🔴منطق توانايي عارفان بر «کرامات»؛ از نگاه سعدي: «عبادت و ترک معصيت»
🖊احمدحسين شريفي
🔸کرامات و کارهاي خارقالعاده فراواني (بر روي آب راه رفتن؛ طي الارض داشتن؛ مستجاب الدعوه بودن؛ سنگ را طلا کردن؛ طلا را خاک کردن؛ شير درنده را رام خود کردن؛ افعي کشنده را تازيانه دست خود کردن و ...) از عارفان و صوفيان و مرتاضان و معنويان اديان و مکاتب مختلف، نقل شده است؛ بدون شک بسياري از آنها ياوهسرايي مريدان و مبالغههاي بيپاية دلبستگان اين راه است؛ اما بسياري از آنها هم واقعيتهايي توجيهپذير و معقولاند.
🔸در تحليل چرايي و چگونگي توانايي عارفان بر انجام چنين کارهاي خارقالعادهاي بحثهاي فراواني قابل طرح است. بنده هم در کتاب «مباني و اصول عرفان عملي در اسلام» بحثهاي مفصلي در اين باره آوردهام. اما در اينجا صرفاً به بيان تبييني شنيدني و زيبا از مصلحالدين سعدي شيرازي در کتاب بوستان اشاره ميکنم:
حکايت کنند از بزرگان دين
حقيقتشناسان عين اليقين
که صاحبدلي بر پلنگي نشست
همي راند رهوار و ماري به دست
يکي گفتش اي مرد راه خداي
بدين ره که رفتي مرا ره نمايي
چه کردي که درّنده رام تو شد
نگين سعادت به نام تو شد
بگفت ار پلنگم زبونست و مار
و گر پيل و کرکس، شگفتي مدار
تو هم گردن از حکم داور مپيچ
که گردن نپيچد ز حکم تو هيچ
🔸تبيين سعدي بسيار واضح، گويا و معقول است: دليل برخورداري از چنين مقامات و کراماتي، نافرماني خدا را نکردن و عمل به دستورات او کردن است؛ کسي که وجودش با منبع بيپايان قدرت متصل شد، چنين کارها و تواناييهايي براي او چيزي به شمار نميآيد. در حديثي قدسي چنين ميخوانيم: «اي فرزند آدم، من به هر چيزي که بگويم «باش»، «ميشود»، از خواستههاي من پيروي کن، تو را به جايگاهي ميرسانم که به هر چيزي بگويي «باش»، «ميشود»
🔸نکته مهمي که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که بسياري از اين کرامات از قبيل تصرف در چشم و ذهن پارهاي از مريدان يا مرددان است؛ و الا بسياري از افراد نااهل و حتي بعضاً نزديکترين از اهل و عيال آن عارف هم از چنان کارها و توانهايي بيخبر بودهاند. فيالمثل، اگر نقل کردهاند که ابوالحسن خرقاني بر شير درندهاي سوار ميشد و مار افعي را به عنوان تازيانه به دست ميگرفت، بدان معنا نيست که همه مردم خرقان و بسطام و يا حتي همسر او نيز اين حالت را از او ميديدند. اين حالت فقط براي آن مرد همداني متجلي شد که در دل خود نسبت به مقامات ابوالحسن خرقاني دچار شک شده بود.
#کرامات #سعدي #عرفان
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔹ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
🔴منطق توانايي عارفان بر «کرامات» از نگاه مولوي: «تحمل جفاي ديگران»
🖊احمدحسين شريفي
🔸مولوي در دفتر ششم مثنوي نقل ميکند که يکي از مريدان شيخ ابوالحسن خرقاني، به قصد زيارت ايشان و بهره گرفتن از محضرشان، از طالقان به ديار خرقان (روستايي در اطراف شاهرود) حرکت کرد. وقتي به خرقان رسيد و پرس پرسان منزل شيخ را پيدا کرد و با صد حرمت و احترام حلقة در خانه را کوبيد؛ ناگهان «زن برون کرد از در خانه سرش» که چه ميخواهي؟ گفت براي ديدار شيخ آمدهام. «خندهاي زد زن که خهخه ريش بين/ اين سفرگيري و اين تشويش بين» و بعد شروع کرد به تمسخر اين مرد که «مگر ديوت دو شاخه بر نهاد» و همچنين فحش و ناسزاي فراوان عليه شيخ ابوالحسن گفت.
مريد طالقاني که چنين وضعيتي را ديد، در حقيقتِ کارِ شيخ به ترديد افتاد و با خود ميگفت:
کاين چنين زن را چرا اين شيخ دين
دارد اندر خانه يار و همنشين
ضد را با ضد ايناس از کجا
با امام الناس نسناس از کجا
که چه نسبت ديو را با جبرئيل
که بود با او به صحبت هم مقيل
چون تواند ساخت با آزر خليل
چون تواند ساخت با رهزن دليل
در عين حال سراغ شيخ را گرفت و خواست تا شيخ را ناديده از اين سفر بازنگردد. مطلع شد که شيخ براي جمعآوري هيزم به صحرا رفته است. ايشان هم، با همان حال ترديد و دو دلي نسبت به کار شيخ ابوالحسن، به قصد ملاقات با او راه صحرا را در پيش گرفت و به دامنه کوههاي خرقان رفت. ناگهان چشمش به شيخ افتاد که:
شير غران هيزمش را ميکشيد
بر سر هيزم نشسته آن سعيد
تازيانهش مار نر بود از شرف
مار را بگرفته چون خرزن به کف
شيخ ابوالحسن خرقاني از همان دور، ذهن مريد را خواند و به او تذکر داد که فريب وسوسههاي شيطان را نخور و در کار اولياء الهي ترديد نکن. افزون بر اين، کرامتهاي ديگري هم براي او نمايان کرد. مثلاً:
خواند بر وي يک به يک آن ذوفنون
آن چه در ره رفت بر وي تاکنون
اما هنوز ترديدهاي اين مريد نه تنها برطرف نشده بود که بيشتر هم شده بود. با خود ميگفت چنين شيخي با چنين قدرتي نسبت به تصرف در تکوين، چگونه با چنان همسري زندگي ميکند؟! شيخ ابوالحسن در پاسخ گفت:
گر نه صبرم ميکشيدي بار زن
کي کشيدي شير نر بيگار من
بدين ترتيب مولوي با استناد به این داستان (صرف نظر از واقعی یا ساختگی بودن آن) این نتیجه عرفانی را میگیرد که دليل چنان برخورداريها و تواناييهايي "تحمل جفاي خلق" و "صبر بر مصيبتهاي اجتماعي و بد اخلاقيهای دیگران" است.
چون بسازي با خسي اين خسان
گردي اندر نور سنتها رسان
کانبيا رنج خسان بس ديدهاند
از چنين ماران بسي پيچيدهاند
#ابوالحسن_خرقاني #کرامات #عرفان #تصوف
🆔کانال استاد احمدحسین شریفی
🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔹ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹