فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست
در جوابم اینچنین گفت و گریست
-لیلی و مجنون فقط افسانهاند
عشق در دست حسین بن علیست
بی گناه بودم و در بَندم کردند
من شعرِ غزل بودم و آهنگم کردند
قبرستانی از خاطرات مرده به دوشم
فرمانده بودم و بی لشکرم کردند
نَنِگرید اینگونه به من که
من نقاش بودم و بی دستم کردند
ابرهای آسمانم تیره هستند
من عاقل بودم که بی عقلم کردند
#آینهنوشت
هدایت شده از قلوب زجاجية
غزل آشفته به لالایی شب ها شده است
و تو ای ناز ترین شعر خدا بیداری ؟✨
بعضی کانالا هستن اول با تعدادِ کمی عضو شروع میکنن و همسایه میگیرن و تو پیامی هم که میخوان همسایه بگیرن می نویسن امار مهم نیست :)
بعد که اعضای کانالشون بیشتر میشه مینویسن"فقط با کانالایی که امارشون بالای صد تاست همسایه میشیم" ( مومن کانالت مذهبیه بجای اینکه دستِ کانالای کوچیک تر و بگیری و باعث پیشرفت یه کانال مذهبیِ دیگه تو ایتا باشی میآی فقط با کانالای بزرگ همسایه میشی صرفا جهت اینکه حمایت بشی؟)
می ترسم همین کانال مذهبیا که با همسایه ها پیشرفت کردن وقتی به یه k برسن , یه پیام سنجاق کنن بگن " این کانال همسایه نمیپذیرد "💔
و این خیلی ناراحت کنندهاس
-آینه-
بعضی کانالا هستن اول با تعدادِ کمی عضو شروع میکنن و همسایه میگیرن و تو پیامی هم که میخوان همسایه بگی
شرمنده تو گلوم گیر کرده بود😂
خب کانال من که محتوای فاخری نداره بخواد زیاد شه اما همسایهها اگه کانالای شما انشاءالله زیاد شد یه وقت همسایه های دیگه رو فراموش نکنید😔😂🙂
می توان عاشق بود
به همین آسانی...
من خودم،
چند سالیست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق در باد
عاشق گندم شاد!
آری
می توان عاشق بود
مردم شهر ولی میگویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار!
عشق یعنی خلوتی با یک یار!
من نمی دانم چیست
اینکه این مردم گویند...
من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم...
عشق را اما من،
با تمام دل خود میفهمم!
عشق یعنی رنگ زیبای انار
-فروغ فرخزاد
امیرالمومنین امام علی(؏) :
ستوده تر از شیوایی ، سکوت در جایی است که سخن گفتن شایسته نیست.
روزی همسر ملانصرالدین از او پرسید:
فردا چه می کنی؟
گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه جمع می کنم.
همسرش گفت: بگو ان شاءالله
او گفت: ان شاءالله ندارد فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.
از قضا فردا در میان راه راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.
ملانصرالدین نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد.
همسرش گفت: کیست؟
او جواب داد: ان شاءالله منم.
به خودت بیا، خودتو جمع جور کن، اشکاتو پاک کن، قامتتو صاف کن، بغضتو قورت بده با تنهایی خداحافظی کن بعد پاتو بزار تو اجتماع و با استیکرای خندهت تو دنیای مجازی و لبخند های ساختگیت تو دنیای واقعی نشون بده که اصلا داغون نیستی!
بعد اگه باز کم اوردی می تونی با جناب تنهایی درد و دل کنی:)*
رو مخ ترین ادما اونان که استوریتو میبینن جواب نمیدن :))🔪
بعد هایدشون میکنی بعد شاکی میشن چرا دیگه استوریات نمیفته برامون؟؟!😒😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر چنینی، گر چنانی
جانِ مایی...❤️
هدایت شده از 『نـۆࢪاݪــزھࢪا』
همه رفیقاتون یه روزی دورتون میزنن..
از اول دل بدید به حسین ؏
بخدا پشیمون میشید!(:
-آینه-
همه رفیقاتون یه روزی دورتون میزنن.. از اول دل بدید به حسین ؏ بخدا پشیمون میشید!(:
ما از حسین قول شفاعت گرفتهایم
با یاحسین از همه سبقت گرفتهایم:)