظهار ادب در برابر فرد بی‌ادب، هرگز نباید تحقیر او باشد چرا که قصد تحقیر دیگران را داشتن نیز خود نوعی بی‌اخلاقی است. شش، اگر بی‌ادبی در جمع صورت می‌گیرد، سعی کنید با شوخ‌طبعی و مزاح و بیان حکایت‌های خنده‌دار مناسبی فضا را تلطیف کنید. چون افراد بی‌ادب همه فضا را پر از انرژی منفی می‌کنند. آنان قدرتی شیطانی در آلوده کردن فضا دارند. شوخی و خنده می‌تواند انرژی‌های منفی را از فضا دور کند. هفت، بی‌ادبی و گستاخی دیگران را باید پلی برای صعود و تعالی خود قرار دهیم؛ یعنی نه تنها در زمین بی‌ادبان بازی نکنیم که از دامی که برای ما تنیده‌اند، ریسمان صعود به تعالی و کمال نفس ببافیم. این شیوه برخورد حکیمان و فرزانگان عالم با بی‌ادبان بوده است: به علیه السلام گفته شد: «مَنْ أَدَّبَكَ؟» (ادب از که آموختی؟) در پاسخ فرمود: «مَا أَدَّبَنِي أَحَدٌ؛ رَأَيْتُ قُبْحَ الْجَهْلِ فَجَانَبْتُه؛‏ کسی مرا ادب نکرد. من، زشتی نادانی و سفاهت را دیدم و از آن پرهیز کردم.» به قول : «لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی‌ادبان، که هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهیز کردم.» (علیه السّلام) فرمود: إِذَا رَأَيْتَ فِي غَيْرِكَ خُلُقاً ذَمِيماً فَتَجَنَّبْ مِنْ نَفْسِكَ أَمْثَالَهُ؛ هر گاه در دیگری اخلاق ناپسندی را دیدی، بپرهیز که آنگونه رفتار در خودت نباشد!» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️نبینی هیچ‌کس عاجزتر از خویش 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از توصیه‌های مهم قرآن این است که پیش و بیش از آنکه دغدغه هدایت یا ضلالت دیگران را داشته باشیم، باید مراقب گفتار و رفتار و عملکرد خودمان باشیم. مع الاسف بسیاری از افراد وضعیتی برعکس دارند. دائماً در در جستجوی عیوب دیگران‌اند و غافل از خویشتن! يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (مائده، ۱۰۵) «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته‌اید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل می‌کردید، آگاه می‌سازد» علیه السلام: يَا أَيُّهَا النَّاسُ، طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ؛ (نهج،‌خ۱۷۶) اى مردم خوشا كسى كه پرداختن به عيب خويش وى را از عيب ديگران بازدارد.» در گلستان در باب اخلاق درویشان می‌گوید: یاد دارم که در ایام طُفولیّت مُتَعَبِّد بودمی و شب‌خیز و مُوْلَعِ زهد و پرهیز. شبی در خدمتِ پدر، رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ، نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مُصْحَفِ عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گردِ ما خفته. پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد. چنان خوابِ غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند. گفت: جانِ پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستینِ خلق افتی. نبیند مدّعی جز خویشتن را که دارد پرده‌ی پندار در پیش گرت چشمِ خدابینی ببخشند نبینی هیچ‌کس عاجزتر از خویش @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️اعجاز سکوت 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در بسیاری از موارد سکوت، بهترین واکنش دربرابر افراد تندخو، بداخلاق، خشن، بی‌منطق و بی‌ادب است! 🔻قرآن می‌فرماید یکی از ویژگی‌های مهم «عباد الرحمن» این است که: إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (فرقان، ۶۳) و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند) 🔸 در گلستان(باب چهارم، در فواید خاموشی) می‌گوید: «جالینوس ابلهی را دید؛ دست در گریبان دانشمندی زده و بی‌حرمتی همی‌ کرد. گفت: اگر این [دانشمند] نادان نبودی، کارِ وی با نادانان بدینجا نرسیدی. یکی را زشت‌خویی داد دشنام تحمّل کرد و گفت: ای خوب فرجام بتر زآنم که خواهی گفتن، آنی که دانم، عیب من چون من ندانی» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«زنهار تا نستانی؛ که به پنجاه راضی گردند» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸سعدی در گلستان (باب چهارم، در فواید خاموشی)، حکایتی بسیار شیرین، زیبا و خواندنی نقل می‌کند: «یکی در مسجدِ سنجار به تطوّع بانگ گفتی به ادایی که مستمعان را از او نفرت بودی؛ صاحب مسجد امیری بود عادلِ نیک‌سیرت؛ نمی‌خواستش که دل‌آزرده گردد. گفت: ای جوانمرد! این مسجد را مؤذّنانند قدیم، هر یکی را پنج دینار مرتّب داشته‌ام، تو را ده دینار می‌دهم تا جایی دیگر روی. بر این قول اتّفاق کردند و برفت. پس از مدّتی در گذری پیش امیر باز آمد. گفت: ای خداوند! بر من حیف کردی که به ده دینار از آن بُقعه به در کردی که اینجا که رفته‌ام، بیست دینارم همی‌دهند تا جای دیگر روم و قبول نمی‌کنم! امیر از خنده بی‌خود گشت و گفت: زنهار! تا نستانی که به پنجاه راضی گردند!» ♦️این داستان، حکایت حال برخی مدعیان ناکارآمد و حاشیه‌ساز و در عین حال پرتوقع و زیاده‌خواه است که معمولاً در همه سازمان‌ها (به ویژه سازمان‌های دولتی) یافت می‌شوند. کسانی که تنها هنری که در آن تخصص دارند، فرافکنی و حاشیه‌سازی و زیاده‌خواهی است. مع الاسف قوانین اداری و استخدامی در کشور ما به گونه‌ای است که مدیران سازمان‌ها نمی‌توانند آنگونه که شایسته است با آنها برخورد کنند؛ ای کاش قوانین به گونه‌ای بود که به مدیران اجازه می‌داد تا اگر امکان اخراج چنین افرادی را ندارند، حقوق مادام‌العمر آنها را پرداخت کنند، اما اجازه ورود آنها را به سازمان ندهند! زیرا چنین افرادی نه تنها خود، هیچ خدمت شایسته‌ای انجام نمی‌دهند، که همچون ویروسی مسری، کارکرد بقیه اجزای سازمان را نیز مختل می‌کنند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️صاحبان احساس‌های بد 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتقال دائمی احساس‌های بد در محیط خانواده، کار و ارتباطات اجتماعی هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمی‌کند.‌ افراد منفی‌باف، یأس‌پراکن و نفرت‌آفرین بیمارانی هستند که گوش دادن و توجه اطرافیان به آنها، نه تنها آنها را بیمارتر می‌کند که موجب سریان بیماری به اطرافیان هم می‌شود. تأثیر مصاحبت و همنشینی با بدان و صاحبان اخلاق رذیله آنقدر مخرب است که می‌تواند تأثیر همنشینی با پیامبران را هم خنثی کند. به تعبیر ، دلیل گمراهی همسر لوط این بود که با بدان مصاحبت داشت: با بدان یار گشت همسرِ لوط خاندان نبوّتش گم شد شاید یکی از دلایل نهی شدید اولیای دین از مصاحبت و همنشینی با افراد ترسو، دروغگو، بخیل، نادان و ... همین باشد که این بیماری‌ها و ناهنجاری‌ها، مسری‌اند. می‌توانند فرد و جامعه را بیمار کنند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢گر بگریزی ز خراجات شهر/ بارکش غول بیابان شوی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام موسی بن جعفر علیه السلام در جمله‌ای کوتاه یکی از قواعد حاکم بر زیست اینجهانی انسان را بیان می‌کند. آن حضرت می‌فرماید: إِيَّاكَ أَنْ تَمْنَعَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَتُنْفِقُ مِثْلَيْهِ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ. مبادا از هزینه‌کردن در راه طاعت خدا خوددارى كنى؛ آن گاه دو برابرش را در معصيت خدا خرج كنى! معنای این حکمت آن است که اگر از امکان‌ها و مکنت‌هایی که برای بندگی خدای متعال و اطاعت از خواسته‌های او و ترویج دین او در اختیار داریم، به درستی استفاده نکنیم و از هزینه‌کردن برای تحقق خواسته‌های الهی و انفاق در راه او کوتاهی کنیم؛ آنگاه سیر زندگی و اوضاع اجتماعی به گونه‌ای رقم خواهد خورد که دو برابر آن هزینه‌ها را در راه معصیت و نافرمانی خدا صرف خواهیم کرد. در باب دوم گلستان حکایتی را نقل می‌کند که می‌توان گفت شرح این حکمت است: «کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی‌قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده نبود: چو پیروز شد دزد تیره روان چه غم دارد از گریه کاروان حکیم اندر آن کاروان بود. یکی گفتش از کاروانیان: «مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه‌ای گویی تا طَرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود.» گفت: «دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن»: آهنی را که موریانه بخورد نتوان برد از او به صیقل زنگ با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ همانا که جرم از طرف ماست: به روزگار سلامت شکستگان دریاب که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی بده وگرنه ستمگر به زور بستاند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹