◻️محمدعلی فروغی و نهادینهسازی خودتحقیری
🔻ضرورت وجود دست انگلستان در آستین ایران!
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محمدعلی فروغی (۱۲۵۶-۵ آذر۱۳۲۱) از مشهورترین نویسندگان و سیاستمداران عصر قاجار و پهلوی بود. او در دوران قاجار چند بار وزیر شد و دوبار نماینده مجلس شورای ملی شد و یک بار هم رئیس دیوان عالی کشور شد. و در دوران پهلوی نیز سه نوبت نخستوزیر شد.
مرحوم محمدتقی بهار (ملکالشعراء)، وی را یهودی میدانست! او در آغاز سلطنت محمدرضا شاه پهلوی این رباعی را درباره محمدعلی فروغی سرود:
شاها، کنم از خبث فروغی خبرت
خون میکند این جهود ناکس جگرت
خطبه شهی و عزل تو را خواهد خواند
زانگونه که خواند از برای پدرت
(ملکالشعراء، دیوان اشعار، تهران، نشر علم، ۱۳۸۱، رباعیات ، ص۱۱۰۲)
اسماعیل رائین در کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران»، مینویسد که پدر محمدعلی فروغی، از مریدان میرزا ملکمخان و از مروجان فرهنگ غرب در ایران بود و محمدعلی فروغی نیز در جوانی به واسطه پدر، فراماسون شد و حتی از بنیانگذارن لژ بیداری(!) بود و بعدها به عنوان استادی اعظم فراموشخانه رسید!
یکی از راهبردهای اساسی محمدعلی فروغی، برای تحکیم پایههای سلطنت ستمشاهی و زدودن اندیشههای دینی و اسلامی، ترویج خودتحقیری در ابعاد و لایههای مختلف نخبگانی و عمومی جامعه بود.
«احمد خان ملک ساسانی»، از دیپلماتهای عصر #قاجار و #پهلوی، صد سال قبل درباره فضای تربیتی در آغاز دوره رضا خان مینویسد:
«خوب به خاطر دارم یک روز درس تاریخ داشتیم و گفتوگو از مستعمرههای انگلیس بود که آیا خود اهالی، قادر به اداره ممالک خود هستند یا نه؟
ذکاء الملک (محمدعلی فروغی) گفت: «آقایان شما هیچ وقت سرداری (لباس مردانه بلند که در میان مردان مرسوم بود) برای دوختن به خیاط دادهاید؟»
همه گفتند: «آری».
گفت: «خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟»
همه گفتند: «البته».
گفت: «وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به خانه آوردید، آستینش تکان میخورد؟»
گفتند: «نه».
گفت: «پس چه چیزی لازم بود که آستینها را به حرکت در آورد؟»
گفتند: «لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد.»
جناب فروغی فرمودند: «مقصود من هم همین بود که بدانید ایران مثل آستین بیحرکت است که تا دست دولت انگلیس در آن نباشد، ممکن نیست تکان بخورد»
#فراماسونری
#فروغی
#خودتحقیری
#روشنفکری
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
◻️مواجهه ایرانیان با غرب
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸در ادامه تشریح ابعادی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار رمضانی خود با دانشجویان (در تاریخ ۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) به توضیحی مختصر درباره یکی دیگر از بخشهای آن سخنرانی میپردازیم. رهبر فرزانه انقلاب در بخشی از سخنان خود با تفصیل بیشتری به تبیین دو تجربه مواجهه ایرانیان با #غرب مدرن پرداختند. توضیح آنکه
♦️ایرانیان، در نخستین مواجهه خود با غرب، دچار نوعی شیفتگی تمام عیار در برابر جلوههای ظاهری تمدن غرب از یک طرف و خودباختگی فرهنگی از طرف دیگر شدند. غرب را مظهر پیشرفت و موفقیت و قدرت یافتند و ایران را نمونهای از عقبماندگی و انحطاط و ضعف. این یافت هر چند یافتی مطابق با واقع بود، اما مدیران و نخبگان جامعه به جای آنکه آن را عاملی برای «خودیافتگی» قرار دهند، در روحیه «خودباختگی» و «ما نمیتوانیم» در برابر غرب دمیدند! به گونهای که حتی هیچ تأملی در داشتههای اخلاقی و فرهنگی خود هم نکردند. بلکه همه چیز خود را پیش پای مظاهر تمدن غرب قربانی کردند. حتی ایمان و صفا و برادری و خانواده و حیای اجتماعی و امثال آن که از برجستگیهای فرهنگ ایرانیان بود، به عنوان نقاط ضعف و ضد تمدنی و عواملی برای انحطاط و پسرفت اجتماعی تلقی شدند!
🔸منورالفکرهای خودباخته بیشترین نقش را در تقویت این احساس و نهادینهسازی فکر وابستگی به غرب داشتند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بزرگترین مقصرهای آن دوره افرادی مثل تقیزاده، فروغی و حکمت بودند که اینها دهها سال کشور ما را عقب نگه داشتند.» (۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) #تقیزاده میگفت: باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم؛ یعنی همه سبک زندگی ما باید سبک زندگی غربی باشد از لباس گرفته تا اخلاق. #فروغی معتقد بود که ايران همچون آستينی بیحرکت است و تا زمانی که دست انگليس در اين آستين نباشد، حرکت نخواهد کرد! علیاصغر حکمت، که وزیر معارف رضاخان بود، افزون بر ترویج اندیشه وابستگی به غرب، در مقام عمل نیز همه همّ و غم خود را بر ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی غربی در میان ایرانیان به کار گرفت. به عنوان مثال، میداندار اصلی و طراح برنامه اجرایی و عملیاتی داستان غمانگیز «کشف حجاب» علیاصغر حکمت بود.
🔹نقش مخرب این روشنفکران غرب زده کار خود را کرد. متأسفانه به جای آنکه تجربه غرب موجب تلاش و کوشش بیشتر برای ارتقاء سطح علمی و تکنولوژی کشور باشد، موجب از دست رفتن خلقیات و اخلاقیات خوب ایرانیان هم شد. دانشگاه تأسیس کردند؛ اما حتی یک دانشمند برجسته را هم نتوانستند تربیت کنند! هیچ اختراعی را نتوانستند ثبت کنند! به تعبیر مخبرالسلطنه هدایت (از رجال سیاسی دوره قاجار و پهلوی) در آن دوران، نگاه به بولوارهای شهرهای غربی بود و نه به لابراتوارها و کتابخانههای آنها.
♦️اما بعد از مدتی عدهای از آگاهان و خیرخواهان ایران متوجه ظلمتها و تاریکیهای تمدن غربی شدند. به عظمت داشتهها و ثروتهای مادی و معنوی نهفته در ایران متفطن شدند. روحیه تمامیتخواهی غربیان را فهمیدند؛ دیدند که غرب در حال چپاول همه سرمایههای ملی ایران است؛ دیدند که غربیان حتی ایرانیان را انسان هم به حساب نمیآورند. خلاصه آنکه آرام آرام برای بسیاری از مردم معلوم شد که «ورای این ظاهرِ اتوکشیدهی روشنِ گاهی با لبخند، یک باطن خبیث وجود دارد، یک باطن خائن وجود دارد.» این آگاهی موجب شد که آن شیفتگی اولیه نسبت به غرب و تمدن غربی کمرنگ شود. مردم متوجه شدند که راه پیشرفت و عزت، از غرب و تکیه بر غرب نمیگذرد. برای پیشرفت باید روی پای خود بیاستند. تکیه بر غرب موجب عقبماندگی کشور خواهد شد.
🔸این موضوع را بدون تردید مدیون روشنبینیها و روشنگریهای #امام_خمینی و شاگردان باورمند و اندیشمند ایشان هستیم. او بود که ما را به داشتههای خود متوجه کرد؛ استعدادهای علمی و فرهنگی و مدیریتی و سیاسی نهفته در ملت مسلمان را شکوفا کرد؛ خودباوری و منطق «ما میتوانیم» را در مردم زنده کرد. و او بود که پایههای معرفتی و عملی شکلگیری تمدن نوین اسلامی را پیریزی کرد.
#روشنفکری
@Ahmadhoseinsharifi
🌹